بخشی از مقاله

 مقدمه: طبق تحقیقات اخیر، آسیب شناسی روانی میتواند به وسیله سبکهای فرزند پروری والدین پیش بینی شود. هدف این پژوهش مطالعه رابطه سبک های فرزندپروری والدین با اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان نوجوان بود.روش کار: این مطالعه توصیفی- مقطعی به روش همبستگی انجام گرفت که در آن 95 دانش آموز دختر و پسر مقطع اول و دوم راهنمایی از مدارس راهنمایی شهرستان تبریز با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با تکمیل پرسشنامه 47 سوالی سلامت روان کودکان سنین مدرسه - NICHQ - و تکمیل پرسشنامه سبک های فرزندپروری والدین - 1991 - توسط مادران دانش آموزان شرکت کننده، مورد مطالعه قرار گرفتند.

برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روشهای آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه - روش همزمان - استفاده شد.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که رابطه معناداری بین سبک فرزندپروری مستبدانه والدین و اختلال نافرمانی مقابله ای در فرزندان وجود دارد . - P<0.01 - نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که از میان سه سبک فرزندپروری - مقتدرانه، مستبدانه، سهل گیر - فقط سبک مستبدانه از توان کافی برای پیش بینی اختلال نافرمانی مقابله ای برخوردار است . - P<0.01 - نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، نافرمانی مقابله ای در نوجوانان با سبک های فرزندپروری والدین رابطه دارد و می تواند توسط آن پیش بینی شود.

مقدمه

خانواده اولین گروه اجتماعی است که انسان پس از تولد وارد آن شده و عضوی از اعضای آن گروه می گردد و معمولأ تا پایان عمر ارتباط خود را با آن حفظ می کند و به همین دلیل است که این واحد اجتماعی کوچک نقش شگرف و تعیین کننده ای در شکل گیری شخصیت انسان بازی نموده و تا حدودی سرنوشت آینده ی انسان به آن وابسته است - خورشیدی،. - 1380 شخصیت والدین در طی نخستین سالهای زندگی کودک بر اثر تماس نزدیک و دائمی با او نقش قابل ملاحظه ای در فرزندپروری دارد. محیط گرم و دوستانه خانواده که در آن پدر و مادر و اعضای دیگر خانواده دارای روابط خوب و صمیمانه ای هستند معمولأ کودکانی سالم و شخصیتی مثبت و فعال بار می آیند که بازتاب عشق و علاقه خانوادگی را به صورت کار و کمک به دیگران نشان می دهند.

برعکس خانواده از هم پاشیده و زندگی در محیطهای آلوده و منحرف کننده، عدم مراقبت دقیق والدین و بی توجهی آنان به فرزندانشان اساس کجروی ها و انحرافات و خودکم بینی و همچنین پرخاشگری آنها را پایه گذاری می کنند که این امر در نوجوانی با شدت و حدت ظاهر می گردد - ستوده، . - 1376 در حالی که برخی از محققان بر روابط متقابل مادر و کودک در ایجاد آسیب های روانی تأکید دارند، برخی دیگر سبک های فرزندپروری را در این زمینه مهم می دانند.

هر خانواده ای شیوه های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار می گیرند. این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نامیده می شوند متأثر از عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره می باشند - هاردی، پاور و جایدیک،. - 1993 بامریند سه سبک فرزندپروری مستبدانه1، مقتدرانه2و سهل گیرانه 3 را با در نظر گرفتن کنترل والدینی ارائه داده است. فرزندپروری مستبدانه با مهارگری شدید، سطوح بالای جدیت، انضباط بی ثبات و سخت گیرانه و سطوح نسبتأ پایینی از صمیمیت عاطفی مشخص می گردد. از سوی دیگر فرزندپروری مقتدرانه با ترکیبی از مهارگری، حمایت عاطفی بالا، سطوح مناسبی از استقلال و ارتباطات دو سویه میان کودک و والد مشخص می شود.

سبک سهل گیرانه با کمبود مهار والدینی به گونه ای که اعمال قدرت والدین روی رفتار کودک با شکست مواجهه می شود و در نهایت این والدین هستند که به خواست کودک تن می دهند. اغلب فرض می شود که شیوه های فرزندپروری با شروع و تداوم اختلالات اضطرابی رابطه دارد - واسی و دادز، . - 2001 همچنین پاترسون معتقد است که اختلالات برونی سازی شده نتیجه شکست در اعمال قوانین والدینی هستند که معمولأ دارای سه ویژگی هستند : قوانین بی ثبات، نظارت کم و مهارت های ضعیف حل مسأله ، این نوع سبک فرزندپروری کودکان را به سمت نافرمانی سوق می دهد. درهمین راستا گیمبل و هالند نیز بیان کرده اند که ضعف مسئولیت پذیری والدین و تنبیه شدید، خطر بروز اختلالات برونی سازی شده را افزایش می دهد.

از جمله اختلالات برونی سازی شده می توان به اختلال کمبود توجه - بیش فعالی - - $ /+ و اختلال نافرمانی مقابله ای - - 2 اشاره کرد که موضوع مورد بحث ما در این پژوهش اختلال نافرمانی مقابله ای می باشد. اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلالی تدریجی و مزمن است - بلوم کویست،1383، به نقل از پوراحمدی و همکاران، - 1388، که تقریبأ همیشه در روابط بین فردی و عملکرد تحصیلی کودک تداخل می کند. این کودکان اغلب دوست و رفیقی ندارند و روابط انسانی برای آنها رضایت بخش نیست.

آنها علی رغم هوش کافی، به دلیل عدم مشارکت و مقاومت در برابر توقعات خارجی و اصرار بر حل مشکلات به کمک دیگران، در مدرسه پیشرفتی ندارند و ممکن است مردود شوند. مشکلات یادشده موجب کاهش اعتماد به نفس، تحمل کم در ناکامی ها، خلق افسرده و حملات کج خلقی می شوند -     کاپلان و سادوک،. - 1382 کودکان    2 نشانه هایی چون لجبازی شدید، قشقرق خشمگینانه و بحث و مجادله با بزرگسالان    را نشان می دهند.    2 به دلیل پاسخ های آموخته شده ایجاد می شود و سه الگوی سکوی پرش، شکست رفتار قاعده مند و اجبار ، دلیل رفتارهای کودک و تعامل های مختل شده والد- کودک را تبیین می کند - نیگ1، 2006، به نقل از خدابخشی کولایی، . - 1388 والدین کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای غالبأ در برخوردهای انضباطی شان، والدینی خشن، ناهماهنگ و ناتوان هستند.

این نتایج موجب شدند تا روابط متقابل والد- کودک در مرکز توجه آسیب شناسی کودکان قرار گیرد، چرا که تعامل های نامناسب و شیوه های فرزندپروری ناکارآمد والدین می تواند اختلالات عاطفی و رفتاری را در کودکان و نوجوانان ایجاد کند - بینا،2002، به نقل از جلالی و همکاران، . - 1386 تحقیقات زیادی در رابطه با شیوه های فرزندپروری و متغیرهای مختلف انجام شده از جمله، دولی و استیوارت - 2006 - نشان دادند که نظارت و سرپرستی بزرگسالان روی رفتار فرزندان تأثیر زیادی دارد. شیک در تحقیقی تأثیر شیوه های فرزندپروری والدین بر سلامت روانی نوجوانان را مورد مطالعه قرار داد، او در تحقیق خود به این نتیجه رسید که ویژگی های والدین با سلامت روان نوجوانان همبستگی دارد، اما به طور کلی ویژگیهای پدر بر سلامت روان نوجوانان تأثیر بیشتری دارد.

تامپسون و همکاران از نگرش های فرزندپروری مستبدانه به عنوان یک خطر برای مشکلات سلوکی یاد کرده است. مطالعه ای که توسط بیرامی و عبادی آسایش - 1388 - نیز انجام گرفت نشان داد که از بین سه شیوه فرزندپروری مادران، شیوه فرزندپروری سهل گیرانه بیشترین نقش را در ابتلای فرزندان آنها به اختلال نافرمانی مقابله ای دارد. همچنین پژوهش ژافی و دزیورریلا - 2003 - نشان می دهد که بین مهارت حل مسأله والدین با مشکلات برونی شده فرزندان ارتباط وجود دارد. پژوهش ریچموند و استوکر - 2006 - نشان می دهد که انسجام خانوادگی که یکی از موارد فرایندهای خانوادگی است با مشکلات رفتاری برونی شده ارتباط منفی دارد. هدف از این مطالعه نیز بررسی رابطه سبک های فرزندپروری والدین با اختلال نافرمانی مقابله ای در نوجوانان می باشد تا بررسی شود که کدام سبک فرزندپروری بیشترین ارتباط را با اختلال نافرمانی مقابله ای فرزندان دارد؟

روش

این مطالعه توصیفی- مقطعی به روش همبستگی می باشد، که در آن 95 دانش آموز دختر و پسر مقطع اول و دوم راهنمایی از مدارس راهنمایی شهرستان تبریز با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این مطالعه پرسشنامه 47 سؤالی سلامت روان کودکان سنین مدرسه - NICHQ - و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند - 1991 - به کار گرفته شدند که هر دو پرسشنامه توسط مادران دانش آموزان انتخاب شده تکمیل گردیدند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روشهای آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه - روش همزمان - استفاده شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید