بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت زندگی بر چارچوب - ذهنیت - زنان سرپرست خانوار شهرستان دزفول بوده است.در این مطالعه نیمه تجربی که از نوع پیش آزمون – پس آزمون بود. به این منظور از زنان سرپرست خانوار 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید.

مورد استفاده در این پژوهش، برای اندازه گیری متغیر چارچوب، از پرسشنامه نگرش به زندگی باتیستا - - LRI استفاده شد. میانگین نمرات چارچوب قبل از مداخله، و پس از مداخله، از نظر آماری معنادار بود. لذا مداخله موجب ارتقاء وضعیت چارچوب - ادراک - شد. آموزش مهارتهای زندگی تاثیر مثبتی در افزایش چاچوب - ادراک - زنان سرپرست خانوار داشت.

مقدمه

زندگی آمیزه ای از تضادهاست، همزمان در آن هم اتفاق های خوشایند و لذت بخش و هم وقایع دردناک و رنج آور وجود دارند. رشد فناوری در قرن حاضر به بالاترین سطح خود در تاریخ بشری خواهد رسید و با خود تحولات بشری و تغییرات خیره کننده ای را در ابعاد گوناگون به همراه خواهد داشت. شیوه های رویارویی با مسائل موجود و نوظهور، هماهنگی و سازگاری با تغییرات، نحوه ی ارتباط با دیگران، فشارهای ناشی از شرایط محیطی، بدبینی به آینده، بی معنایی زندگی و اندیشه های پوچ گرایی بر عقاید بشر گسترده شده است؛ همه گونه هایی از مسائلی هستند که بیش از پیش در عصر جدید مطرح می شوند.

یکی از معیارهای سلامت روانٌ افراد، درجه بالای افکار، نگرش مثبت آنها نسبت به زندگی ، می باشد. از طرف دیگر افکاری مثل افکار منفی در مورد زندگی و نگرش منفی نسبت به زندگی از عوامل مختل کننده ی سلامت روان می باشند. بنابراین در چنین شرایطی زندگی کردن مهارتهای خاصی را طلب می کند، مهارتهایی که بتواند درست زیستن، یعنی زندگی سالم و با نشاط توام با صلح و بالندگی و کارآمدی را به ارمغان آورد.

امروزه روانشناسان ٍراههایی برای یک زندگی دور از تنش و زیستن سرشار از آرامش را ارائه داده اند که نوید بخش بدست آوردن و داشتن یک دنیای شخصی آرام و بدون تنش برای ×افراد است. روانشناسان با آموزش و ارائه ی مجموعه مهارتهای زندگی به افراد درست زیستن و اندیشیدن در مورد خود، دنیای پیرامون خود و حتی درک دنیای دیگران را به ارمغان می آورند.

آنچه تفسیر هستی و تلقی جهان و انسان را برای فهم و شناخت رنج و گرفتاری ها و مصائب و سختی ها و تحمل و حتی شکیبایی در برابر مشکلات را فراهم می سازد و بالاتر از آن تضادهای واقعی را شیرین و پرجاذبه می گرداند، مربوط به نوع جهان بینی ها، بینش ها، اندیشه ها و عقایدی است که انسان درباره جهان و خویشتن پیدا می کند.

چه اینکه اگر در جهان بینی خویش بتواند تفسیر عقلانی و معقول و در عین حال معنوی از هستی داشته باشد و هدفهای روشن و راه های شفاف در رسیدن به آن هدف ها و نشاط و اجتهاد مقدس در رسیدن به آن هدف های متعالی را پیگیر باشد، هرگز جهان برای او تلخ و رنج ها و گرفتاری های مسیر، راه برایش غیر قابل تحمل و طاقت فرسا نخواهد بود بلکه باید و نبایدهای تشریعی و امور تکلیفی برای او تشریف و لذت بخش است

باید توجه داشت که وجود و تداوم نارضایتی در زندگی مردم برای هر نظام اجتماعی، مشکل آفرین است. زیرا تداوم و گسترش آن باعث کمرنگ شدن تعهد افراد به نظام ارزشی و اعتماد آنان نسبت به سایر اعضای جامعه شده و چه بسا منشاء بسیاری از تحولات اجتماعی شود. نمی توان این حقیقت را نادیده انگاشت که مولفه اصلی در ارزیابی مثبت و منفی هر فرد، تحلیل و ارزیابی ذهنی است که نسبت به شرایط خود و جامعه در تطبیق با دیگران دارد. چنانچه ارزیابی فرد از اوضاع شخصی یا از زندگی خود به نتایج منفی بینجامد، این عاطفه منفی در همان بخش محدود نمانده و بسیاری از رفتارها و گرایش های فرد نسبت به وضعیت فردی و شرایط اجتماعی تاثیر قرار داده و متحول می کند 

سازمان جهانی بهداشت در سال 1993 مهارتهای زندگی را به عنوان مجموعه ای از مهارتهای روانی، اجتماعی و میان فردی تعریف کرده که به افراد کمک می کند تا آگاهانه تصمیم بگیرند و مهارتهای ارتباطی3، شناختی4 و هیجانی خوبی داشته و زندگی سالم و پرباری داشته باشند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید