بخشی از مقاله
چکیده
مساله رابطه بین سبک زندگی و سرمایه فرهنگی محور اصلی مباحثی است که امروزه در جامعه شناسی فرهنگ و مطالعات فرهنگی مطرح است. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی است.مطالعه حاضر، پژوهشی مقطعی و کاربردی است که با روش پیمایش میان زنان سرپرست خانوار شهرستان نجف اباد در سال 1395 انجام شده است.
جهت تعیین حجم نمونهی مورد نظر از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده و 100نفر از زنان سرپرست خانوار نمونه، مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمعآوری شده و به کمک نرم افزارهایSPSS و مورد تحلیل قرارگرفته است.
یافته های تحقیق بیانگر این است میزان سرمایه فرهنگی، اطلاعات آگاهی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی با میزان سبک زندگی رابطه معنیدارو مسقیم وجود دارد. بدین معنی است که هرچه میزان هریک از متغیرهای مستقل افزایش پیدا کند، میزان سبک زندگی نیزافزایش پیدا میکند. از طرفی بین ذوق و هنر با سبک زندگی رابطه معنی داری وجود ندارد و این فرضیه تایید نمیگردد. همچنین میانگین میزان سرمایه فرهنگی و سبک زندگی در بین زنان سرپرست خانوار متوسط رو به پایین است.
1 مقدمه
سبک زندگی3 یکی از مفاهیمی است که در نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه جدی واقبال جامعه شناسان قرار گرفت. با طرح مباحث مربوط به مدرنیته، هویت، مصرف و انگیزههای مصرف کنندگان از سوی جامعه شناسان بستر مناسبی جهت رشد مطالعات و تحقیقات تجربی در این زمینه فراهم شد. این گسترش با محوریت نظریات و آرای جامعه شناسانی همچون ماکس وبر4، گیدنز5، وبلن1، بوردیو2، پیترسون3 و... انجام گرفت.
بررسی پیشینههای تجربی در زمینه سبک زندگی در ایران نشان می دهد که سابقه پژوهش دراین زمینه به کمتر از بیست سال میرسد البته از سال 1380 تاکنون اقبال محققان به سوی این موضوع بیشتر شده است. به گفته فاضلی - - 1382 گستردگی ابعاد و پیچیدگی موضوع موجب شده است که مرزهای محدود کننده این موضوع لغزنده و مبهم باشد و لذا برداشتهای متفاوتی از این موضوع وقلمرو آن به وجود آید که در بررسیها قابل مشاهده است.
هم چنین مساله رابطه بین سبک زندگی و سرمایه فرهنگی4 محور اصلی مباحثی است که امروزه در جامعه شناسی فرهنگ و مطالعات فرهنگی مطرح است. این موضوع همچنین مورد توجه آن دسته از برنامههای پژوهشی جامعه شناسی است که بالاخص در دهههای اخیر و به دنبال وقوع تحولات بنیادین در جوامع سرمایه داری متاخر، کوشیدهاند برآمدن جامعه مصرفی و طبقه متوسط جدید را تحلیل کنند. تلاشهای نظری-تجربی محققانی مانند هال،چینی5، سوبل6و پاتنام در زمره بارزترین نمونههای بسط تامل جامعه شناسانه در وضعیت نوین مدرنیته پسین هستند
به هر حال به رغم تازه بودن مفهوم سرمایه فرهنگی لیکن این مفهوم جایگاه ویژهای را در محافل علمی و بالاخص نزد پژوهشگران علوم اجتماعی پیداکرده است. یکی از نظریه پردازان مشهور علوم اجتماعی پیربوردیو است که در زمینه سرمایه فرهنگی مطالعات و تحقیقات گستردهای انجام داده است. در واقع این اندیشمند فرانسوی سرمایه فرهنگی را در ابعاد مختلف آن »سرمایه فرهنگی تجسم یافته، عینیت یافته، فرهنگی نهادی و ضابطهای« شکافته و به صورت عمیق این مفهوم را مورد بررسی قرار داده است.
سرمایه فرهنگی در یک معنا به ویژگی یکتایی »فردیت« یعنی تفاوتهای اساسی که یک شخص را از همه کسان دیگر به واسطه هویت خویش متمایز میکند. پیش فرض ما این است که سبکهای زندگی جزء لاینفک زندگی اجتماعی روزمره در جهان مدرن هستند و نقشی اساسی در تعاملات بین افراد دارند. سبک زندگی برخلاف فرهنگ، به معنای . شیوه کلی زندگی یک گروه یا قوم یا ملت نیست، بلکه عبارت است از : مجموعه کردارها و نگرشهایی که در یک زمینه اجتماعی خاص معنا دارند
سبکهای زندگی همان الگوهای کنش اند که افراد براساس آن ها از هم متمایز می شوند، الگوهایی که به جریان عادی زندگی روزمره تبدیل شدهاند و در لباس پوشیدن، غذاخوردن، شیوه های صحبت کردن و محیط دلخواه برای ملاقات دیگران جلوه می کنند. این رفتارها بازتابگر هویتهای شخصی، گروهی و اجتماعی اند
.2بیان مسأله
آدمی در هر جامعهای از وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوتی برخوردار است. در واقع، انسانها دارای منزلت اجتماعی متفاوتی در جامعه هستند. سرمایههای مختلف یک فرد مضاف بر آن که تعیین کننده منزلت او در جامعه میباشند، هدایت کننده نگرش، افکار و رفتارهای وی نیز بوده است. در این میان، افراد از ساختارهای فرهنگی که در آن زندگی می کنند، به مرور زمان تأثیرات ویژهای رامی پذیرند.
از سوی دیگر، تاریخ زندگی بشر دارای فراز و نشیبهای فراوان همراه با جنگها، خونریزیها و صلحهای بی شماری است که پدیده نابرابری طبقاتی یکی از مأنوس ترین حقایق زندگی اجتماعی بشر است و همواره به اشکال مختلف خود را بروز داده و تبدیل به یکی از پیچیدهترین پدیدههای اجتماعی شده است. در قاموس جامعه شناسی، نابرابری در طبقات اجتماعی وضعیتی است که در چارچوب آن انسان ها به گونه ای نابرابر به منافع باارزش خدمات و موقعیتهای ممتاز جامعه دسترسی دارند
چنین نابرابری هنگامی روی میدهد که افراد و گروه یکدیگر را رتبه بندی و سپس ارزیابی می کنند. اما آنچه مسلم است، این نابابری طبقاتی در رابطه با موقعیتهای متفاوت در ساختارهای اجتماعی یا جایگاههایی که به صورت اجتماعی تعریف شده، دلالت میکند. پس جایگاه افراددر هر جامعه ای بر نحوه و سبک زندگی آنها از جمله فرصتها، پاداش، امتیازات تأثیر میگذارد در نهایت خانوادههای متعلق به طبقه اجتماعی فرد است اصولاً به فرهنگنزدیک طبقه مسلط راه یافته و امکان برخورداری از انواع سرمایه را پیدا میکند.
در هر حال در ادبیات علوم اجتماعی واژه سرمایه دارای اشکال و انواع مختلف اقتصادی و فرهنگی بوده که موقعیت افراد و خانواده را مورد بررسی و واکاوی قرار می دهد. به نظر بوردیو زمینه خانوادگی و نوع طبقه به طور مستقیم بر حصول سرمایه فرهنگی تأثیر دارد. همچنین بوردیو در نظریه خود بیان می کند که سرمایه فرهنگی فراتر از سرمایه اقتصادی و اجتماعی قرار می گیرد و نشان میدهد که چطور سرمایه فرهنگی میتواند عاملی برای انباشت سرمایه اقتصادی شود و به طور متقابل سرمایه اقتصادی راه های انباشت سرمایه فرهنگی را هموارتر میکند.
در حالی که سرمایه فرهنگی را میتوان توانایی تصرف و استفاده از کالاهای فرهنگی و نیز توانایی های ادبی - گفتاری تعریف کرد سرمایه فرهنگی به عنوان صلاحیت در فرهنگ پایگاهها و گرایشات و ایدهها تعریف میشود که اغلب یک مکانیزم مهم در باز تولید سلسله مراتب اجتماعی در نظر گرفته میشود و تمرکز اصلی تئوری سرمایه فرهنگی این است که فرهنگ از طریق سیستم آموزشی که بازتاب فرهنگ طبقه حاکم است، انتقال یافته و تشویق می شود و نهایتاً موجب باز تولید همان فرهنگ می شود. این تحقیق به دنبال پاسخ دادن به این سوال است که آیا رابطهای بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی در بین زنان سرپرست خانوار شهر نجف آباد وجود دارد.
.3اهمیت و ضرورت تحقیق
اگرچه مفهوم فرهنگ سابقه بسیار طولانی دارد اما سرمایه فرهنگی مفهوم جدیدی است که به بررسی و شناخت و ابعاد مختلف ان قدمت زیادی ندارد.استفاده کاربردی وسیع از مفهوم سرمایه فرهنگی در نیمه دوم قرن بیستم در حوزه جامعه شناسی غرب معمول گشته و به معنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد است
در کل اهمیت پرداختن به موضوع سرمایه فرهنگی در جامعه شناسی معاصر به حدی است که نظر صاحب نظران به نامی چون بوردیو، بولتانسکی، دی ماجیو .... را به طرف خود معطوف نموده است. بر ایناساس اهمیت بحث های سرمایه فرهنگی و پرداختن به ابعاد آن در تمامی جوامع بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست