بخشی از مقاله

چکیده:

آموزش عالی ایران در دو دهه گذشته به چالشها و مسائل متعددی مواجه شده است. گسترش کمی دانشگاهها، کثرت مؤسسات آموزشی گوناگون، افزایش تعداد دانشجویان و گاها وجود خیل عظیم دانش آموخته بیکار ازجمله چالشهایی هستند که نظام آموزش عالی ایران را با مشکلات عدیدهای مواجه نموده است. این چالش ها لزوم مسئولیتپذیری و پاسخگویی را در نظام آموزش عالی ایران منجر شده است و نظام دانشگاهی را وادار به بازاندیشی در ساختار، رسالت، اهداف، کارکردها و فرایندهای خود نموده است.

ازآنجاکه دانشگاهها ازجمله مهمترین نهادهایی هستند که جوامع جهت رشد و توسعه به آنها نیاز دارند؛ شفافیت، پاسخ گویی و بهبود کیفیت در آنها الزامی است. تجربه ها ثابت نمودهاند که دانشگاهها در صورتی میتوانند بهترین خدمات را به جامعه ارائه دهند کهدائماً دغدغه بهبود کیفت خدمات خود را داشته باشند. یکی از راه های تحقق این امر ارزیابی است.

ارزیابی نظامهای آموزشی یکی از ضروریات پویایی این نظام ها است. بهعبارتدیگر، عدم وجود فرآیند ارزیابی مستمر در نظام های آموزشی، موجب رکود آنها میگردد. همچنین با توجه به تجارب بینالمللی در خصوص تضمین کیفیت در آموزش عالی، الگوی اعتبارسنجی به عنوان یکی از مناسب ترین الگوها برای تعیین کیفیت در آموزش عالی ایران تشخیص داده شده است که یکی از مراحل آن، فرایند خودارزیابی است.

ارزیابی درونی به عنوان یک رهیافت مشارکتی است که به بازنگری منظم، سیستماتیک و جامع فعالیت های نظام - مؤسسات آموزش عالی - میانجامد و مبتنی بر فرایندها و واقعیت های موجود مؤسسات است و اگر به عنوان یک ابتکار عمل از متن یک نظام با اهداف تقویت و حمایت از خلاقیت های درونگروهی و برنامهریزی جهت ارتقاء کیفیت و فعالیتهای آن نمود پیدا کند می تواند به تغییر وضعیت موجود و اصلاح نقاط ضعف و بهبود و ارتقاء کیفیت نظام یا برنامه مورد ارزیابی منجر شود.

ارزیابی درونی میتواند راهکار مناسبی در بهبود کیفیت برای مدیریت عملکرد نظامهای آموزشی به ویژه مدیریت عملکرد مؤسسات آموزشی باشد. در این مقاله مؤلفههای گوناگون ارزیابی مطرح گردیده و فرایند و مراحل پیاده سازی آن در نظام های آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفته است.

.1مقدمه

نظامهای آموزش عالی در کشورهای مختلف، در اثر تحولات جهانی در دو دهه گذشته، با روندهایی روبه رو شدهاند که نه تنها فرایند عملیاتی آنها را تحت تاثیر قرار داده، بلکه هدفهای آنها را نیز متحول کرده است. از جمله این روندها، میتوان به جهانیشدن و دانش محور شدن اقتصاد و نیز به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات اشاره کرد. از این رو اندیشیدن درباره تجربه گذشته آموزش عالی در ایران، سنجش کیفیت و ظرفیت سازی برای بهبودی و ارتقای کیفیت آن ضرورت دارد.

گسترش کمی دانشگاه ها، کثرت مؤسسات آموزشی گوناگون و افزایش تعداد دانشجویان از جمله مسائلی است که مراکز دانشگاهی را ملزم به بازنگری و تغییر در برنامه ها و سیاست های خود می کند. اهمیت این امر از آن جهت است که سازمانها، همانند افراد، از طریق اندیشیدن درباره تجربه هایشان به یادگیری دست مییابند. فرایند و محصول این اندیشیدن، تغییر رفتار سازمانی به سوی مطلوب است. در این راستا، دانشگاه به عنوان سازمان یادگیرنده، باید به اندیشیدن درباره تجربه های گذشته و خود تنظیمی آموزش برای دستیابی به کیفیت مطلوب بپردازد

امروزه دانشگاهها به عنوان بخشی از نظام کلان آموزش عالی در فرایند توسعه یک کشور به عنوان مراکزی که به تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد، شایسته و ماهر برای پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در زمینه های مختلف میپردازند، نقش حیاتی و کلیدی بر عهده دارند چرا که دانشگاه ها با برونداد های خود به جامعه عملا در راه توسعه گام برمیدارند و با توجه به نقش و جایگاه دانشگاه ها و حساسیت بالای مردم به عملکرد این نهادها، باید در هر دو بعد کمی و کیفی به صورت متعادل رشد کنند که این امر مستلزم استقرار یک الگو و سازوکار مناسب ارزیابی است.

بنابراین مراکز آموزش عالی به عنوان سازمان هایی یادگیرنده باید بتوانند وضع موجود خود را ارزیابی کنند، از تجربه های گذشته استفاده نمایند و در جهت حرکت به سوی کیفیت مطلوب گام بردارند. واضح است که وجود یک فرایند مدیریت عملکرد مطلوب در مؤسسات آموزش عالی ایران بهبود کیفی آنها را به دنبال خواهد داشت .مدیریت عملکرد در مؤسسات آموزش عالی به عملکرد دانشجویان، دانشآموختگان و اعضای هیئتعلمی و عوامل اثرگذار به کیفیت آنها توجه دارد و مؤلفههای کیفی این گونه از سازمانها را به نحو مطلوبی ارزیابی نموده و از نتایج آن جهت بهبود ضعفها و تحکیم قوتها استفاده مینماید.

بنابراین نظام آموزش عالی به عنوان نظامی پویا و هدفمند نیازمند توجه و گسترش در هر دو بعد کمی و کیفی است که توجه به هر کدام از آنها بدون در نظر گرفتن دیگری منجر به ایجاد مسائل و مشکلاتی برای نظام آموزش عالی خواهد شد. در ارزیابی عملکرد مؤسسات آموزش عالی نیز عملکرد اعضای هیئت عملی، دانشجویان، مدیران و کارکنان در ارزیابی مد نظر قرار میگیرد. در سال های اخیر الگوی اعتبارسنجی به عنوان یکی از مناسب ترین و پرکاربردترین الگوها برای ارزیابی کیفی نظامهای آموزش عالی به کار میرود.

.2 تعاریف و مفاهیم

.1.2 ارزیابی

هیلز - 1994 - به نقل از بوردن و دیوج هونگ - 2003 - میگوید ارزیابی به معنای قضاوت کردن به وسیله برخی از معیارها است، ارزیابی به معنای جمع آوری، تحلیل و تفسیر داده ها، جهت بررسی میزان دسترسی به هدف های سازمانی و هدف های عملکردی میباشد.

بیبای به نقل از کیامنش - 1381 - تعریفی نسبتاً کامل از ارزیابی مطرح نموده است. او ارزیابی را در فرایند جمع آوری و تفسیر نظام دار شواهدی که در نهایت به قضاوت ارزشی با چشم داشت به اقدامی معین میانجامد، میداند. این تعریف چهار عنصر کلیدی را در برمیگیرد.

عنصر اول نظامدار بودن است که حاکی از درجهای از دقت و برنامهریزی جهت گردآوری اطلاعات است، عنصر دوم تفسیر شواهد است و عنصر سوم قضاوت ارزشی است که ارزیابی را از حد توصیف فراتر میبرد، چهارمین عنصر با چشم داشت به اقدامی معین حاکی از این امر است که ارزیابی آگاهانه و به منظور انجام اقدامی در آینده صورت میگیرد

.2.2 اعتبارسنجی

اعتبار سنجی فرایندی است که مجموعهای از استانداردهای از قبل تدوین شده را در یک سازمان مدنظر قرار میدهد و میزان تطابق وضعیت موجود موسسه را با آن استانداردها ارزیابی می کند. با مقایسه ویژگی های وضعیت موجود موسسه با استاندارهای از قبل تدوین شده، کیفیت موسسه مورد سنجش قرار میگیرد - حجازی،. - 1387

.3.2 ارزیابی برونی

عبارتاند از ارزیابی یک برنامه یا واحد آموزشی توسط افراد بیرون از آن واحد. این افراد میتوانند خبرگان، همگنان و یا بازرسان باشند. ارزیابی برونی به طور معمول متضمن بررسی گزارش ارزیابی درونی، بازدید از موسسه و تحریر گزارش ارزیابی است. گزارش ارزیابی برونی در اختیار آژانش های اعتبار سنجی قرار میگیرد - حجازی،. - 1387

.2.4 ارزیابی درونی

عبارت است از فرایند جمعآوری و مدیریت منظم اطلاعات و تحلیل انتقادی آنها بر اساس نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدید ها راجع به یک برنامه یا واحد آموزشی. این اطلاعات از طریق مدیریت یا اعضای هیئتعلمی و دست اندرکاران برنامه یا واحد و یا نظرخواهی از دانشجویان و فارغالتحصیلان و در صورت لزوم کارفرمایان جمعآوری میگردد

.2.5 خود ارزیابی

خود ارزیابی در ساده ترین شکل خود نوعی درون نگری در بعد تعیین ارزش و تحلیل تفاوت ها بین سطوح مورد انتظار، سطوح ممکن و سطوح حاصل شده است

.2.6 کیفیت

کلمه کیفیت معادل لاتین "Quality" و از ریشه عربی کیف« و به معنی چگونگی، چونی، صفت و حالت چیزی است. فارغ از معنای لغوی آن اولین سؤالی که درباره آن مطرح میشوداین است که واقعاً کیفیت به چه معنا است؟ کیفیت یک مفهوم چندشکلی و چندبعدی است. تصورات، ارزشها، مقاصد کلی و اهداف خاص هر فرد یا گروه ذینفع، پایه های تعریف کیفیت را تشکیل میدهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید