بخشی از مقاله

چکیده:

ساختارها یا الگوهاي مختلف محیط کالبدي، رفتارهاي مختلفی را تامین میکنند.محیط کالبدي باید به گونه اي شکل یابد که برازنده الگوي جاري یا دلخواه رفتار باشد، بدان معنی که کالبد بر اساس پیشبینی رفتار انسانی طراحی شود.انسان با توجه به نیازها، ارزشها و هدفهاي خود کیفیت هاي خاصی از محیط می طلبد تا به فعالیت در محیط بپردازد.با توجه به اینکه محیط و کالبد معماري بر انسان، بر اساس معنا اثر میگذارند

هدف ازاین تحقیق بررسی عوامل تاثیر گذار،نگهداري ، انتقال و در نهایت تحلیل و بررسی تاثیر تعادل در نحوه به کارگیري این عوامل در سه بناي ویلا مایرا، حمام آبگرم پیتر زومتر و کلیساي نورمی باشد به طوري که انسان با آن همنوا گردد و درك انسان از آن مکان بر اساس ویژگی هاي خاص او و پیشبینی رفتاري وي به ارتقاء برسد.

پرسش اصلی تحقیق این است که با توجه به اینکه فضاها، هستی خود را از مکان میگیرند چگونه با ایجاد تعادل در خصوصیات شکلی و کیفیت هاي فضایی از قبیل نور،ابعاد،رنگ، بافت و مصالح میتوان در ادراك حسی فضا - کالبد - تاثیر گذاشت طوري که محیط کالبدي به خوبی به ساختار رفتار متناسب با آن فضا ، با در نظر گرفتن نیاز و توقع انسانی پاسخگو باشد.

روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و کاربردي و بر پایه اسناد و مدارك کتابخانه اي و اینترنتی بوده به طوري که نتایج تحقیق نشان می دهد، باایجاد تعادل دراین عوامل ومتغیرها میتوان ادراك انسان را از فضا ارتقاء داده و محیط کالبدي را بر اساس نیاز و رفتار انسانی به صورت عملکردي خلق کرد.

-1 مقدمه :

فضا بخش گزینش شده ي اطلاعات محیط است که قابل ادراك بوده و در جریان استفاده و رفتارهاي مردم تکمیل می گردد.که در واقع رفتارها هنگام وقوع کیفیت هاي مختلفی به فضا می بخشند، حال اینمعماري است که بر مبناي ادراك حسی، انسان را به انفراد فکري و تصمیم گیري فرا میخواند که همان معماري سکوت نام دارد . - پالاسما،86،. - 1390از این رو معماریی پایدار معرفی می شود که همزمان تمامی حس ها را به صورت متعادل هدایت کند و تصویر ما از خود را با تجربیاتمان از جهان پیرامون بیامیزد، تا بتواند با ایجاد تعادل در هدایت حواس بر اساس کیفیات کالبدي بر رفتارها هنگام خلق فضا تمرکز کند و رفتار فضایی را خلق کند.

نور، رنگ، فرم وتناسبات، جنس و مصالح و غیره به عنوان متغیرهاي کالبدي همگی باید با یکدیگر همخوانی داشته باشند و نیز لازم است که تابع نظمی برتر و و فراگیر باشند، این بدان منظور است که هماهنگی در ادراك بصري جداي از تعادل بصري نیست. سیستمهاي ادراك فیزیکی و روانشناختی همگی تمایل دارند تا به وضعی برسند که در آن میزان تنش به حداقل ممکن رسیده باشد یا به عبارت دیگر متعادل تر باشد.عدم تعادل، تاثیرات متناقض بر بیننده می گذارد که نتیجه آن چیزي جز احساس عدم اطمینان و پرش از محیط نخواهد بود.

-2 عوامل تاثیر گذار در درك فضا

کیفیت فضا در وحله اول تابع عناصر متشکله آن و ارتباط این عناصر با هم است که با ایجاد تعادل در این عوامل میتوان سطح درك انسان را به لحاظ عملکردي ارتقاء داد و این عوامل خود تحت تاثیر مشخصه هاي ذیل هستند:

-2 -1 نور

حضور نور نخستین شرط لازم براي مشاهده فضا می باشد. در تاریکی مطلق، فضا، فرم و رنگ قابل مشاهده نیستند . بواسطه ي نوع دیدن، احساسات و ادراك انسان از فضا متفاوت می شود. می توان از طریق شدت یا ضعف و یا زاویه تابش نور، یک فضا را مقدس یا ترسناك و یا کسالت آور جلوه داد و ادراك کاربر را نسبت به فضا تحت کنترل قرار داد.

این یعنی نور تنها یک ضرورت فیزیکی نیست، بلکه ارزش روان شناختی آن یکی از مهمترین عوامل زندگی انسانی در همه زمینه-هاست - گروتر، . - 449 :1390موریس لاپیدوس 4در این باره فرموده است " انسان همچون شب پره اي است که نا خودآگاه با ایجاد یک نور روشن به آن تکیه می کند. خواه ناخواه به سمت نورهاي روشنکشیده شده و جذب آن می شود".ت - گروتر، - 201 : 1390بدون تغییر فیزیکی فرم، شخصیت مکان می تواند با تغییر نحوه ورود نور به کلی تغییر پیدا کند.

همچنین نیاز یک فضا به نور با توجه به کارایی فضا متفاوت است. در واقع در معماري نورپردازي را وسیله اي براي تاکید بر طرح کلی فضائی قرار میدهند. تاثیر نور در معماري متفاوت است و در حقیقت میتواند به آن معنا بخشد به طوري که لائوتسه در مورد خلق فضا گفته است " معماري فقط چهار دیوار و یک سقف نیست بلکه فراتر از آن هواي درون این محدوده و فضا نشان دهنده مفهوم این چهار دیواري است ". این چرایی وابستگی جاودانه و لاینفک نور و معماري در طول تاریخ بوده است.

با کمک نور است که می توان درك انسان را از احساس و بافت فضا دگرگون کرد و فضا را دلپذیر، دلگیر یا اسرارآمیز جلوه داد، آنرا بزرگتر یا کوچکتر به چشم آورد یا بر روي نکات خاصی از محیط مورد نظر متمرکز شد، بخش هایی را قابل رویت و نمایان ساخت و بالاتر از همه محیط را خوشایندتر، مناسبتر و آرامش بخش تر جلوه گر کرد.

به عنوان مثال گاهدر معماري از نور به عنوان عاملی که باعث حرکت میشود استفاده میکنند و در این میان تاریکی نشان دعوت به سکون است - حنائی،. - 254 : 1356 و از طرفیبراي اینکه یک مکان رفتاري براي آسایش انسان روشن شود نور کم کنتراست لازم استهرچه فضا روشن تر باشد محیط دلپذیرتري احساس میکنیم - جان لنگ، . - 146 :1391
میزان روشنایی طبیعی یا مصنوعی محیط هم اهمیت عملی دارد و هم اهمیت نمادین، نورپردازي طبیعی در طول روز متغیر و تجربه انسان نیز از آن متفاوت است ولی منابع نور مصنوعی بیشتر قابل کنترل است، عوامل عملی به ویژگی چشم و فرایندهاي تطابق و همسازي ربط دارد و عوامل نمادین بهمعناي تداعی کننده روشنایی هر محیط ارتباط دارند .

شدت نور و به خصوص نور طبیعی در فضا در شناخت رنگ ها و حقیقی بودن آنها موثر است که اگر نور وجود نداشته باشد نه محل جسم قابل تشخیص است و نه رنگ آن. نور و به خصوص نور طبیعی عاملی است بی ثبات، برحسب زمان روز و موقع سال و نیز وضع هوا، وضع نور نیز تغییر میکند. با تغییر نور ادراك ما از محیط و به ناچار از یک ساختمان نیز تغییرمیکند به علت تغییر دائمی نور طبیعی آدمی وابسته به جریان طبیعی زمان است که براي او در این مورد وسیله قیاس است و اختلاف اصلی نور طبیعی و مصنوعی نیز از همین جا ناشی میشود از نظر فیزیکی ایجاد کمیت بهینه براي نور از نظر مقدار، شدت، رنگ و گرما و غیره با نور مصنوعی کاملاً امکان پذیر است ولی تقلید از تغییرات همیشگی نور طبیعی که باعث تغییر ادراك ما میگردد با نور مصنوعی بسیار مشکل است نور طبیعی براي ما خاصیت یک زمانسنج طبیعتی را دارد که نور مصنوعی مطلقاً فاقد آن است.

-2-1 رنگ

رنگ یکی ازفاکتورهاي موجود در طراحی معماري است و با استفاده از ان تعدادي پیام هاي روان شناسانه انتقال میابد - . - boyatzis,1981:77رنگ عاملی است نیرومند که میتواند باعث برانگیخته شدن عواطف و یا تسکین دهنده آن باشد و از طرفی عنصري است که میتواند درك انسان از فضا را تغییر دهد،سطح را معنی بخشد و به فرم مقیاس دهد.با استفاده از رنگ هاي مختلف میتوان حرکت،توقف،عمق را در معماري بیان کرد.تشخیص رنگ و شدت نور مهمترین عوامل در ادراك بینایی انسان هستند.

در ادامه آنچه در قسمت قبل گفته شداین تنها وضعیت روشنایی نیست که بر ادراك اثر دارد بلکه رنگ محیط نیز بر ادراك رنگمایه تاثیر میگذارد، بدین منظور که شرایط نور و رنگ میحط باعث میشوند که رنگ دیوار بعد از رنگ کردن متفاوت با رنگ نمونه به نظر بیاید. - گروتر، . - 489 :1390 بدین ترتیب یک نقاشی سیاه و سفید، رنگین ترین، پرترین و گوناگون ترین تصویر از طبیعت محیط بر ما است که خود چیزي رنگارنگ میباشد.آنچه ما به عنوان رنگ درك میکنیم خود از سه جزء تشکیل شده است رنگمایه، روشنایی و سیري.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید