بخشی از مقاله

چکیده

هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین هوش سازمانی و کارآفرینی با توجه به برنامه ریزی استراتژیک کیفیت در مدارس شهر کرج است. جامعه آماری شامل 280 نفر از مدیران مدارس متوسطه شهر کرج بودند که از این تعداد 120 نفر زن و 160نفر مرد تشکیل می دادند که 162 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. برای اندازه گیری داده ها از سه پرسشنامه استفاده شد.

پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت که شامل 7 مولفه بود و پرسشنامه کارآفرینی و برنامه ریزی استراتژیک از مقیمی و رمضان استفاده گردید. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی بوده که به شیوه همبستگی صورت گرفت.از آنجا که در تحقیق حاضر رابطه میان متغیرها بر اساس فرضیات تحقیق تحلیل میگردد، داده های جمع آوری شده با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان داد که هوش سازمانی و کارآفرینی به شکل معناداری بر برنامه ریزی استراتژیک موثر است. به این ترتیب، رابطه میان هوش سازمانی و کارآفرینی نیز مورد تایید قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد که وضعیت برنامه ریزی استراتژیک کیفیت در مدارس مناسب است.

 .1مقدمه

برخورداری از آموزش و پرورش کارآمد و بالنده که سبب فراهم شدن فرصتهای مناسب برای پرورش و شکوفایی استعدادهای دانش  آموزان شود از مهمترین مسائلی است که فکر برنامه ریزان و اندیشمندان را به خود مشغو ل کرده است ؟ به ویژه در دنیای امروز که  سازمانها با تغییرات سریع و حیرت انگیزی مواجه اند و بقای آنها بستگی به توانایی انطباق با تغییرات دارد. انعطاف پذیری و انطباق و  همچنین برخورداری  از توانایی فردی و سازمانی برای بهره گیری از تجر به ها از جمله عناصر حائز اهمیت در استراتژیهای  سازمانهاست ؟ همان  طور که تغییر به  سرعت  در  جریان  است، بقا  و عملکرد یک سازمان  نیز  مستلزم  سرعت  بخشیدن  به  یادگیری و توسعه  دانش   است

فقدان هوش سازمانی ممکن است خود را در بسیاری از جهات نشان دهد که برخی از آنها عبارتند  از:

 .1عدم آگاهی یا درک درست از تغییرات محیطی؛

2.    پاسخ کند به مسایل و مشکلات؛

3.    سیاستها و تصمیمات غیر منسجم و غیرکارآمد؛ 

 .4 شکست در یادگیری  از تجارب؛  

.5 ظرفیت محدود برای نوآوری؛ .

6 فقدان تمرکز بر ارتباط و عمل؛ 

به گونه ای که هر یک از این موارد کندذهنی سازمانی می تواند نشانه ای از به خطر افتادن بقای بلند مدت سازمان به ویژه در جهان  پیچیده و در حال تغییر باشد

به طور خاصی درک ماهیت هوش سازمانی، سازمان ها را قادر به ارزیابی توان سازمان در  بقای خود و توسعه در محیط پیرامونش و طراحی و پیاده سازی موثرتر مداخلات سازمانی در راستای اهداف سازمان می سازد در نهایت اینکه بهبود و ارتقای هوش سازمانی منجر به هماهنگی بیشتر طرح ها و برنامه ها، بهبود تصمیم گیری و نوآوری، بهبود  عملکرد کاری  و بالابردن دورنمای  بلند مدت  سازمان خواهد شد

متغیر دیگر که به نظر می رس بر عملکرد و برنامه ریزی استراتژیک در سازمانها موثر باشد ، کارآفرینی است.

امروزه با اطمینان کامل می توان ادعا کرد که شناسایی و استفاده از هوش سازمانی می تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را  افزایش دهد و از دیگر سازمانها متمایز نماید؟ سازمان با بهره گیری از  هوش سازمانی، اثربخشی استفاده از ساختارهای اطلاعاتی موجود را  در استای اهداف خویش افزایش داده و اطلاعات از حالت عملیاتی و محدود شده به استفاده در لایه های اجرایی سازمان برای استفاده  مدیران   توسعه  داده  می شود

رسالت هوش سازمانی افزایش قدرت رقابتی سازمان است. وقتی سازمانی هوشمند باشد به معنی این است که مدیران و کارکنان آن هوشنمد هستند و تلاش می کند با مشتری ارتباط برقرار کند و نیازها و رضایت آن ها را تامین کند. در نتیجه مشتریان به سازمان وفاردار خواهند بود

یکی از سیاستهای  اصلی کشورها در سال های اخیر توحه به هوش سازمانی به منظور ارتقاء کارآفرینی می باشد

کارآفرینی یکی از منابع مهم در تمام جوامع انسانی و یکی از مهمترین دارایی های هر کشور در نظر گرفته شده  است؟ در حقیقت کارآفرینی مقوله بسیار مهمی است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه توجه جدی به آن مبذول داشته و می دارند

سازمانها می توانند از  طریق تشویق کارکنان و ترغیب آنها به کارآفرینی سازمانی باعث بروز نوآوری گردند و  سپس به این افراد آزادی عمل داده شود تا بتوانند بدون درگیری با قوانین و مقررات دست و پاگیر - دیوان سالاری - طرحهای خود را به اجرا درآورند  ؟در  این  میان  به  نظر  می رسد  هوش سازمانی  در  ایجاد  چنین  پتانسیلی  و  گرایش به  کارآفرینی  سازمانی  می تواند  مؤثر  واقع گردد

صاحبنظران سازمان و مدیریت بر این باورند که مدیران زمانی اثربخشند که نتایج کارشان تحقق هدف های سازمان باشد ؟به نظر می  رسد مدیران آموزشی دارای ویژگی های کارآفرینی مدیرانی اثر بخشند و مدارسشان نیز اثربخش است، بنابراین دانش آموختگانی که به  جامعه تحویل می دهند، دارای ویژگی های کار آفرینی از جمله نوآوری و خلاقیت در ایجاد مشاغل جدید هستند

مدیرانی که از هوش بالایی برخوردارند مطمئنا با برنامه ریزی های استراتژیک در جهت بالا بردن کیفیت سازمان نیز تلاش خواهند کرد. یکی از مهمترین را ه های دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، فرآیند برنامه ریزی استراتژیک است.

از طریق برنامه ریزی استراتژیک است که می توان آینده دور را به صورت مجازی در  ذهن مدیران عالی سازمان شبیه سازی نمود و با  استفاده از ماحصل این آینده نگری به مزیت رقابتی پایدار دست یافت

برنامه ریزی استراتژیک چارچوبی برای فعالیت های سازمان و کارکنان آن ارایه می دهد. درنهایت، برنامه ریزی استراتژیک، سازمان را در دستیابی به توسعه همه جانبه، سازماندهی مطلوب و داشتن درکی بهتر از محیط پیرامون و مشتریان فعلی و آتی و طبعاً آگاهی از توانمندی ها و محدودیت هایش یاری می نماید

با توجه به اینکه آموزش و پرورش از مهم ترین نهادهای مؤثر اجتماعی در افزایش کیفیت عملکرد سایر نهادهاست ؟رشد موزون و  متعادل انسان در جنبه های عقلانی، عاطفی، اجتماعی و جسمانی از مسئولیت های سنگین آموزش و پرورش است؟ وظیفه ی مدیران  مدارس  درک  هدف های مشخص و استفاده از برنامه ریزی استراتژیک جهت دستیابی به تمامی آنهاست.

مدیران اثر بخش که دارای ویژگی هایی چون هوشمندی هستند تلاش می کنند تا با هدف های  مشخص سازمان را  به عنوان مبنای ایجاد معیارهای  اثر بخشی  در  نظر می گیرند. بنابراین باتوجه به اهمیت ویژگی های هوش سازمانی و کارآفرینی و تاثیری که این خصوصیات می توانند بر اثربخشی یک سازمان بگذارند و یا مدیرانی اثربخش در سازمان پرورش دهند که بتوانند با برنامه ریزی های استراتژیک خود کیفیت سازمان را بالا ببرند

همچنین از آنجایی تاکنون این متغیرها در مدارس شهر کرج بررسی نشده بنابراین با توجه به اهمیت این عوامل در این پژوهش، محقق در پی بررسی تاثیر هوش سازمانی و کارآفرینی با میزان توجه آنان به برنامه ریزی استراتژیک کیفیت در مدارس متوسطه شهر کرج است.

نظام تعلیم و تربیت، یکی از عوامل مؤثر در پیشرفت و توسعه جوامع، به شمار می آید ؟آموزش و پرورش یکی از بنیادی ترین نظامهای  اجتماعی است که کودکان و نوجوانان بخشی از بهترین سالهای زندگی خود را در آن سپری می کنند. »شهروندانی که خواستار اشتغال به  کار و خدمت در جامعه و خواهان برخورداری از مزایای زندگی اجتماعی هستند، مجبورند سالیان قابل ملاحظه ای از عمر خود را در مراکز  آموزش و پرورش رسمی بگذرانند - حسن زاده ، . - 1380 آموزش و پرورش محور توسعه و از طرفی بخشی از تمامی پروژه های توسعه  است

در دنیای سازمانی، سازمان هایی موفق تر هستند که بتوانند ضریب هوشی بالاتری برای خود ایجاد کرده و با مدیریت بهینه آن  بالاترین بهره وری را از نیروهای انسانی و سایر منابع کسب کنند. در سازمان های جدید به جای قدرت بازو، قدرت ذهن حاکمیت دارد و اثربخشی سازمان ها وابسته به توانایی دانشی آنهاست

سازمانها برای ادامه، بقاء و ارتقاء بهره وروی خود در برابر تحولات و تهدیدات گسترده و مداوم محیط، نیاز به سازگاری و هماهنگی با  محیط دارند؟کارکنانی که در درون سازمانهای اداری فعالیتهای کارآفرینانه داشته باشند، باعث بهبود و بازسازی سازمان شده و پس از مدتی  تبدیل به مدیران کارآفرین می شوند

با توجه به اینکه مدیران در سازمانهایی فعالیت می کنند که متأثر از محیط داخلی و خارجی خود میباشند و در مقابل پاسخگویی به  مسایل و مشکلات خود مثل انسانها نیازمند قدرت یادگیری هستند. بنابراین مسئله هوش سازمانی می تواند در این مهم کمک شایانی به  مدیران کرده و آنها را قادر سازد تا با توجه به حافظه سازمانی خود پاسخگوی نیازها و مشکلات و عکس العمل به موقع به تغییرات محیطی  باشند. بنابراین مدیران برای پیشبرد اهداف سازمانی و دستیابی به آنها نیاز به هوش سازمانی دارند که بتوانند با اتکای به آن عملکرد خود را  بهبود بخشند

اکثر مدیران اجرایی بر این باور هستند که دانش مهمترین موهبت یا نعمت در سازمان است ؟آنها باور می کنند که آگاهی مغزی، ذهنی  و هوشیاری، اصلی عمده و مهم در سازمان آنهاست، همان چیزی که موجب ایجاد رقابت در سازمان میشود، لذا تلاش می کنند تا از هوش  سازمانی بهره ببرند تا به یک رقابت صحیح دست یابند.  

یادگیری و نوآوری برای سازمانهایی که درپی بقا و اثربخشی هستند یک نیاز اساسی است و بسیاری از سازمانهاشدیداً  به دنبال روشها  و رویکردهای نوآورانه به منظور بهبود اثربخشی و کارآمدی و انعطاف پذیری هستند. به طور کلی، میتوان گفت ویژگیهای اصلی سازمانهای کارآفرین، این سازمانها را مجهز به قابلیت هایی می کند که ضمن ارتقای کارآمدی، قادر به بهره گیری بهتر از فرصتهای موجود و انطباق  پذیری بیشتر با محیط پیرامونشان می شوند.

سازمان های آموزشی به مدیرانی نوآور با ویژگی های کارآفرینی نیاز دارند که آنها را در راستای نیل به اهداف سازمان اثر بخش سازند و بتوانند با برنامه ریزی استراتژیک در جهت ارتقا کیفیت سازمان تلاش کنند. تغییرات سریع در محیط کار بر ضرورت و اهمیت برنامه ریزی استراتژیک تاکید بیشتری می کند. هر سازمانی که بخواهد فراتر از انتظار مشتریان خود عمل کند، به یک برنامه استراتژیک دراز مدت نیاز خواهد داشت.

این برنامه باید نگاه به آینده داشته باشد؛ دارای چشم انداز بوده و دست یافتنی نیز باشد. در عین حال باید در جهت بهبود مستمر فرایندهای کلیدی کسب و کار سازمان تلاش کرده و در عمل به سوی موفقیت حرکت کند. از انجام هدف برنامه ریزی طرحی برای یک آینده مطلوب بوده و راه های موثر وصول به آن است، در نتیجه هدف برنامه ریزی بهبود عملکرد سازمان ها می باشد، بهبود، ارزیابی و پایش اثربخشی فرایند برنامه ریزی، همواره یکی از کلیدی ترین وظایف، مدیریت محسوب می شود

کاربرد مؤثر دانش به شکل گیری سازمانهای هوشمند می انجامد، اما این امر، مستلزم کاربرد خلاقانه دانش است ؟لذا سازمانهای  آموزشی باید به دانش آموزان، دانش، مهارت، کارآیی و بهره گیری از دانش راتوأماً   بیاموزند  تا استعدادهای بالقو ه آنها را تقویت کنند. بنابراین هوش سازمانی مهمترین توانایی برای تحقق بخشیدن به این امر است

هوش سازمانی به منزله پنجره پویای کسب و کار به محیط بیرون است که عملکرد سازمانی را شناسایی می کند، کارایی و اثربخشی سازمان را افزایش می دهد و فرصت های ناشناخته را شکار می کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید