بخشی از مقاله

چکیده

تکنولوژی را می توان از پدیده های مهم اجتماعی دانست.زیرا پدیده های اجتماعی - - به پدیده هایی گفته می شوند که حاصل زندگی گروهی و اجتماعی انسانها ست. - - - شایان مهر،129،. - 1377 تکنولوژی هم پدید ه ای نیست که توسط انسانهای منزوی - به معنای واقعی کلمه - که در انزوا بوده اند وهیچ گونه آموزشی ندیده اند،بوجود آید ،بلکه هر تکنولوژی اعم از ابتدایی یا پیشرفته چه در منشاء یا در فرایند پیشرفت مدیون زندگی انسانهاست.انسانی که دور از جامعه انسانی رشد یافته واجتماعی نشده با حیوانات تمایز چندانی ندارد ، حتی از ابتدایی ترین و البته مهمترین ابزار انسانی یعنی زبان هم بی بهره است

.پس انسانها در نتیجه آموزشها ونیازهایی که جامعه در آنان القاء می کند دست به ایجاد تکنولوژی می زنند.و تکنولوژی حاصل زندگی اجتماعی انسان و پدیده ای اجتماعی است ،اما تکنولوزی به نوبه خود بر جامعه تاثیر می گذارد و نوعی رابطه دو جانبه بین آن دو بر قرار است .جامعه شناسان با دیدگاههای مختلف به بررسی این تاثیر و تاثرات پرداخته اند که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت. دراین نوشته تلاش بر آن است تا تکنولوژی به عنوان پدیده ای اجتماعی و برآمده از اجتماع و به عنوان ,یکی از عوامل مهم و موثربر تحولات اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد و نظریه های جامعه شناسی برخی از جامعه شناسان بر جسته جهان در این خصوص مورد بررسی قرار گیرد.

سوال اصلی

دغدغه اصلی این مقاله رسیدن به پاسخ ارتباط ویا به عبارت بهتر تاثیر تکنولوژی برتحولات اجتماعی با اتکا به نظرات جامعه شناسان مکاتب مختلف می باشد؛بین تکنولوژی وجامعه چه نوع ارتباطی وجود دارد؟

فرضیه

نوع جوامع وسازمانها و نهادهای اصلی ان متاثر از سطح تکنولوژی آن می باشد،به طوریکه جوامع ابتدایی حتی فاقد برخی از نهادها می باشند وبا تغییر وتحول جوامع وپیچیدگی بیشتر آن نهادهای اصلی شکل گرفته و با پیچیدگی بیشتر نهادهای موجود سازمان یافته تر وپیچیده تر می گردند.

تعریف مفاهیم

تکنولوژی

ریشه واژه تکنولوزی واصطلاحات تکنیک و تکنیکس که وابسته به آن هستند ،واژه یونانی tekhneاست که عموما فن،پیشه و یا مهارت معنی می دهد.گرچه تکنولوژی را می توان از طریق به هم پیوستن tekhneوlogos،از ادبیات کلاسیک یونان استخراج کرد ،ولی اصطلاح تکنولوژی به معنای کنونی آن تا سده هفدهم رواج نداشت.

تصادفی نیست که ساخت و کاربرد این اصطلاح به معنای نوین آن ،با دگرگونی اساسی در جهانبینی غربی بر اثرنفوذ چهره هایی چون گالیله ، دکارت،و نیوتن همزمان شده است.tekhneبه معنای ارسطویی آن به معنای "توانایی ساخت هوشمندانه اشیاء است" - بروتزنینا،186، - 1982یعنی آن توانایی که به استعداد تصویر پردازی پیشه ور و از صورتهای خاص و کاربرد مهارتهای دستی و تیز بینی اش درجهت محقق ساختن تصویرهایش بستگی دارد.اما با رواج برداشت مکانیستی انسان از طبیعت ،فعالیت سازندگی بشر کاملا جنبه متفاوت دیگری به خود گرفت.

در گذشته ،پیشه ور با در نظر داشتن صورتی دربه ماده اولیه اش شکل می بخشید ،در حالی که غالبا رویه های مشخصی را برای کارش نمی شناخت؛اما المثنای امروزی پیشه ور گذشته -که فعلا او را تکنیسین بنامیم-قواعد عملکرد مشخصی را به کار می برد که اعتبار آنها به صورتهای خاصی که او را می خواهد بیافریند هیچ ارتباطی ندارد.

تغییر اجتماعی

برای جلوگیری از خلط مبحث باید بین تحول اجتماعی و تغییر اجتماعی تمایز قائل شویم .گی روشه در تمایز این دو می نویسد:معمولا تحول اجتماعی مجموعه ای از تغییرات می دانند که در طول یک دوره طولانی،طی یک ویا چند نسل در یک جامعه رخ می دهد.بنایراین تحول اجتماعی بر اساس تعریف فوق مجموعه فرایندهایی است که در یک مدت زمان کوتاه نمی توان آن را ملاحظه کرد.تحول اجتماعی را می توانیم به مثابه منظره واحدی بدانیم متشکل از توده ای از جزئیات که جز از ادتفاع زیاد قابل رویت نیست.بر عکس تغیراجتماعی عبارت از پدیده های قابل رویت . قابل بررسی در مدت زمانی کوتاه به صورتیرچند گونگی فرهنگی یعنی نسبی گرایی یعنی چیزی عام وجهان شمول وجود ندارد بلکه فرهنگهای متعددی هستند که با یکدیگر رابطه برقرارمی کنند.به عبارت دیگرفرهنگ مسلط وجود ندارد که مثلا تمدن اروپایی باشددر اینجا فرد با فرهنگ مقابله نمی کند زیرا تنوع وتعدد وجود دارد و پذیرفته شده است. - شایان مهر،1379، - 237 واگرایی:به معنای دور شدن ودر قلمرو جامعه شناسی به ایجاد فاصله اجتماعی-اقتصادی میان جوامع اطلاق می شود.

همگرایی

به مفهوم تقارب ونقطه مقابل واگرایی است. - همان منبع - تکنولوژی و تحولات اجتماعی هر چند دگر گونیهای اجتماعی را نباید به یک عامل نسبت داد و عامل یگانه ای را علت دگرگونی اجتماعی دانست، بلکه در فرآیند شکل گیری هرگونه تغییر و تحول اجتماعی عوامل مختلفی دخیل می باشند و با توجه به شرایط گاه یکی از عوامل مسلط بوده و تاحدودی تعیین کننده است ،اما تکنولوژی از عواملی است که نقش آن در طول تاریخ بشری نقشی تعیین کننده بوده و پیشرفت و پیچیدگی آن با پیشرفت وپبچیدگی جوامع همراه بوده است.

به طوری که بر خی از جامعه شناسان بین تکنولوژی و جامعه رابطه ای مستقیم بر قرار می کنند یکی از این جامعه شناسان رابرتسون است.وی در کتاب در آمدی بر جامعه می نویسد توسعه های تاریخی بخشی است از یک گرایش عمومی به نام تکامل اجتماعی فرهنگی - Sociocultural Evolution - یعنی گرایش ساخت اجتماعی و فرهنگی جوامع به سوی پیچیده تر شدن در طول زمان.این فرآیند شباهتهایی با تکامل بیولوژیکی دارد،جامعه ،مانندیک موجود زنده ،ناگزیر است ازطریق تطابق با محیط،یا با به دست آوردن غذا وسایر منابع ،امرار معاش کند.جوامع مختلف ازاستراتژیهای مختلف استفاده کرده اند وجوامعی که به استراتژیهای مولد تر دست یافته اند به سمت پیچیده تر شدن وبزرگتر شدن گرایش یافته اند.

در هریک ازمراحل تکاملی مزبور ،ساخت اجتماعی وفرهنگی پیجیدهتر می شود.دیلیل آن این است که یک استراتژی معیشتی کارآمد تر به جامعه امکان می دهد مقدار بیشتری ثروت مازاد تولید کند ،یعنی کالاوخدمات بیشتر از آنچه که برای تامین نیازهای اساسی تولید کنندگان لازم است.

در نتیجه ،نسبت فزاینده ای از جمعیت از کارتولید غذا رها شده ودر عوض ،طیف وسیعی از سایر نقشهای اجتماعی را عهده دار شده اند.نتیجه این امر افزایش قابل ملاحظه تقسیم کار بود،یعنی تخصص افراد و گروهها در فعالیتهای اقتصادی خاص.در اکثر جوامعی که دارای تکنولوزی ساده می باشند اساسا تمام جمعیت فعال به امر تولید غذا مشغولند در حالی که در اکثر جوامع پیشرفته از نظر تکنولوژی کمتر از %5 نیروی کار می تواند بقیه جمعیت را تغذیه نماید وآنان را قادر سازد که فرصتهای گوناگون شغلی،اجتماعی وفرهنگی را دنبال نمایند.

بنابراین تکنولوژی دارای تاثیر زیادی بر استراتژیهای معیشتی جوامع مختلف می باشد، وحاصل استراتژیهای متفاوت شکل ومحتوال متفاوت خواهد بود .متلا جامعه شکار و گردآوری خوراک که دارای استراتژی مبتنی بر استفاده از حیوانات وگیاهان وحشی است فاقد نهاد سیاسی ومذهبی بوده و فقط دارای تقسیم کار جنسی یا سنی بوده ولی نقشهای تخصصی دیگر نداردوبه طور کلی ساخت اجتماعیاین جوامع بسیار ساده است وفرهنگ نمی تواند ماهرانه باشد

اما جامعه شبانی که از شیوه معیشتی کارآمدتر یعنی پرورش حیوانات بهره می برد ساخت اجتماعی آن پیچیده تر می باشد و به همین ترتیب ساخت جامعه کشاورزی از جامعه شبانی و ساخت جامعه صنعتی از همه جوامع قبلی پیچجیده تر می باشد،زیرا معیشت ان مبتنی بر تولید ماشینی است.،در این جامعه با به کار بردن دانش علمی در تکنولوژی تولید و از این طریق ،مهار کردن منابع انرژی به ماشینها امکان می دهد کاری که قبلا به وسیله انسانها یا حیوانات انجام می شد ، انجام دهند.به این دلیل که نو آوری و اختراعات رویهم انباشته شد،میزان اختراعات و نآوریهای تکنولوژیکی در جوامع صنعتی افزایش یافت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید