بخشی از مقاله

چکیده
این مقاله به بررسی رابطه بین جهانی شدن و آموزش می پردازد . جهانی شدن به شکل گیری نظام های جهانی اشاره دارد که هر چند در بطن خود فرایند بین المللی شدن را در خیلی از امور مطرح می سازد، حداقل با آن در این خصیصه متفاوت است که ملت ها و جوامع را به عنوان واحد ضروری فرض م یکند .جهانی شدن ابعاد متکثر و مختلفی را در برمی گیرد که دارای پیامدهای همسو درعین حال متناقضی است اساساً. در ادبیات مربوطه، از دو منظر به تأثیر جهانی شدن بر قلمروهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از جمله آموزش پرداخته شده است :

الف - از منظر ایدئولوژیک، که بر جهان بینی نئولیبرالیسم مبتنی است و آزادسازی آموزش را به عنوان شرط ضروری برای کارآمدی و کیفیت بالای خدمات آموزشی مطرح می سازد؛

ب - از منظر پراگماتیستی، یعنی بر اساس واقعیتها و مصالح موجود، تغییر در آموزش را به دلیل خلأهای موجود، یعنی ناتوانی دولت ها در تأمین مالی بخش آموزش و انعطا فناپذیری نظام آموزشی سنتی در پاسخگویی به نیازهای متغیر را به عنوان یک الزام مطرح می کند .

این مقاله با توجه به این ابعاد،تأثیر جهانی شدن را در آموزش در زمین ههایی چون تمرکززدایی، فناوری، رشد مهارت های چندگانه،مهاجرت و دوران مغزها و نیروی کار، اهداف آموزشی، آزادسازی آموزشی، تقسیم کار بی نالمللی در دانش مطالعه و بررسی ک رده است .آن استدلال می کند که در حال یکه در عصر جهانی، دولت ها هنوز در چارچوب ملی به حیات خود ادامه می دهند، آموزش و اصلاحات آن، به ویژه آنجا که به هویت و تمایز در سیاست گذاری آموزشی مربوط م یشوند، مسئله محوری در دستور کار دول تها باقی خواهد ماند.

مقدمه

امروزه جهانی شدن برای اکثر مردم و نخبگان واژه ای آشناست .هر چند تعاریف، تلقی ها، روندها و آینده متفاوتی از جهانی شدن بیان می کنند که گاهی بسیار متفاوت و حتی متعارض هستند، ابعاد و گستره نفوذ جهانی شدن حکایت از وقوع حادثه ای عظیم در بطن تحولات جهان دارد ک ه نمودهای بسیار گوناگون و مؤثری داشته است و تفسیرهای مختلفی از آنها به عمل آمده است.

آمارتیا سن در این باره می گوید: » با وجود این که جهانی شدن یکی از موضوعاتی است که بیش از همه در جهان امروزه درباره آن بحث شده است اما روی هم رفته مفهومی نیست که به خوبی تعریف شده باشد .مجموعه ای از تعاملات جهانی در زیر عنوان گستره جهانی شدن قرار گرفته است ک ه از گسترش تأثیرات فرهنگی و عملی به فراسوی مرزها تا بسط روابط اقتصادی و بازرگانی را در سراسر جهان در بر می گیرد

مالکوم واترز مفهوم جهانی شدن را در نظریات گوناگونی شناسایی می کند .در دیدگاه های جامعه شناسان ک لاسیکی چون سن سیمون، دورکیم، وبر و مارکس جرقه های اولیه این مفهوم به چشم می آید و در آرای متأخر در نظریات نوسازی، سرمایه داری جهانی، دهکد ه جهانی، فرانوگرایی و تراکم زمان و مکانی این پدیده را از زوایای گوناگون بررسی کرده اند - مالکوم واترز، - . 1379 در همین راستا برخی محققان جهانی شدن را بعد وسیع تر نوسازی تلقی کرده اند که جوامع را با رشد مترقیانه در پیچیدگی و چندگانگی ارتباطات مواجه می سازد.

این چندگانگی نه تنها در اقتصاد، بلکه در سایر نظم های اجتماعی از قبیل سیاست، علم، تکنولوژی و آموزش نمود پیدا م یکند - لوهمن 1995 ؛ چارلتون 2003 ؛ تاپر - . 2006 برخی از این نظریات نگاه یک بعدی بر جهانی شدن داشته و خاستگاه یا آثار آن را در ی کحوز هخاص دیده اند، در مقابل برخی دیگر آن را غالب بر تمام حیات زندگی انسان می بینند .به نظر می رسد پذیرش آثار چندجانبه جهانی شدن با واقعیت های موجود به درک پیچیدگی موضوع کمک می کند .این پدیده چند بعدی دارای پیامدهایی در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است.

از سوی دیگر آموزش و سیاست گذاری اجتماعی، مبحثی بین رشته ای است که مؤلفه های مختلفی را در برمی گیرد و تغییرات انجام شده در سایر بخش ها به خصوص پدیدهای به گستردگی روندهای جهانی شدن الزامات و سیاست های مختلفی را برای این حوزه ایجاد می کند .اهداف اجتماعی رفاه مانند عدالت اجتماعی، مساوات و نبود تبعیض، حمایت از مردم آسیب پذیر و برنامه ریزی مدبرانه زندگی که توسط نهادهای اجتماعی نظیر خانواده، شبکه های موجود اجتماعی و محله ای، بازار، بخش های اجتماعی داوطلبانه و خیریه و سازمان های دولتی انجام می شوند

اهدافی گسترده و مرتبط با حوزه های مختلف اند که از روندهای جاری در مناسبات جدید جهانی متأثر می شوند .موضوعات رفاهی برای بهبود ک یفیت زندگی انسانی در زمینه های آموزشی، بهداشت، مسکن، تأمین اجتماعی، مراقبت اجتماعی، اشتغال و ...به طور مستقیم یا غیر مستقیم با تحولات اخیر تعامل دارند.

به دست آوردن تأثیر هر یک از روندهای جهانی شدن بر موضوعات آموزشی موضوعی بسیار گسترده است که واکاوی آن لازم است .

در این مقاله بعد از آشنایی با خاستگاه، تعاریف و تلقی های عمده از جهانی شدن، موضع گیری های کلی درباره رابطه جهانی شدن و آموزش مطرح می شوند .تأکید اصلی بر تأثیرات جهانی شدن بر ابعاد برجسته آموزش است که با توجه به سطوح تأثیر و جهت گیری های حاکم در آموزش بر اثر جهانی شدن بحث می شوند .برای فهم بهتر تأثیر جهانی شدن بر آموزش، ابتدا به طور مختصر به خاستگاه، دور ههای مختلف شکل گیری و ماهیت جهانی شدن، رویکردهای مختلف به آن و نئولیبرالیسم اقتصادی و نقش آن در فرایند جهانی شدن می پردازیم.

تاریخچه جهانی شدن مفهوم جهانی شدن دارای تاریخچه مشخصی در ادبیات سیاسی و بین المللی است. برخی بر این اعتقادند که جهانی شدن حدود 400 سال قدمت دارد و با پیدایش مدرنیسم و شروع جریان مدرنیسم، جهانی شدن نیز شکل گرفته است. برخی از نویسندگان برآنند که مدرنیسم شاخصه های متعددی دارد و یکی از این شاخصه ها، U یا جهانی شدن است و این یک جریان برگشت ناپذیر است. مدرنیسم جریانی بود که در غرب آغاز شد و دیدیم که چگونه جهان را در نوردید و "جهانی" شد .

تاریخچه جهانی شدن در نظریه اول برخی بر این عقیده بودند که جهانی شدن دارای قدمت 400 ساله است ولی برخی دیگر نظری متفاوت دارند .

این گروه معتقدند همانطوری که پس از شروع جریان مدرنیته و از قرن 16 به بعد انقلاب های متعددی روی داد و چهره جدیدی به دنیا بخشید، جریان جهانی شدن نیز چهره جدیدی به دنیا خواهد بخشید. این جریان دارای تأثیر فراوانی بر زندگی شخصی، اجتماعی، علمی و ملیتی و … دارد و برای ما لازم است که این جریان رادقیقاً بفهمیم زیرا در صورت عدم درک صحیح، از آن متضرر خواهیم شد .

جهانی شدن و آموزش
ارتباط جهانی شدن با آموزش آهسته و خیلی کند و پنهان،نا پیدا ونا آشکار در حوزه فرایند های آموزش ویادگیری از خانه شروع می شود،از پای تلویزیون شروع می شود،یعنی شما در سن شش -هفت سالگی به این فکر می افتید که پیامد های آن را با آموزه هایی درمحتوای کتابهای درسی جبران کنید.اینجاست که بحث الزامات جهانی شدن در حوزه آموزش را به وجود می آورد.

اگر تغییرات جغرافیایی دانش ،جغرافیای مهارت و جغرافیایی نگرش آدم ها نسبت به خود شان و جغرافیا ی شان وهستی عوض شود. شما دنباله رو کنترل این تغییر جغرافیا هستید.آموزش وپرورش به این معنی در حوزه بومی فقط منفعل است و فقط در یک شرایط سخت واکنش نشان می دهد، ولذا است که اگر شما می خواهید این مناسبات را به هم بزنید،الزاما باید آموزش و پرورش شما از لحاظ طولی جلوی این واقعیت قرار گرفته باشد، تا بتواند از حالت انفعالی خارج وفعال در مقابل آن واکنش نشان دهد، واین نیازمند یادگیری است،یادگیری به نحوجدید با هدف جدید ،با رویکرد های جدید ودر محیط جدید، با ساختارهای خاص خودش.

محیط های سنتی یادگیری فقط در بهترین شرایط و اثر بخش ترین شرایط میوه های خاص خودش را دارد ،که آن میوه ها در بازارامروزدردست فروشی های رایج سنتی قابل مبادله وعرضه نیست ،تقاضایی هم ممکن است برایش وجود نداشته باشد، لذا بی جهت نیست که در جولای 2003 دپارتمان آموزش و پرورش آمریکا یک گزارشی داد که نشان می دهد %56 از کسانی که کار می کنند. درس می خوانند و%36 از کسانی که درس می خوانند، کار می کنند این رقم در ژاپن %46 است، کسانی که درس می خوانند ،کار می کنند والزاما برای اینکه عقب نیفتند و خود را با بازار تقاضای آموزش هماهنگ کنند.

بازار تقاضای آموزش نه به معنای شغل پیدا کردن و گرفتن چند هزار تومان برای گذران زندگی، بازار تقاضای آموزش به منظور تغییر جغرافیای دانش، مهارت و بینشی است که مدام تحت تاثیر فن آوری های اطلاعات و ارتباطات و تحولات اجتماعی تغییر می کنند. نکته دیگری که در ارتباط با جهانی شدن و آموزش وجود دارد، نقش آموزش است در گسترش ظرفیت های جهانی در سه حوزهto ability to ، to develop to،to understand to …بینشی» « مهارتی« و »دانشی« شما چه چیزی را، چگونه وبه چه منظوری باید توسعه دهید و اثر بخش کنید؟ لذا این چگونگی ها و چرایی ها بحث اصلاحات آموزشی را در دنیا امروز فراگیر کرده است.

پابه پای جهانی شدن در مطبوعات جهان وکنفرانسهای بین المللی، ندای اصلاحات آموزشی گسترش مییابد. جهانی شدن مانند مهمان فربهی است که فرا خوانده شده است و آمادگی فرا خوا ندنش را نداریم، ولی مهمان فربه مرزها را درمی نوردد و پیامدهای خاص خود را دارد. با این مهمان فربه چه باید کرد؟ نگرش اصلاحات آموزشی به خروجی ها باشد یا ورودی ها، به جواب اهمیت بدهیم ،یا به نحوه طرح سوال؟ به مهارت گفتن نمره بدهیم یا به شنیدن ؟ در واگرایی سرمایه گذاری بکنیم یا در هم گرایی؟ شیوه این سرمایه گذاری ها در دانش و مهارت و بینش افراد و توسعه منابع انسانی چگونه ممکن است؟

داگلاس نورث - - 1982 در نقش و اهمیت ترتیبات نهادی بیان م یکند که در عصر انفجار اطلاعات اگر ظرفیت های انسانی و نهادی متناسب اجتماعی تدارک دیده نشود، هیچ تحول خود به خودی امکان پذیر نخواهد بود .این وظیفه تا حد زیادی بر عهده آموزش و نهادهای مربوطه خواهد بود تا با انطباق خود با شرایط جدید امکان مشارکت فعالانه را در فرایند جهانی شدن فراهم نماید .ارتباط جهانی شدن با آموزش آهسته، پنهان و ناپیدا و در حوزه فرایندهای آموزش و ی ادگیری از منزل آغاز می شود و در قلمروهای فراتر ادامه و گسترش می یابد، ولی الزامات خاص و بلاواسطه را در حوز ه آموزش به وجود می آورد .

این الزامات نهضرورتاً در خصوص بازار تقاضا برای آموزش های نوین به معنای یافتن شغل بلکه به منظور تغ ییر جغرافیای دانش، مهارت و بینشی خواهد بود ک ه ب هطور مستمر تحت تأثیر فناوری های اطلاعات و ارتباطات و تحولات اجتماعی تغییر می کنند .به همین خاطر نقش آموزش در گسترش ظرفیت های جهانی در سه حوزه توانمندی، توسعه و فهم یا به عبارتی در قلمروهای بینشی، مهارتی و معرفتی و اصلاحات مربوطه به عنوان انطباق با شرایط نوین اهمیت پیدا می کند .در واقع این انطباق که تحت شرایط جهانی شدن صورت می گیرد و به نوعی می توان از آن به عنوان تأثیرپذیری آموزش از جهانی شدن نام برد، در محورهای عمده زیر صورت می گیرد.

تعریف جهانی شدن در شروع هر بحث ابتدا باید تعریفی از موضوع مورد بحث ارائه داد و بحث را به آن محدود نمود. از لحاظ منطقی ارائه یک تعریف جامع و مانع برای جهانی شدن ، در حال حاضر مقدور نمی باشد. زیرا به قول بسیاری از اندیشمندان، واژه جهانی شدن برای افراد در حیطه های مختلف دارای معانی متعدد و متفاوتی می باشد که با تغییر فرهنگ ها و نگرش ها و دغدغه ها تغییر می یاید. بنابراین، اینکه ما تعریفی از جهانی شدن ارائه بدهیم که البته این تعریف جامع و مانع نخواهد بود و ما را دچار مشکل کند، کار صحیحی نیست بلکه مطالعه و شناخت روی جهانی شدن باید از طریق ویژگیهای آن باشد .

اندیشمندان در حال حاضر نسبت به مساله جهانی شدن به دو دسته خوش بین و بدبین تقسیم شده اند. برخی می گویند جهانی شدن هیچ نفعی برای ما نخواهد داشت زیرا جهانی شدن ادامه استعمار و شکل جدیدی از آن می باشد که ما نباید فریب آن را بخوریم .

آیا به راستی ما باید نسبت به این جریان خوشبین باشیم یا بدبین؟ در کدام حوزه ها ما می توانیم وارد این جریان بشویم و در کدام حوزه ها نمی توان وارد شد؟ این جاست که بحث مزیت ها مطرح می شود که باید آنها را سنجید و بررسی کرد. یکی از بحث های روز این است که آیا ما به سازمان تجارت جهانی بپیوندیم یا نه؟ اگر بپیوندیم چه مزایا و فوایدی برای ما دارد و اگر نپیوندیم چه ضررهایی را باید متحمل شویم؟ در حوزه فرهنگ و سیاست ، ما چه تاثیری می پذیریم؟ چه اتفاقاتی برای ما خواهد افتاد؟ اینها مسائلی هستند که باید جوابی دقیق و کارشناسانه برای آنها پیدا کنیم .

تأثیر جهانی شدن بر نظام آموزش وپرورش کشورهای غربی به دنبال یک پارچه سازی سیستم های آموزشی که طرح اولیه ی آن در دهه ی 80 م ارائه شد، امروزه در کشورهای اروپایی از یادگیری الکترونیکی1 به مثابه ی »ابتکاری نو« به منظور »سازگارکردن« نظام آموزش وپرورش اروپا با »دانش«، »اقتصاد« و »فرهنگ رایانهای« نام برده میشود.

شورای اروپا که در شهر لیسبون پرتغال در روزهای 23 و 24 مارس 2000 تشکیل شد برای سران کشورها و دولتهای اروپایی اهداف این شورا را درجهت رسیدن به » اقتصاد رقابتی و پویا« و مبتنی بر »دانش رایانهای شهروندان« مشخص کرد. کشورهای اروپایی که دارای یکی از »بالاترین سطوح آموزشی« و ظرفیت لازم برای سرمایهگذاریهای اقتصادیاند، هنوز هم، درمقایسه با سایر کشورهای پیش رفته ی جهان ازجمله »امریکا« و »ژاپن« دراستفاده از فنّاوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات «ICT» در »حد قابل قبولی« نیستند.

یادگیری الکترونیکی به این منظور طراحی شده است که کشورهای اروپایی بتوانند با »برنامهریزیهای اصولی« و »افزایش تلاشهای خود« در رفع این » نقصان ملی« بکوشند. یادگیری الکترونیکی در طرحهای توسعه ی کشورهای اروپایی مربوط به »نظاممندکردن آموزش وپرورش« آن کشورها است و همچنین در »توصیههای شغلی« که برای استخدام نیروی انسانی جدید در آموزش وپرورش کشورها به مرحله ی اجرا گذاشته می شود. بیشتر نیروهایی که در این زمینه »بسیج« میشوند همان »نیروهای داخلی کشورهای اروپایی«اند که عمدتاً برای برنامههای جدید آموزش وپرورش برای توسعه ی ICT در میان جوانان و تبادل روشهای متداول مناسب آموزشی بین کشورهای عضو اتحادیه ی اروپا تربیت میشوند.

افزایش بودجهای سازمانی مدارس خصوصاً برای »کمکرسانی آموزشی در مناطق محروم« به منظور توسعه ی سواد ICT و افزایش مهارتهای کاربرد رایانه در سطح کشورهای اروپایی نتایج بسیار مثبتی در پی داشته است. با گسترش روابط میان سران کشورهای اروپایی، خصوصاً در میان نهادهای دولتی، زمینه ی رشد آموزشهای الکترونیکی فراهم شده است. تسری اینگونه اقدامات همهجانبه مسئله ی تأمین و تربیت نیروی انسانی »ماهر«را خصوصاً در زمینه ی فنّاوری اطلاعات و ارتباطات - ICT - توسعه میبخشد

عوامل جهانی شدن در جهان امروز شاهد عوامل متعددی هستیم که برخی پیدایش و تکوین جهانی شدن را با آنها مرتبط می دانند که در اینجا به مهمترین شان اشاره خواهیم نمود . دیدگاههای گوناگون در مورد جهانی شدن به اعتقاد برخی اندیشمندان جهانی شدن یک فرایند فشردگی زمان و مکان2 است.

به این معنا که با وجود اینترنت شما در حالی که در خانه خود در ایران هستید در عرض چند ثانیه، با سایتی اینترنتی در انگلستان ارتباط برقرار می کنید و سفارش آنچه مورد نیاز است را می دهید. حتی پا را از این فراتر گذاشته اند بطوریکه از شما فیلمبرداری می کنند و شکل شما را در جایی دیگر که می خواهید کنفرانس بدهید بصورت حجمی بوجود می آورند و افراد با شکل واقعی شما برخورد می نمایند

حتی این بحث وجود دارد که انسان را به انرژی تبدیل نمایند و لحظه ای دیگر او را در جایی دیگر بوجود آورند و ادعا می کنند که از لحاظ تئوریکی مشکل وجود ندارد ولی به خاطر پیچیدگی های موجود انسانی، مشکلات تکنولوژی راه ما را سد نموده است . ما و جهانی شدن در ابتدا بیان شد که ما به عنوان یک فرد ایرانی می توانیم در مورد این قضیه دو دیدگاه داشته باشیم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید