بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر استفاده از رسانه تعاملی بر اشتیاق تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهرستان محمودآباد در سال تحصیلی 1395-96 بوده است. 44 نفر از دانش آموزان به شیوه تصادفی مرحله ای انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه در دو کلاس جداگانه دسته بندی شدند. گروه آزمایش تحت آموزش رسانه تعاملی با استفاده از ابزارهای تخته هوشمند، نرم افزار چندرسانه ای و پاورپوینت های آموزشی قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه آموزش سنتی غیرتعاملی را دریافت کردند.
ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی وانک و همکاران و آزمون محقق ساخته ارزیابی پیشرفت تحصیی بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات اشتیاق تحصیلی و پیشرفت تحصیلی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش یافته است. نتایج حاکی از ان بود که آموزش با استفاده از رسانه های تعاملی موجب افزایش اشتیاق دانش آموزان نسبت به درس و افزایش سطح پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میشود.
1 مقدمه
پیشرفت های روز افزون فن آوری ارتباطات و اطلاعات در دهه های اخیر، در تمامی حیطه های زندگی انسان به ویژه در نظام های آموزش و پرورش تحولات شگرفی را ایجاد کرده است. فن آوری اطلاعات و ارتباطات در افزایش عمق، وسعت و ثبات یادگیری، افزایش اشتیاق و انگیزه از طریق رفع خستگی و کسالت فراگیران و تقویت مهارت های شناختی جهت پاسخگویی به پرسش ها نقش موثری ایفا کرده است.
ظهور فن آوری هایی مانند ابزارهای صوتی- تصویری و رایانه، محیط ها و روش های یادگیری جدیدی را به وجود آورده است. هدف فن آوری آموزشی مهیا کردن موقعیت هایی است که امکان یادگیری ساده تر همراه با بازدهی بیشتر را به همراه داشته باشد. تکنولوژی آموزشی می تواند مهارت های و توانایی های خلاقانه دانش اموز ر ا گسترش دهد، دانش اموزان را تشویق نماید خودشان مسئول یادگیری خودشان باشند و در نهایت آنان را به ارتباط متقابل با یک جامعه بزرگتر تشویق نماید.
بسیاری از کشورهای جهان امروزه بر تحقق آموزش تعاملی با استفاده از فن آوری های نوین آموزشی تاکید دارند، که یکی از نمودهای ظاهری آن اصرار بر نصب و استفاده از ابزارهایی مانند تخته هوشمند یا تخته تعاملی - - IWB4 در مدارس است.
در روش غیرتعاملی و بدون استفاده از ابزارهای چند رسانه ای، تدریس با استفاده از شیوه سخنرانی و ابزار یک تخته سیاه یا سفید، محرک دیداری و شنیداری که برای فرگیر جذاب باشد و پیوند تدریس با یادگیری را در طولانی مدت حفظ کند، ارائه نمی شود.[3] در مقابل، رسانه های تعاملی یا دوطرفه، رسانه هایی هستند که موجب ایجاد یک موقعیت آموزشی دوطرفه میان یادگیرنده و فن آوری - مانند رایانه - می شوند. این رسانه ها طوری برنامه ریزی شده اند که از فراگیر پاسخ را می طلبند و اغلب می توانند پاسخ فراگیر را ارزشیابی کرده و به وی بازخورد دهند در این گونه موقعیت ها، یادگیرندگان فعال محسوب می شوند.
محققان بیان می کنند که بهترین شیوه تمرین آموزشی، وجود تعداد زیادی تمرین برنامه ریزی شده و مناسب با فراگیر همراه با بازخوردهای آنی و سریع است. که این امر با استفاده از رسانه های دیجیتال به سهولت امکان پذیر است.
از مولفه های دیگری که انتظار می رود آموزش به شیوه تعاملی بر روی ان ها موثر باشد، اشتیاق تحصیلی است. اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متغیری است که برای یادگیری امری ضروری است تا جایی که از آن به عنوان یک عامل مهم یادگیری یاد می شود. اشتیاق تحصیلی به عنوان سرمایه روانی دانش آموزان و تلاش مستقیم آنها برای یادگیری و کسب مهارتها و تمایل به ارتقای سطح موفقیت ها تعریف شده است که می تواند منجربه مشارکت موثر در فعالیتهای مدرسه، شرکت در فعالیتهای کلاسی، سازگاری با فرهنگ مدرسه و رابطه مناسب با معلمان و سایر دانش آموزان شود.
اشتیاق تحصیلی را دارای سه بعدرفتاری - رفتارهای مثبت، پرداختن به تکالیف درسی، مشارکت در فعالیتهای فوق برنامه درسی که مدرسه که برای سازگاری روانی اجتماعی و پیشرفت دانش آموز مفیدند - ، عاطفی - احساسات ، علایق، ادراکات و نگرشهای دانش آموز نسبت به مدرسه - و شناختی - نیروگذاری روانشاختی دانش آموزان در امر یادگیری و کاربردراهبردهای خودتنظیمی توسط آن هاست - می دانند. اشتیاق تحصیلی نقش عمده ای در پیشرفت تحصیلی و ارتقاء تحصیلی دانش آموزان در مدارس دارد. زیرا تعهد دانش آموز را نسبت به اهداف آموزشی و درگیری دانش آموز با تکالیف مربوطه را بیشتر می کند.
دانش آموزانی که اشتیاق تحصیلی داشته باشند، توجه و تمرکز بیشتری بر مسائل و موضوعات مورد هدف یادگیری دارند، به قوانین و مقررات مدرسه تعهد بیشتری نشان می دهند، از انجام رفتارهای ناسازگارانه و نامطلوب اجتناب می کنند و در آزمونها عملکرد بهتری دارند.[12] در مقابل فقدان اشتیاق به مدرسه می تواند پیامدهای جدی نظیر عدم پیشرفت در مدرسه، تمایل به رفتارهای انحرافی و خطر ترک تحصیل را به همراه داشته باشد.
پژوهش های زیادی تاثیر استفاده از رسانه های کمک آموزشی مختلف را بر روی مولفه های مختلفی نشان دادند. به طور مثال احمدی و همکاران - 1389 - تحقیقی با عنوان »مقایسه اثربخشی آموزش چند رسانه ای تعاملی و رسانه غیر تعاملی - فیلم - بر افزایش سرعت، دقت، یادگیری درس علوم تجربی چهارم ابتدایی« انجام دادند. نتایج پژوهش حاکی است بین آموزش چند رسانه ای تعاملی و غیرتعاملی تفاوت و معنی داری وجود دارد.
به عبارتی؛ آموزش چند رسانه ای تعاملی در مقایسه با چند رسانه ای غیرتعاملی بر میزان یادگیری تأثیر بیشتر دارد و این امر در دو مؤلفه سرعت و دقت یادگیری نیز صادق است.
نوروزی و همکاران - - 1390 تحقیقی تحت عنوان»تأثیر آموزش چندرسانه ای بر میزان یادگیری و یادداری درس ریاضی دانش آموزان پسر در خود مانده« انجام دادند. نتایج نشان داد که به کارگیری نرم افزار چندرسانه ای در آموزش مفاهیم ریاضی - مساحت لوزی و مساحت ذوزنقه - در دانش آموزان اوتیستیک مؤثرتر از روش سنتی - روش فعلی موجود در مدارس استثنایی - می باشد.
ملیسن و درنت - 2008 - تحقیق با عنوان »تأثیر کاربرد کامپیوتر بر نگرش، انگیزش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی« به شکل گروهی در مدرسه ابتدایی فونیکس آریزونا انجام دادند. نتایج آنان نشان داد نمره گروه آزمایش در پیشرفت تحصیلی معنادارتر از گروه کنترل بوده ولی تفاوت معناداری بین دو گروه از لحاظ انگیزش و نگرش وجود نداشته است.
پژوهش های بسیار دیگری در این زمینه انجام شده است که استفاده از شیوه های تعاملی در پیشرفت تحصیلی دروس ابتدایی، دروس مختلفی مانند علوم، فارسی و ریاضی، سبک های یادگیری و انگیزه یادگیری موثر بوده است اما در میان پژوهش های در دسترس نگارندگان، پژوهشی که تاثیر روش تعاملی را در تمام دروس پایه مورد پژوهش و همزمان با اشتیاق تحصیلی دانش اموز مورد بررسی قرار دهد یافت نشد. لذا با توجه به اهمیت اشتیاق تحصیلی در رفتار مدرسه ای دانش اموز و پیشرفت تحصیلی وی، پژوهش حاضر سعی دارد تاثیر روش های نوین آموزشی مانند آموزش با استفاده از رسانه های تعاملی را بر اشتیاق تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموز بررسی کند.
.2 روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی است. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش اموزان پایه چهارم دبستان های شهرستان محمود اباد در سال تحصیلی 1395-96 بودند، از این میان مدارس دو کلاس به شیوه تصادفی انتخاب شدند. در هر کلاس 22 دانش اموز با همتاسازی جنسیت قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت تحت آموزش با استفاده از رسانه های تعاملی شامل تخته هوشمند، نرم افزار چندرسانه ای و پاورپوینت های آموزشی قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه آموزش عادی غیرتعاملی را دریافت کردند. هشت هفته بعد از شروع آموزش، پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت بررسی تفاوت نمره های دو گروه در پس آزمون و کنترل اثر نمرات پیش آزمون، از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. ابزار پژوهش شامل آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی و آزمون اشتیاق تحصیلی بود.