بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش ترکیبی تعاملی از مدلهای منطقی با تجمع اطلاعات مالی رفتاری را توسعه میدهد . این پژوهش با هدف بررسی رابطهی بین تمایلات سرمایهگذاری و ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته است. نمونهی مورد بررسی مشتمل بر 183 شرکت در دامنهی زمانی پژوهش - 1389-1393 - بوده است. با بررسی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با استفاده از آزمونهای آماری، درصدد یافتن پاسخی به این سؤالهای اساسی است که آیا بین تمایلات سرمایهگذاری و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه وجود دارد؟ بر اساس نتایج پژوهش و آزمونهای آماری در سطح خطای پنج درصد میتوان گفت بین تمایلات سرمایهگذاری و ریسک سقوط قیمت سهام رابطهی معنیداری وجود ندارد.

مقدمه

شرکتها به عنوان واحدهای اقتصادی به دنبال سودآوری و دستیابی به ثروت بیشتر هستند. به دلایل مختلف که مهمترین آن جدایی مالکیت از مدیریت است شرکتها علاوه بر انجام فعالیت اقتصادی، وظیفهی پاسخگویی به افراد بیرون از شرکت را نیز به عهده دارند. بر اساس شواهد تجربی، کارآترین شیوه پاسخگویی گزارشگری مالی است. در سالهای اخیر در پی رسواییهای گستردهی مالی در سطح شرکتهای بزرگ - مثل اِنرون1 و ورلدکام2 و... - و عدماطمینان به اعداد و ارقام حسابداری که مهمترین بخش گزارشهای مالی را تشکیل میدهد؛ اعتماد سرمایهگذاران به صورتهای مالی تهیه شده توسط مدیریت کم شده است. یکی از زمینههایی که میتواند باعث سلب اطمینان از سرمایهگذاران شود، پدیدهی سقوط - ریزش - قیمت سهام است.

ریزش قیمت سهام پدیدهای است که عموماً به علت وجود حباب در قیمت سهام شرکت رخ میدهد و این مسأله به علت اقدامات مدیریتی نظیر تعویق در انتشار اخبار بد و تسریع در انتشار اخبار خوب، فرار از مالیات، استمرار پروژههای با ارزش فعلی منفی و عدم شفافیت اطلاعات مالی صورت میپذیرد. تهیهی جانبدارانه اطلاعات مالی باعث شد که محدودیتهایی برای کنترل رفتارهای فرصتطلبانهی مدیریت ایجاد شود - فولاد و همکاران، . - 1391

ریسک سقوط قیمت سهام در بازار یکی از نگرانیهای اصلی سرمایهگذاران است و پژوهش در این زمینه میتواند برای بازار سرمایه حائز اهمیت باشد. افزایش پدیدهی ریسک قیمت سهام، سبب بدبینی سرمایهگذاران در مورد سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار میشود، که این مسأله در نهایت میتواند سبب خارج ساختن منبع سرمایهگذاران توسط آنها از بورس اوراق بهادار شود بنابراین، دانستن علل وجود این پدیده، راهکارهایی که از بروز این پدیده در بازارهای سرمایه جلوگیری به عمل میآورد و نیز مدلهایی که بتواند این پدیده را پیشبینی کند از اهمیت بسزایی برای ادارهکنندگان بازار سرمایه که همواره در پی رونق این بازار از طریق جذب سرمایههای راکد است، برخوردار است - تنانی و همکاران، . - 1394

بیان مسأله

ریزش قیمت سهام پدیدهای است که در آن قیمت سهام دچار تعدیل شدید منفی و ناگهانی میگردد. در تعریف دیگری از ریزش قیمت سهام به عنوان پدیدهای که در آن تجدید نظری ناگهانی و منفی در انتظارات سرمایهگذاران در مورد سهام یک شرکت رخ میدهد، یاد میشود - دیانتی و همکاران، . - 1391 چنانچه بازده سهام شرکت در یک دورهی مالی خاص پایینتر از بازده شاخص کل بازار باشد؛ احتمال ریزش قیمت سهام در آن دوره بالا میرود.

ریسک سقوط به معنای ریسک سقوط ناگهانی قیمت سهام بوده که یکی از ملاحظات عمده برای فعالان بازار میباشد. در مطالعهی هاتن و همکاران - 2009 - این اصل مهم نگرانیهایی را برای سهامداران در مدیریت پورتفولیو به همراه داشته است؛ ولی سطح رابطهی این ریسک در قیمتگذاری - که به وسیلهی تأثیر انحراف بر روی قیمتگذاری و فرار بودن قیمت کاربردی مشخص میشود - را نیز در برداشته است.

در یک رویکرد رو به رشد در رابطه با ریسک، چندین مطالعه - گابیاکس4، 2012 ؛ کیلی و جیانگ5، - 2014 از نظر تئوری فرضیههایی را بیان نموده و مستنداتی را مبنی بر اینکه ریسک باعث افزایش بازگشت مورد نیاز سرمایهداران میشود، ارائه دادهاند. علاوه بر این، کونراد و همکاران1 - 2013 - یافته است که بازگشتهای منفیتر - نشان دهندهی ریسک سقوط بیشتر - مرتبط با بازگشتهای بالا بوده که جبرانی برای ریسک سقوط بیشتر میباشد. روی هم رفته، این نتایج نشان میدهد که سرمایهگذاران مشتاق به سرمایهگذاری با ریسکهای سقوط بیشتری هستند به عنوان مثال، سهامی با بازگشت انحراف بیشتر، نیاز به ریسک بیشتری میباشد. مطالعات قبلی نشان داده است که ریسک سقوط از اهمیت بالایی در مدیریت پورتفولیو و مدیریت ریسک برخوردار است.

سهامداران نه تنها در مورد رویدادهای بازار نگرانی دارند، بلکه در خصوص رویدادهای مختص به شرکت نیز نگرانیهایی دارند - ین وتیان2، . - 2015 عدم تقارن نوسانات در بازدهی سهام ممکن است موجب شود نه تنها سرمایهگذاران ثروت خود را از دست بدهند، بلکه به ثبات و توسعهی بازارهای سرمایه آسیب میرساند. ویژگیهای قابل توجه آن این است که بازارهای سهام در غیاب اطلاعات منفی و در راستای کل طبقات سهام سقوط خواهند کرد - ین وتیان، . - 2015 تحقیقات بر روی سقوط قیمت سهام از سال 1980 افزایش یافت.

تجزیه و تحلیلهای اولیه در چارچوب مدلهای منطقی با تجمع اطلاعات کامل توسعه داده میشود و قدرت و دوام نوسانات مدلهای بازخورد تغییرات نامتقارن در قیمت سهام را توضیح میدهد. اما این مدلها نمیتوانند به طور سیستماتیک حقایق مجزایی از سقوط مانند افت قیمت سهام را بدون اطلاعات در دسترس، متناسب کنند. پس مطالعات بیشتر در سه جنبه متمرکز میشوند: اطلاعات نامتقارن، بخش بازار و اختلاف عقاید سرمایهگذاران که از طریق مدلهای منطقی با تجمعی از اطلاعات مالی رفتاری نشان داده شده است.

مدلهای منطقی با تجمع اطلاعات بر این مسأله دلالت دارد که موضوع خطر سقوط قیمت سهام در نتیجهی انتشار شدید اطلاعات خصوصی توسط مدیران و یا تحلیلگران بازار سرمایه باشد - ین وتیان، . - 2015 مارین و اولیور - 2008 - 3 نشان میدهند که حجم معاملات، که از دو ماه تا دوازده ماه کند شده است، رابطهی مثبت و معنیدار با موضوع خطر سقوط سهام دارد. آنها نشان میدهند که معاملهگران داخلی در بازار مقادیر زیادی از اخبار را در یک زمان منتشر میکنند که خطر سقوط سهام را افزایش میدهند - ین وتیان، . - 2015 هاتن و همکاران - 2009 - 4 از اقلام تعهدی برای اندازهگیری کیفیت صورتهای مالی استفاده میکنند و درمییابند که این کیفیت به طور قابل توجهی با خطر سقوط، منفی میباشد.

آتیلگان و دمیرتاس - 2013 - 5 رابطهی بین ریسک نزولی و بازده مورد انتظار بازار سهام کل در بافت بینالمللی را بررسی میکنند و درمییابند که آثار ثابت رگرسیونهای دادههای پانل برای بازارهای نوظهور، شواهدی برای یک رابطهی مثبت و معنیدار بین بازده ماهیانهی مورد انتظار بازار سهام و ریسک نزولی ارائه میکنند - ین وتیان، . - 2015 چارچوب مالی رفتاری خطر سقوط را از دو جنبه توضیح میدهد: تمایلات سرمایهگذار و تفاوتهای نظرات سرمایهگذاران. کیس و شیلر - 1989 - 6 تمایلات سرمایهگذاران و اصول اقتصادی قبل از سقوط سهام در سال 1987 را با موارد پس از سقوط سهام مقایسه میکنند.

یافتهی او این است که عامل حسابداری برای سقوط، تمایلات سرمایهگذار است تا این که اصول اقتصادی تغییر نکردند و تمایلات به شدت کاهش یافت، که پیش از سقوط سهام خوشبینانه و پس از سقوط سهام بدبینانه بود - ین وتیان، . - 2015 هانگ و استاین - 2003 - 7 یک مدل جدید را توسعه میدهند که ویژگیهایی به خود میگیرد که توسط مدلهای بازخورد نوسانات توضیح داده نشد. مدل جدید دو فرض دارد.

یکی اختلاف عقاید سرمایهگذاران به دلیل اعتماد به نفس کاذب و دیگری محدودیتهای فروش کم. گریفین و همکاران - 2007 - 8 همچنین نظریهی خود را حمایت میکنند. آنها اظهار میدارند گردش کند شش ماه ضرایب مثبت قابل توجهی از رگرسیون با انحراف منفی بازده سهام دارد. با توجه به نظر محققان هانگ و استاین - 2003 - ، قیمت سهام با محدودیت فروش کم انتظارات سرمایهگذاران خوشبین را نسبت به سرمایهگذاران بدبین نشان میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید