بخشی از مقاله
چکیده
بررسی عوامل موثر بر ریسک سقوط قیمت سهام در سال های اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است این امر نشان دهنده اهمیت این موضوع برای بازار سرمایه می باشد. در این تحقیق به بررسی رابطه بین ساختار سررسید بدهی و ریسک سقوط قیمت سهام با نقش تعدیل کنندگی عدم تقارن اطلاعاتی پرداخته شد. بدین منظور نمونهای متشکل از 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 الی 1395 انتخاب گردید و فرضیههای پژوهش با استفاده از مدلهای رگرسیون چندمتغیره مورد آزمون قرار گرفت. یافتههای پزوهش نشان داد که بین بدهیکوتاه مدت و ریسک سقوط قیمتسهام شرکتها رابطه منفی معناداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج نشان میدهد که که عدم تقارن اطلاعاتی، رابطه منفی بین ساختارسرسید بدهی و ریسک سقوط قیمت سهام شرکتها را تضعیف میکند.
مقدمه
بسیاری از پژوهشگران نظیر چن و همکاران - 2001 - 1 براین باورند که تغییرات قیمت سهام یک شرکت از مدیریت داخلی آن ناشی میشود. در شرایطی که اطلاعات به صورت تصادفی وارد بازار می شود و فرآیند انتشار اطلاعات بدون توجه به خوب یا بد بودن آن به صورت سیستماتیک انجام میگیرد، میتوان گفت که اطلاعات منتشر شده دارای توزیع نامتقارن است. به عبارت دیگر، اگر مدیران همه اطلاعات را به سرعت افشا کنند، این عمل سبب میشود که بازده سهام دارای توزیع متقارن باشد.
بدین معنی که متوسط حجم بازده مثبت در مورد اخبار خوب، بایستی با متوسط حجم بازده منفی در رابطه با اخبار بد برابر باشد - کوتاری و همکاران2، . - 2009 تلاش مدیران برای خوب جلوه دادن عملکرد واحد تجاری در واقع نیازمند مخفی نمودن اطلاعات و اخبار آن می باشد. چنانچه مدیران برای مدت زمان طولانی از افشای اخبار بد خودداری کنند، انباشته کنند، محدود است. علت این موضوع آن است وقتی که حجم اخبار منفی انباشته به آستانه معینی میرسد نگه داری و افشای آن برای مدت طولانی تری غیر ممکن و پر هزینه خواهد شد.
در نتیجه توده اخبار نامطلوب پس از رسیدن به نقطه ی اوج خود به یکباره وارد بازار شده - هاتن و همکاران، . - 2009 در واقع در یک چنین سطح و آستانه ای، به دلیل ملاحظات منفعت هزینه و یا سایر شرایط مخفی نمودن اخبار بد امکانپذیر نبوده و مدیران در مقابل مخفی نمودن اخبار بد تسلیم می گردند. در این مرز با افشای اخبار بد شرکت، همگان از اخبار بد شرکت آگاه شده و در نهایت کاهش شدید قیمت سهام اتفاق میافتد. تحقیق حاضر به دنبال یافتن این سوال است که آیا بین بدهیهای کوتاه مدت و ریسک سقوط قیمت سهام ارتباط معنی دار وجود دارد و آیا عدم تقارن اطلاعاتی رابطه بین بدهی های کوتاه مدت و ریسک سقوط قیمت سهام را تعدیل می کند یا خیر؟
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
یکی از مواردی که میتواند منجر به کاهش احتمال قیمت سهام گردد بدهی کوتاه مدت است. بدهی یکی از ابزارهای مالی برای تحصیل سرمایه است. در متون تأمین مالی از طریق بدهی، ساختار سر رسید بدهی تصمیات سرمایه گذاری شرکت و سرمایه گذار را به صورت عمده تحت تأثیر قرار می دهد. به دلیل قراردادهای بدهی ناقص، اعتبار دهندگان ممکن است نتوانند حق کنترل خود را بر هر رویداد احتمالی در آینده بر حسب شرایط مالی قرارداد اعمال نمایند.
اما بدهی کوتاه مدت محافظت بهتری برای حق کنترل اعتبار دهندگان از طریق تهدید به عدم تمدید قرارداد بدهی فراهم مینماید، در نتیجه اعتبار دهندگان جهت اعطای مجدد بدهی خواستار حق کنترل بیشتری خواهند بود - جیانتی3، . - 2003 با توجه به حق کنترلی که بدهی کوتاه مدت اعطا می نماید اعتبار دهندگان به طرز مطلوب تری میتوانند اسقراض کنندگان - شرکت - را کنترل نموده و به اطلاعات قابل اتکاتری در زمینه عملکرد عملیاتی شرکت قبل از اعطای مجدد اعتبار دست پیدا کنند - دانگ و همکاران4، . - 2016 با توجه به اینکه یکی از دلایل اصلی کاهش شدید قیمت سهام انباشت اخبار بد توسط مدیران در راستای منافع خود می باشد انتظار میرود اعتبار دهندگان به جهت کاهش ریسک سوخت مطالبات خود خواستار حق کنترل و همچنین اطلاعات قابل اتکا پیرامون وضعیت شرکت باشند که در چنین حالتی مخفی نمودن اخبار بد کاهش پیدا کرده و متعاقباً احتمال کاهش شدید در قیمت سهام نیز کاهش پیدا میکند.
در نتیجه انتظار میرود بدهی کوتاه مدت منجر به کاهش شدید قیمت سهام گردد. در مقایسه با بدهی بلندمدت، بدهی کوتاه مدت در زمان کوتاهتری سر رسید میگردند. بنابراین بیشتر این بدهیها تمدید و تأمین مجدد میگردند - میرز1، :1997 دیاموند2، - 1977 با توجه به این موارد بدهیها میتوانند به عنوان یک ابزار موثر جهت کنترل رفتار مدیر تلقی گردند - رانجان و وینتن3، : 1995 استولز4، . - 200 در واقع در بدهی کوتاه مدت، اعتبار دهندگان به منظور جلوگیری از رفتار فرصت طلبانه مدیران از انگیزه بالایی جهت عدم تمدید مجدد بدهی برخوردار می باشند.
اعتبار دهندگان کوتاه مدت می توانند مدیران را ملزم و مکلف نمایند که در زمان مناسب و به طرز قابل اتکای اطلاعات شرکت پیرامون وضعیت عملیاتی و رویدادهای آتی را افشا نمایند. این ویژگی بارز بدهی کوتاه مدت میتواند منجر به افشای اطلاعات شرکت و جلوگیری از انباشت اخبار بد توسط مدیر گردد که در نهایت بدین ترتیب احتمال کاهش در قیمت سهام نیز کاهش پیدا می کند - دانگ و همکاران، . - 2016 از طرف دیگر اعتبار دهندگان بلندمدت از حق کنترل ضعیفتری برخوردار هستند؛ چون آنها زمانی میتوانند اقدامات لازم را اعمال نمایند که در شرایط قرارداد یک نقض آشکار صورت گیرد. این امر موجب کاهش توانایی اعتبار دهندگان بلندمدت از لازم جهت مهار کردن مدیران شرکت در انباشت اخبار بد گرددد که این امر در نهایت موجب افزایش احتمال در کاهش شدید قیمت سهام میگردد.
بلک و لینی - 2007 - 5 ، در توضیح چگونگی بروز پدیده سقوط قیمت سهام، نظریه اثرات اهرمی را ارائه کردند. این نظریه بیان میکند که کاهش - افزایش - در قیمت سهام یک شرکت، اهرمهای مالی و عملیاتی آن را افزایش - کاهش - میدهد و متقابلاً منجر به نوسان بازده سهام و این واکنش نامتقارن، چولگی منفی بازده سهام را به همراه دارد. اندرو و همکاران - 2013 - 6 رابطه حاکمیت شرکتی و سقوط قیمت سهام شرکتها را مورد بررسی قرار دادند. و بررسی نمودند که آیا سیستمهای اداره امور شرکتها قادر به پیشبینی گرایش آنها به تجربه سقوط قیمت سهام ویژه شرکت میباشند یا خیر؟
یافتهها نشان دهنده، اقدامات نظارتی هستند که ساختار مالکیت شرکت، ابهامات حسابداری، ساختار هیئت مدیره و فرآیند مربوط به سقوطهای آتی را احاطه کردهاند. این روابطگاهاً نامتقارن، برای افزایش و کاهش اقدامات نظارتی هستند و برای شرکتها با مشکلات نمایندگی بزرگتر، قویتر هستند.کیم و همکاران - 2014 - در پژوهشی به بررسی "تأثیر دوگانگی وظیه مدیرعامل بر ریسک سقوط قیمت سهام " پرداختند. نتایج پژوهشی آنها حاکی از آن است که بین دوگانگی وظایف مدیرعامل و ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر مثبت و معناداری وجود دارد.
به بیان دیگر دوگانگی وظایف مدیرعامل باعث خواهد شد که آنها از توانایی و نفوذ بیش تری جهت انباشت اخبار بد شرکت داشته که در نهایت این منجر به سقوط قیمت سهام میگردد.هاونگ و همکاران - 2015 - در پژوهشی به بررسی " تأثیر اطمینان بیش از حد مدیریتی بر سر رسید بدهی شرکتی " پرداختند. نتایج پژوهشی حاکی از آن است که شرکت های که دارای مدیران با ویژگی اطمینان بیش از حد هستند تمایل به پذیرش ساختار بدهی کوتاه مدت تر از طریق استفاده از بدهیهای کوتاه مدت بیش تر در ساختار مالی خود دارند.
پلتیکنوا - 2015 - در پژوهشی تحت عنوان " سر رسید بدهی و اجتناب مالیاتی" پرداختند. نتایج پژوهشی با استفاده از نرخ موثر مالیاتی به عنوان معیار اجتناب مالیاتی حاکی از آن است که شرکت های دارای اجتناب مالیاتی تمایل بیشتری به استفاده از نسبت بدهی کوتاه مدت در مقایسه با سایر شرکت ها دارند. جین و دیگران - 2016 - 7 به بررسی رابطه بین همزمانی قیمت سهام و ریسک سقوط قیمت سهام پرداختند. دوره زمانی تحقیق از سال 2005 الی 2014 و تعداد مشاهدات تحقیق 35814 سال - شرکت بود. نتایج آنان با به کارگیری داده های پانل نشان داد بین همزمانی قیمت سهام و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معناداری وجود دارد.