بخشی از مقاله
چکیده
شهر ها مانند موجود زنده ای میباشند که همواره در یک مسیر رشد ونمو کرده و به سمت تکامل حیات فیزیکی خود را طی میکنند و بهمین ترتیب که متولد و رشد میکنند و نقش آن نیز تغییر میکند و پیر و فرسوده میشوندکه در این میان آدمی برای حفظ هویت و اصالت آن تلاش برای استواری و زنده نگه داشتن شهر و گستره ی شهر و خصوصا بافتهای فرسوده دست به سلسله اقداماتی میزند که توسعه درون زای شهر از جمله این روشهاست.توسعه درونزای شهری با به کارگیری توانها و فرصتهای موجودبراساس برنامه ریزی شهری مرتبط برای ایجاد تعادل در نحوه ی توزیع کیفیت و کمی جمعیت با هماهنگی میان بنیانهای زندگی اجتماعی و گریز از فقر ودر نهایت استفاده ار مشارکت و پویش اجتماعی مردم تاکید دارند. همچنین در سالهای اخیر با توجه به تحولات سریع علمی و فنی و به تبع آن دگرگونی در ساختار کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شهرها و مطرح شدن نظریه توسعه پایدار شهری، اهمیت نوسازی و احیاء بافتهای فرسوده و ناکارآمد بیش از پیش مشخص می گردد.با توجه به مشکلات متعددی که بافت های فرسوده دارند تنها راه خروج از بسیاری از معضلات، نوسازی بهینه و توسعه درونزای بافتهای فرسوده است.
سیاست توسعه درونزای شهری،ازسیاستهای سهگانه توسعه شهری است که درکنارسایر سیاست ها ی توسعه شهری؛توسعه متصل یاپیوسته - ایجادشهرکهای متصل به شهرودرمحدوده رسمی شهر - ویاسیاست توسعه شهری منفصل یانا پیوسته - ایجادشهرهای جدیدیاشهرکهای اقماری بافاصله ازشهرمادر - مطرح میشود .برخی این سیاست راواجدمزیتهای نسبی متعددنسبت به دوسیاست دیگردانسته ومعتقدندشهرهای موجوددر کشورازطریق توسعه درونی،می توانندپاسخگوی بسیاری از نیازهای مردم،ازجمله اسکان ریزجمعیت شهری وارتقای سرانه های خدمات شهری باشند ومادامیکه درشهرظرفیت لازم وجوددارد،استفاده ا زسایرسیاستهای توسعه شهری،تحمیل هزینه های اضافه برمردم ودولت است.بخش عمده ای از سطح شهرهای کشور ما، با پدیده فرسودگی و ناکارآمدی مواجه است. در این محدوده ها سرمایه های انسانی، مالی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در معرض خطر ناشی از حوادث غیر مترقبه زیست محیطی، اجتماعی و غیره بوده و به شدت نیازمند بهسازی، بازآفرینی و ساماندهی است .
کلید واژه:توسعه درونزا، بافت فرسوده، توسعه پایدار ، مشارکت ،محله سردار
مقدمه
نقش مردم در تمامی امور اجتماعی و شهری روزبهروز حساستر میشود. حق تعیین سرنوشت مردم به دست خودشان که از حقوق طبیعی انسانهاست مورد پذیرش همگانی قرار گرفته است. یکی از امور مهم زندگی در جوامع امروزی امور مربوط به شهرسازی و از حدود چهار دهه پیش به این طرف نقش مردم در امور شهری و شهرسازی به طور جدی مطرح شده و در بسیاری از کشورهای جهان و به-ویژه کشورهای توسعه یافته پذیرفته شده است. با توسعه روزانه شهری شدن زندگی بشر مفاهیم مربوط به توسعه پایدار به این حیطه وارد گردید و توسعه پایدار شهر محصول نگاه های جدید به عدالت اجتماعی,فضایی و محیطی نسبت به شهر است. شهرها در سال 2020 جمعیتی معادل 75 درصد کل جهان را در عینی در خود جای خواهند داد که تقریبا 2 درصد از فضای شهری را در اختیار دارند. بنابر این این تراکم عجیب و بی سابقه جمعیت و نیاز عمومی به جذب منابع اساسی منجر به بهره برداری های غیر طبیعی از منابع محلی و استثمار منابع همسایگی خواهد شد. آثار این توسعه با پس ماند های غیر قابل پیش بینی به جای مانده از شهرها ادامه داشته و آلودگی ها و بیماری ها و گونه های زندگی حاشیه ای جدید محصول این توسعه خواهد بود.
اما توسعه پایدار شهری که به عنوان جزئی از توسعه پایدار بر پایه استفاده معقول از منابع طبیعی استوار شده است و در این نوع توسعه ملاحظات سه گانه, محیطی ,اقتصادی و اجتماعی در کنار هم لحاظ خواهد شد. بنابر این شهر پایدار برآمده از فرایند توسعه ای است که ذهنیت و امکان ارتقای همیشگی سلامت اجتماعی - اقتصادی بوم شناسانه شهر و منطقه را فراهم کرده و این ذهنیت و امکان را به عینیت و اقدام مبدل ساخته است در کشور ما از ابتدای مطرح شدن امر اداره شهرها و شهرسازی تاکنون بحث مشارکت مردم چندان جدی گرفته نشده و طرحها و برنامه های شهری مختلف بدون مشارکت مردم تهیه گشتهاند. اما در شرایط فعلی جامعه ما که موضوع مشارکت مردم در تمامی زمینههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مطرح شده و بحث جامعه مدنی پدیده آمده است، بررسی و تحلیل مشارکت در امور شهری و شهرسازی و توسعه و رونق بافتهای فرسوده که میتوان آنرا محوری برای رسیدن به یک توسعه پایدار در شهر تلقی کرد .
لذا با توجه به توسعه درونی بافت فرسوده و استفاده از مشارکت مردمی در کلیه ابعاد شهری، لازم است عوامل و فاکتورهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی محیطی مؤثر در میزان، نوع و سطح مشارکت شناسایی گردد تا اینکه مشخص گردد و جامعهای که قرار است در طرح و برنامه شهرسازی امور شهری حضور و مشارکت داشته باشند، از چه گرایش و دیدگاهی نسبت به مشارکت در امور شهری و شهرسازی برخوردارند و ارزیابی آنها از مشارکت چگونه میباشد چگونه بایدتوسعه درونزا را در بافت قدیم بوجود آورد تا از تبدیل این میراث ارزشمند گذشته، به بافت فرسوده و در نهایت ویرانی آنها جلوگیری شود. مشکل امروز شهرهای ما کمبود زیرساخت ها، فقدان تناسب کالبدی در ساخت و سازها و زود فرسوده شدن واحدهای ساخته شده است. به دلیل پایین بودن توان درآمدی مردم در این مناطق و اعتباردهی پایین بازارهای سرمایه در ایران، نوسازی این بافت ها به سرعت انجام نمی گیرد و معضل بافت های فرسوده و مسکن نامناسب برای بسیاری هنوز رخ می نماید.
1-1 مشارکت
مشارکت عبارتست از دخالت موثر اعضای یک گروه یا جامعه و یا نمایندگان آنها، درتمام تصمیمگیریهایی که به کل گروه و جامعه مربوط میشود - شکرریز، 1386،ص. - 76
2-1 مشارکت عمومی
به نقل از دایرهالمعارف شهرسازی که مشارکت عمومی را این گونه تعریف میکند: مشارکت عمومی در شهرسازی ابزاری است که توسط آن، اعضای جامعه، قادر به شرکت کردن در تدوین سیاستها و طرحهایی میگردند که بر محیط زندگی آنها تاثیر میگذارند. بر اساس این تعریف هرگاه شهروندان یک شهر بتوانند در تدوین سیاستها، طرحها و برنامههایی که برای شهر آنها تهیه میشود شرکت کنند، مشارکت شهروندان در شهرسازی صورت گرفته است. - احمدی،1379،ص - 15
3-1 شهرسازی مشارکتی چیست؟
شری ارشتاین، مشارکت شهروندان را این گونه تعریف میکند: مشارکت شهروندان، اصطلاح روشنی برای قدرت شهروندان است، توزیع مجدد قدرت است به نحوی که شهروندان را، که در حال حاضر از فرایندهای سیاسی و اقتصادی حذف شدهاند، قادر میسازد به طور سنجیده و آگاهانه درآینده دخالت نمایند. شهرسازی مشارکتی فرآیندی است که درآن عموم شهروندان در فعالیتهای شهرسازی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر روی زندگی آنان تاثیر دارد، دخالت میکند. - احمدی، 1379ص. - 15
4-1 تعریف شهروندی
به نظر مارشال شهروندی پایگاهی است که به تمامی افراد که عضو تمام عیار اجتماع هستند داده شده است. این افراد همگی دارای جایگاه برابرو حقوق، وظایف و تکالیف متناسب با این پایگاه هستند. هیچ اصل فراشمولی نیز برای تعیین حقوق و وظایف شهروندی وجود ندارد. حقوق و وظایف شهروندی نیز به موجب قانون تثبیت و حمایت میشود - نجات حسینی، 10،. - 1380
5-1 حوزههای حقوق شهروندی
مارشال حقوق شهروندی را دارای سه حوزه اصلی میداند: حقوق قانون مدنی - مانند حقوق مبتنی بر آزادی های فردی، آزادی بیان، حق مالکیت، - حقوق سیاسی - از قبیل حق رای - و حقوق اجتماعی - از جمله حق بهره مندی از امنیت، رفاه اجتماعی - - نجات حسینی، 10،. - 1380