بخشی از مقاله
بهسـازي بافت هاي تاریخی فرسوده در جهت تبدیل به یک فضاي شهري سرزنده
(نمونه موردي:محله آخوند قزوین)
چکیده
شهرها و بافتهاي شهري آئینه هاي کم و بیش شفافی هستند، که در آن تصویر لااقل بخش بزرگـی از فرهنـگ جوامـع نمایـان گردیـده و بازتاب عوامل اجتماعی، اقتصادي، سیاسی، اعتقادي، علمی، فنی، هنري و نوع روابط انسانها در آنها به دیده می آیند. یکی از اهـداف مهـم طراحی شهري، کنترل توسعه به منظور پایداري کیفیات طبیعی و زیست محیطی است. ساخت و سازهاي نامناسب جدید خطـري جـدي براي هویت و حیات شهري محسوب می شوند و در نتیجه باعث بوجود آمدن سیماي شهري نامناسب و فضاهاي فاقد حس مکان شده اند. حفظ و ارتقاي معماري و سیماي شهري گذشته بخش مهمی از کیفیت فضاي شهري است که این امر از طریق برقراري رابطه مطلوب بین بافت هاي قدیم و جدید حاصل می شود. شهر نیز به عنوان یک مجموعه زیستگاهی در حال تحول و رشد که متشکل از بافت هاي متنـوع می باشد، می بایست در فرایندي برنامه پذیر، سازندگی را در قالب احیاء و توسعه خود پذیرا باشد.
حال بافت هاي فرسوده که فاقد شرایط پایداري نسبت به دیگر بافت ها هستند، به علت کمبود امکانات مورد نیـاز از یـک سـو پاسـخگوي نیازهاي شهروندان نبوده و از سوي دیگر شرایط فیزیکی مناسبی را از جنبه کالبدي و در ارتباط با پـذیرش تحـولات اجتماعی،اقتصـادي و فرهنگی دارا نمی باشند. بنابراین از آنجا که تصویر ذهنی افراد نقش مهمی در درك آنها از فضا دارد باید با شناخت و درك عـواملی کـه در ایجاد این تصویر ذهنی و تبدیل عینیت فضا به ذهنیتی زیبا نقش دارند، در جهت تامین بخشی از نیازهاي امروز بـه بـازآفرینی و بهسـازي بافت هاي تاریخی فرسوده و ایجاد پیوند بین فضاهاي آن پرداخت، ضمن اینکه حفظ و بهسازي این بافـت هـا بایـد در پاسـخ بـه نیازهـاي شهري و اجتماعی امروز مطرح شود و کیفیت این مناطق از دیدگاه گروههاي مختلف مردمی مورد بررسی قرار گیرد.
در این مقاله ضمن شرح مباحث به ارائه راهکار در خصوص تجدید حیات بافت هاي تاریخی فرسوده و نامناسـب شـهري و ارتقـاء کیفیـت محیط زندگی شهروندان پرداخته می شود.
واژگان کلیدي: بافت هاي فرسوده، بهسازي، فضاي شهري سرزنده، شهر قزوین
1
-1مقدمه
همگام با تغییرات اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی، بافت هاي شهري نیز از نظر شکل و شالوده تغییر یافتنـد، چـرا کـه شـهر نیـز همچون سایر پدیده هاي مصنوع انسان ساخت در طول زمان دچار تغییر و تحول می شود. ایـن تغییـر فراینـدي پویـا و مـداوم است، که در طی آن محدوده هاي فیزیکی شهر و فضاهاي کالبدي آن از حیث کمـی افـزایش و از حیـث کیفـی دگرگـون مـی شوند. چنانچه این روند سریع و بی برنامه باشد به ترکیب فیزیکـی نامناسـبی از فضـاهاي شـهري مـی انجامـد و ایـن تغییـر و تحولات موجب فرسودگی بافت هاي شهري می شود. بخش هاي بزرگی از بافت هاي درونی شهر با فرسودگی مواجه هسـتند و فرسودگی فضاهاي شهري باعث عدم کارکرد مناسب آنها گردیده است. این فضاها نه تنها توقعات اجتماعی و رفتاري شـهروندان را برآورده نمی سازند، بلکه غالباً به سبب شکل کالبدي و استقرار مکانی به مانعی جهت حضور و فعالیت شهروندان تبدیل شـده اند، و باعث کاهش ارزش هاي کیفی محیط گشته اند.
کمتر شهرهایی را می توان یافت که توانسته باشند در مقابل تغییر و تحولات طبیعی و یا غیر طبیعی ماهیـت خـود را در بافـت شهري خود حفظ و حراست کرده باشند. شهر قزوین که به سهم خود بیانگر تاریخ شهرسـازي ایـران مـی باشـد، از یـک توزیـع عملکردي مناسب و طبقه بندي شهري و اجتماعی در بافت قدیم خود برخوردار است.براي بازگرداندن یک ارزش از دست رفتـه در یک بافت تاریخی فرسوده در مرحله اول نیاز به یک شناخت اساسی از آن بافت و دست یافتن به انگیـزه اولیـه بـراي بوجـود آمدن آن بافت شهري داریم. اینکه این فضاها براي چه منظوري و در چه حال و هوایی طراحی و فکـر شـده انـد بـراي تصـمیم گیري بعدي بسیار موثر است در غیر این صورت این فضاها تبدیل به مخروبه هاي شهري خواهند شد.
قزوین از نظر شهرسازي داراي بافت هاي بسیار با ارزش و محلات بی نظیر می باشد، در این مقاله بـه محلـه آخونـد پرداختـه و سعی می گردد ابتدا جایگاه شهري و اجتماعی محله و سپس نحوه مداخله در جهت زنده سازي و سرزندگی فضا مـورد بررسـی قرارگیرد.
-2پیشینه تحقیق
بهسازي و مرمت بافت هاي فرسوده شهري به طور مجزا و مستقل از بناهاي تاریخی به عنوان عنصر شهري زنده و پویا تـا قبـل از جنگ جهانی دوم هیچ گاه مورد توجه کنگره هاي مرمت قرار نگرفته بود. اولین سمینار بـین المللـی کـه آشـکارا بـه مرمـت، حفاظت و بهسازي بافت هاي فرسوده شهري توجه کـرد، کنگـره گوبینـو((1960بـود.در طـول تـاریخ همـواره موضـوع حفـظ و نگهداري از جوامع براي نسل هاي آتی مطرح بوده است. آنچه با گذشت زمان و انباشت تجارب تغییر کرده، نوع نگاه به جهـان و نیز نگرش به تاثیر متقابل رشد و فناوري در توسعه پایدار است.در ایران نیز همچون سایر کشـورهاي جهـان، بهسـازي و مرمـت بافت هاي فرسوده با تاکید بر حفظ محیط زیست بوده است و به تدریج در عرصه سیاست گذاري، برنامه ریزي و اجراي فعالیـت هاي مختلف مورد عنایت بوده است.
»از دوره هاي تاریخی که در شهر و شهرنشینی ایران تحول قابل توجهی ایجاد کرد، دوره قاجاریـه بـود .در ایـن دوره مکتـب تهران در معماري و شهرسازي رواج یافت.طی سالهاي 1267 تا صدور( فرمان مشروطیت 1285ه.ش) اقـداماتی در خصـوص مداخله در بافتهاي شهري آغازگردید، براي مثال می توان به اقدامات ناصرالدین شاه و امیرکبیر در تهران اشاره کرد که ساخت
و سیماي شهر را دگرگون نمود(شماعی،«(1383،»تغییر عملکرد خیابان و میدان، از جمله تغییـر عملکردهـا: خیابـان از یـک تفرجگاه به مکان تجارت و داد وستد تبدیل شد .سنگفرش کردن مسیر کالسکه رو بنا به دستور امیرکبیر از اقدا مهاي تغییر و تحول در راستاي نوسازي و بهسازي شهري بود(اعتماد السلطنه،«(1368 این تغییر و تحولات سیماي شـهر ایرانـی-اسـلامی را دگرگون و مفهوم شهر اروپایی را رواج داد ».سیاست گذاري و برنامه ریزي بهسازي و نوسازي شهري در ایران به سبک امروزي
و مدرن از اواخر دوره قاجاریه به صورت اقدامات اساسی ظهور پیدا کرد .بر این اساس می تـوان ایـن دوره را دوره نـوگرایی و پیدایش مدرنیزم در شهرسازي ایران نام گذاشت و از این دوره بود که پیوند بین بافت هاي کهن و جدیـد شـهري بـه دلایـل
2
مختلف و از جمله تقلید کلیشه اي و تحولات اقتصـادي، اجتمـاعی -فرهنگـی و تزلـزل حکومـت شـروع بـه از هـم گسسـتن کرد(شماعی،«(1383 با روي کارآمدن رضاخان فعالیت هاي شدیدي در رابطه با تغییرات فیزیکی شهرها صورت گرفـت .آغـاز فعالیـت هـاي جـدي
مربوط به بافت قدیمی در نخستین سالهاي شروع اصلاحات فیزیکی شهرها و مداخلات در بافت هاي قـدیمی شـهرها در دوره رضاخانی بصورت طرحها و پروژه هاي نوسازي بافتهاي فرسوده مطرح می گردند که می توان به قانون بلدیه در سـال 1309 ، لایحه مربوط به شهرداري ها 1328 ،قانون تشکیل شهرداري ها و انجمن شهرها و تصمیمات مصوب 1328 ، و غیره ...اشاره کرد ».در این دوره دولت وقت با ایجاد دگرگونی در سازمان تولید، زمینه دگرگونی کالبدي شهر را فراهم آورد، تحمیل سازمان فضاییکاملاً متفاوت با ساختار و سازمان بافت شهري از طریق طرح هاي خیابان کشی شهرها، موجب تخریب محله ها و بافت و از هم پاشیدگی تار و پود کالبدي شهر شد(ایزدي،«(1379 »تا اینکه در سال 1340 همراه با صنعتی شدن ایران و تزریق درآمـدهاي نفتـی، نخسـتین تغییـرات چشـمگیر و ناهماهنـگ
کالبدي شهري صورت گرفت .در این دوره بود که سازمان ملی حفاظت آثار باستانی شکل گرفت .با تشکیل این سازمان قانون تجدید بناي محله هاي قدیمی و غیر بهداشتی به تصویب رسید(سازمان میراث فرهنگی،«(1382 درسـال 1345 بـا تصـویب ماده 111 قانون شهرداري، مقوله نوسازي بافت هاي قدیمی و فرسوده چنان جدي شدکه خیلی زود متعاقـب تصـویب قـانون نوسازي و عمران شهري در دو سال بعد یعنی 1347 ، به عنوان یکی از اصیل ترین و کارآمدترین مقـررات وقـت وارد عرصـه قوانین و مقررات شهري شد، در سال هاي 1347 تا 1351 با توجه به توسعه روز افزون شهرها در اثر مهاجر تهـاي روسـتایی براي اولین بار به طور مستقیم و گسترده به اهمیت و ضرورت حفاظت بافت هاي تاریخی توجه شد و بدین منظـور ردیفـی از بودجه به بهسازي و نوسازي شهري تعلق گرفت.
در دهه 1350 با برگزاري سمینارها و ارائه کتب و مقالات علمی نقش و اهمیت ناحیه تاریخی شهرها بیشتر شد ».با پیـروزي انقلاب اسلامی تلاش علمی در این زمینه سست گردید؛ تا اینکه از سال 1364 به بعد با اجراي طرح هـاي تحقیقـاتی، چـاپ کتب و مقالات علمی، برگزاري سمینارها و غیره فعالیت هادر این زمینه سرعت گرفت(حـائري،«(1368سیاسـت هـا و برنامـه هاي نوسازي و بهسازي به شکل هاي مختلفی انجام گرفته است که تا کنون نیز تلاش ها دراین زمینـه بـه دلایـل زیـر کـارایی کمتري داشته است.از جمله این دلایل:
.1نداشتن تعریف و فهمی روشن و همه جانبه از بافت فرسوده در بین مردم و مسئولین و رسانه ها .2عدم همکاري بین سازمان هاي مسئول در حوزه بهسازي و نوسازي بافت هاي فرسوده .3تنها ماندن شهرداري در میدان نوسازي .4عدم مشارکت ساکنین و تصور اینکه مشکل بافت تنها با پول دولت حل می شود.
.5هزینه هاي بالاي نوسازي در بافت .6عدم توجه و عزم ملی در رابطه با بافت هاي فرسوده (فقر مدیریت در این زمینه)
بنابراین، با توجه به ناکارآیی سیاستهاي شهري در رابطه با فضاهاي موجود شهري و گرایش تصمیم گیرندگان به اتخاذ نگرش راهبردي براي خروج از این مسیر و فراهم آمدن زمینه هاي لازم در این رابطه، معرفی یک رهیافت جامع و راهبـردي کـه بـه سایر ابعاد فضایی در کناربعد کالبدي نیز توجه نماید، ضروري است.
-3بیان مسئله
هر بافت شهري متشکل از دو بخش عمده کالبد(فرم)وکارکرد(نقش)می باشد.بخش هایی از بافت هاي شهري که کیفیـت هـاي کالبدي و کارکردي آن ها کاهش یافته و مختل گردیده است، بافت فرسوده نامیـده مـی شـود. فرسـودگی بـر 2 نـوع اسـت: .1 فرسودگی کالبدي .2فرسودگی عملکردي. هرگاه فعالیت ها و کاربري ها پاسخگوي نیازها باشند ولی کالبد آسیب دیـده باشـد و یا نظام فعالیت ها به هم ریخته، کاربري ها مختل گردد ولی کالبد حفظ شده باشد، فرسـودگی نسـبی اسـت و اگـر هـر 2 نـوع
3
فرسودگی فرسودگی حادث شود فرسودگی کامل است. »یکـی از مصـادیق دگرگـونی امـروز شـهرهاي ایـران، افـت فیزیکـی و اجتماعی بخش هاي قدیمی و بافت هاي مساله دار شهري در درون شهرهاست که بر اثر عوامل بیرونـی و درونـی، بـا مشـکلات عدیده اي مواجه اند و به مرور زمان، کهنه و دچار فرسودگی شده اند(عزیزي و آراسته،» «(1389نواحی کهـن شـهري کـه در زمان شکل گیري، فضایی پاسخگو به سلسله مراتب نیازهایی ساکنان خود بوده اند، درپی تحـولات فـن شـناختی و تغییـر در نیازهاي زیستی، اجتماعی و اقتصادي اکنون فاقد عملکرد قوي اند. این نواحی زمانی محل و کانون ثروت و قدرت شهرها بودند، ولی در شرایط کنونی در اکثرشهرها از حیث برخورداري از زیرساخت ها و خدمات شهري ضعیف و از حیث کالبدي نابسـامان هستند(بوچانی،» «( 1383مطالعات گوناگون در نواحی کهن و قدیمی شهرها در ایران نشان می دهد که نحوه برخورد با ایـن نواحیعمدتاً مبتنی بر حفظ و مرمت تک بناهاي با ارزش بوده و کمتر به برنامه ریزي مشخص بـراي بـاز زنـده سـازي و بـاز گرداندن زندگی اجتماعی–اقتصادي و فرهنگی این نواحی اندیشه شده است(بوچانی،«(1383 لذا اولین نکته اي که در ارتباط با بافت قدیم به ذهن خطور می کند آن است که محلات و فضاهاي بازمانده از ادوار گذشته هـر
چند از معضلات و نقائص بسیار در رنج اند و هر چند حتی همان زائران شیفته در عمل به زندگی در آنها تـن در نخواهنـد داد، اما بر عواطف انسان تاثیر عمیق به جاي نهاده و در او احساسات یا احساس پیچیده اي مشتمل بر درك زیبائی، اصـالت و پیونـد با گذشته را بیدار می کنند. چنانچه ما فقط به عنوان یک تماشاگر، یک توریست، با بافت قـدیم برخـورد کنـیم در ایـن صـورت مانعی نیست که در صدد تجزیه و تحلیل این احساس پرشور و هیجان انگیز بر نیـائیم و زیبـایی تصـویر بافـت قـدیم را در لـوح احساسات خود محفوظ بداریم لیکن در مقام برخورد غیر عاطفی ناگزیریم آن تصویر زیبـا را کنـار گذاشـته و بافـت قـدیم را از زاویه دید منطقی نظاره کنیم و در این تماشا به گونه دیگر آگاه خواهیم شد، کـه بخشـی از زیبـائی هـاي بافـت هـاي قـدیمی مخلوق ذهن و معلول نیازهاي عاطفی انسان است. آیا این استقبال طبیعی و اولیه ذهن از بافت قدیم براي صدور و جـواز حفـظ آن کافی است؟ و یا برعکس آیا صرف فرسودگی و رویاروئی بافت قدیم با معضلات بهداشـتی ، اقتصـادي وشهرسـازي، از بـیش حکم سپردن او به دست بولدوزر را صادر کرده است؟
در واقع بسیاري از افراد به بافت قدیم به مشابه وصله ناجور و مندرسی بر قامت شهر و به عنوان اراضی و ساختمان هایی کـه در صورت نوسازي بازده اقتصادي بیشتري خواهند داشت می نگرد، اینان بـی آنکـه منکـر وجـود پـاره اي ارزش هـاي فرهنگـی و معماري در بافت هاي قدیمی باشند راه حفظ این ارزشها را بطور ضروري در خودداري از تجدید ساختارهاي اساسی ایـن گونـه بافتها نمی بینند. چنین طرز فکري خواستار آن است که محلات قدیمی و فضـاهاي سـنتی در انطبـاق بـا نیازهـا و مقتضـیات زندگانی نسل حاضر نوسازي شوند و معماري و شهرسازي و تکنولوژي ساختمانی امروز به آنها راه یابنـد. هـر بافـت قـدیمی بـه صرف آنکه قدیمی است شایان حفظ و حتی احیاء نخواهد بود و نگهداري و بازسازي بافتهاي غیر قابل ترمیم و بافتهاي فرسـوده فاقد بار فرهنگی خاص میسر و ضروري نیست.آنچه مد نظر اسـت محـلات و فضـاهاي سـنتی خاصـی مـی باشـد کـه در عـین فرسودگی و بی بهرگی از شرایط مناسب بهداشتی و امکانات رایج در زندگی زمانه ما حامل ارزش هاي ویژه اي هستند.فرض آن نیست که اینگونه بافت هاي قدیمی ارزشمند بدون هیچ دخل و تصرفی چنان جزیره اي منفرد در قلب شهرها گردند و به بهانـه پیوند با گذشته و حفظ یادگارهاي فرهنگ و معماري بومی و ملی همچون موزه اي نگهداري شـوند.دلائل لـزوم حفـظ و احیـاء بافتهاي قدیمی به پیوند با گذشته و سایر دلائلی که بیشتر جنبه احساسی و عاطفی دارند محـدود نمـی گردنـد. از نقطـه نظـر اقتصادي نوسازي بافتهاي قدیمی در جوامع جهان سوم با انبوهی از مضائق مالی و اقتصادي روبرو هستند.
برد اشت فوق در نهایت خود را در این عقیده عرضه می د ارد: بافت هاي قدیمی مستعد می بایست به دور از خیـال پـرد ازي و اغراق گرایی در مورد ارزشهاي معنوي موجود در آنها بلکه تا تائید بر حفظ عناصر مثبتی که بطور واقع در آنها وجود د ارنـد و با تکیه کمتري بر روشهاي متمایل به نوسازي کامل، به طوري که از امکانات لازم برخوردار شـوند و ارزش هـاي غیـر اقتصـادي آنها نیز حتی بالقوه محفوظ بماند، مور د بهسازي و باسازي قرار گیر ند.
»فرسودگی یکی از مهم ترین مسائل مربوط به فضاي شهري است کـه باعـث بـی سـازمانی،عدم تعادل،عـدم تناسـب،...آن مـی شود.(حبیبی و مقصودي،«(1381 یک فضاي شهري فرسوده به تدریج کارایی خود را به عنوان بستري جهت برقـراري تعـاملات
4
اجتماعی از دست می دهد و این امر منجر به قطع ارتباط فرد با فضاي شهري و کمرنگ شدن خاطرات جمعـی مـی گـردد. بنابراین یکی از موضوعات مهم و تعیین کننده در نحوه بهره برداري و احساس افراد نسبت بـه فضـا، نحـوه پاسـخگویی فضـا در جهت تامین شرایط آسایش محیطی براي گروههاي مختلف است. فضاهاي شهري باید با تامین امکانات مناسب و پاسخگویی به نیاز همگان، امکان حضور اقشار مختلف جنسی ، سنی و ... را در این عرصه ها فراهم کنند و بدین ترتیب بسـتري بـراي تعامـل اجتماعی و ارضاي این نیاز شهروندان بوجود آورند.
بخشی از تصویر ذهنی افراد ریشه در گذشته دارد و بخش دیگر براساس توقعات وي از آینده همـواره در حـال شـکل گیـري و تحول است. بنابراین فرسودگی فضاي شهري که ناشی از فرسودگی عناصر تشکیل دهنده آن اسـت عـلاوه بـر اینکـه بـا سسـت کردن پیوند افراد با فضاي شهري آن بخش از تصویر ذهنی را که در گرو خاطرات جمعی قرار دارد کمرنگ مـی کنـد بـه دلیـل بیگانگی با شرایط زمانی قادر به انطباق با بخش دیگر از تصویر ذهنی که براساس توقعات ما از آینده شـکل مـی گیـرد نخواهـد بود.در نتیجه فرد در ارتباط با شهر دچار حس غربت و بی مکانی می گردد(بحران هویت مکان)فضاهاي شهري هر اندازه هم کـه داراي تاریخی طولانی و غنی باشند، براي تداوم پویایی خود باید قادر به پذیرش تحولات زمان باشند.و از آنجا که زمان هیچ گاه باز نمی ایستد همواره، یکسري رویدادها را به مکان تحمیل می کند.
»این سه موضوع اصلی ترین جوهره هاي راهبرد برنامه ریزي شهري است:
.1باز زنده سازي بهترین هاي گذشته .2مراقبت از نیازهاي کنونی .3تدبیر متناسب با آینده (فرانسیس تیبالدز،«(1383 امروزه به دلیل کوتاهی در این زمینه، موجب گریز ساکنین بافت هاي فرسوده به فضاهاي شهري نوسـاز گشـته اسـت و خـالی
شدن این بافت ها پیامدهایی به همراه داشته است. در محله هاي قدیمی که ساکنان اصلی خود را اینگونه از دسـت مـی دهنـد رفته رفته آنها تبدیل به سکونت گاه فقیرترین قشرهاي جامعه و محل فعالیتهاي حاشیه اي می شود. این پدیده علاوه بر زشـت شدن چهره شهر، مشکلات اجتماعی زیادي نیز به همراه دارد از جمله تجمع اشرار، رواج فساد، عدم امنیت،...
ضرورت بهسازي بافت هاي تاریخی فرسوده: بافت هاي تاریخی شهرها گنجینه اي از عناصر ارزشـمند معمـاري و شهرسـازي را دارا می باشند. آینه اي گویا از فرهنگ، تـاریخ و هویـت جمعـی هسـتند. و از ایـن رو در جـذب گردشـگران و بهـره وري هـاي فرهنگی و بازنمایی ارزش هاي کم و بیش فراموش شده بومی تاثیر گذارند. کوتاهی در امر مرمت و احیاي آنها جدا از پیامدهاي اجتماعی که به همراه دارد به منزله پس زدن ثروت هاي ملی است که از گذشتگان به ما رسیده است. »در تمامی گستره هـاي درون شهري نیازمند مرمت شهري در درجه نخست به کاربري عنایت شود، بی اینکـه الزامـی در بازگشـت دادن کـاربري هـاي اصیل و اولیه محلی باشد.به بیانی دیگر نخست کاربري اي نو،پرجاذبه، برانگیزاننده نسل هـاي جـوان تـر مطـرح شـود و در پـی همین اصل است که دگرگونی هاي ساختاري درون بناها و به شکلی نسبتاً متفاوت در آوردن سیستم ساختمانی بنـا مـی توانـد مطرح شود.(فلامکی،«(1384
تعریف شهر سرزنده: شهر چیست؟مطمئناً شهر صرفاً به مکانی گفته نمی شود که شهرداري دارد، بلکه محدوده اي مـدنی شـده در یک منطقه شهري است. اگر شهر را به مانند یک موجود زنده فرض کنیم بر اي ادامه زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمنـد است.تعریف سرزندگی شامل مسائل مختلفی است که با اصول و راهنماي خاص بارز مـی شـوند: در دسـترس بـودن، عـدالت و مشارکت که به مفهوم سرزندگی عینیت می بخشند.کیفیت زندگی که توسط شهروندان تجربه می شود به دسترسی آنها به زیـر ساخت ها (وسایل حمل و نقل، ارتباطات، آب و بهداشت)، مواد غذایی، هواي پاك، سکونت قابل وصول، کـار و شـغل مناسـب و فضاي سبز و پارك ها بستگی دارد. دسترسی متفاوت مردم یک شهر به زیر ساخت ها بی عـدالتی اسـت. همچنـین سـرزندگی یک شهر با بررسی حق مردم در تصمیم گیري براي شهر و نیازهاي خود تعیین می شود.در این مقاله سـرزندگی تحـت عنـوان کیفیت زندگی که ساکنان محله آن را تجربه می کنند تعریف می شـود.محله سـرزنده محلـه اي اسـت کـه در آن اجزایـی کـه همیشه، بخشی از فضاهاي دوستدار مردم بـوده انـد، همـواره حفـظ و نوسـازي مـی شـوند.که آن اجـزا رابطـه بـین مسـیرها و ساختمانها، بین ساختمانها با یکدیگر، بین درختان و فصول سال، تزئینات، و رابطه بین رویدادها و مردم می باشند.
5
-4روش شناسی
روش کار در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. از نرم افزار Excel براي پردازش اطلاعات تحقیق بهره گرفته شده اسـت.در این راستا پیشنهادهاي لازم و ساختار سازمانی براي اجراي خط مشی ها به منظور تجدید حیـات ناحیـه مـورد مطالعـه ارائـه گردیده است. مقاله طی مراحل ذیل انجام گردیده است: مطالعات اکتشـافی، طـرح مسـئله تحقیـق، مشـاهده (برداشـت هـاي میدانی و پرسشنامه)، تحلیل و بحث درباره اطلاعات و نهایتاًپیشنهادي در زمینه تجدید حیات ناحیه مورد بررسـی ارائـه شـده است.جامعه آماري را ساکنان محله آخوند شهر قزوین در گروههاي سنی و جنسی مختلف تشکیل می دهنـد کـه از بـین آنهـا افرادي به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه در بین آنان توزیع شده است.
نمونه موردي(محله آخوند در شهر قزوین)
استان قزوین در حوزه مرکزي ایران است. این شهر مرکز شهرسـتان قـزوین مـیباشـد. مسـاحت قـزوین 5693 کیلـومتر مربـع میباشد که از 5 شهرستان، 19 بخش، 24 شهر و 46 دهستان تشکیل شدهاست. در همسایگی استان گیلان(در شمال)، اسـتان مازندران ( در شمال شرقی)، استان تهران ( در شرق)، استان مرکزي (در جنوب شرقی)، استان همدان (در جنـوب بـاختري) و استان زنجان (در باختر) جاي گرفتهاست . جمعیت این شهر برابر سرشماري سال 1385 بیش از 10/143/200نفـر مـی باشـد. زبان رایج مردم قزوین زبان پارسی است.
وجود مشکلاتی از قبیل کاهش تدریجی جمعیت، ساختمانها و فضاهاي فرسوده ورهاشدة شهري، تجمع افراد معتاد و گروههاي پرخطر اجتماعی، جدایی از کارکردهاي مسکونی و دیگر مشکلات باعث خالی شـدن ناحیـه مرکـزي - تـاریخی شـهر قـزوین ازساکنین اولیه خود نسبت به دهه هاي 1340 و 1350 و قبل از آن شده است.این مشـکلات البتـه خـاص ناحیـه مرکـزي - تاریخی قزوین نبوده، بلکه در بسیاري از شهرها و کشورهاي دنیا که قدمتی طولانی دارند، ملاحظه میشوند .به ویـژه درمرکـز شهرها که به تدریج با ازدست دادن مردم و فعالیت، شهرها چهرهاي دیگر پیدا کرده و مشکلاتی کم و بیش مشابه یکدیگر در این نواحی ایجاد شده است.
این شهر در دوران صفویه پایتخت ایران بوده است، به دلیل برخورداري از موقعیت هاي اقتصادي ، ارتباطی و صنعتی مناسـب و فراهم آوردن فرصتهاي شغلی به ویژه در سال هاي اخیر مهاجران بسیاري را در خود پذیرفته و جمعیت آن به سـرعت افـزایش یافته است.در نظام محله اي شهر قزوین هر یک از محلات داراي عنصري شاخص بودند که هویتی خاص بـه آن مـی بخشـید و جایگاه ویژه اي در ذهن ساکنان داشت ولی با گسترش شهر به سمت شمال به تدریج از مرکزیت محلات قـدیمی کاسـته شـد. محله آخوند با 2 هکتارو 73 واحد مسکونی در ضلع جنوبی خیابان شهید انصاري واقع شده است.
6
عناصر ارزشمند موجود در محله
این محله به دلیل همجواري با محله تاریخی سردار علاقمندان به میراث فرهنگی و گردشگران زیادي را به خـود جـذب نمـوده است.امامزاده سلطان سید محمد، مسجد و مدرسه سردار، حمام آخوند، مقبره ملاخلیل،آب انبار سـردار، خانـه محصـص، خانـه امام جمعه شهیدي و چند خانه مسکونی دیگر که در این بافت قدیمی موجود هستند از جمله بناهاي شـاخص ایـن محلـه مـی باشند.ضمن اینکه هر کدام از این بناها داراي ارزش و اهمیت ویژه اي می باشند جاي گیري و موقعیت خـاص آنهـا در محلـه و نوع ارتباط شان با یکدیگر باعث بوجود آمدن شبکه اي از گذرها و نقاط عطف شده است.مرکز این محله به عنوان نمادي از یـک فضاي شهري قدیمی است و همچنین کانون تلاقی تعدادي از گذرهاي اصلی می باشد.مرکز محله از طریق کوچه امام جمعه بـا مجوعه مذهبی امامزاده سلطان سید محمد ارتباط دارد بطوریکـه دورنمـاي ایـن گنبـد را مـی تـوان از مرکـز میـدان مشـاهده کرد(نقطه عطف مجموعه)
شکل:1دید به امامزاده سلطان سید محمد
جدول:1 ویژگی هاي بافت مورد برنامه ریزي
ردیف ویژگی هاي کالبدي بافت مورد برنامه ریزي
1 بافتی است قدیمی و با هویت.
2 داراي عناصر برجسته و شاخص همچون امامزاده سلطان سید محمد به عنوان نشانه شهري.
3 فرسودگی بیش از حد بعضی از ساختمان هاي واقع در بافت و وجود ساختمان هاي مخروبه.
4 زوال و فرسودگی مرکز محله.
5 عدم وجود پارکینگ به اندازه کافی.
6 ساخت و سازهاي بهم پیوسته و متراکم امکان نفوذ پذیري سواره را به شدت کاهش داده است.
7 گسست هسته تاریخی محله با ایجاد مسیرهاي ارتباطی.
ردیف ویژگی هاي اجتماعی-اقتصادي بافت مورد برنامه ریزي
1 قسمت مرکزي محل تجمع افراد بی خانمان و نابه هنجار.
2 بالا بودن نرخ بیکاري و گسترش فقر و بی سوادي.
3 مهاجرت جمعیت از بافت.
4 پایین بودن سطح بهداشت عمومی.
ردیف ویژگی هاي عملکردي بافت مورد برنامه ریزي
1 بافت قدیم محله از عهده پاسخ به نیازهاي ساکنین بر نمی آید.
2 کاهش حس تعلق به مکان در محله.
ردیف ویژگی هاي زیست محیطی بافت مورد برنامه ریزي
1 بروز انواع آلودگی هاي صوتی در بافت به سبب تداخل پیاده و سواره.
2 وضعیت نامناسب زیر ساختهاي شهري.
3 ناکارآمدي شبکه تاسیسات شهري.
7