بخشی از مقاله
چکیده
هدف تحقیق حاضر تبیین تاثیر هوش عاطفی بر ا شتغالپذیری دان شجویان کار شنا سی ار شد دانشگاه آزاد ا سلامی واحد کازرون بود. مواد و روش ها:تحقیق حا ضر تو صیفی از از نظر روش اجرا همب ستگی ا ست.ابزار جمع آوری داده ها پر س شنامه مهارتهای ا شتغال زایی و هوش عاطفی بود.روش روایی محتوایی برای برر سی روایی و آلفای کرونباخ برای پایایی پر س شنامه ها ا ستفاده شد.جامعه تحقیق نیز کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد بود که به صورت تصادفی طبقه ای نمونه گیری شدند.
یافته ها: برای پاسخ به فرضیه اصلی تحقیق از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. با توجه به هوش عاطفی دانشجویان با مقدار بتای 0/63 و سطح معنی داری - P< 0/01 - بر مهارتهای اشتغال پذیری دانشجویان تاثیر معنی داری دارد.نتیجه:بنابر این می توان گفت هوش عاطفی نقش مهمی در اشتغالپذیری دانشجویان دارد و بطور معنی داری می تواند آن را پیش بینی کند.
کلید واژگان: هوش عاطفی، اشتغالپذیری، دانشجویان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کازرون
مقدمه
کار و تلاش بخش مهمی از شخصیت انسانها است. اهمیت اشتغال و بحث و بررسی در این زمینه را میتوان از اصول قانون اساسی به سهولت استنباط نمود. به موجب اصل 28 و بند دوم اصل 43 قانون اساسی ایجاد اشتغال کامل یکی از هدفها و جهتگیریهای توسعه بیان شده است .اصول مزبور تا حدودی سیاست اشتغال کشور را تدوین کرده است و تصمیمگیرندگان و سیاستگزاران کشور را ملزوم ساخته که به شناسایی عوامل موثر در عرضه و تقاضای نیروی کار به منظور ایجاد توازن کمی و کیفی مسأله اشتغال بپردازد.
ایجاد اشتغال کامل خود یکی از عوامل زمینهساز تحقق هدفهای دیگر نظیر رفع فقر، تامین بهداشت، آموزش و مسکن میباشد. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه، امکان اشتغال به کار و شرایط مادی را برای احراز شغل برای تمامی فارغ التحصیلان فراهم نماید. بنابراین ارکان اصلی بازار کار را تقاضا کنندگان و عرضه کنندگان نیروی کار تشکیل میدهند که از تعامل بین این دو رکن، سطح اشتغال تعیین میشود. اشتغال و بیکاری یکی از مسایل مهم و اساسی جامعه در حال توسعه ایران است .
با توجه به تغییرات سریع بازار کار در سالهای اخیر تقاضای ارائه برنامههای آموزشی مرتبط با زندگی واقعی فراگیران و همسو با نیازهای بازار کار از جانب کارفرمایان، سیاست-گذاران، و دیگر کارشناسان از نظامهای آموزشی افزایش یافته است. همچنین با توجه به افزایش تعداد دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و به تبع آن افزایش تعداد پذیرفتهشدگان ورود به دانشگاهها زمینهسازی برای اشتغال دانش آموختگان و کاهش بیکاری یکی از مأموریتهای اصلی دولتها بوده است در کشور ما نیز این امر در سیاستهای کلی علم و فناوری که اخیراً توسط مقام معظم رهبری ابلاغ گردیده نیز به روشنی بیان شده است.
اشتغال دانش آموختگان دانشگاهها همواره با نظام آموزش عالی و بازار کار مرتبط است و از شاخصهای کارآیی خارجی دانشگاهها محسوب میشود و از این منظر همواره بر نظامهای آموزش عالی فشار وجود داشته است. از دیگر سو توسعهی آموزش عالی اقتصاد مبتنی بر دانش ایجاد کرده است اقتصاد مبتنی بر دانش نیازمند افرادی است با انواع دانش، مهارتها و قابلیتهای خلاقیت که توانایی مواجه با تغییرات سریع را در خود پرورانده باشند تاملینسونتا قادر باشند با وجود این مهارتها و قابلیت ها متناسب با نیازهای اقتصاد دانش بنیان عمل نمایند.
به علاوه امروزه شرکتها بیش از گذشته در بازار کار برای جذب بهترین و با استعدادترین افراد رقابت میکنند چرا که آنها به درستی متوجه شدهاند که در حال حاضر ایده ها و شایستگیهای منحصر به فرد کارکنان عاملی حیاتی برای موفقیت محسوب میشود بنابراین این تغییرات باید در سیاست-گذاریهای مرتبط با تربیت نیروی انسانی متخصص توسط دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالی منعکس شود و برنامه های درسی آموزش عالی باید منجر به ایجاد توانمندیهای لازم در فارغ التحصیلان جهت پاسخگویی به نیازهای متنوع و در حال تغییر بازار کار باشند، لذا با توجه به نیازهای روزافزون و متنوع بازار کار و تغییر انتظارات کارفرمایان از نیروی کار، برنامههای درسی نیز نیازمند به روز رسانی سریع هستند .
عدم توجه به این امر منجر به تربیت دانش آموختگانی خواهد شد که بین دانش و مهارتهای آنان با نیازها و الزامات مشاغل تناسب وجود نخواهد داشت از جمله متغیرهایی که با اشتغالپذیری رابطه دارد هوش عاطفی است. هوش عاطفی مجموعهای از تواناییها و مهارتهای غیرشناختی است که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش میدهد لذا کارآمدی فرد در مسایل فردی و اجتماعی به طور قابل ملاحظهای توسط تجربههای عاطفی و نحوهی مواجهه و انطباق با رویدادها تعیین میشود. به طور کلی تواناییهای عاطفی، رفتار و پیامدهای زندگی را پیشبینی میکنند و برای موفقیت در زندگی اهمیت دارند. رابطه هوش عاطفی و ابقاء با استخدام افراد باهوش شروع میشود.
در نظر گرفتن میزان هوش عاطفی داوطلبها در مراحل اجرائی استخدام تاثیر بسزائی در موفقیت یا شکست این تصمیمات اجرائی دارد. هوش عاطفی کسانی که استخدام را نیز انجام میدهند، نیز یک فاکتور اساسی برای تصمیمات خوب استخدام است. همچنین هوش عاطفی بر روی رشد استعدادها نیز موثر است زیرا نشان میدهد که روابط در سر کار چگونه میتواند بر رشد استعداد اثر بگذارد، اگر چه تمام روابط به اندازه یکسانی تاثیرگذار نیستند.
هوش عاطفی استاد، مدیر و یا همکار میتواند بر روابط بالقوه افراد تاثیر بگذارد و به اعضای سازمان کمک میکند که استعداد خود را افزایش دهند و از آن استفاده کنند. بسیاری از تاثیراتی که هوش عاطفی به روی کارآییهای سازمان میگذارد، نامحسوس و غیر قابل اندازهگیری است. قابلیتها همراه با هوش عاطفی نقش بسزائی در اندازه گیری کارآئی سازمان دارد[8] - کیاروچی4، . - 2011 بنابراین پژوهش حاضر با هدف تبیین تاثیر هوش عاطفی بر اشتغالپذیری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون می باشد.
لذا با توجه به هدفها، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این فرضیهها است که هوش عاطفی بر اشتغالپذیری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون تاثیر معنی داری دارد. همچنین فرضیههای فرعی این پژوهش این است که ابعاد هوش عاطفی - خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی، مدیریت روابط - با اشتغال پذیری دانشجویان کارشناسی ارشد رابطه معنی داری دارد. همچنین اشتغالپذیری دانشجویان از روی هوش عاطفی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قابل پیش بینی می باشد.