بخشی از مقاله
عنوان مقاله: تاثیر گرایش به بازار بر گرایش کارآفرینانه ی شرکت ها
چکیده
در محیط رقابتی و در حال تغییر امروزی، شرکت ها به دنبال کارآفرینی و افزایش گرایش کارآفرینانه ی خود هستند. گرایش به بازار از جمله عواملی است که ممکن است بر گرایش کارآفرینانه ی شرکت ها تاثیر گذار باشد و به عبارتی موجب افزایش این گرایش در شرکت ها شود. لذا این تحقیق به بررسی تاثیر گرایش به بازار بر گرایش کارآفرینانه ها شرکت ها ی تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی پرداخت. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری اطلاعات، توصیفی است. برای جمع آوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه با طیف پنجگانه ی لیکرت استفاده شد که در بین یکی از مدیران هر شرکت توزیع شد. پس از نمونه گیری تصادفی، اطلاعات 114 شرکت مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS 3.2.1 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که گرایش به بازار تاثیر مثبت و معنا داری بر گرایش کارآفرینانه دارد. همچنین رابطه ی گرایش به بازار با نوآوری، ریسک پذیری، پیشگامی و استقلال مثبت و معنا دار است و در این میان گرایش به بازار بیشترین تاثیر را بر پیشگامی دارد. اما بین گرایش به بازار با رقابت تهاجمی رابطه ی معناداری وجود ندارد.
کلمات کلیدی: گرایش به بازار، گرایش کارآفرینانه، کارآفرینی
.1 مقدمه
دور نمای شدت گرفتن رقابت میان شرکت ها در قرن جدیـد نیـاز کـارآفرین بـودن سـازمان هـا را تشـدید مـی کنـد.گـرایش کارآفرینانه به عنوان نیروی محرکه ای در سازمان ها، مرکز توجه قـرار گرفتـه اسـت[1] و محـیط پـرتلاطم و در حـال تغییـر امروزی، داشتن گرایش کارآفرینانه را برای بقای شرکت ها به امری لازم تبدیل کرده است .[2] محققان کارآفرینی معتقدند که شرکت هایی که گرایش کارآفرینانه دارند نشانه های زود هنگامی از محیط کسب و کار در یافت می کنند که موجب تسـهیل و بهبود فعالیت و عملکرد شرکت می شود، در نتیجه باعث می شود شرکت در رقابت از دیگران پیشی بگیرد. تحقیقات زیادی بـه بررسی تاثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد شرکت ها پرداختـه اسـت. نتـایج بررسـی مطالعـات پیشـین نشـان داده اسـت کـه همبستگی گرایش کارآفرینانه با عملکرد شرکت ها بزرگ است و به عبارتی دیگر می توان گفت که گرایش کارآفرینانـه موجـب بهبود عملکرد شرکت ها می گردد.[3] لذا لازم است بدانیم که چه عواملی بر گرایش کارآفرینانه ی شـرکت هـا تـاثیر گذارنـد. شرکت ها با تاکید بر عواملی که موجب افزایش و اجتناب از عواملی که موجب کاهش گرایش کارآفرینانه ی آن هـا مـی شـود، می توانند در محیط پر چالش امروزی عملکرد بهتری داشته و گوی رقابت را بربایند.
یکی از عواملی که ممکن است بر گرایش کارآفرینانه شرکت ها تاثیر گذار باشد، گرایش به بازار است. رابطه ی متقابل گرایش کارآفرینانه و گرایش به بازار توجه زیادی را هم در زمینه ی کارآفرینی و هم در مدیریت و نیز در بازاریابی به خود جلب کرده است.[4] دیویس و همکارن (1991) پیوند طبیعی بین بازاریابی و کارآفرینی را، خلق ارزش می دانند.[5] به عبارتی دیگر، کارآفرینی و گرایش به بازار رابطه ای نزدیک با هم دارند؛ به طوری که کارآفرینی برای دستیابی به اهداف فعالیتهای نوآورانه در بازار و رسیدن به موفقیت به بازارگرایی نیاز دارد. از نگاه برخی اندیشمندان، نوآوری در شرکت هایی شکل می گیرد که به گردآوری و تحلیل اطلاعات از محیط می پردازند که به نوعی مشابه فعالیت های شرکت های بازارگراست؛ افزون بر این، برآورد و محاسبه ریسک پذیری، به انجام اقدامات منطقی و مناسب در مواجهه با فرصت ها و تهدیدهای بازار کمک می کند که این مورد نیز با بازارگرایی مرتبط است.[6]
از طرفی می دانیم بخش کشاورزی اهمیت ویژه ای در اقتصاد ایران دارد. تولید ناخالص داخلی (GDP) یکی از شیوه های اندازه گیری برای تولیدات و درآمد ملی یک کشور است. در سال 2010 سهم بخش خدمات ( شامل خدمات دولتی) در GDP % 55 بوده و بعد از آن تولید با % 22 و کشاورزی با %14 و نفت و گاز %9 از تولید ناخالص داخلی قرار دارند.[7] همچنین اهمیت کشاورزی در تامین غذای مورد نیاز جامعه نیز امری روشن است. برای توسعه ی کشاورزی و بالابردن بهره وری در این بخش، لازم است تا تمامی شرکت ها و دست اندرکاران حوزه های مرتبط اقدامات لازم جهت افزایش گرایش کارآفرینانه در شرکت را اتحاذ کنند و در کشاورزی رقابتی و مبتنی بر بازار، بایستی کارآفرین باشند نه صرفا اجراکننده ی سیاستهای دولت. شرکت های تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی طیف وسیعی از ملزومات بخش کشاورزی را تهیه و تولید و در اختیار کشاورزان قرار می دهند.در سالهای اخیر و با توجه به نوآوری های صورت گرفته و بکار گیری دانش نوین از جمله نانو و بیوتکنولوژی تنوع زیادی در بین نهاده ها بوجود آمده و به تبع آن رقابت زیادی نیز برای عرضه محصولات این شرکتها در بازار بوجود آمده است. در حال حاضر این شرکتها نقش مهمی در زنجیره تامین کشاورزی در کشور داشته و دروازه ارائه نهاده های جدید و ادوات کشاورزی به مزارع و واحدهای تولیدی کشاورزی محسوب می شوند.
بر این اساس، این مقاله قصد دارد تا به بررسی تاثیر گرایش به بازار بر گرایش کارآفرینانه ی شرکت های تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی بپردازد.
.2 مروری بر مبانی نظری و پیشینه تحقیق
.1-2گرایش به بازار
گرایش به بازار نتیجه ی پیاده سازی فلسفه ی بازاریابی سازمان است که نه تنها به مشتریان و مصرف کنندگان توجه می کند، بلکه به رقبای اصلی نیز توجه ویژه دارد.[8]
فلسفه گرایش به بازار بر این اصل استوار است که برای رسیدن به هدف های سازمانی، باید به نیازها و خواسته های بازار توجه داشت و رضایت مشتریان را بیشتر، بهتر و با کارایی بالاتر نسبت به رقبا تأمین کرد . بنابراین، برمبنای این فلسفه سازمان ها نوع تولیدات خود را براساس خواسته های مصرف کنندگان تعدیل می کنند و از این طریق هم به ارضای خواسته ها و نیازهای مصرف کنندگان می پردازند و هم سود به دست می آورند .به عبارت دیگر، شرکت ها سود را برمبنای رضایت مشتریان دنبال می کند(عبدالوند و همکاران،.(1389 بنابر این گرایش به بازار می تواند مهارتی باشد که شرکت ها کسب می کنند تا محیط داخلی و خارجی خود را با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل کنند.[9]
نارور و اسلاتر ( ( 1990 بازارگرایی را شامل سه جزء رفتاری – مشتری گرایی، رقیب گرایی و هماهنگی بین وظیفه ای– می دانند.[10] مشتری گرایی به معنی درک خواسته های مشتریان و خلق ارزش برتر مستمر برای آنان است .ایجاد ارزش برای مشتریان از طریق افزایش منافع مورد انتظار و کاهش هزینه ها امکان پذیر خواهد بود.
رقیب گرایی به معنی شناسایی قوت و ضعف های کوتاه مدت و توانمندی ها و راهبردهای بلندمدت رقبای کلیدی فعلی و بالقوه می باشد. رقیب گرایی به معنی شناسایی قوت و ضعف های کوتاه مدت و توانمندی ها و راهبردهای بلندمدت رقبای کلیدی فعلی و بالقوه می باشد.[11]
هماهنگی بین وظیفه ای منابع شرکت را در جهت ایجاد ارزش برای مشتریان هدف جهت می دهد. به عبارتی هماهنگی میان وظیفه ای نیز به کارگیری هماهنگ منابع انسانی و سرمایه ای سازمان در ایجاد ارزش برتر برای مشتریان هدف است.[11] این فرایند را می توان به یک ارکسترسموفونی تشبیه کرد که نقش هر عضو را رهبر ارکستر به طور هم افزا تعیین و منسجم می کند .لازم به ذکر است که ایجاد ارزش برتر برای مشتریان در ارتباط تنگاتنگ با مشتری گرایی و رقیب گرایی است.
کوهلی و جاورسکی(1990 ) 1 بازارگرایی را به شکل زیر تعریف می کنند :بازارگرایی ایجاد هوشمندی در سراسر سازمان در ارتباط با نیازهای فعلی و آتی مشتری، نشر هوشمندی در بین بخشهای سازمان و پاسخگویی سراسری به آن هوشمندی است.[12] با توجه به گفته ی کوهلی و جاورسکی گرایش به بازار از سه بعد اصلی تشکیل شده است : ایجاد هوشمندی،انتشار هوشمندی، پاسخ به هوشندی بازار. بنابر این گرایش به بازار ارتباط نزدیکی با پیاده سازی مفاهیم بازاریابی دارد زیرا به رضایت مشتری توجه ویژه دارد.[13]
ایجاد هوشمندی بازار .2هوشمندی بازار مفهوم وسیع تر از نیازها و ترجیحات شناسایی شده مشتریان است و عوامل خارجی مؤثر بر آنها را مانند مقررات دولت، فناوری، رقبا و سایر عوامل محیطی را در بر می گیرد. هوشمندی ممکن است از طریق روش های رسمی و غیر رسمی مختلفی ایجاد شود و شامل گردآوری دادههای اولیه و ثانویه باشد.[14]
انتشار هوشمندی بازار. 3 پاسخ مؤثر به نیاز بازار مستلزم مشارکت تمامی بخش های سازمان است .به منظور انطباق با نیازهای بازار، هوشمندی بازار باید به همه بخش ها و افراد سازمان منتقل شود.
پاسخگویی به هوشمندی بازار4 .به معنی فعالیت ها یا تصمیماتی است که در پاسخ به هوشمندی ایجاد شده و انتشار یافته، اتخاد می گردد. بدون پاسخ به این اطلاعات جمع آوری شده، کار نا تمام است.[13]
.2-2گرایش کارآفرینانه
یکی از تاثیر گذار ترین تعاریف برای کارآفرینی شرکتی را میلر در سال 1983 و بر اساس مرور تحقیقات پیشین ارایه کرده است. وی می گوید بنگاه کارآفرین بنگاهی است که متعهد به انجام نوآوری محصول- بازار بوده تا حدی اقدام به فعالیت های اقتصادی پر مخاطره کرده است و اولین شرکتی است که به نوآوری پیشگام می رسد و رقبای خود را در منگنه قرار می دهد. میلر در این تعریف گرایش کارآفرینانه را به عنوان سازه ای متشکل از سه بعد مجزا معرفی می کند، نوآوری، ریسک پذیری و رفتار پیشگامی. در حقیقت میلر گرایش کارآفرینانه را ترکیبی از این سه عنصر می داند .[1] در سال های بعد لامپکین و دس ابعاد گرایش کارآفرینانه را گسترش دادند و مدلی پنج بعدی که جامع تر در تعریف گرایش کارآفرینانه است را ارایه دادند. در حقیقت آن ها پیشنهاد دادند ابعاد کلیدی که به مشخص شدن این مفهوم کمک می کند شامل میل به استقلال ، تمایل به نوآوری و ریسک پذیری، تمایل به داشتن رفتار تهاجمی در برابر رقبا و رفتار پیشگامی نسبت به رقبای بازار در برابر فرصت های بازار است و تمامی این عوامل زمانی که بنگاه دست به یک ورود جدید می زند به وضوح قابل مشاهده است .[15]در حقیقت آن ها دو بعد رقابت تهاجمی و استقلال را به ابعاد قبلی اضافه کردند.درباره گرایش کارآفرینانه دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. یک دیدگاه پیشنهاد می کند که ابعاد گرایش کارآفرینانه در ترکیب با یکدیگر عمل می کنند، به جای اینکه هر بعد به صورت مستقل عمل کند تا رفتار کارآفرینانه شرکت را امکان پذیر سازد. دیدگاه دیگر این است که این ابعاد بر اساس ویژگی های سازمان بنا شده است و ممکن است از یکدیگر مستقل باشند. ولی تاثیر بیرونی ودرونی بر سازمان دارند.[15]علاوه بر این تفاوت میان شرکت ها این مفهوم را می رساند که ابعاد گرایش کارآفرینانه ممکن است به شیوه ها ی منحصر به فردی ترکیب شوند که از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است.[16]
در نهایت تعریفی مختصر و جامع که تمام ابعاد گرایش کارآفرینانه را در بر داشته باشد توسط پیرس و همکارانش5 (2010) ارایه شده است. گرایش کارآفرینانه به عنوان مجموعه ای از رفتار های مشخص و مجزایی مفهوم سازی می شود که کیفیت نوآوری ، رقابت تهاجمی، پیشگامی ، ریسک پذیری و استقلال را در خود به همراه دارد.[17]
.3-2 رابطه ی گرایش به بازار و گرایش کارآفرینانه
بسیاری از محققان و دانشگاهیان اعتقاد دارند که گرایش به بازار و گرایش کارآفرینانه دو فلسفه ی بسیار نزدیک به هم و مشابه هستند. هر دوی آن ها هدف اصلی شان ارضای نیاز مشتریان و پاسخ سریع به تغییرات محیط خارجی کسب و کار ها می باشد) .[18] بعلاوه ویکلند و شفرد((2005 هم در مقاله ی خود به این نتیجه رسیده اند که گرایش به بازار یک عامل پیشگام برای گرایش به بازار است.
همزمان سلاتر و نارور((1995 اعتقاد دارند که گرایش کارآفرینانه مکمل گرایش به بازار است زیرا شرکت ها به ایجاد و پیاده سازی هردوی آن ها نیاز دارند تا بتوانند درآمد بیشتر کسب کنند و نوآوری بیشتری در کسب کار خود داشته باشند. بدین ترتیب شرکت ها می توانند علاوه بر رفع نیاز های مشتریان، ارزش افزوده ی بیشتری برای آنان خلق کنند.
همچنین موریس 2002 و هالت و کچن 2001 معتقدندگرایش کارآفرینانه و گرایش به بازار از منابع حیاتی شرکت ها هستند و موجب افزایش درآمد شان می شوند. در برخی تحقیقات نیز مشخص شده است که این دو گرایش بر عملکرد شرکت ها تاثیری مثبت داشته است و موجب افزایش سهم بازار، دسترسی به بازار و کیفیت محصولات آن ها شده است.
در همین راستا تحقیقاتی انجام شده است که نشان داده رابطه ی بین این دو گرایش بسیار بالاست و افزایش گرایش به بازار موجب افزایش گرایش کارآفرینانه می گردد.[8]
با توجه به مطالب بیان شده فرضیه ی زیر ارایه می گردد :
فرضیه اول : گرایش به بازار بر گرایش کارآفرینانه ی شرکت های تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی تاثیر مثبت دارد.
دس و لامپکین در سال 2001 گرایش کارآفرینانه را به عنوان فرایند استراتژی سازی در سازمان معرفی می کنند که چند بعدی بودن آن نتیجه ی یک استنباط تئوریک است و مستقل از شرایط می باشد. با گسترش ابعاد مفهوم گرایش کارآفرینانه آن ها ادعا کردند که پنج بعد مفهوم گرایش کارآفرینانه نوآوری، ریسک پذیری، رفتار پیشگامی، رقابت تهاجمی و استقلال به طور جداگانه و به طور جمعی نشان دهنده ی مفهوم گرایش کارآفرینانه هستند. خواه به طور مستقل یا در ترکیب با یکدیگر این ابعاد نقش مهمی را در توانمند سازی سازمان به منظور ایجاد رفتار کارآفرینی ایفا می کنند. نوآوری بیانگر توانایی خلق ایده هایی است که به تولید محصولات ، خدمات و فناوری های نوین کمک می کند.[19] ریسک پذیری تمایل شرکت ها را به تخصیص منابع اساسی به پروژه هایی که احتمال شکست یا موفقیت در آن ها هست را نشان می دهد. همچنین ریسک پذیری را می توان به پیگیری سریع فرصت ها ، تامین سریع منابع، و فعالیت های متهورانه ارجاع داد پیشگامی در ابتدا توسط میلر و فریسون به عنوان عمل پیشگامی در رقابت معنا شد. امروزه نیز پیشگامی به معنای شناسایی و دست یابی به فرصت های جدید قبل از رقبای خود توصیف شده است .[20] رقابت تهاجمی شدت تلاش های بنگاه برای داشتن عملکرد بهتر نسبت به رقبا تعریف و با یک واکنش جدی یا وضعیت تهاجمی نسبت به تهدیدات رقبا توصیف می شود . رقابت تهاجمی اشاره به تمایل یک شرکت برای چالش شدید و مستقیم با رقبای خود برای دستیابی به ورودی یا بهبود موقعیت دارد که عبارت است از بیرون راندن رقبای صنعت در بازار .[15]استقلال به اعمال مستقل و آزادی عمل کارکنان اشاره دارد. روحیه مستقل بودن و آزادی عمل برای پیشبرد کسب و کار جدید به عنوان نیروی محرکه خلق ارزش کارآفرینانه برای رشد کارآفرینی در زمینه های مختلف سازمانی امری ضروری است.
لذا تاثیر بازار گرایی بر ابعاد گرایش کارآفرینانه به طور مستقل نیز بررسی می شود :
فرضیه دوم : گرایش به بازار بر نوآوری شرکت های تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی تاثیر مثبت دارد. فرضیه سوم: گرایش به بازار بر ریسک پذیری شرکت های تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی تاثیر مثبت دارد. فرضیه چهارم: گرایش به بازار بر پیشگامی شرکت های تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی تاثیر مثبت دارد. فرضیه پنجم: گرایش به بازار بر رقابت تهاجمی شرکت های تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی تاثیر مثبت دارد. فرضیه ششم: گرایش به بازار بر استقلال شرکت های تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی تاثیر مثبت دارد.
لذا با مرور ادبیات موضوع و با توجه به دغدغه ی اصلی این تحقیق مدل مفهومی تحقیق شکل گرفته و در شکل 1 نشان داده می شود.
.4-2روش شناسی تحقیق
از آنجا که هدف تحقیق تعیین روابط علی میان متغیرهای بازارگرایی وگرایش کارآفرینانه است، این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی-همبستگی است و برای تجزیه تحلیل داده ها از الگویابی معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش، تحلیل های آماری با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، روش تحلیل مسیر و با نرم افزار Smart PLS انجام شده است. در پی. ال . اس. سه بخش مدل اندازه گیری، مدل ساختاری و برازش مدل کلی مورد بررسی قرار می گیرد. به طور کلی مدل اندازه گیری در سه بعد سنجیده میگردد که عبارتند از پایایی شاخص ها و سازه ها6، روایی همگرا7 و روایی واگرا .[21] 8 پایایی شاخص در PLS توسط سه معیار آلفای کرونباخ9، پایایی ترکیبی10 و ضرایب بارهای عاملی مورد بررسی قرار میگیرد. ازسوی دیگر، مدل ساختاری ”تحلیل مسیر) روابطعلّی ” تأثیر“ بین متغیرهای نهان را