بخشی از مقاله
چکیده :
تالارشهردر واقع فضاهایی در راستای گفتگو وتعامل بین شهروندان وپاسخگویی به نیاز جامعه مدنی است،فضایی که از نظر روانی–عاطفی فعال وامکانات ارتباطاتی و رودرروی انسانی در درون اجتماع شهری ودر کالبدی سازمان یافته رافراهم می آورد. این فضاها سبب رونق حیات مدنی واجتماعی شهرمیشوند وبه تبع آن اساسی ترین نیاز انسان یعنی نیاز به زندگی اجتماعی وکنش متقابل رامرتفع می سازد.چنین فضاهایی امکان کالبد یافتن اندیشه ها بروز رفتارهای اجتماعی وشکل گیری مشارکت مردمی را فراهم می آورند.هدف این نوشتارتاکید بر مفهوم وکارکرد تالار شهربه عنوان عنصر کالبدی-اجتماعی ویژه وارتباطش با موضوعاتی نظیر مشارکت شهروندی و فضای عمومی است.
-1مقدمه
توسعه فرایندی است که طی آن توانمندسازی انسانها، افزایش بهره وری، کاهش مشکلات و پیشرفت جامعه عملی می شود و یکی از مؤلفه های راهبردی در توسعه و پایداری هر جامعه » مشارکت« است .تالار شهر سمبل و نهاد شهر و مرکز گردهمایی های عمومی و ارتباط و تعامل میان مردم در عرصه مسائل شهری است .نقش این فضا در اکثر شهرهای دنیا ایجاد جاذبه و کنش برای همکاری مردم و فراهم آوردن زمینه های لازم برای ارتقاء کیفی و کمی خدمات و فضاهای شهری است .
در تالار شهر، آن دسته از تنگناها و گره های شهری مورد بررسی قرار می گیرد که دولت و نهادهای دیگر شهری به تنهایی قادر به حل آنها نیستند .مهمترین مخاطبان تالار شهر، شهروندان شهرند .شهروندان که برای ظهور خلاقیت های فردی و کسب تجربه ها و اندیشه های جدید فضاهایی مانند تالار شهر نیاز دارند تالار شهر - City Hall - که در تمام دنیا به عنوان یکی از مردمدارترین ساختمانهای عمومی شهر، از شأن و منزلتی والا برخوردار است، مکانی برای انجام کلیه امور اجتماعی شهر میباشد .
تالار شهر در درجه نخست فضایی برای استقرار یکی از مردم سالارترین نهادهای شهری یعنی انجمن ها و شوراهای شهر و سپس مرکزی برای گردهم آیی های عمومی و ارتباط و تعامل میان مردم در عرصه مسائل شهری است .نقش این فضا در اکثر شهرهای دنیا گردهم آوری شهروندان و ترغیب آنها به همکاری با یکدیگر و مشارکت در امور شهر می باشد
به همین جهت تالار شهر بایستی به همه شهروندان و فعالیتهای جمعی شهر تعلق داشته باشد.ساختمان تالار شهر به عنوان یکی از مهمترین ساختمانهای عمومی شهر، از دیرباز مورد توجه خاص معماران و مدیران شهری بوده و در بیشتر شهرهای جهان زیباترین و باشکوهترین بنای شهر به تالار شهر اختصاص یافته است .تالار شهر سمبل و نماد شهر به شمار می رود و باید ضمن برخورداری از ظرافت و زیبایی، تا حدودی دارای ارزش و روحیه مونومانتال - یادمانی - باشد؛ یک معماری قوی و مصمم که نماد شرکت عامه مردم در امور شهرشان است .
همچنین تالارهای شهر باید بگونه ای طراحی شوند که توأمان پاسخگوی نیازهای فضایی شورای شهر و نیازهای فرهنگی و اجتماعی شهروندان باشند .کارآیی این بناها بستگی تام به فضاهایی دارد که امکان مشارکت مردم را در امور شهر فراهم نماید.
-2روش تحقیق
برای اجرای هر پژوهشی روش هایی برای گرد آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل آنها لازم است این پژوهش نیز از این قاعده مستثنی نیست،روش تحقیق این پژوهش توصیفی -تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و اسنادی برای بررسی موضوع استفاده شده است، با در نظر گرفتن معیار کاربرد پژوهش فعلی از نوع تحقیق کاربردی ،می باشد.
-3اهمیت موضوع تحقیق
با توجه به مبانی روان شناسی اجتماعی و ادبیات توسعه، مشارکت شهروندان یک رویداد مثبت هم برای مردم و هم برای کل جامعه است . در زمینه اخلاق اجتماعی مشارکت و تقویت آن در سطح جامعه به ویژه در شهرها،آنچه نظر بسیاری از جامعه شناسان و همین طور روان شناسان اجتماعی را به خود معطوف داشته داشته ، به وجود آوردن » احساس تعلق اجتماعی«و یا فعال نمودن آن در بین شهروندان است.
احساس تعلق اجتماعی مربوط به سلامت روانی ، فیزیکی و اجتماعی افراد است و به عنوان یک کاتالیزور برای تغییرات جامعه عمل می کند.بسیاری از مطالعات نشان داده اند که احساس تعلق اجتماعی مثبت ، به افزایش ارتباطات و مشارکت مدنی در جامعه منجر می شود . تالار شهر امروزه و در جهان معاصر یکی از فضا هایی است که میتواند این نقش را در جایگاه بهتری برای شهروندان ایفا کند ، حال آنکه این فضا امروزه در ایران آنچنان که باید و شاید جایگاه مناسب خود را نیافته است و بهتر است که بیشتر مورد توجه شهر سازان و معماران و جامعه شناسان قرار بگیرد.
-4مبانی نظری :
-4-1 مشارکت
-4-1-1 تبیین مفهوم مشارکت:
به نظر آلن بیرو 1 از منظر جامعه شناسی باید بین مشارکت به عنوان عمل و تعهد - عمل مشارکت - و به عنوان حالت یا وضع - امر شرکت کردن - تمیز قائل شد .مشارکت در معنای اول، داشتن شرکتی فعالانه در گروه را می رساند و به فعالیت اجتماعی انجام شده نظر دارد و در معنای دوم، از تعلق گروهی خاص و داشتن سهمی در هستی آن خبر می دهد.
در تعریفی دیگر، مشارکت را فرآیند آگاهانه تقسیم قدرت و منابع کمیاب و فراهم سازی فرصت برای رده های پایین جمعیتی برای بهبود شرایط زندگی آنان عنوان کرده اند .بدین ترتیب وقتی مشارکت را به عنوان فراگرد نیرومندسازی مردم در سهیم کردن مردم در قدرت و اختیار، راه دادن در نظر می گیریم، مشارکت مبتنی بر سه ارزش » سهیم کردن مردم برای نظارت بر سرنوشت خویش و بازگشودن فرصت های پیشرفت به روی رده های زیرین جامعه« خواهد بود و در نهایت تعریف کائوتری 2 عبارت است از: فرایندی اجتماعی، عمومی، یکپارچه، چندگانه، چندبعدی و چندفرهنگی است که هدف آن کشاندن همه مردم به ایفای نقش در همه مراحل توسعه است
-4-1-2 مشارکت اجتماعی:
مشارکت اجتماعی از انواع مشارکت محسوب می شود، فرایندی که از طریق آن اجتماع، جماعت یا گروه به هم می پیوندند تا عملکردهای مورد انتظار را به اجرا درآورند [3] و به ر شته ای از فعالیتهای گوناگون و متفاوت دلالت دارد که برخی اوقات به یک سازمان محدود می شود و اغلب با دخالت افراد در محله و اجتماع بلاف صل آنها ارتباط پیدا می کند . مشارکت اجتماعی با استفاده از مقیاس لیکرت، شامل 5 طیف از خیلی زیاد تا خیلی کم، با ابعاد زیر سنجیده شده است .آلفای کرونباخ این متغیر بالای هفت دهم بود.
-1رسمی - شرکت در فعالیتهای انجمنهای محیط زیست، شورای شهر و... - -2غیر رسمی - همکاری با همسایگان، شرکت در هیأتها، روضه ها و... -
-4-1-3مشارکت فرهنگی :
مشارکت فرهنگی یعنی شرکت داوطلبانه، ارادی و آگاهانه افراد، گروهها و سازمانهای تشکیل دهنده یک جامعه در ابعاد گوناگون زندگی فرهنگی آن جامعه به منظور گسترش توسعه پایدار، متوازن و همه جانبه حیات فرهنگی است .
مشارکت فرهنگی در پیوند تنگاتنگ با م شارکت اجتماعی و سیا سی ا ست و به برخورداری مردم از عمق و تعالی فرهنگ خود و م شارکت در این امور برای حفظ میراث و د ستاوردهای فرهنگی شان ا شاره دارد . م شارکت فرهنگی با استفاده از گویه های - 1 شرکت در مراسمات ملی- مذهبی - 2 رضایت فرهنگی - 3 تعاملات اجتماعی -فرهنگی افراد - 4 میزان تأکید بر آداب و رسوم و مذهبی بودن فرد به صورت عملیاتی مورد سنجش قرار گرفت