بخشی از مقاله

چکیده:

موضوع حق شهروندی و حقوق بشر علیرغم صورتبندی جدید آن در دوران مدرن از مفاهیم دیرپا از عصر باستان تا امروز بوده و با توجه به برداشت های جدید همواره محور مناقشات زیادی در میان اندیشمندان مسلمان بوده است و قرائت های مختلفی در موافقت یا مخالفت آن با مبانی اندیشه دینی مطرح گردیده است.

پیگیری و کنکاش این بحث ابعاد مختلفی را می پاید که این مقاله با طرح سوالاتی با تکیه به رساله حقوق امام سجاد بدنبال پاسخگویی به آن و استنباط دقیقی از موضع اسلامی نسبت به این دو مفهوم می باشد بدیهی است عنوان حق شهروندی و حقوق بشر با ادبیات امروزین و تعاریف مدرن در منابع دینی بطور کامل همخوانی ندارد ولی از لحاظ محتوایی و اهداف مطرح شده قرائن بسیار قابل بررسی و متناسب با مقاصد و اهداف حق شهروندی و حقوق بشر در منابع اسلامی بویژه رساله حقوقی امام سجاد موجود می باشد

به منظور نظم دادن به مسیر بحث در مقاله ابتدا به تعریف حق شهروندی و حقوق بشر در دنیای امروز پرداخته وسپس این دو مفهوم را در رساله حقوقی امام سجاد تحقیق خواهیم نمود سوال اصلی قابل طرح اینست که آیا چارچوب های حقوق بشری اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 1948 و مباحث جدید مطرح شده در مورد حق شهروندی با تبیین های اسلامی دررساله حقوقی امام سجاد هماهنگی دارد یا قرائتی متفاوت را ترسیم می نماید فرضیه این مقاله حق شهروندی را با برداشت مطرح شده در برخی اثار مبنی بر تعارض با نگاه امت محوری و فرا ملی اسلام نمی بیند و سعی در اثبات مفهوم حق شهروندی و نمونه هایی از ان در رساله حقوقی امام سجاد نموده و همپوشانی مفادی از اعلامیه جهانی حقوق بشر با متن مزبور را بررسی نموده است

مقدمه

انسان در دوران جدید تحولات شگفت انگیزی در عرصه های مخلف زندگی خود ایجاد نموده است و نمایه وصورت زندگی تحول یافته انسان در بخش مادی و تکنولوژیک ،سبک زندگی و شکل و غایت حکومت و حکمرانی دوران سنت و مدرنیته را بعنوان دو عصر کاملا متمایز و گاه متضاد روبروی ما قرار داده است که طرح مفهوم حق شهروندی و حقوق بشر با تعریف خاص امروزین آن یکی از مختصات دوران مدرن و نتایج ان محسوب می گردد اندیشمندان مسلمان از زمانیکه در برابر تمدن غرب قرار گرفتند ودر طوفان سهمگین هجوم اندیشه های مدرن روائی و پایائی مبانی دینی را در خطر دیدند به سه دسته تقسیم گردیدند انگونه که عابد الجابری ان را بشکل زیر ترسیم نموده است

1-اندیشمندان سنتی با تفکر سید جمال الدین و شاگردش که نهایتا در مقابل حوادث و اندیشه های جدید حالتی انفعالی و واپس گرا بخود گرفتند

2-تفکر لیبرالی و غرب زده : این تفکر میراث فرهنگی و دینی مسلمانان را علت عقب ماندگی می داند و ان را طرد می کند

3-تفکر تلفیقی بین میراث تمدن اسلامی و غرب

علیرغم نقدی که می توان به تقسیم بندی جابری در مورد قرار دادن جریان سید جمال بعنوان جریان انفعالی و واپس گرا داشت و بنظر نگارنده با استناد به مکتوبات وسیره عملی سید جمال و شاگردانش شاید بتوان او را جزء گروهی که او بعنوان گروه سوم دانسته برشمرد ولی در نگاه کلان این جریان شناسی در دنیای اسلام در برابر تمدن غرب قابل قبولست و همواره شاهد منازعات فکری در مورد مفاهیم جدید بوده ایم

و تاریخ اندیشه در دوره جدید اسلامی معرکه آراء در رد یا قبول تولیدات جدید غربی در حوزه اندیشه بوده است که مفهوم حق شهروندی و حقوق بشر مدرن هم از این قاعده کلی جدا نیست گرچه جابری هر سه جریان فوق الذکر در مواجهه با غرب را محکوم بشکست دانسته و تنها راه ممکن برای عبور از این چالش را ایجاد عقلانیت جدید و پویا در جهان اسلام می داند که وی ان را عقلانیت ابن رشدی نامگذاری نموده که حالت انتقادی دارد

مفروض این نوشته بر انست که جریان نو اندیشی دینی همواره سعی داشته که یافته های نو ظهور مدرنیته در حوزه نظری و عملی را از مفهوم غرب جدا نماید و راهی برای تعمیم آن و توجیه ان برای بکارگیری در حوزه خارج از غرب هموار نماید و دست یافته های مدرن را نه تنها دستاورد تمدن غرب که محصول تجارب بشری و انباشت علومی دانسته که دانشمندان سایر ملل دنیا نیز در ان سهیم بوده اند با این نگاه مفهوم حق شهروندی و حقوق بشر صورت بندی جدیدی یافته است که بر اساس مدعای این نوشتار حتی پیشتر از غرب در اندیشه اسلامی جوهر آن وجود داشته که مطالعه رساله حقوقی امام سجاد از این منظر قابل تحلیل می باشد

تعریف مفهوم حق شهروندی و حقوق بشر
 
تاریخچه مفهوم شهروندی برای کسانی که در حوز حقوق و سیاست مطالعه داشته اند مفهومی با قدمت عصر یونان باستان است و این واژه با مفهوم دولت شهر های یونان گره خورده است از دیدگاه ارسطو، شهروندان گروهیاند که برای ایجاد نظم در برابر اغتشاشات و به منظور وضع قوانین برای حصول خیر مشترک با همدیگر همکاری میکنند. تعلق یافتن به این جامعه را از طریق خون - روابط خویشاوندی - امکانپذیر میداند. همچنین معتقد است که اعمال شهروندی اهمیت بیشتری دارد و آن رکنی محوری است و کسی را که در اداره امور جامعه هیچ مشارکتی ندارد، یا از خدایان است یا از جانوران! به باور ارسطو، انسان واقعی باید شهروندی فعال در اداره امور جامعه باشد

با گذار از دالان تاریخ اگر بخواهیم دورانی که مفهوم حقوق شهروندی مجددا مورد توجه قرار گرفته بازیابیم باید دوران جدید را بررسی نماییم در قرن 17 با توسعه اندیشه لیبرالیسم مفهوم حق شهروندی توسعه یافت و مفهوم حقوق مدنی و حقوق سیاسی شهروندی رور بروز تعیین بیشتری یافت و در قرن 18 انقلاب فرانسه ان را وارد مرحله تازه ای نمود انقلاب فرانسه دولتملت را با شهروندی ترکیب کرد و حقوق بینالملل آن را معادل ملیت به کار برد؛ یعنی، عضویت در یک دولت.

»اعلامیه جهانی حقوق بشر« نیز در ماده 15 خود حق افراد را نسبت به تابعیت به رسمیت شناخت. این شناسایی به منظور بهرهمندی افراد از حقوق شهروندی و برخاسته از این رویکرد است که شهروندی با تابعیت پیوند نزدیک دارد؛ به نحوی که، در دوران معاصر، شهروندی مفهوم برخورداری از حق رأی، تصدی سمتهای سیاسی، بهرهمندی از برابری در مقابل قانون، استحقاق برخورداری از مزایا و خدمات مختلف حکومتی را به خود گرفته است که تعهداتی همچون پیروی از قانون، پرداخت مالیات و دفاع از کشور را به دنبال دارد.

دیوید هلد شهروندی را چنین تعریف میکند: »وضعیتی که به افراد به طور برابر حقوق و تکالیف، آزادی، محدودیت، قدرت و مسئولیت در درون جامعه سیاسی ارزانی میدارد.« مطابق این دیدگاه، شهروند کسی است که شایستگی مشارکت در زندگی جامعه سیاسی را داراست. وضعیت شهروندی در جهان جدید به نوعی نشانه آمیزهای از شایستگیها و حقوق برای مشارکت و دستهای از الزامات و تکالیف است. برعکس دولتهای قدیم که افراد »رعایای دولت« محسوب میشدند و وظیفه آنها به طور عمده پیروی از فرمانروا بود،.

می توان گفت امروزه شهروندی با رکن »تابعیت« پیوند دارد؛ زیرا شهروند تبعه یک کشور محسوب میشود، در حالی که حقوق و وظایفی نیز بر عهده دارد. به عبارت دیگر، شهروندی وضعیت یک تبعه دارای حقوق و تکالیف را گویند که ایده بنیادی آن نیز حق تعیین سرنوشت و فعال نمودن شهروندان است که این هدف از رهگذر مشارکت تحقق مییابد.

و اما در مورد تاریخچه مفهوم شهروندی در ایران می توان گفت اصطلاح »حقوق شهروندی« از نظر مفهومی، پدیده نوظهوری نیست زیرا پیش از این در قانون اساسی مشروطه محتوای حقوق شهروندی در بندهای مختلف ذکر گردیده بود و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و سایر قوانین عادی و حتی در فرمان هشت مادهای امام خمینی در سال 60 حقوق مردم و حقوق عمومی تصریح شده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید