بخشی از مقاله

 چکیده:

تبعیض جنسیتی نقطه نظر از هر قوم خویش بهره گیری از جوامع آن در سطح جوامع با سطح فرهنگ شکل میگیرد باید پذیرفت  جنسیت راس مثلث و جامعیت بزرگی دارد .

مقدمه:

 تبعیض جنسیتی اتفاق می افتد زمانی که با جنس های مختلف به طور نا مساوی رفتار می شود.

تبعیض جنسیتی تنها بر پایه تفاوت لحاظ جنسیت نیست بلکه بر اساس اینکه چه طور به دلیل تفاوت جنسیتی با آنا به طور  متفاوت رفتار می شود.

کار فرمایانی که شرایط کاری متفاوت و فرصت های ترفیع شغلی برای زنان و مردان فراهم می کنند قوانین ضد تبعیض جنسیتی  را زیر پا می گذارند - نقض می کنند -

 وام دهندگانی که به یک جنسیت شرایط بهتری را پیشنهاد می دهند قوانین ضد تبعیض جنسیتی را نقض می کنند.

 تبعیض جنسیتی غیر قانونی است و چندین قانون موجود است تا از عرف و عادت تبعیض جلوگیری کرده و آن را از میان بردارد.

 توصیف

 رفتار ناعادلانه با شخص به موجب جنسیت آن تبعیض جنسیتی نایده می شود.  در بعضی جوامع زنان و مردان این رسم کهنه را پذیرفته اند. گروههای مذهبی خاصی شخصی به تبعیض نژادی به عنوان بخشی از اصل اعتقادیشان باور و ایمان دارند.هر چند در بسیاری از کشورهای صنعتی شده تبعیض جنسیتی هم غیر قانونی و هم عموما نادرست تلقی می شود.اگرچه که تبعیض جنسیتی به طور سنتی به عنوان مشکلی تلقی می شود که عموما - معمولا - زنان یا جنس مونث با آن مواجه  هستند اما به طور چشم گیری بر روی مردان نیز تاثیر گذار می باشد.

 این تبعیضات آشکار است در شرایط کاری جایی که به جنس - به یک جنسیت - امتیازات بیشتری داده می شود.
و یا یک جنس - زن - حقوق کمتری را دریافتمی کند و مسئولیت های شغلی کمتری را به موجب جانبداری از یک جنسیت و کلیشه  های ناعادلانه دریافت می کند.

بر اساس - به خاطر - تبدیل شدن به ننگ اجتماعی مردان از شغل هایی - حرفه هایی - که به طور سنتی و تاریخی به زنان داده می  شد محروم می گشتند

بعضی از این شغل هایی که بیشتر به صورت رایج دراین طبقه بندی قرار می گرفتند عبارت بودند ازحرف پرستاری -مراقبت از کودکان و مهماندار هواپیمااین تبعیض جنسیتی همچنین وجود داشتند در ورزش -نها های آموزشی و سازمانهای سیاسی زن و  مرد - جنسیت ها - تبعیض جنسیتی را حتی زمانی که درخواست مسکن یا اعتبار می کنند تجربه می کنند

جنسیت زدگیِ خصمانه

جنسیتزدگیِ خصمانه به شکلِ سلطهجوییِ مردسالارانه و باورهای تحقیرآمیز خود را نشان دهدمی و موضوعِ مرکزی آن صراحتاً این است که .[3]به عبارتِ دیگر همان نگاهی که زن را »ضعیف« میبیندمرد. جنسِ برتر است و باید قدرت را در اختیار داشته باشد

جنسیتزدگیِ خیرخواهانه

.در لندن .1914 سافروجتها برای بدستآوردنِ حقِ رای برای زنان بهم پیوسته بودنددستگیریِ یک سافراجت جنسیت زدگیِ خیرخواهانه نگاهی ملایمتر نسبت به زن دارد و زن را موجودی زیبا و شکننده میبیند که باید از او حمایت کرد. با این حال، زنان باید همان نقشهای محدود و کلیشهای را بپذیرند و دنبالهرو باشند. به عبارتِ دیگر؛ همان نگاهی که زن را جنسِ» لطیف« میبیند. بهترین نمونه برای جنسیتزدگیِ خیرخواهانه، تصویرکردنِ زنِ ایدهآل بهانِعو همسر و مادر و سوژه ی عشقِ رمانتیک است. افرادی که چنیننگاهی دارند به زنان زیاد کمک میکنند و با آنها روابطِ صمیمانه و دوستانه دارند.

جنسیت زدگیِ خیرخواهانه نگاهی مثبتتر از جنسیت زدگیِ خصمانه به زنان دارد، اما در یک نکته با آن شریک است. اینکه زن موجودی »ضعیف تر است« و برای حفظِ ساختارِ قدرتِ مردانه این نگاه را پروفسور سوزان فیسکدو استادِ روانشناسی، پیتر گلیک .توجیهی مناسب میبیند برای اینکه زن بهتر است به وظایف خانگی رسیدگی کند به این نتیجه رسیدند که در تمام آنها جنسیتزدگی خصمانه در مردان با پرسشنامه ی خود جنسیتزدگی را در 19 کشور بررسی کردند بیشتر از زنان است، اما در جنسیت زدگی خیرخواهانه اینطور نیست

روانشناسانِ فمینیست نگاهی بسیار منفی به جنسیتزدگیِ خیرخواهانه دارند. مثلاً وقتی مردی زنی را غرق در عواطف میکند یا به او میگوید که نمیتواند بدون او زندگی کند، این رفتار را جنسیتزده میدانند. آنها معتقدند که این اعمال برای حفظ و دوامِ اجتماعی است که زنان. در آن جنسِ آسیبپذیر باشند و در آن بیعدالتی و نابرابری برقرار باشد

 اساس نگرش ها به تبعیض جنسیتی می تواند معمولا برگردد به ریشه بعضی بخش های شخص در جامعه بیشتر این تبعیض نسبت داده می شود به داستان هایی از قبیل زن از دنده مرد به وجود آمده است و یک سری عرف های  اجتماعی از قبیل اینکه داماد احتمالی برای خرید دختر به عنوان همسرش جهیزیه ای را به پدر دختر پرداخت می کند.

در افسانه های ادبی بی شماری به زنان به عنوان جنس زیبا تر و ضعیف وبه مردان به عنوان شکارچیان شکست ناپذیر قدرتمند در  جهان اشاره می شود.

این قدرت ترکیبی از باورهای اجتماعی و مذهبی جای کمی را برای تفکری که به زن و مرد به طور مساوی نگاه شود برای قرن ها  باقی گذاته است .

تاریخچه طولانی نابرابری جنسی در ایالات متحده اساس این تفکر و همچنین بنیانی برای تلاش هایی در جهت کاهش نابرابری در  میان زن و مرد می باشد.

 زنان معمولا در محل کار ، ورزش و دانشگاهی خیلی کم ظاهر می شوند.

در طول سالهای اولیه آمریکا زنان سزاوار حقوق وامتیازات یکسان همانند مردان نبودند .

 زنان مجاز به رای دادن نبودند و معمولا لازم بود که اداره اموالشان را به هنگام ازدواج به همسرانشن تسلیم کنند. به علاوه فرصت های تحصیلی و شغلی انها نیز به شدت محدود بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید