بخشی از مقاله

چکیده
بازارگرایی یکی از فلسفه های سازمانی است که به وسیله آن سازمان می تواند با توجه به ترکیب محصولات و خدمات نیازها و خواسته های مشتریانش را تامین کند؛ هدف تحقیق حاضر؛ تبیین تاثیر بازارگرایی بر عملکرد تجاری شرکت ها بوده است؛ روش تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی بوده است و ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه میباشد که روایی آن به تائید خبرگان بازاریابی شرکت توسعه بین المللی ساختمان هلدینگ ساختمانی شرکت غدیر رسیده و پایایی آن نیز برای هر متغیر بیشتر از 0/7 بوده است.

جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران بازاریابی و کارشناسان فروش شرکتهای زیرمجموعه می باشند که جمعا 14525 نفر می باشند؛ بوسیله فرمول کوکران، تعداد نمونه موردنیاز برای این پژوهش حدود 374 نفر تعیین گردید؛ که با پخش تعداد پرسشنامه بیشتری در نهایت تعداد 350 پرسشنامه سالم مورد تحلیل قرار گرفت؛

در این تحقیق از روش تصادفی طبقه ای برای نمونه گیری استفاده شده است؛ جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل مسیر و مدلسازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار لیزرل نسخه 8.54 استفاده شده است؛ نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق نشان دهنده تاثیر مثبت و معنادار بازارگرایی بر عملکرد سازمانی شرکتها می باشد و از میان 5 فرضیه فرعی تحقیق اثر جهت گیری رقیب بر عملکرد تجاری و بازارگرایی بر عملکرد بازار رد شده است.

-1 مقدمه

تا اواسط دهه1950دیدگاه سنتی بازاریابی این بود که کلید سودآوری،حجم فروش بیشتر است. بنابراین مسئولیت بازاریابی، فروش هرچه بیشتر محصولات تولیدی شرکت بود. روشهای بازاریابی بطور عمده به افق زمانی کوتاه مدت، فرایندهای تاکتیکی،فروش شخصی،تبلیغات و پیشبرد فروش محصولات و حمایت فزاینده از مصرف انبوه، منجر به شکل گیری مفهوم بازاریابی شد

امروزه با گسترش سطح ارتباطات که در اثر ارتقای ابزارهای ارتباطی عصر جدید حاصل شده، بازار را عبارت از مجموعه مشتریان بالفعل و بالقوه یک بنگاه اقتصادی و رقبای او می دانند. بر این اساس، همانطور که یک شرکت برای افزایش سهم بازار سعی در جذب مشتریان رقبا دارد، رقبا نیز بیکار ننشسته اند و با ابزارهای مختلف در تلاش برای مشتری یابی هستند

درک صحیح از مفهوم بازاریابی میتواند در جهت تحقق اهداف شرکت مفید باشد؛ مفهومی که میتوان آن را ترکیبی از علم و هنر دانست، این مفهوم در عصر حاضر با توجه به تحولات و سیر صعودی تغییرات و پیشرفتها، تنها یاری دهنده و ضامن بقای شرکتهای تولیدکننده است . باید دانست که مفهوم بسیار انعطاف پذیر بازاریابی، شرکتها را یاری میدهد تا در هر عصری و در مقابله با هر تحولی راه مناسب را پیش گیرند. در عصر حاضر نیز باید توجه داشت که بازاریابی چه افقی را برای پیشرفت و بقا، پیش روی شرکت ها می گشاید. امروزه که با عبور از جریان تولیدگرایی به بازارگرایی و بازاریابی، مشتریان حرف اول را در شرکتها میزنند، شرکتها به دنبال جذب و حفظ آنها در برابر رقبا می باشند. لذا تولیدکنندگان میبایستی قابلیت و قدرت ایجاد ارتباط با مصرف کننده یا خریدار را داشته باشند تا بتواند موقعیت خود را در بازار تثبیت کند

با توجه به آنچه گفته شد، بسیاری از محققان معتقدند که بازارگرایی در شرکتها موجب عملکرد بهتر و در نهایت افزایش سودآوری آنها می شود. این مقاله نیز به دنبال یافتن جواب برای این سوال است که آیا بازارگرایی بر عملکرد تجاری تاثیر دارد؟

-2 بیان مسأله
بازارگرایی یکی از جنبه های فرهنگ سازمانی است که در آن کارکنان بالاترین ارزش را به سودآوری بنگاه و نگهداری مشتری، از طریق ایجاد ارزش برتر می دهند . بازارگرایی یک نوع هنجار رفتاری است که در سرتاسر سازمان گسترش یافته و از طریق نوآوری، پاسخگوی نیازهای حال و آینده بازار و مشتری است. شرکتهای بازارگرا دارای مزیت رقابتی در سرعت پاسخگویی به نیازهای بازار و مشتریان می باشند؛ همچنین در پاسخ به فرصتها و تهدیدات بازار اثربخش عمل می کنند .

ارزش محوری در بازارگرایی این است که سازمان را در مقابله با شرایط کسب و کار جدید آماده می سازد و میتواند اطلاعات لازم را از بازار به دست آورده و خود را آماده پاسخگویی به نیازهای بازار کند. این نوع فرهنگ بازارگرایی زمانی برای سازمان به عنوان مزیت رقابتی مطرح است که غیر قابل تقلید، نادر و با ارزش باشد.

بازارگرایی در تحقیق حاضر متغیر مستقل می باشد و از ابعاد جهت گیری مشتری، جهت گیری رقیب و پاسخگویی - هماهنگی بین بخشی - تشکیل شده است؛ همچنین عملکرد تجاری متغیر وابسته بشمار می رود که دارای دو عنصر عملکرد مالی و عملکرد بازار می باشد و هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر بازارگرایی بر عملکرد تجاری می باشد.

شرکت تجاری عبارت است از سازمانی که بین دو یا چند نفر تشکیل می شود که در آن هر یک سهمی به صورت نقد یا جنس یا کار خود در بین می گذارند تا مبادرت به عملیات تجارتی نموده و منافع و زیان های حاصله را بین خود تقسیم کنند؛ هدف اصلی در شرکتهای تجاری عملیات و فعالیتهای تجاری می باشد؛ ؛ به بیان دیگر ارتقاء عملکرد تجاری سازمانها یکی از دغدغه های مدیران سازمانها و موسسات تجاری است و کسب و کارهای ساختمانی نیز با این معظل مواجه هستند؛ پژوهش حاضر با هدف بهبود در شاخصهای مالی و بازار شرکت توسعه بین المللی ساختمان هلدینگ ساختمانی شرکت غدیر انجام شده است؛ با توجه به اینکه شرکت دارای بافت تجاری می باشد و رقابت بالایی با شرکتهای مشابه دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید