بخشی از مقاله

چکیده:

هدف مقاله حاضر معرفی روش های نوین در آموزش نوشتن است که امروزه مورد توجه نظام های آموزشی پیشرو قرار گرفته است. به منظور نیل به این هدف مبانی نظری و یافته های پژوهشی رویکرد نوشتن برای یادگیری در پاسخ به سه سوال کیفی تحلیل و نتایج ذیل استنباط شد: کاربرد تکالیف نوشتاری در حین آموزش کلاسی یادگیری را ارتقاء می دهد و از طریق یکپارچه کردن اجزاء دانش به ساخت دانش در سطح تخصصی می انجامد. دو جریان پژوهشی با نام های نوشتن در سرتاسر برنامه درسی و نوشتن در رشته های علمی از رویکرد نوشتن برای یادگیری منشعب شده اند که در هر دو برنامه نوشتن به عنوان یک ابزار یادگیری با همه دروس دوره تحصیلی همراه می شود و آموزش نوشتن همگام با آموزشهای تخصصی به طور آمیخته اجرا می شود. و در نهایت راهبردهای عملی برای اجرای برنامه های آموزش نوشتن در فرایند برنامه درسی برگرفته از پژوهشها ارائه شدند.

واژگان کلیدی: آموزش نوشتن، نوشتن در سرتاسر برنامه درسی - WAC - ، نوشتن در رشته ها - - WID

مقدمه:

پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، حرفهای ها را با تقاضاهای متنوعی مواجه کرده است که دامنه این توانایی های مورد نیاز در کار حرفهای روز به روز گسترش می یابد. آنچه جامعه کاری از یک متخصص و تحصیل کرده دانشگاهی انتظار دارد دیگر محدود به ذخیره سازی و بازگویی دانش نیست، بلکه مهارتهای متنوع ارتباطی و همچنین توانایی انتخاب، کسب، و کاربرد دانش در موقعیتهای متنوع کاری را شامل می شود - تینجالا ، - .2003لین هارت ، یانگ و مریمان - 1995 - تخصص حرفهای را یک توانایی تفکر در سطح باز اندیشی انتقادی بر افکار و اعمال خود تعریف می کنند که مستلزم مهارتهای حل مسأله، برقراری ارتباط حرفهای، و یادگیری مادام العمر است.

آلن - 1996 - نیز، هدف عمده آموزش دانشگاهی را آماده کردن دانشجویان برای یک حرفه تخصصی از طریق توانمند سازی آنان در خلق، کاربرد، و انتشار دانش تخصصی تعریف می کند.نیل به اهدافی چون بازاندیشی انتقادی و تولید دانش تخصصی در آموزش حرفه ای مستلزم توانایی به اشتراک گذاشتن دانش و مهارتها از طریق برقراری ارتباط به ویژه ارتباط نوشتاری است و این درحالی است که بسیاری از دانشجویان و متخصصان از مهارت لازم در نوشتن برخوردار نیستند. ارتباط نوشتاری می توانند موقعیتی اصیل فراهم کنند - یور ، - 2003، تا یادگیرنده در تلاش برای پاسخدهی به آن، دانش نظری را به عملی تبدیل کند - لین هارت و همکاران، - 1995 و در این تبادل، دانش یادگیرنده به سطح تخصصی ارتقاء یابد - بریتر و اسکاردملیا، . - 1993 دست آورد جانبی این فرایند نیز بهبود مهارتهای نوشتاری به منزله یک مهارت اساسی در ارتباط حرفهای می باشد - رایان، - .2011

رومان یاکوبسون زبان شناس برجسته، معتقد است معنا در نوشتار ساده تر از گفتار به دست می آید، زیرا زبان نوشتاری زمان و مکان را مرتبط می کند؛ وقتی آوایی را می شنویم، پس از لحظهای از میان می رود، اما وقتی که متنی را می خوانیم، واژگانی دگرگون ناپذیر پیش چشم داریم که می توانیم بارها آن را بخوانیم - نقل از احمدی، . - 1378 همچنین طبق آموزه های ویگوتسکی ، نوشتن دو کارکرد زبان را به بهترین نحو انجام می دهد: از سویی مطلوب ترین فعالیت آموزشی است که فرد را در برقراری ارتباطی بهتر و بیان افکار یاری می رساند و از سویی به معنای خلق متن است، که ارتباط بین اندیشه ها را گسترش می دهد - ویگوتسکی، 1962، ترجمه قاسم زاده، . - 1365

با توجه به این تعاریف، آموزش مهارت نوشتن و طراحی شیوه های نوینی در آموزش نوشتن به منظور رفع ضعفها و اشکالات موجود، مورد توجه پژوهشگران و نظریه پردازان قرار گرفت.نوآوریهای آموزش نوشتن ریشه در آثار منتشر شده دهه 1970 دارد. در 1966 سمیناری متشکل از محققین زبان انگلیسی ایالات متحده و انگلستان برگزار شد. این سمینار راهی برای پذیرش مثبت شیوه متمایزی در آموزش زبان فراهم کرد که به وسیله آثار بریتون معرفی شده بود - بازرمن و همکاران، . - 2005 بریتون در گزارش معروف به گزارش بولاک ، از یک رویکرد یکپارچه در آموزش زبان نوشتاری حمایت کرد. به پیشنهاد وی باید دانش آموزان را به سمت اشکال نوشتار شخصی یا بیانی به جای نوشتار تبادلی مرسوم سوق داد.

به دنبال آن، جنبش فرایند برتر از فرآورده با انتشار مقاله برجسته امیگ - 1971 - با نام فرایندهای نگارشی دانش آموزان پایه دوازدهم آغاز شد. وی با مطالعه گزارشهای حاصل از تفکر با صدای بلند هشت آزمودنی در حین نگارش متن، نوشتن را به عنوان یک فرایند پیچیده و بازگشتی معرفی کرد که شایسته است مورد مطالعه و آموزش قرار گیرد.بریتون - 1970 - در کتاب زبان و یادگیری ، زبان را در مرکز یادگیری قرار می دهد، با این استدلال که زبان ابزاری برای سازماندهی بازنمایی های ما از دنیاست و این بازنمایی های زبانی است که دنیای ما را می سازد و مبنای همه پیش بینی های ما در مسیر زندگی است. امیگ - 1977 - با استناد به این اندیشه های بنیادین، نوشتن را به عنوان یک روش منحصر به فرد یادگیری معرفی می کند، زیرا نوشتن یادگیری را به گونهای ارتقاء می دهد که با اشکال دیگر ارتباط مانند صحبت کردن، گوش دادن و یا خواندن ممکن نیست.

نوشتنتقریباً به طور همزمان هم روشی فعال است و هم مجسم و نمادین. علاوه بر این در فرایند نوشتن یک چرخه تقویت درونی وجود دارد که بازنمایی چندگانه برای یادگیری را ممکن می سازد.تحلیل شناختی فلاور و هیز - 1980 - دربارهی نوشتن، پیوندهایی را که امیگ بین نوشتن با یادگیری و تفکر بر قرار کرده بود، گسترش داد. در مدل پیشنهادی آنها فرایند های ذهنی نویسنده مانند برنامه ریزی، مرور، و بازبینی در مرکز قرار دارد و توسط نظارت فراشناختی سرپرستی می شود. مجموعه این عملیات ذهنی بر انگیخته شده در هنگام نوشتن متن با محیط تکلیف نوشتاری تعامل می کند.گسترش ایده آموزش نوشتن برای توسعه یادگیری، زمینه ساز شکل گیری جریان پژوهشی نوشتن برای یادگیری - WTL - در چند دهه اخیر شد وتا سال 1983 مقدار قابل توجهی ادبیات پیشینه گرد آوری شد که همگی از نوشتن به عنوان یک فرایند اصیل یادگیری تجلیل می کرد. آپلبی - 1984 - نتایج این مجموعه پژوهشی را اینگونه خلاصه کرده است:

1 - نوشتن شامل فرایندهای فرعی متنوعی است مانند برنامه ریزی، نظارت، پیش بینی، بازبینی، و ویرایش که به صورت بازگشتی عمل می کند نه در یک توالی خطی.

2 - نویسندگان از لحاظ به کارگیری این فرایند ها متفاوت اند.

3 - این فرایندها بسیار به ماهیت تکلیف نوشتاری وابسته اند.

از آنجا که سواد علمی و نیاز به کسب مهارت در ارتباطات علمی همواره یک مشکل مزمن در دانشگاههاست، برنامههای آموزشی بسیاری در گستره جنبش WTL طراحی شد که همزمان به دو هدف در آموزش نوشتن، یعنی نوشتن برای یادگیری علم و تقویت نگارش علمی - هالوول و هلند ، . - 1998 به همین دلیل این برنامهها مورد استقبال اکثر دانشگاهها به ویژه در منطقه بریتانیا و آمریکا قرار گرفته است. چنانکه براساس بررسی جامع کریس و پورتر - 2010 - در سال 2006 و 2007، بیش از نیمی از مؤسسات آموزش عالی آمریکا برنامههای WTL را اجرا کرده اند.

اما با وجود این ضرورت، در حالیکه به گزارش استوارت ، مایرز ، و کالی - 2010 - تقریباً 15 درصد - یعنی بیش از - 2000 مقاله پژوهشی فقط درباره نوشتن در روانشناسی در مجله تدریس روانشناسی چاپ شده است، پژوهش در این زمینه به خصوص بر مبنای نظریه های یادگیرنده محور درنظام آموزش ما خیلی گسترده نیست و مهمتر از آن، آموزش نوشتن در برنامه درسی دانشگاهی جایگاهی ندارد.به منظور شناخت، تبیین و عملیاتی کردن برنامه های WTL در نظام آموزشی، در مقاله حاضر سعی شده تا با مروری تحلیلی و استنباطی بر پیشینه موضوع سه سوال ضروری پاسخ داده شود:

- 1نوشتن چگونه به ساخت دانش تخصصی می انجامد؟

- 2 چه برنامه های معتبری برای اجرای ایده WTL در نظامهای آموزشی طراحی شده اند؟

- 3 چگونه می توان راهبردهای WTL را در فرایند آموزش عملیاتی کرد؟

1.نقش نوشتن در فرایند ساخت دانش:

رویکرد نوشتن برای یادگیریغالباً به عنوان یک رویکرد سازنده گرا شناخته می شود. اندیشه سازنده گرایی که برخاسته از فلسفه نسبیت گرایی است، اندیشهای است که پارادایم انتقال دانش را به چالش کشیده است. در سازنده گرایی، یادگیری ساخت فعال دانش است نه دریافت منفعل اطلاعات - ون گلاسرز فلد ، . - 2001 هر چند که سازنده گرایی یک نظریه واحد درباره یادگیری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید