بخشی از مقاله

چکیده

سلوف اجتماعی زنان از ارکان تحقق تمدن اسالمی است. تحقق تمادن اساالمی مساتلزم درف نیازهاای فاردی و اجتماعی زنان است. قرآن و روایات منابع ارزشهای بنیادی در خصوص سلوف اجتماعی زناان اسات. تفاسایر موجود و از جمله تفسیر المیزان، منابع متناسب برای استخراج سلوف اجتماعی شایسته زنان در تمدن اساالمی است که میتواند برای درف ژرفای تعالیم الهی، کمک دهنده باشد.

مطالعه حاضر با مراجعه به تفسیر المیزان درصدد پاسخ به سوالهای زیر است؟ نقش و اهمیت سلوف اجتماعی زنان در تحقق تمدن اسالمی چیست؟

ابعاد سلوف اجتماعی زنان در تمدن اسالمی در عرصه های؛ خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی چیست؟ روش پژوهش با توجه به ماهیت موضوع، از نوع توصیفی- تحلیلی - تحلیل اسانادی - اسات. در ایان پاژوهش سعی بر آن است تا با استفاده از تفسیر المیزان و به کمک فرم فیشبرداری، دادههای کیفی حاصل شده و سپس در راستای هدف پژوهش با استفاده از تکنیکهای تحلیل کیفی، طبقهبندی و تحلیل شود.

مقدمه

واژه تمدن از واژههایی است که ظرفیت معنائی فوق العادهای دارد و به همین خاطر همواره ذهن فیلسوفان، برنامه ریزان و رهبران را به خود جلب کرده است. هر آنچه در جامعه سازی - اعم از فرد، اجتماع، سازمانها و نهادها، ساختارها و سیستمهای اجتماعی و. .. - جهانی سازی - اعم از روابط بین کشورها، جریان قدرت، جریان کار و اقتصاد، سبک زندگی و. .. - آینده پژوهی - اعم از کشف روندها، طراحی روندها، تحلیل محیطی و سناریونویسی -

برنامه ریزی استراتژیک - اعم از تحلیل وضعیت گذشته و موجود، طراحی چشم انداز و افق آینده مطلوب، طراحی راهبردهای رسیدن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب، تصمیم سازی و تصمیم گیری، طراحی مدل پیشرفت و توسعه -

همگی از اجزاء مفهومی و معنایی واژه تمدن هستند. در واقع هر جامعهای که بخواهد تمدن سازی کند و یا تمدن ساز باقی بماند، باید به مفاهیم و کلیدواژههای فوق توجه کند و در فرآیند جامعه سازی، جایگاه هر یک از آنها را مشخص کند و در نقطه مقابل هر جامعهای که بدون توجه به مفاهیم فوق و جایگاه آنها، جامعه سازی کند، دچار افول تمدنی میگردد و در افق آینده در فضای رقابت بین تمدن ها، حذف میگردد. در فرآیند تمدن سازی اسلامی، باید علاوه بر پاسخ به نیازهای فردی و خرد زندگی، به نیازهای کلان و اجتماعی زندگی نیز پاسخ داد.

یکی از مهمترین ارکان تمدن اسلامی، زنان می باشد. زنان اساس جامعه و عامل تعیینکننده در تمدن آن بحساب میآیند، چرا که خانواده اساس و منشا ساخت جامعه ایدهآل وکانون رشد وآرامش بشری است و تا خانواده مطلوب بنا نشود نمیتوان جامعه مطلوب را رقم زد.

در تمدن اسلام زن به عنوان پیکره اصلی جامعه، دارای نقشی تعیینکننده در بقا و گسترش نسل انسانی، پرورش و تربیت فرزندانی صالح در خانواده میباشدکه این امر مورد توجه اندیشمندان بوده وهست. ازدیدگاه اسلام "زنان" مانند مردان حق شرکت در امور مختلف جامعه را دارند؛ ازآن زمان که پیامبراکرم رسالت خود را برای هدایت انسانها آغازکرد - بی تا - .

زنان میتوانند به همراه مردان بعد از آشنایی با مفاهیم قرآن کریم و ایمان به ارزشهای اسلامی در عرصههای اجتماع حضور پیدا کنند، که مجاهدتهای حضرت خدیجه در سالهایآغازین نشر وگسترش اسلام در دفاع از نهضت پیامبر از مصادیق روشن وآشکار مسئولیتهای اجتماعی زنان دراسلام بوده است و نشانگر حضور اجتماعیآنها در اجتماع ومشارکت فعال درعرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی است. ازمیان این اندیشمندان علامه طباطبایی در تفسیر جامع خود نیز به این موضوع پرداخته است.

بنابراین، شناخت سلوک اجتماعی زنان و حمایت ازآن یکی از جدیترین مسائل اجتماعی، فرهنگی، وتفکر دینی روزگار ماست که جا دارد به آن اهمیت بیش از پیش داده شود. پژوهش حاضر، مجموعه دیدگاهها و نظرات علامه را از تفسیر المیزان گردآوری نموده و در یک نظام واره شایسته قرار دهد.در این پژوهش منظور از سلوک اجتماعی، مجموعه رفتارهای فرد در جامعه در تمامی زمینههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی، خانوادگی، میباشد.

علامه در ذیل آیات مربوط به زنان از یک طرف و آیاتی که مربوط به زنان و مردان هر دو میباشد از طرف دیگر، دربرخی موارد جهت نشان دادن سلوک اجتماعی زنان از شرح و توضیح آیاتی استفاده میشود که مخاطب آن آیات مردان و زنان هر دو هستند ولی بواسطه وجود رابطه عاطفی زنان و نقش مهم آنان در آن موارد میتواند بیانگر سلوک اجتماعی زنان نیز باشد و اگر این چنین نمیکردیم نه علامه به طور واضح ومشخص سلوک اجتماعی زنان را جداگانه و مبسوط بیان کرده است و نه در قرآن این سلوک اجتماعی به صورت گسترده و مجزا برای زنان آمده است.

اما اشاراتی را که ازآن آیات وسخنان علامه ذکر میکنیم به گونهای است وجود زنان و نقش آنان نیز هم مدنظر علامه بوده است و هم درآیات قرآنی به آن اشاره شده،گونه نیست که علامه فقط مردان را مدنظر داشته باشد، شاید بتوان گفت علامه آیات سورههای، بقره، نساء، احزاب، نور، مریم، طلاق، تحریم و حجرات را بیشتر مورد توجه قرار داده است و محور اصلی این پژوهش نیز همین آیات و سور میباشد.

از آنجا که روش علامه در تفسیر قرآن، استفاده مناسب و منطقی و شایسته از دیگر آیات قرآن میباشد، و تفسیر قرآن به قرآن که به عنوان روش اصلی تفسیر وی است کار تحقیق و پژوهش را پیرامون سلوک اجتماعی قوام میبخشد، زیرا تقریبا به دیگر آیات و سورههایی که به موضوع مربوط باشد نیز اشاره میشود، در مسیر این تحقیق از دیگر کتابهای تفسیری و حدیثی پیرامون زنان نیز استفاده شده است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سلوک اجتماعی زنان در تمدن اسلامی می باشد. بدین صورت که با استفاده از تفسیر قران طباطبایی - بقره، نساء، احزاب، نور، مریم، طلاق، تحریم و حجرات - به بررسی سلوک اجتماعی زنان در تمدن اسلامی پرداخته است.

روش پژوهش

این پژوهش بر اساس مسالهای که به آن موجه است، در پارادایم شبکه ای؛ با راهبرد توصیفی؛ با رویکرد تحلیل مفهومی و با ابزار کشف لایههای معنایی انجام میشود. در این پژوهش جمع آوری اطلاعات اولیه به صورت اسنادی و کتابخانهای و در ادامه، اطلاعات لازم برای تحلیل به صورت تحلیل مفهومی و با کشف لایههای معنایی صورت گرفته است. تحلیل اطلاعات در این پژوهش، به صورت توصیفی انجام شده است.

سوالات پژوهش

الف: سلوک اجتماعی زنان در تمدن اسلامی - عرصهی خانواده - در تفسیرالمیزان چیست؟

ب: سلوک اجتماعی زنان در تمدن اسلامی - عرصهی اجتماع - با توجه به تفسیرالمیزان چیست؟

ج: سلوک اجتماعی زنان در در تمدن اسلامی - عرصهی اقتصادی - با توجه به تفسیرالمیزان چیست؟

د: سلوک اجتماعی زنان در تمدن اسلامی - عرصهی سیاسی - با توجه به تفسیرالمیزان چیست؟

یافته های پژوهش الف: سلوک اجتماعی زنان در تمدن اسلامی - عرصهی خانواده - در تفسیرالمیزان چیست؟

خانواده نهاد مقدس اجتماعی است که در همه جوامع مذهبی و غیر مذهبی پذیرفته شده و توسعه یافته است. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید