بخشی از مقاله


تبیین ضرورت آموزش مهارت هاي زندگی در مدارس


چکیده:

همه ما گاهی در زندگی با چالش ها و مشکلاتی مواجه می شویم. در برخورد با این دشواري ها، در اختیار داشتن منابع و مهارت هایی که به ما کمک می کنند تا به بهترین شکل ممکن از عهده ي حل مشکلات خود برآئیم و تسلی بخش است. انتقاد مهم به تعلیم و تربیت رسمی این است که به برخی مهارت هاي حرفه اي و ابزاري و تنها بر بعد شناختی تمرکز کرده است و به دیگر ابعاد فکري و روانی و اجتماعی توجهی ندارد. ضرورت یاري افراد جهت رشد بهتر مهارت هاي زندگی و معیشت خود، رفته رفته از اهداف مهم آموزش و پرورش تلقی می شود. مدرسه علاوه بر کارکردهاي رسمی آموزش خواندن و نوشتن باید در زمینه هاي آموزش مهارت هاي زندگی به دانش آموزان نیز ایفاي نقش کند. تأکید بیش از حد بر اطلاعات و دانش نظري، دانش آموزان را از یادگیري مهارت هاي ضروري زندگی محروم می سازند. آموزش اخلاق و مهارت هاي زندگی هدف اصلی دستگاه آموزشی – تربیتی اما چه راه کارهایی براي آن مدنظر است تا قوه ي خلاقیت دانش آموزان بارور شود و بر عرصه ي دانش و زندگی از آن بهره مند شوند. آموزش و پرورش در جوامع بشري براي بهبود وضعیت زندگی انسان ها و تربیت نیروي انسانی مؤثر در رشد جامعه تلاش می کند، حال آن که در کنار مهارت هاي عمومی (خواندن و نوشتن و...)، رسیدن فراگیران به تفکر منطقی از اهداف اصلی فرآیند تعلیم و تربیت است که دولت ها براي آن از منابع عمومی کشور هزینه می کنند در واقع صرف این هزینه با تأثیر چندین برابر در رشد جوامع، سرمایه گذاري بسیار موفق و نتیجه بخش است.
کلید واژه ها: آموزش و پرورش، مهارت، زندگی، علم.

مقدمه

بیش تر کشورهاي جهان، در چند دهه ي گذشته نگرانی هاي فزاینده اي را در این خصوص که نظام آموزش و پرورش، آمادگی کافی را براي پرورش مهارت ها و دانش لازم براي کار و زندگی توأم با موفقیت در جامعه ي پیچیده ي امروزي به شهروندان خود نمی دهد شاهد بوده است (دارلینگ – هاموند، .(1993

در واکنش به این دغدغه ها، تلاش براي بهبود مدارس افزایش یافته و تمام ابعاد سیستم آموزشی، مورد هدف قرار گرفته است. الگوي تدریس انتقال دانش عموماً در پرورش دانش و توانایی هایی که دانش آموزان براي زندگی روزانه ي خود نیاز دارند ناموفق بوده است (سنجش ملی پیشرفت آموزشی ایالات متحده، .(1981

هر چند در سال هاي اخیر در کشورهاي مختلف به یادگیري مهارت در دوره ي دبیرستان، توجه شده و به تبع آن رشته هایی چون کار و دانش توسعه پیدا کرده است؛ اما آن چه به عنوان آفت این فرآیند تلقی می شود؛ آن است که دست اندرکاران سیستم آموزشی گاه با تدوین نظام هاي ارزش یابی نادرست از جمله کنکور سراسري، نقش عمده اي را در انحراف از هدف اصلی ایفا می کنند که عمدتاً در این فرآیند سطوح شناختی پایین مورد توجه قرار می گیرد. باید توجه داشت فرآیند تعلیم و تربیت تنها در ساختار آموزش و پررش نهفته نیست، بلکه خانواده، جامعه و رسانه ها به عنوان عوامل تأثیر گذار، نقش بسزایی در این امر دارند. لذا باید یک هم سویی در رفتار براي نیل به اهداف مشترك وجود داشته باشد و انجمن اولیاء و مربیان و رسانه ها در همین خصوص می توانند نقش بسیار مؤثري ایفا کنند (ناصري، نیک پرور، .(1383

معلمان با تجربه و محققان تعلیم و تربیت سعی بر آن دارند آموزش را با تحقیق و تفکر همراه نموده و از طریق درگیر کردن مستقیم دانش آموز با موضوع مورد بحث، وي را به فعالیت وا دارند. این روش، آموزشی عمیق و ماندگار و در عین حال شیرین براي دانش آموزان به ارمغان می آورد. در سبک سنتی آموزش، دانش آموزان هنگام مواجه شدن با موقعیت هاي جدید و ناآشنا، قدرت ابتکار و خلاقیت ندارند و رفتار اخلاقی را از غیر آن تشخیص نمی دهند. از سوي دیگر معمولاً دانش آموزان خصوصاً در سنین نوجوانی در برابر دستورهاي آمرانه و خطابی از خود مقاومت نشان می دهند، در حالی که اگر خود به صورت فعال به نتیجه ي اخلاقی آن دست یافته باشند، دیگر با چنین رویکردي مواجه نخواهیم بود. در شرایط فرهنگی امروز، با توجه به حجم گسترده ي اطلاعات و رشد آگاهی ها و بالا رفتن قدرت درك تجربه و تحلیل آن ها نسبت به گذشته، روش هاي سنتی توان مقابله با تبلیغات مخرّب فرهنگ غرب را ندارند. در این جهت طرح اخلاق فعال، علاوه بر آموزش اخلاق به صورت غیرمستقیم، روحیه نقد و کاوش گري و ابداع را در دانش آموزان بالا می برد و به حفظ اعتقادات آن ها کمک می کند (ابراهیمی، .(1387

همه ي ما در دوره دبیرستان در هر شته اي که تحصیل کرده باشین سطح پایه اي از برخی دروس مشترك مثل ریاضی، شیمی، زیست شناسی را خوانده ایم . این طبیعی است که اکنون به غیر از برخی مباحث فیزیک و ریاضی دوره دبیرستان چیز دیگري به یادتان نباشد. شاید همین حالا این سؤال در ذهن تان نقش بسته باشد که اگر همه ي فراموشی ها طبیعی است پس چرا اصلاً درس می خوانیم! . اما در یک توضیح مختصر می توان گفت: که پرداختن به هر کدام از این علوم تجربی یا انسانی، بخشی از »بینش« ما را نسبت به خود و جهان اطراف مان می سازند. بینشی که به ما کمک می کند تا زندگی سالمی را براي خود و خانواده هایمان بسازیم و به عنوان فرد مفید در اجتماع ایفاي نقش کنیم.

براي هر حرفه و فنی به طور کلی دو روش عمده آموزش وجود دارد؛ آموزش نظري و تئوریک و آموزش علمی یا به عبارتی آزمون و خطاي علمی. آن چیزي که در جامعه ما در مورد زندگی و یادگیري مهارت هاي آن شایع است آموزش عملی است که البته گاهی تبعات جبران ناپذیري به همراه دارد. نهادهاي آموزشی و تربیتی در جامعه ایران بیش از آن که تعلیم دهنده چگونه زندگی کردن باشند، در کارآموختن دانش ها و مهارت هایی هستند که کم ترین ارتباط را با چگونه زندگی کردن دارند. در جامعه مدرن، نقش خانواده به عنوان مهم ترین نهاد آموزشی، کم رنگ تر شده و این تبعاتی است از مدرنیته یعنی کار پدر و مادر براي زندگی و جیره بندي وقت در کنار هم بودن. آن هم در کنار هم بودنی مؤثر براي آموختن مهارت هاي عمومی زندگی، چرا که این مهارت ها به صورتی غیرمستقیم و در هنگام انجام آن ها توسط والدین آموخته می شود. در این میان، مدرسه و دانشگه حتی وظایفی را که به صورت کلاسیک بر عهده ي خانواده ها به اجبار بود باید بر عهده گیرند. اما به نظر می رسد این نهادها با آموزاندن مطالبی بی ارتباط با زندگی واقعی و در صورت مرتبط بودن، کاملاً غیرعملی و غیرکاربردي، اساساً چیزي به مهارت هاي زندگی اشخاص نمی افزاید. هزاران سال پیش، هدف از مدرسه رفتن، آماده کردن یک فرد براي حضور در متن زندگی بوده است. در روزگار ما گستردگی علوم و سرعت پیچیدگی دنیاي معاصر اغلب ما را در یک دور باطل گرفتار کرده است. در دوره هاي اولیه تشکیل مدرسه. تحصیل پدیده اي فانتزي و تا حدودي طبقاتی بود اما امروز تحصیل فراگیر شده و نهاد خانواده به هر دلیل مسئولیت هاي خود را در برابر آن ها به نهاد مدرسه وانهاده است (ستوده، همشهري؛ .(3981
فرض کنید یک معلم شیمی فراگیري فرمول ها و واکنش هاي شیمیایی را از سوي دانش آموزان به عنوان هدف آموزشی براي خود تلقی کرده باشد. در آن صورت فراگیر می تواند از خود بپرسد این همه فرمول در کجاي زندگی به درد می خورد؟ ما به مدرسه می رویم براي آن که به مدرسه رفته باشیم! و واقعاً نمی دانیم براي چه؟!. بدون آن که یادمان باشد می خواهیم زندگی بهتر، سالم تر و شاداب تري داشته باشیم. و نتیجه این می شود که ما از همان کلاس اول دچار یک علم زدگی انتزاعی می شویم و هر چه پیش می رویم پیچیدگی اطلاعات اطراف مان ما را مدام گیج تر می کند. در میان انبوه درس هایی که در تمام عمر خود می خوانیم و خوانده ایم. بسیاري از یادمان می روند و تنها بینشی از آن ها برایمان باقی می ماند. بینشی که تنها بخشی از آن به شیمی و فیزیک مربوط می شود و بخش حیاتی تر آن در ساده ترین قواعد زندگی نهفته اند.

قواعدي که اگر آن ها را درست بیاموزیم هیچ وقت از یادمان نخواهد رفت. آیا با این قواعد آشنایید؟ آیا خود با شیوه هاي آموزش مهارت هاي زندگی به فرزندتان آشنایید؟

امروزه علی رغم تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه هاي زندگی، بسیاري از افراد در رویارویی با مسایل زندگی فاقد توانایی هاي لازم و اساسی هستند. و همین امر آنان در مواجهه با مسایل و مشکلات زندگی روزمره آسیب پذیر کرده است
(کلنیکه، .(1389

یکی از راه هاي پیشگیري از بروز مشکلات روانی رفتاري، ارتقاء ظرفیت روان شناختی افراد می باشد که از طریق آموزش مهارت هاي زندگی جامه ي عمل می پوشد.

مهارت هاي زندگی

ماهر دربان عامیانه کسی است که در کار خود »اوستا« باشد یعنی بداند چه چیزي را، چگونه، چه موقع و در چه موقعیتی انجام دهد. به عبارتی مهارت داشتن یعنی بلد بودن. در عرف عام کسی که بلد است کاري را به نحوه احسن انجام دهد. در آن کار مهارت دارد و به اصطلاح در کارش ماهر است. به طور کلی »مهارت هاي زندگی روزمره یعنی همه ي آن چه که باید بدانیم و انجام دهیم تا بتوانیم زندگی روزمره خود را به پیش برانیم، چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم. چگونه در زمان مناسب به انتخاب همسر بپردازیم، از مرتب کردن خانه تا برنامه ریزي اقتصادي براي خانواده و....« (ستوده، همشهري؛ .(3981

مهارت هاي زندگی شامل مجموعه اي از توانایی ها هستند که قدرت سازگاري و رفتار مثبت و کارآمد را افزایش می دهند. در نتیجه شخص قادر می شود بدون این که به خود یا دیگران صدمه بزند، مسئولیت هاي مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرد و با چالش ها و مشکلات روزانه ي زندگی به شکل مؤثر رو به رو شود.

برنامه آموزش مهارت هاي زندگی بر این اصل استوار است که کودکان و نوجوانان حق دارند توانمند شوند و نیازمند آنند که بتوانند از خود و علاقه هایشان در موقعیت هاي سخت زندگی دفاع کنند. پژوهش هاي متعدد گسترده اي تأثیر مثبت آموزش مهارت هاي زندگی را در کاهش سوء مصرف مواد، پیشگیري از رفتارهاي خشونت آمیز، تقویت اتکاء به نفس، افزایش مهارت هاي مقابله با فشارها و استرس ها، برقراري روابط مثبت و مؤثر اجتماعی، استفاده از ظرفیت ها و توانمندي هاي هوشی و شناختی و... نشان داده اند. (طارمیان، .(1378 تغییر ساختارخانواده، نیازهاي زندگی امروز، تغییرات سریع اجتماعی فرهنگی، شبکه گسترده و پیچیده ارتباطات انسانی و تنوع، گستردگی و هجوم منابع اطلاعاتی، انسان ها را با چالش ها، استرس ها و فشارهاي متعددي رو به رو نموده است که مقابله مؤثر با آن ها نیازمند توان مندي هاي روانی – اجتماعی می باشد (رامشت، فرشاد، .(1383

توانایی هاي روانی – اجتماعی عبارت است از گروهی از توانایی ها که فرد را براي مقابله مؤثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت هاي زندگی یاري می کند (کلنیکه، .(1389
فرآیند نقش مهارت هاي زندگی در ارتقاي بهداشت روان را به شکل زیر می توان نشان داد:

یادگیري موفقیت آمیز مهارت هاي زندگی، احساس یادگیرنده را در مورد خود و دیگران تحت تأثیر قرار می دهد و علاوه بر این کسب این مهارت ها، نگرش دیگران را نیز در مورد فرد تغییر می دهد. به همین خاطر، کسب مهارت هاي زندگی هم شخص را تغییر می دهد و هم محیط را و این اصل دو سویه، ارتقاي بهداشت روان را شتابی دو چندان می بخشد (رامشت، فرشاد .(1383

اهداف آموزش مهارت هاي زندگی:

مجموعه مهارت هاي زندگی به توان مند ساختن افراد در زندگی حال و آینده تأکید دارد و متمرکز بر شکوفایی توانایی هاي بالقوه ي افراد است. چنین مهارت هایی تصمیمات متعهدانه فرد را در برمی گیرد. مسئولیت پذیري یا تعهد فردي، مفهوم مثبتی است که طبق آن افراد نسبت به سلامت و اتخاذ تصمیماتشان در مسائل زندگی خود متعهد هستند. هدف نهایی مهارت هاي زندگی این است که افراد مسئولیت برتري و شایستگی فردي خویش را بپذیرند. در نتیجه مجموعه مهارت هاي زندگی هم اهداف پیش گیرانه دارد و هم کنترل و مدیریت مشکلات.

به گزارش سازمان بهداشت جهانی، هدف از آموزش مهارت هاي زندگی، افزایش توانایی هاي روانی اجتماعی و در نهایت پیش گیري از ایجاد رفتارهاي آسیب زننده با بهداشت سلامت و ارتقاي سطح روانی افراد است (سجادي، .(1386

مهارت هاي 10 گانه زندگی عبارتند از:

خودآگاهی – روابط بین فردي – ارتباط – تفکر نقادانه – تفکر خلاق – تصمیم گیري – حل مسئله – مقابله با فشار – مقابله با هیجان هاي ناخوشایند - همدلی

موارد کاربرد مهارت هاي زندگی:

الف) افزایش سلامت روانی و جسمانی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید