بخشی از مقاله

چکیده

مدیریت دانش که فرایندی چند مرحلهای را برای رسیدن به هدف طی می کند، در مراحل ایجاد و انتشار دانش بیشترین ارتباط را با فرهنگ سازمانی پیدا می کند. فرهنگ سازمانی که می تواند در چهار نوع سلسله مراتبی، قبیله، بازار و وضعیت سالار طبقهبندی شود، گاهی فرصت و گاهی تهدید برای مراحل مذکور مدیریت دانش محسوب میشود. این پژوهش با نگاهی توصیفی و تحلیلی به بررسی عوامل تسهیل کننده در مدیریت دانش و راه حلهای تغییر و ایجاد فرهنگ مناسب سازمانی برای مدیریت دانش در سازمان های آموزشی می پردازد.

مقدمه

دانش - دانسته مبتنی بر تجربه - یک منبع کلیدی در هر سازمانی است. انسان هر چه بیشتر بداند، بهتر می تواند عمل کند. دیگر دورانی که در آن فقط پول، زمین و نیروی بازوف به عنوان سرمایه شناخته میشدند، به سر آمده است. در دنیای امروز، دانش نه تنها به عنوان یک سرمایه محسوب میشود؛ بلکه به عنوان مهم ترین سرمایه نیز برای سازمان ها تلقی می شود

عصر دانایی یا دانش، عنوان جدیدی است که به زمان حاضر و آینده نزدیک اطلاق می شود. به منظور استفاده بهینه از سرمایه دانش در سازمان ها رشته جدیدی از مدیریت بنام مدیریت دانش پدید آمده است، تا ضمن بهبود بخشیدن به فرآیندهای دانش و با پیوند بین استراتژی سازمان واستراتژی مدیریت دانش درتامین دانش مناسب، در زمان مناسب، برای فرد مناسب به حفظ مزیت رقابتی سازمان کمک کند. امروزه در ادبیات مدیریت و اقتصاد به وفور شاهد تاکید بر نقش دانش به عنوان یک منبع حیاتی برای حفظ رقابت پذیری و سودآوری می باشیم

امروزه در عصر پیشرفت شتابان دانش و فناوری که سیمای سازمانهای آموزشی به کلی در حال تغییر است، برخورداری مدیران و معلمان از دانش، اطلاعات، فنون، اصول و راهبردهای آموزشی به تنهایی کافی نیست، بلکه ساماندهی، به کارگیری و استفاده بهنگام و بجا از اطلاعات در محیطهای آموزشی امری ضروری و الزام آور است.

مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک می کند تا اطلاعات و مهارتهایی را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به شکل سازماندهی نشده و پراکنده وجود دارند، شناسایی، سازماندهی، بازیابی و مورد استفاده قرار دهند. مدیریت اثر بخش دانش می تواند سازمان را از حالت بوروکراتیک به سازمانی دانشبنیان و دانش مدار تغییر دهد و از این طربق آنها را قادر میسازد به حل مسایل و رفع مشکلات بپردازند.

فرهنگ سازمانی از جمله مواردی است که به عنوان یکی از عوامل کلیدی در موفقیت مدیریت دانش سازمانی شناخته میشود؛ چرا که فرهنگ بر یادگیری افراد، اکتساب و اشتراک دانش اثر میگذارد در نقطه مقابل، فرهنگ سازمانی به عنوان مانع اصلی موفقیت مدیریت دانش در سازمانها نیز شناخته سده است

همزمان با توسعه و پیشرفت روز افزون مدیریت دانش، مقالات علمی پیرامون این مسئله نیز میزانی به شدت رو به رشد به خود گرفته است که پراکندگی آنها مانع از عملیاتی شدن درست این مطالب میشود. نگارنده در نظر دارد تا در حیطه فرصتها و تهدیدهای فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش در سازمانهای آموزشی به جمعبندی و ساماندهی مقالات مرتبط با آن بپردازد و در انتها نتیجهگیری مناسبی در حیطه عملی کردن این دانش انجام دهد. از دیدگاه مدیریت دانش، به نوعی میتوان این پژوهش را مرحله سازماندهی دانش در نظر گرفت که دانشهای ایجاد شده را منظم و کاربردی میسازد.

روش پژوهش

نگارنده سعی دارد با بررسی منابع دست اول و گاها دست دوم پیرامون موضوع مذکور به دیدگاهی عملیاتی دست یابد. جستجو در منابع کتابخانهای، پایگاههای اطلاعاتی magiran، sid، irandoc از ابزارهای گردآوری داده در این پژوهش میباشد. در اینجا نگارنده قصد ایجاد و آزمون فرضیه را ندارد بلکه هدف جمع آوری و انسجام نظریات مطروحه است.

مدیریت دانش و الگوهای ارائه شده
از مدیریت دانش تعاریفی متعددی صورت گرفته است:

·    مدیریت دانش ارتقاء یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است. این سرمایه اطلاعاتی ممکن است، داده ها، اسناد، خط مشی و رویه ها باشد.]ً

•    مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا
سرمایه فکری خود میپردازد.

•    مدیریت دانش یعنی استفاده خلاق، مؤثر و کارآمد از کلیه دانش ها و اطلاعات در دسترس سازمان به نفع مشتری و در نتیجه به سود سازمان.

اکثر صاحب نظران در مورد اهمیت دانش در مدیریت توافق دارند و آن را به دو بعد تقسیم می کنند: بعد اول دانش آشکار و بعد دوم دانش ضمنی . دانش صریح یا آشکار دانشی است که به آسانی قابل انتقال می باشد و می توان آن را به کمک یک سری از نشانه ها - حروف، اعداد و - … در قالب نوشته، صدا، تصویر، عکس، نرم افزار، پایگاه داده مدون و کدگذاری کرد . و در مقابل دانش ضمنی یا پنهان دانشی است ذهنی و شخصی که به آسانی قابل بیان، انتقال، اشتراک و فرموله کردن نیست.

به طور کلی الگوهای بسیاری راجع به مدیریت دانش پیشنهاد شده که دارای فرایندهای متفاوتی هستند. دستهبندی مدلها به دو گونه است: یکی از نظر دیدگاهی که زمینهساز مدلهاست و دیگری با توجه به مراحل فرایندی مدلهای ارایه شده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید