بخشی از مقاله
چکیده
قرآن کریم، هدف از خلقت آدمیوَماراخَلَقتُچنینبیان الجِنﱠمیدارد »وَ الاِنسَ اِلّا لِیَعبُدُونِعبادت،.« غایتِ خلقتِ انسان است و از نظر قرآن کریم، انسانی سعادتمند است که به این هدف دست یابد. بندگی و عبودیت خداوند متعال، صفتی است که امام علی علیهالسلام آنرا اولین برجستگی رسول خدا صلی االله و علیه و آله میدانند و در معرفی ایشان میفرمایند »شهادت میدهم که محمد صلی االله و علیه و آله، بندهی خدا و فرستادهی اوست... - «خطبه2، ص27، پ.2 - 41 امام علی علیهالسلام، بندگی خداوند را پیمانی میان مردم و خدا ذکر میکنند و در اینباره میفرمایند »در عصر جاهلیتها، بیشتر مردم پیمان خدا را نادیده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدایان دروغین روی آوردند - «...خطبه1، ص25، پ. - 2 سفارشات مؤکد امام علی علیهالسلام در باب بندگی خداوند متعال که در تمامی سلوک ایشان مشهود است، نشان میدهد که عمدهترین هدف تربیتی اسلام از نظر امام علی علیهالسلام، پرورش عبد صالح است؛ بدیهی است که کارگزاران و مردمی که در چنین جامعهای قرار میگیرند نیز، باید مؤدب به آداب تربیت اسلامی بوده و در جهت هدف آن که عبودیت و بندگی، و رسیدن به قرب الهی میباشد، پیش روند. حرکت در این مسیر، نیازمند شناسایی مؤلفهها و عناصر بنیادین چنین هدفی است، تا با بهکارگیری آنها در برنامهی تربیتی، راه نیل به هدف مذکور هموار و تسریع گردد. در این بین، نهجالبلاغه یکی از مهمترین و اساسیترین منابع دینی است که میتواند راهنمای ما در این زمینه باشد. لذا با توجه به مراتب فوق، هدف پژوهش حاضر تبیین مؤلفهها و مصادیق عبودیت از منظر نهجالبلاغه و ذکر مصادیق هر یک از آنهاست. روش پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوا بوده، که طی آن متن کامل نهجالبلاغه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و در این زمینه، 30 مؤلفه برای عبودیت، تبیین و 92 مصداق برای آنها استخراج شده است.
-1 مقدمه:
قرآن مجید، هدف از خلقت آدمیوَماراخَلَقتُچنینبیان الجِنﱠمیدارد »وَ الاِنسَ اِلّا لِیَعبُدُونِ 1عبادت،.« غایتِ خلقتِ انسان است. از نظر قرآن کریم، انسانی سعادتمند است که به این هدف دست یابد. در قرآن کریم، حضرت ابراهیم - ع - اسوهی سعادتمندان شمرده شده اِنّی وَجﱠهتُ وَجهِیَاستزبانلِلﱠذیحالاوستفَطَرَ» السﱠمواتِ وَ الاَرضَ حَنیفًا وَ ما اَنَا مِنَ المُشرِکین - .«2 من از روی اخلاص، پاکدلانه روی خود را بهسوی کسی گرانیدم که آسمانها و زمین را پدید آورده است و من از مشرکقُل اناِنﱠنیستم - صَلاتی.» وَ نُسُکی وَ مَحیایَ وَ مَماتی لِلّهِ رَبﱢ العالَمینَ - بگو.«3 در حقیقت، نمازِ من و عباداتِ من و زندگی و مرگِ من، برای خدا پروردگار جهانیان است - .
امام علی علیهالسلام، از مخلصترین پرورشیافتگان مکتب الهی میباشند و بدیهی است که ایشان نیز هدف اول و آخر از تربیت انسان را، عبودیت پروردگار متعال و قرب الهی بدانند. در سراسر نهجالبلاغه و در شروع هر کلام و سخنی، امام علی علیهالسلام ابتدا به وحدانیت و یگانگی خدا و سپس به بندگی و سرسپردگی خود به ذات مقدس پروردگار اشاره دارد. همچنین بر همین مبنا، کارگزاران حکومتی و مردم را به عبادت و بندگی خداوند متعال میخواند - علیین، 1385، ص. - 116 امام علی علیهالسلام در رابطه با همین موضوع میفرمایند: »دنیا و آخرت، خدا را فرمانبردار است و سررشتهی هر دو بهدست اوست - «خطبه 33، ص177، پ. - 4 همچنین حضرت نه تنها انسان، بلکه هر آنچه در جهان خلقت وجود دارد را فرمانبردار و بندهی خدا معرفی میکنند »آگاه باشید، زمینی که شما را بر پشت خود میبرد و آسمانی که بر شما سایه میگستراند، فرمانبردار پروردگارند - «خطبه143، ص185، پ. - 6
بندگی و عبودیت خداوند متعال صفتی است که امام علی علیهالسلام، آنرا اولین برجستگی رسول خدا صل االله و علیه و آله میدانند و در معرفی ایشان میگویند »شهادت میدهم که محمد صل االله و علیه و آله و سلم، بندهی خدا و فرستاده اوست... - «خطبه2، ص27، پ. - 4 امام علی علیهالسلام، بندگی خداوند را پیمانی میان مردم و خدا ذکر میکنند و در اینباره میفرمایند » در عصر جاهلیتها، بیشتر مردم پیمان خدا را نادیده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدایان دروغین روی آوردند، و شیطان مردم را از معرفت خدا باز داشت و از پرستش او جدا کرد« - خطبه1، ص25 ، پ. - 2 از همین روی است که در سطر نامهی خود به مالک اشتر هنگام اعزام به امارت مصر، به ایشان میفرمایند...» و او را به ترس از خدا فرمان میدهد و اینکه اطاعت و بندگی خدا را بر دیگر کارها مقدم بدارد - «نامه53، ص403، پ. - 3 و نیز در نامهی امام حسن علیهالسلام، به ایشان سفارش میفرمایند که » پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش میکنم که پیوسته در فرمان او باشی و دلت را به یاد خدا زنده کنی - «نامه31، ص371، پ - 2، و در ادامهی همین نامه ایشان خطاب به امام حسن علیهالسلام مینویسند»پسرم بدان آنچه بیشتر از بکارگیری وصیتم دوست دارم، بندگی خدا و انجام واجبات و پیمودن راهی است که صالحان خاندانت پیمودهاند - «همان، ص373، پ. - 3
امام علی علیهالسلام علت عبودیت و بندگی انسان در برابر خدا را، این نکته میدانند که انسان آفریدهی خداوند متعال است و سرانجام نیز در پیشگاه ایزد متعال حاضر میشود »از خدایی بترس که ناچار او را ملاقات خواهی کرد، و سرانجامی جز حاضر شدن در پیشگاه او نداری« - نامه12، ص351 ، پ. - 3 در اهمیت این موضوع در تربیت اسلامی، همین بس که حضرت در صدر بسیاری از خطبهها و نامههای خویش از جمله نامههای 50، 51، 52، 53، و ...خود را اینچنین معرفی مینمایند »از بندهی خدا، علی ابن ابیطالب، امیر مؤمنان به .«... تأکیدات مکرر امام علی علیهالسلام به این خصلت ذاتی انسان، نشاندهندهی اهمیت اساسی این موضوع تربیتی است که باید در هر مدل تربیتی، برای مربیان سرلوحهی کار قرار بگیرد. لذا در این پژوهش سعی بر آن است که به شناسایی مؤلفههای اساسی و بنیادین این هدف بزرگ تربیتی- عبودیت و بندگی- و استخراج مصادیق و زمینههای آن در نهجالبلاغه پرداخته، تا بتوان با بهکارگیری آنها در برنامهی تربیتی افراد و جوامع، در نیل به هدف خلقت آدمی- عبودیت و بندگی و رسیدن به قرب الهی- مؤثر افتاد. بر این اساس، مسألهی اساسی پژوهش حاضر، تبیین مؤلفههای عبودیت از دیدگاه امام علی علیهالسلام با تأکید بر نهجالبلاغه میباشد، و سعی خواهد شد با عنایت به مفاد نهجالبلاغه، مؤلفههای بنیادی عبودیت بههمراه مصادیق آنها تحلیل و استخراج گردد. در ادامه، با استفاده از خطبهها، نامهها و حکمتهای مطرح شده از امام علی علیهالسلام در نهجالبلاغه، به تبیین مؤلفهها و مصادیق عبودیت از منظر نهجالبلاغه میپردازیم. شیوهی کار به این صورت است که ابتدا به معرفی و بررسی هر مؤلفه پرداخته، و سپس برای هریک از مؤلفهها، با توجه به سیرهی امام علی علیهالسلام در نهجالبلاغه، مصداقهای تربیتی مربوطه بیان میگردد.
-1 سوره ذاریات، آیه 5
-2 سوره انعام، آیه 79
-3 سوره انعام، آیه 162
"خدامحوری - اطاعت از خدا - "
بهمعنای آنکه تمام اعمال و رفتار و کردار انسان، در همهی احوال متوجه خدا و اطاعت و بندگی خداوند متعال باشد. بدین ترتیب، نگاه کردن، سخن گفتن، سکوت کردن، گوش کردن، راه رفتن، نشستن، غذا خوردن، و بهطور کلی تمام اعمال انسان، برای خدا و بهمنظور بندگی از ذات اقدس الهی باید انجام گیرد. امام علی علیهالسلام، بهترین بندهی خدا را کسی میدانند که همواره به یاد خداست و برای معرفی چنین انسانی است که میفرمایند »ای بندگان خدا، همانا بهترین و محبوبترین بنده نزد خدا، بندهای است که خدا او را در پیکار با نفس یاری داده است. آنکس که جامهی زیرین او اندوه، و لباس رویین او ترس از خداست؛ چراغ هدایت در قلبش روشن شده و وسایل لازم برای روزی او فراهم آمده و دوریها و دشواری را بر خود نزدیک و آسان ساخته است. حقایق دنیا را با چشم دل نگریسته، همواره به یاد خدا بوده و اعمال نیکو، فراوان انجام داده است - «خطبه87، ص103، پ. - 6 امام علی علیهالسلام در مکاتبات خود با فرمانداران سرزمینهای اسلامی، اولین تذکری که میدهند یاد خداست، از جمله در نامهای که ایشان به شریحبن هانی، فرماندهی سپاه خود نوشتهاند، میفرمایند »در هر صبح و شام از خدا بترس و از فریبکاری دنیا بر نفس خویش بیمناک باش و هیچگاه از دنیا ایمن مباش« - نامه56، ص423 ، پ. - 4 امام علی علیهالسلام برای آنکه اهمیت خدامحوری را نشان دهند، در صدر نامهی خود به مالک اشتر »ایشان را به ترس از خدا فرمان میدهند و اینکه اطاعت از خدا را بر دیگر کارها مقدم دارد« - نامه 53 ، ص403، پ. - 3 امام علی علیهالسلام در نامهی دیگری که برای فرماندار اصفهان ارسال شده است، میفرمایند »او را به ترس از خدا در اسرار نهانی و اعمال مخفی سفارش میکنم. آنجا که هیچ گواهی غیر از او و نمایندهای جز خدا نیست و سفارش میکنم که مبادا در ظاهر، خدا را اطاعت و در خلوت نافرمانی کند - « نامه26، ص361، پ. - 3 امام علی علیهالسلام در این خصوص، خطاب به مردم در مقابل سران و بزرگان میفرمایند » آگاه باشید زنهار، زنهار، از پیروی و فرمانبرداری سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و نسب خود مینازند و خود را بالاتر از آنچه هستند میپندارند و کارهای نادرست خود را به خدا نسبت میدهند..... پس خدا را اطاعت کنید و از فرومایگان اطاعت نکنید - «خطبه 192، ص275، پ. - 2 در تأکید همین نکته، امام علی علیهالسلام در جای دیگر اشاره میکنند که فرمان بردن از دیگران هنگامی که نافرمانی خدا را باعث میشود، به هیچ وجه جایز نیست »هیچ اطاعتی از مخلوق، در نافرمانی پروردگار روا نیست - «حکمت166، ص. - 475 همچنین در جای دیگر میفرمایند »کسی که عظمت خدا در جانش بزرگ، و منزلت او در قلبش والاست، سزاوار است که هر چه جز خدا را کوچک شمارد - «خطبه216، ص315، پ. - 2
"خودشناسی"
خودشناسی، یکی از عواملی بهحساب میآید که نهجالبلاغه بر آن بهطورمکرر تأکید داشته، منشأ حرکت انسان بهسوی تکامل را "شناخت نفس" معرفی میکند دانا» کسی است که قدر خوی را بشناسد و در نادانیِ انسان، این بس که ارزش خویش نداند - «خطبه103، ص135، پ - 2 و لذا بیتوجهی به آنرا سبب "هلاک آدمی" میداند »نابود شد، کسی که ارزش خود را ندانست - «حکمت149، ص. - 473 نگاه نهجالبلاغه در این عبارت - و عبارات مشابه دیگر- به گنجینها و خزائنی است که در نفس آدمی همچون معادن نهفته است. علمِ اولین و آخرین، در ذات انسان پنهان است، هرچه میخواهد از خود باید طلب نماید و نه از بیرون - نسفی، 1379، ص. - 139 در واقع این عبارت نهجالبلاغه، مضمون حدیث »الناس کمعادن الذهب و الفضه« میباشد - قاضی قضاعی، 1361، ص. - 91 یک وجه از وجوه معانی این حدیث شریف این است که؛ انسان باید کوه وجود خود را که معدن حقایق است، بشکافد تا بدان دست یابد - حسنزاده آملی، 1362، ص. - 50 این همان معنایی است که در عبارت نهجالبلاغه، دربارهی »دعوت به خودشناسی«، نهفته است.
"عدالت محوری"
افلاطون، در کتاب جمهوری، عدالت را بسی ارجمند میشمارد و دربارهی آن مینویسد »عدالت رشتهای است که جامعه را به یکدیگر پیوند میدهد... - «افلاطون، 1357و بازارگاد،1350، ص. - 109 ارسطو، فیلسوف و دانشمند یونانی، عدالت را غایت دانش سیاسی میداند که از همهی دانشها بالاتر است - ارسطو، 1371، ص. - 132 عدالت عبارت است از، رعایت و ادای حقوق و جایگاه شایستهی هرکس، و عدم تجاوز به حدود و حقوق دیگران - مطهری، 1380، ص. - 111 در روز قیامت، انسان عادل به خدا نزدیکتر است - صدوق، 1362، ص. - 113 عدالت، حیات جامعه را درپی دارد و جامعهی ستم زده به کالبد بیروحی مانند است که مرده و افسرده است، و عدالت است که در آن روح حیات میدمد - خوانساری، 1360، ص. - 64 در اصول کافی آمده است که عدالت از عسل شیرینتر و از مشکِ ناب، خوشبوتر است - کلینی، 1365، ج1، ص542 و ج2، ص. - 147 امام علی علیهالسلام در این زمینه میفرمایند »آیا به من دستور میدهید برای پیروزی خود، از جور و ستم دربارهی امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم، استفاده کنم؟ بهخدا سوگند، تاعمر دارم، و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب میکنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد. اگر این اموال از خودم بود، بهگونهای مساوی در میان مردم تقسیم میکردم تا چه رسد که جزء اموال خداست. آگاه باشید، بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند، زیادهروی و اسراف