بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر تبیین فرهنگ سازمانی در آموزش و پرورش بوده است. لزوم توجه به فرهنگ به علت تاثیری که فرهنگ سازمانی بر تمام ابعاد سازمان می گذارد، داری اهمیت خاص است. شناخت فرهنگ سازمانی برای مدیران اهمیت حیاتی دارد چون فرهنگ سازمانی مبین شیوه زندگی افراد سازمان است. همچنین با توجه به پویایی محیط، تحول و دگرگونی در سازمان ها از جمله آموزش و پرورش، و محیط رقابتی امروز، امروزه مزیت رقابتی یک سازمان داشتن نیروی انسانی توانمند و خلاق می باشد و با داشتن منابع انسانی ناتوان و بی انگیزه نمی توان به حفظ و بقای یک سازمان همت گماشت و استفاده غیراثربخش از این منبع استراتژیک، به شکست سازمان می انجامد. آموزش و پرورش باید فرهنگی را حاکم کند که در آن افراد انگیزه و توانایی لازم برای فعالیت در آن را داشته باشند و با احساس تعلق نسبت به سازمان خود بتوانند موجبات اثربخشی سازمان را فراهم آورند و ضامن بقای سازمان باشند. روش پژوهش توصیفی- مروری و×ابزار×گردآوری اطلاعات×منابع×کتابخانه×ای،×مجلات×و×سایت× های×معتبر×بوده×است؟

مقدمه

یکی از عوامل مهم موفقیت یا عدم موفقیت سازمان ها فرهنگ آن سازمان می باشد. فرهنگ1، شیوه زندگی هر جامعه و متاثر از عوامل متعدد است که در همه جوامع یکسان و یکنواخت نیست. در واقع فرهنگ ارزش هایی است که به کمک آن کارها و امور سازمان انجام میپذیرد یا مفروضها و باورهای بنیادی که بین اعضای سازمان مشترک است - الوانی و داناییفرد،. - 1384 گروهی دیگر از صاحبنظران به درستی برآن باورند که اگر قرار باشد در یک سازمان معین دگرگونی های سراسری پدید آید، باید فرهنگ آن را دگرگون کرد - هادی زاده، . - 1384 در واقع برای این دگرگونی و تغییر در سازمانها، فرهنگ سازمانی نقش مهمی را ایفا می نماید و مدیر اثربخش با دانستن فرهنگ سازمانی، می تواند اعمال هرگونه تغییراتی را در مجموعه تحت پوشش خود سرعت ببخشد. فرهنگ در یک سازمان به مثابه شخصیت در یک انسان است. مفروضات بنیادی، اعتقادات، باورها، هنجارها و ارزشها، به عنوان مبانی فرهنگی یک سازمان، شالوده وجودی آن را تشکیل می دهد و نقطه تمیز خوب و بد را مشخص می کند. فرهنگ هر سازمانی به عنوان عامل اصلی در شکل دادن بدان مطرح شده و تاثیر بسزایی بر ساختار و طرح سازمان از همه مهم تر بر عملکرد سازمان دارد. فرهنگ، بایدها و نباید ها را مشخص می کند و قالب رفتاری سازمان را شکل می دهد.

یکی از عوامل مهم در بروز نوآوری در یک جامعه یا سازمان، زمینه سازی و بستر سازی در بین انسانها، ایجاد فرهنگی است که به واسطه آن، همگان در تلاش برای رشد دادن دیگری باشند و با تاثیر بر روی یکدیگر به پیشرفت جامعه کمک کنند. با توجه به اهمیت کلیدی نوآوری در اقتصاد نوین، کشورهای مختلف، برنامه های مفصلی را برای بسط چنین فرهنگی در جامعه خود تدارک دیده اند تا بتوانند همچنان مسیر رشد و پویایی و افزایش تمرکز سازمان هایشان را دهند. دشپاند - 1993 - 2 اعتقاد دارد که بدون یک فرهنگ قوی و مشترک، واضح است که گرایش نوآورانه یک سازمان به سختی می تواند رقابتی، سبب توسعه، نوآوری و افزایش عملکرد شود، در فرهنگ سازمانی نوآور، توسعه مستمر تولید و ایده های جدید، در تمام قسمت های سازمان یک هنجار به شمار می رود. فرهنگ نوآوری به عنوان درک مشترک از واقعیت ها، ارزش ها، محیط شناختی اجتماعی و اعتقادات، مطرح می شود که در یک الگوی رفتاری پایدار در افراد، وجود دارد. طبق گفته توشمن و ارویلی - 1997 - 3 آینده روشنی برای سازمانهایی که قدرت نشاندن نوآوری را در فرهنگ سازمانی و فرآیندهای مدیریت در سازمانها دارند، ترسیم شده است. فرهنگ سازمانی جو حاکم بر محیط سازمان است که افراد در آن فعالیت می کنند و رفتار آنها شکل می گیرد که این موضوع خود در عملکرد کارکنان نقش بسزایی دارد - ممی زاده، . - 1380 لزوم توجه به فرهنگ به علت تاثیری که فرهنگ سازمانی بر تمام ابعاد سازمان می گذارد، داری اهمیت خاص است چراکه فرهنگ سازمانی می تواند سازمان را به جلو راند و یا از حرکت بازدارد و این توان بالقوه به خاطر تاثیری است که فرهنگ بر رفتار دارد. لذا اگر بخواهیم علل موفقیت و عدم موفقیت سازمان ها را مطالعه کنیم باید به بررسی فرهنگ بپردازیم. بنابراین در این پژوهش به بررسی ماهیت فرهنگ سازمانی در آموزش و پرورش پرداخته می شود.
مفهوم فرهنگ سازمانی

سالهاست که محققان و صاحب نظران در پی شناخت و شناسایی یک متغیر سیستمی در سازمان به نام فرهنگ سازمانی می باشند. این متغیر به طور حتم در سازمان وجود دارد ولی آن را به راحتی نمیتوان تعریف نمود. اما افراد برای معرفی سازمان از عبارات و اصطلاحات و کلمههای مشابه استفاده میکنند ما این متغیر مهم و اساسی را فرهنگ سازمانی مینامیم. ارزش و ماهیت فرهنگ سازمانی چند دهه ای است که بیشتر آشکار شده و اندیشمندان بسیاری به تحقیق و پژوهش در این زمینه پرداخته اند، اولین مطالعات مربوط به فرهنگ که در اوایل دهه 1980 صورت گرفته نشان داده که فرهنگ در یک سازمان به مثابه شخصیت در یک انسان است. بی گمان باید پذیرفت که انسان فرهنگ را می آفریند و فرهنگ هم انسان را می سازد. فرهنگ به انسان یاد می دهد تا اندیشه های پایدار و ثابتی را بیاموزد و در قالب گروههای پیچیده ای که دارای وظیفه ای جداگانه و ویژه هستند، سامان یابد. اندیشه های ثابت و پایدار پس از آنکه در ذهن جای گرفتند. دگرگون کردن آنها دشوار است، از آنجا که سرنوشت رفتار انسان واکنشی است که او می تواند در برابر عنصرهای فرهنگی که به او عرضه می شود و پاسخ گوید، یعنی می تواند از روی ساخت آنها را - تبیین - واپس زند یا دگرگون کند.

به بیان دیگر سازمان ها هم فرهنگهایی دارند که بر نوع رفتار اعضاء اثر میگذارد و یا نوع رفتار آنان را تعیین مینماید. اگر چه موضوع فرهنگ و نقش آن در هدایت جوامع از دیرباز مورد توجه جامعهشناسان قرار داشته اما موضوع فرهنگ سازمانی دیدگاهی جدید در عرصه دانش مدیریت است. تحقیق دانشمندان و صاحب نظران روی دلایل شکست و موفقیت سازمانها در طی دهههای گذشته بیانگر نقش عوامل غیرمادی و معنوی در موفقیت این سازمانها بوده است. بسیاری از سازمانها برای حل مسألهها و مشکلات خود کوشیدهاند تا فرهنگ حاکم بر سازمان را تغییر دهند و بدین وسیله موفقیت سازمان را تضمین نمایند - دفت، . - 1378

دانشمندان تعاریف گوناگونی از فرهنگ سازمان ارائه داده اند. که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره می شوند.
    فرهنگ سازمانی عبارتست از یک شیوه نگرش که در میان بسیاری از افراد مشترک است.

    فرهنگ سازمانی نظام ارزش ها، باورها و آداب و رسوم مشترک در بین اعضای سازمان است که با ساختار رسمی برای ایجادهنجارهای رفتاری درتعامل می باشند - طاهری، . - 1377

    فرهنگ سازمانی ادراکی است که افراد از سازمان دارند، فرهنگ سازمانی چیزی است که در سازمان وجود دارد نه در افراد. صفات ویژه ای است که به سازمان اختصاص داده و بیانگر مشخصات معمولی و ثابت است که یک سازمان را از سازمان های دیگر متمایز می کند - گودرزی، . - 1381

    فرهنگ سازمانی وسیلهای است که برخورد ما را با مسائل سازمان تسهیل می کند و نحوه تغییر و تفسیر ما از رویدادهای اطراف مان را شکل می دهد - منوریان و شیرین، . - 1382

    فرهنگ رفتارها و باورهای گروه مشخص الگوی یکپارچه رفتار انسانی - بهنامی، . - 1383
    فرهنگ سازمانی سیستمی از استنباط مشترک است که اعضا نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود - رابینز، . - 1382

    هاف استد:1 فرهنگ سازمان را برنامه ریزی جمعی می دادند - گودرزی، . - 1381

    ویلیام اوچی:2 فرهنگ سازمانی را یک سلسله از نمادها، تشریفات و اسطورههایی که منتقل کننده باورهای اساسی آن به کارکنانش می باشند تعریف می کند.

اهمیت فرهنگ سازمانی

فرهنگ می تواند به مثابه پدیده ای تلقی گردد که تمامی جنبه ها و اوقات ما را فرا گرفته است و مستمراً از طریق تعامل افراد با یکدیگر وضع و خلق می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید