بخشی از مقاله
چکیده:
امروزه مبحث پایداری اجتماعی از مسائل مهم مجتمع های مسکونی در جهان و ایران است. مقاله حاضر با هدف اصلی تبیین نقش پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی شکل گرفته است. و به دنبال پاسخگویی به این سوالها است که پایداری اجتماعی چیست؟ چه رابطه ای میان پایداری اجتماعی و سکونت وجود دارد؟ در بررسی این موضوع، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده و اسلوب جمعآوری دادهها نیز، مشاهدات میدانی و استفاده از منابع کتابخانهای است. نتایج بدست آمده از برر سی مطالب ن شانگر این امر ا ست که مبحث پایداری اجتماعی در مجتمع های م سکونی امری ب سیار مهم و ضروری می باشد.
مقدمه
خانه مبدا و مقصد زندگی روزمره انسان است. انسان ها برای کار و فعالیت اجتماعی از آن خارج می شوند و پس از انجام آن و کسب تجربه به خانه باز می گردند. خانه مکانی است که ما پس از تجربه ابعاد مختلف جهان پیرامون، به آن بازمی گردیم. خانه برای انسان از چنان اهمیتی برخوردار است که می توان آن را مرکز دنیای فرد نامید
بنابراین خانه باید بتواند در فضای درونی و جلوه بیرونی خود توقع مرکز دنیای فردی بودن را بر آورده سازد.
اما سوالی که مطرح می شود این است که چقدر خانه هایی که در آن زندگی می کنیم مرکز دنیای ماست. چه صورتی و وجهی از دنیای ما را نشان می دهد. کدام شکل از هویت فردی ما را به نمایش می گذارد؟
در اثر برنامه ریزی و طراحی بدون فکر و نآگاهانه، انبوه سازی های کلیشه ای، انسان ها به صورت توده در کنار هم قرار می گیرند. به جای آنکه گروههای اجتماعی مثبت گرا و هدفمندی تشکیل گردد، انبوهی از نفرها تشکیل می شود که کنار هم قرار گرفتن آنها فقط ازدحام، شلوغی و هرج و مرج را در پی دارد. در چنین شرایطی، افراد خانواده برای تامین حداقل امنیت و آرامش از جمع فرار کرده، به کنج خانه پناه می برند. غربت و محرومیت اجتماعی از اینجا آغاز می گردد و در این میان کودکان بیش از همه صدمه می بینند - ضرغامی، 1389، - 104 و حاصل آن چنین اجتماعی می شود که هیچ وابستگی به یکدیگر و به زیستگاه خود ندارند و "هویت" برای آنها واژه ای دور از ذهن و بی استفاده می شود.
در دهه های پایانی قرن بیستم و شروع قرن بیست و یکم، پایداری از مباحث مطرح در کلیه عرصه ها و به خصوص در عرصه فضاهای شهری و معماری است. آنچه که در این زمینه مغفول مانده است، وجه اجتماعی توسعه پایدار می باشد.
اصول پایداری مجتمع های مسکونی از بعد اجتماعی شامل عدالت، زیبایی شناسی، راحتی، آسایش، امنیت و رشد کودکان، هویت اجتماعی و سایر مشابه مورد بررسی قرار می گیرد.
در این پژوهش در ابتدا به تفضیل به موضوع مسکن رسیدگی خواهد شد و پس از آن به مسئله "توسعه پایدار" و وجوه مختلف آن پرداخته خواهد شد. سپس به طرح مفاهیم پایداری اجتماعی خواهیم پرداخت، و در نهایت به تبیین رابطه پایداری اجتماعی و مجتمع های مسکونی می پردازیم.
-1 آشنایی با مجتمع های مسکونی
شناخت تعریف مربوط به مجتمع های مسکونی و بررسی سیر تحول تاریخی آنها در تجزیه تحلیل مسائل اهمیت بسزایی دارد. مسکن شهری را می توان به طور کلی به دو گروه اصلی تقسیم نمود که در آن، ساختمانهای متعارف یا کوتاه مرتبه تا 9 طبقه، و بیش از آن بلند مرتبه یا برج نامیده می شوند .مجتمع های مسکونی را نیز می توان شامل تعدادی بلوک ساختمانی در نظر گرفت که می تواند شامل گونه های مختلف مسکن - تک خانواری، آپارتمان های کوتاه و بلند مرتبه - باشد. در این مجتمع ها،بلوک های آپارتمانی در یک قطعه زمین و بر اساس طراحی از پیش اندیشیده شده قرار می گیرند
-2-1 سکونت
الگوی سکونت از ابتدایی ترین و سنتی ترین تا مدرن ترین آن به شرایط پیچیده ای بستگی دارد که شرایط اقتصادی و سطح آگاهی های اجتماعی می تواند یکی از آنها باشد و با توجه به نظریه های غیر تقلیلی نشان می دهند، که شهر فقط مجموعه ای از ساختمان ها و خیابان ها نیست که با تقسیم موثر و منظم هستی شناسانه فضاهای محصور پدید آمده باشد، بلکه می توان با تاکید بر الگوی سکونتگاهی، ریخت شناسی فضایی محله های شهری و الگوی سکونت اسلامی تحت تاثیر تغییر نگرش ها، ارزش ها و پایداری اجتماعی و اقتصادی افراد و مسکن پرداخت و این موضوع را با توجه به نظریه علم جغرافیایی سکونت که توجه به انتشار و پخش پدیده های گوناگون در طول زمان که دارای تاثیرات مختلف اقتصادی و اجتماعی است، به تحلیل فرآیندهای شکل دهی فضای سکونت ارجاع داد
-3-1 معنای واژه سکونت
سکونت از ریشه عربیسَکَن"،"به معنی اصلی آرام و قرار گرفتن بعد از حرکت - اضطراب - ، آرامش - باطن و خاطر - واُنس آمده است همچنین گفته اند »السﱠکینهالسﱠکَنَو« در معنی، یکسان است و آن از بین رفتن رعب و ترس است
همچنین سکونت در لغت نامه ی دهخدا به معنای اقامت و آرامش آمده است
خانه بجایی اطلاق می گردد که انسان احساس آسایش و تعلق نسبت به آن نماید .درآیه 80 سوره مبارکه نحل می خوانیم »خدا برای سکونت شما ، منزلهایتان را قرار داد تا آرامش بیابید.« مارتین هایدیگر ، فیلسوف آلمانی با نگرش کیفی به مسکن معتقد است که بحران واقعی مسکن در کمبود آن نیست بلکه بحران واقعی در جستجوی آدمی برای سکونت است
نوربرگ شولتس با اقتباس از نظرات هایدگر درباره ی ماهیت وجودی سکونت، هدف ازمعماری را سکنی گزینی می داند او معتقد است که بشر وقتی سکنی می گزیند که بتواند خود را با یک محیط تطبیق داده وبا آن هم ذات پنداری کند .از این رو سکنی گزینی چیزی بیش از مامن است و دلالت برفضاهایی دارد که درآنها حیات به عنوان مکان درمعنای واقعی کلمه حادث می شود
سکونت بیانگر پیوندی است که انسان با محیط پیرامون خود برقرار می سازد. حس سکونت نتیجه ی یک درک دو سویه ما بین انسان و محیط است .از آن زمان که مکان خود را به ساکنانش می شناساند، مفهوم سکونت شکل می گیرد. مفهومی که فراتر از شکل و ساختار است به تعبیر شولتس »سکنی گزیدن یعنی در آن واحد تعلق خاطر یافتن به مکانی خاص که می تواند مزرعه ای سبز و یا خیابانی خاکستری باشد، و تصرف خانه ای که در آن قلب شکوفا شده و مغز به اندیشه در می آید
واین تنها زمانی قابل رخ دادن است که انسان به محیطی که در آن زندگی می کند آشنایی داشته و از طرف دیگر محیط مملو از عوامل آسایش بخش به انسان باشد. »باشیدن« انسان ها و امکانات غنی ای را در تعیین هویت آنها فراهم آورد. هویت به معنای شناسه و آن چیزی که توسط آن انسان به یاد خود و ریشه هایش می افتد. به یاد آورنده ی ریشه ها و اصولی که انسان توسط آن رشد یافته است .
همچنین هویت به معنای داشتن حس تعلق نیز می باشد. انسان از محیط پیرامون خود همان چیزهایی را می بیند که در درون خود نیز می تواند یافت کند و یا با دیدن محیط بیرون درون خود را یافت می کند . این رابطه ی دو سویه میان محیط و انسان همان حس سکونت ، تعلق و هویت است - همان - . با توجه به مفهوم سکونت، منظور از سکونت در این تحقیق فضاهای مسکونی است که این فضاهای مسکونی می توانند به طور کلی به دو گونه ی تک واحدی و چند واحدی تقسیم شوند .خود گونه ی چند واحدی که به آن مسکن جمعی نیز گفته می شود به سه گونه تقسیم می شوند:
-1 آپارتمان مسکونی،
-2 برج های مسکونی،
-3 شهرک های مسکونی - عینی فر، . - 1379
-4-1 تاریخچه سکونت در ایران
شهرنشینی و روستانشینی در ایران دو شکل غالب سکونت در دوران اخیر و در طول زمان های طولانی تاریخ کشور هستند. این سکونتگاههای انسانی به مرور، تکامل یافته اند و به شکل مناسبی با شبوه زندگی، نیازها و محدودیتهای محیطی و اجتماعی جوامع سازگاری می یابند؛ به گونه ای که الگوی سکونتگاه و سبک مسکن جزئی از فرهنگ جامعه را دربرمی گیرند. در دوران اخیر، همچنان که جامعه و فرهنگ در مسیر دگرگونی قرار می گیرند، سبک سکونت و الگوی زیست نیز تغییر می یابد