بخشی از مقاله

چکیده:

اقتصاد خانواده، به چگونگی سازماندهی منابع مالی خانه اطلاق می گردد که مرد عهده دار سرپرستی آن است. بنابراندیشه اسلامی فقر استعضعافی،زشت ترین پدیده اقتصادی و مایه ننگ زندگی معرفی می گردد که علاوه بر در پی داشتن گرفتاری در تنگناهای معیشتی، با از بین بردن آرامش روانی و حرمت خانواده ها، آنها را تا پرتگاضلالت و کفر و گمراهی می کشاند.

و با توجه به پایه های پیشرفت اقتصاد خانواده ها از منظر آموزه های دینی، ضرورت بررسی این موضوع و تبیین زوایا و ابعاد آن، بیش از بیش روشن می شود.از این رو پژوهش حاضر، در این راستا،دانش و خردورزی، برنامه ریزی و مدیریت صحیح،و کار و... رابه عنوان پایه های پیشرفت اقتصادی خانواده ها معرفی کردهاست ،سپس به تبیین نقش دانش و نادانی در پیشرفت و واپس ماندگی اقتصادی از زیرمجموعه های دانش و خردورزی؛ تشویق به کار و تحذیر از سستی و تنبلی،تشویق به تولید - کشاورزی، دامپروری،صنعتگری و... - ، کار و کسب حلال، سحر خیزی،و پیوستگی شغلی به جهت پیشرفت پیشه ور و مصرف به اندازه و ایجاد تعادل درآمد و بخشش و سبکباری خانواده ها، از زیر مجموعه های کار؛ پرداخته است.

مقدمه:

اولین سازمان اجتماعی که فرد در آن زندگی می کند، خانواده است که به مثابه رکن مهم قلمرو اجتماعی اقتصاد، بلکه رکن ×عاطفی و اجتماعی در حوزه اقتصاد می باشد.

در تمامی جوامع، اعم ار ابتدایی، در حال توسعه، عقب مانده و توسعه یافته، خانواده مهمترین عامل تولید و توزیع کالا و خدمات در جامعه می باشد.

هر چند که اقتصاددانان کلاسیک، قبل از جنگ دوم، هر کدام بر خانواده، نقش مهم قائل شدهاند، ولی تنها بعد از جنگ ×جهانی دوم بود که اقتصاددانان به تحلیل رفتار اقتصادی خانوده دست زنده اند.

1با این وجود دین مقدس اسلام از قرنها پیش تمامی این علوم را که اقتصاددانان امروزه به آن دست یافته اند، بیان کرده، ناآگاهی یا فاصله گرفتن از آموزه های دینی و سر انجام پرداختن به اسراف و تبذیر و گزاف خرجی را موجب گرفتاری در تنگاهای معیشتی و دست و پازدن در فقر و تنگدستی و افتادن در ذلالت و گمراهی و خواری معرفی کرده است.

از آنجا که استوارترین قدم ها در پی عمیق ترین دانش ها برداشته می شود، لذا بر اساس آموزهای دینی، برای بهرمندی جامعه از خانواده هایی سالم و متعالی، باید اعضای خانواده ها را آگاهی و آموزش داد تا باژرف نگری در مسائل دینی مرتبط با اقتصاد خانواده، گام هایی استوار جهت در امان ماندن از آثار سوءواپس ماندگی اقتصادی و دست یافتن به اقتصاد رو به رشد در خانواده ها برداشته شود.

پیرامون موضوعات اقتصاد و خانواده مطالعات و تحقیقات زیادی صورت گرفته است اما در مورد اقتصاد خانواده و پایه های پیشرفت آن مطالعات خلاصه و اندک در حد تیترهای جزئی مطرح است. لذا ضرورت انجام این تحقیق به دلیل نقائص و عدم جامعیت آثار گذشته در این زمینه، در حوزه های مختلف قابل بررسی است.

مفهوم شناسی:

از آنجایی که در طرح هر موضوع، نخست باید منظور از واژه ها و کلمات استفاده شده را روشن کرد تا شبهه ای در ذهن خواننده نماند و موضع بحث به خوبی آشکار گردد ؛ بر این اساس، ابتدا مفاهیم لغوی و اصطلاحی واژه های » اقتصاد« و » خانواده« و کاربردهای قرآنی آن ها را بررسی کرده، سپس بصورت فشرده از مقوله های » اقتصاد خانواده « ، » مسئولیت اقتصاد خانواده « و » پیشرفت اقتصاد خانواده « بحث می کنیم ، بطوریکه در فصول بعدی بصورت مفصل به تشریح و بیان چیستی و چرایی جایگاه مفاهیم خواهیم ×پرداخت.

.1 مفهوم واژه ی » اقتصاد: «

.1-1معنای لغوی واژه ی »اقتصاد:«

اقتصاد از ریشه قَصَدَ و بنا بر نوشته ی لغویون به معنای :
اعتدال و میانه روی است1 و به دوری از افراط و تفریط دلالت می کند

2. این کلمه و مشتقات آن در قرآن به معنی راست و متوسط و معتدل بکار رفته است

.3 همچنین از معنای اقتصاد ، می توان به نحوه زندگی در جهت معیشت دنیوی و شئون مادی ، هر آنچه در تامین امور معاش و تنظیم آن دخیل بوده و نیاز عموم را از این بعد برطرف سازد، اشاره کرد

.4 ابن منظور در کتاب خود درباره این واژه می نویسدقَصَدَ:» بر خلاف افراط ، ما بین اسراف و تبذیر است

.5 و خلیل ابن فراهیدی هم عقیده دارد قصد به کسر، به معنای این است که عدالت برقرار کنی و یکی را بر دیگری از روی قصد انتخاب نکنی و این همه راه و روش اعتدال استر .

.6 لغت نامه قرآن کریم واژه قَصَدَ به معنای » آهنگ کردن« و » میانه روی و راه راست « نیز آمده است

.7 در نهایت اینکه اقتصاد همان تجاوز نکردن از حدود است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید