بخشی از مقاله

چکیده
شرکتهای تولیدی همواره بر حفظ ظرفیت تولید و دستیابی به ظرفیت تولید بالاتر تاکید دارند، که با بهرهگیری از خطوط تولید کارا محقق میشود که نیازمند اجرای پروژههای نوسازی و توسعهای بهصورت دورهای میباشد. بررسیها نشان میدهد در اجرای این نوع پروژهها شناخت کافی نسبت به فرآیندهای مدیریت پروژه وجود ندارد، پروژه با مطالعات ناکافی وارد مراحل اجرایی می گردد و بدین ترتیب عدم یکپارچگی بین مراحل طراحی و اجرای پروژه موجب اتلاف بیش از اندازه سرمایهها میشود.

صنعت فولاد ایران از سال 1371 به جمع کشورهای صادرکننده پیوسته است که نشاندهنده قدمت این صنعت در کشور میباشد. این پژوهش به عارضهیابی انجام پروژههای نوسازی در شرکتهای تولیدی/صنعتی دولتی در بستر فرآیند مدیریت یکپارچگی پروژه می پردازد که بهصورت مطالعه تک موردی در شرکت فولاد الف صورت گرفته است. پژوهش با رویکردی کیفی، ماهیتی توصیفیتحلیلی و جمعآوری دادههای کیفی انجام شده است.

طبق یافتهها، مهمترین چالشهای انجام این پروژه ناشی از عدم وجود منشور پروژه و تهیهی برنامهی مدیریت پروژه بهصورت جامع میباشد که می تواند ناشی از ماهیت شرکت الف که شرکتی غیر پروژه محور است؛ ناشی گردد. بهرهگیری از متخصصان مدیریت پروژه بهصورت عامل چهارم یا مدیریت طرح برای بهبود روند اجرای پروژه در این شرکتها همانند مشاوران مهندسی، پبشنهاد میشود.

.1 مقدمه

یکی از محورهای اصلی در صنایع تولیدی، حفظ ثبات در ظرفیت تولید و دستیابی به ظرفیت تولید بالاتر طبق اهداف کلان سازمانی میباشد. همواره چرخه تولید در شرکتهای تولیدی نیازمند پروژههای نوسازی و توسعه میباشد. پروژههای نوسازی ناشی از پایان یافتن عمر مفید واحدها در زنجیره تولید و پروژههای توسعهای ناشی از افزایش ظرفیت تولید میباشد. یکی از ویژگیهای مشترک هر دو نوع این پروژهها، همزمانی انجام پروژه و عملیات تولیدی در کنار هم میباشد که نیازمند برنامهریزی ویژهای میباشد، زیرا تاخیر در اجرای پروژهها موجب اختلال در عملیات تولیدی میگردد.

بررسیها نشان میدهد در اجرای این نوع پروژهها شناخت کافی نسبت به فرآیندهای مدیریت پروژه وجود ندارد و پروژه با مطالعات ناکافی وارد مراحل اجرایی میگردد. شروع زودهنگام اجرای پروژهها قبل از رسیدن مرحله طراحی به محدوده قابل قبول، یکی از مسائل مبتلای این پروژهها میباشد. اتخاذ این رویکرد به هر دلیل تبعاتی بر دستیابی به اهداف پروژه خواهد داشت.

مدیریت یکپارچگی پروژه بهویژه در رابطه با همپوشانی مراحل مختلف پروژه، ناحیهای از دانش مدیریت پروژه میباشد که اگر در پروژهها رعایت شود در کاهش زمان و هزینه پروژه تاثیر گذار خواهد بود. همپوشانی مناسب بین مراحل پروژه، خصوصا بین دو مرحله طراحی و اجرا پروژه بههمراه رعایت استراتژی مناسب در قرارداد پروژه، عوامل مهمی در کاهش زمان و هزینهی پروژه میباشد. نقش مدیریت یکپارچگی پروژه در پروژههایی که تاثیرات متقابل هریک از حوزههای مختلف دانش مدیریت پروژه بر یکدیگر زیاد باشد، پررنگتر است. یکپارچگی و هماهنگ نمودن سایر حوزههای مدیریت پروژه در قالب مدیریت یکپارچگی، شرط کسب نتایج مورد انتظار در پروژه میباشد

علیرغم اهمیت حیاتی نقش مدیریت یکپارچگی پروژه در اجرای بهینه پروژهها، بهنظر می رسد در کشور ما هنوز آنگونه که باید به اهمیت و نقش راهبردی مدیریت یکپارچگی پروژه در سازمانها و اجرای پروژهها توجه نمیشود، بدین سبب است که هزینه سنگینی بابت ریسکهای غیر قابل قبول و تغییرات بیش از اندازه در پروژهها و در نتیجه تاخیر در بهرهبرداری از پروژهها به کشور تحمیل میشود 

صنعت فولاد به دلیل تاثیرات زیادی که بر توسعه صنعتی کشورها دارد صنعت مادر نامیده میشود و به همین دلیل مهم ترین و استراتژیکترین کالای صنعتی در جهان محسوب میگردد؛ بهصورتی که میزان تولید و مصرف آن بیانگر پیشرفت کشورها است.

صنعت فولاد در ایران از سال 1371 به جمع کشورهای صادرکننده پیوسته است [3] و این امر نشاندهنده قدمت صنعت فولاد در کشور ایران میباشد که با توجه به وجود معادن گسترده و غنی سنگ آهن در کشور، توجه ویژهای را جهت نوسازی واحدهای صنعتی موجود و احداث واحدهای جدید نیازمند است. شرکت فولاد الف1 یکی از عرضهکنندگان مقاطع فولادی در کشور است که از دهه 60 شمسی به بهرهبرداری رسیده است. از اواسط دهه 80شمسی و طّی سالیان متمادی تولید، واحد ریکلایمر2 این شرکت نیازمند نوسازی گردید.

این پژوهش به عارضهیابی انجام پروژههای نوسازی در شرکتهای تولیدی/صنعتی دولتی در بستر فرآیند مدیریت یکپارچگی پروژه و چالشهای آن میپردازد که بهصورت مطالعه تک موردی3 در پروژه نوسازی واحد ریکلایمر شرکت فولاد الف انجام شده است. هدف این پژوهش شناسایی چالشهای پروژهی انجام شده در شرکت مذکور میباشد.

.2 مبانی نظری پژوهش، فرآیند مدیریت یکپارچگی پروژه 

مدیریت یکپارچگی پروژه در برگیرنده ی فرآیندها و فعالیتهای شناسایی، تعریف، ترکیب، انسجام، و هماهنگسازی فرآیندهای گوناگون و فعالیتهای مدیریت پروژه، درون گروههای فرآیندی مدیریت پروژه میباشد. در بستر مدیریت پروژه، یکپارچگی دربرگیرندهی ویژگیهای انسجام، ادغام، ارتباط و اقدامهای یکپارچهای است که تا تکمیل، مدیریت موفقیتآمیز انتظارات ذینفعان و دستیابی به الزامات در اجرای پروژه ضروری میباشند. مدیریت یکپارچگی به مواردی همچون تخصیص منابع، موازنهی میان اهداف و گزینههای رقابتی و همچنین مدیریت وابستگیهای میان حوزههای دانش مدیریت پروژه میپردازد - جدول . - 1

گامهای این فرآیند به شرح زیر است:

.1 تهیه منشور پروژه

تهیه منشور پروژه فرآیند تکوین سندی است که به صورت رسمی وجود یک پروژه را به تصویب میرساند و اختیار بهکار بردن منابع سازمانی را برای فعالیتهای پروژه به مدیر پروژه میدهد. مزیت اصلی این فرآیند عبارت است از: تعریف مناسب آغاز و مرزهای پروژه، ثبت رسمی پروژه و روشی مستقیم برای مدیریت ارشد تا بهگونهای رسمی پروژه را بپذیرد و به آن متعهد باشد.

.2 تهیه برنامه مدیریت پروژه

فرآیند تعریف، آمادهسازی و هماهنگسازی همهی برنامه های فرعی و یکپارچهسازی آنها در یک برنامه جامع مدیریت پروژه میباشد. مزیت اصلی این فرآیند، سند مرکزی است که مبنای همهی کارهای پروژه را تعریف میکند.

.3 هدایت و مدیریت کار پروژه

هدایت و مدیریت کار پروژه، شامل فرآیند رهبری و انجام کارهای تعریف شده در برنامهی مدیریت پروژه و اعمال تغییرات تایید شده جهت دستیابی به اهداف پروژه میباشد. مزیت اصلی این فرآیند، این است که مدیریت فراگیر یا کلان کار پروژه را فراهم میکند.

.4 نظارت و کنترل کار پروژه

نظارت و کنترل کار پروژه، فرآیند پیگیری، بررسی و گزارش دهی پیشرفت پروژه در راستای تحقق اهداف عملکردی که در برنامهی مدیریت پروژه تعریف شده است. مزیت اصلی این فرآیند این است که به ذینفعان این امکان را میدهد تا وضعیت موجود پروژه، اقدامهای انجام شده، پیشبینیهای بودجه، محدوده و زمانبندی را درک کنند.

.5 اجرای کنترل یکپارچه تغییر

کنترل یکپارچهی تغییر، فرآیند بررسی کلیه درخواستهای تغییر، تایید تغییرات و مدیریت تغییرات در تحویل دادنیها، داراییهای فرآیندی سازمان، اسناد پروژه و برنامهی مدیریت پروژه؛ و اطلاعرسانی وضعیت آنها است. این فرآیند همهی تغییرات درخواستی یا اصلاحیههای اسناد پروژه، تحویل دادنیها، مبناها یا برنامه مدیریت پروژه را بررسی میکند و تغییرات را تایید یا رد مینماید. مزیت اصلی این فرآیند این است که امکان اعمال تغییرات اسناد پروژه را بهروشی یکپارچه و با کاهش ریسک پروژه فراهم میکند؛ ریسکی که اغلب ناشی از تغییراتی است که بدون درنظر گرفتن اهداف و برنامههای کلان پروژه ایجاد میشوند.

.6 خاتمه پروژه یا مرحله

خاتمهی پروژه یا مرحله، فرآیند نهایی سازی کلیهی فعالیتها در همهی گروههای فرآیندی مدیریت پروژه بهمنظور تکمیل رسمی یک مرحله یا پروژه میباشد. مزیت اصلی این فرآیند ارائهی درس آموختهها، پایان رسمی کار پروژه و ترخیص منابع سازمانی برای پیگیری تلاشهای تازه میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید