بخشی از مقاله

چکیده

در نگاه فرکلاف، زبانشناس معروف،اصولاً پدیدههای اجتماعی متأثر از پدیدههای گفتمانی میباشند و تحلیل گفتمان انتقادی باید بر اتصال زبان و جامعه تأکید ویژهای داشتهباشد. در این مطالعه ما نیز سعیکردیم تا به تبیین مفاهیم رکنی الگوی فرکلاف پردازیم. در الگوی وی، نقد گفتمانی بدون درک روابط دیالکتیکی گفتمان و سازههای قدرت در جامعه امکان پذیر نیستبرخلاف. دیگر رویکردهای صرفاً متنی، رویکرد فرکلاف سه بعدی بوده و متن، بینامتنیت و بعد پنهان و ایدئولوژیک گفتمان ها را مد نظر قرار میدهد. گفتمان به مثابهی بافتی زنده تاریخ تولید و انقضایی داشته و در تنازع قدرت برای سلطه، شبکهای از ژانرهای و ردههای گفتمانی مشابه را در برگرفته و دیگر گفتمانها را به حاشیه میراند. بنابراین، به عقیدهی فرکلاف، درک پویایی گفتمان، منازعات، روابط کنشگرها و سوگیریهای ایدئولوژیک آنان در تحلیل گفتمان انتقادی با توجه به الگوی سه لایه ای نام برده بهطور مناسبتری اتفاق میافتد.

کلمات کلیدی : تحلیل گفتمان انتقادی، فرکلاف، دیالکتیک، ایدئولوژی، قدرت

.1  مقدمه

با نگاهی به امور روزانه خود متوجه شویم که تعداد فعالیتهای گفتمانمدار ما بیش از فعالیتهای غیر گفتمانیمان میباشد. زیرا بالذات موجوداتی اجتماعی بوده و پیشرفت ما مستلزم ایجاد ارتباط و انتقال مفاهیم به دیگران است. به همان نسبت، گستره وسیعی از علوم روز نیز گفتمانمدار و یا مقالی هستند. البته گفتمانمداری علوم آنها را از ابزارها و فناوریهای متنوع جدا نمیسازد، بلکه به تعبیری فناوریها در خدمت گفتمان سازی بوده و با خلق جذابیتها و ارائه امکانات گسترده عادات جدیدی را در بهکارگیری زبان و ارتباطات پدید میآورند.

تحلیل گفتمان رویکرد جدیدی نیست. در واقع، این تحلیل رابطه نزدیکی با قدرت خطابه و فن بیان دارد که روشی سنتی است. فن بیان یا خطابه خود قدمتی باستانی داشته و به بررسی شیوه هایی میپردازد که سخنوران برای ایجاد تأثیراتی خاص و در سخن از امور کلی و جزئی از آنها استفاده میکردند - شهروزی، . - 1383 تحلیل گفتمان نیز بر سازههای شناختی تمرکز داشته و یکی از رویکردهای مهم در مطالعات علوم انسانی و اجتماعی است که به نقش زبان در تشکیل حقایق اجتماعی میپردازد.

در تحلیل گفتمان تمام فعالیت هایی مورد مطالعه قرار میگیرندکه منجر به تولید معنا در بافتها و نهادهای حقیقی و عینی در یک جامعه میشوند. این حوزه علمی شیوه های متفاوت تولید گفتمان را نظاممند دانسته و سعی دارد دیدگاهها و اهداف پنهانی شگل گرفته در گفتمانها را آشکار بسازد. در مطالعه حاضر قصد داریم تا با کمک مفاهیم کلانی که فرکلاف در آثار متفاوت خود به بحث در مورد آنها پرداخته به بخشی از نظام مندی و روابط حاکم بر گفتمان که در شیوه تحلیل انتقادی قابل بررسی است اشاره نماییم. برای این منظور، ابتدا به اجمال، پیشینهای از تحلیل گفتمان را ارائه داده و سپس مفاهیم کلان فرکلاف را در رویکرد تحلیلگفتمان به طور مجزا شرح میدهیم.

.2  پیشینه ی شگلگیری تحلیل گفتمان انتقادی

تحلیل گفتمان توجهی ویژه به شیوههایی دارد که با آن گفتمانها حقیقت را باز تولید و یا حتی تغییر می دهند . همچنین، توجه به پیامدهای عملی و آثار بهکارگرفتن این شیوهها در اجتماع نیز در حیطه اصلی مطالعات تحلیل گفتمانی قرار دارد - تالجا1 ،. - 1997 تحلیلگفتمان بر سوژههایگفتمانی نیز تأکید ویژهای دارد . برخلاف زبانشناسی ساختارگرا، سوژهها تک بعدی، خود مختار و ایستا نیستند. برعکس در بافتهای اجتماعی متفاوت و در اقسام مختلفی از موقعیتهای گفتاری هویت های موقتی پیدا میکنند و به منابع زبانشناسی متفاوتی متوسل میشوند. با این رویکرد هدف تحلیل گفتمان تولید تفسیرها و تبیین های متفاوت است و بنابراین تحلیل گفتمان بالذات در ساختار کلان جامعه شناختی قرار میگیرد - پاتر و ودرل2،. - 1992

حال باید به اجمال اشاره کنیم که تحلیل گفتمان انتقادی نوعی تحلیل گفتمان است که به مطالعه روشهایی میپردازد که با آن قدرتهای اجتماعی به تفکر سلطه دامنزده و یا در مقاطع مختلف از یک سیر زمانی به بازتولید نابرابری میپردازند - راسموسن3، . - 1996 بنا به بهرام پور - - 1379، در آغاز ایده تحلیل گفتمان انتقادی از زبانشناسی انتقادی در دهه 1970 آغاز و مفاد آن از نظریههای انتقادی مکتب فرانکفورت سرچشمه گرفته است. زبانشناسی انتقادی در رویکرد هدف مند خود بسیاری از مفاهیم زبانشناسی نقشگرای هالیدی را در خود داشته و تحت تأثیر پیشکسوتانی چون هریس 4 و هالیدی 5 و تحلیل های نظاممند ارائه شده توسط آنان قرار دارد.

تحلیل گفتمان انتقادی، به نوعی،کشف ایدئولوژیهای مکتوم در متون بوده و سوگیریهای ایدئولوژیکی درلایههای پنهان متون را که منجر به اعمال قدرت و نابرابری میگردد، استخراج میکند. پس بالذات از نظر چهارچوب تحقیقاتی، این قبیل تحقیقات کیفی-اکتشافی بوده و نسبت به تحلیلهای متنی متأخر خود دارای نگاهی عمیقتر و چند وجهی به پدیده گفتمان هستند . چنانچه گفتیم، با شروع زبانشناسی توجه و تمرکز زبانشناسان از واژگان و جمله ها به متونی بلندتر و یا سطح فرا جملهای جلب شد. با یک مطالعه اجمالی و سیر در مقالات نظریه پردازان تحلیل گفتمان در مییابیم که از سال 1990 بنیانهای تحلیلگفتمان انتقادی بهتدریج مستحکم تر شده و الگوی آن قوام یشتری به خود گرفته است. در این رویکرد میتوان به نظریه پردازان معروفی همچون وداک ، وندایک، ون لیوون، باختین، لاکلا و موف اشاره کرد که هریک به بررسی مفاهیم مربوط به ایدئولوژی، قدرت و رابطه دیالکتیکی آنها با حقایق اجتماعی- فرهنگی پرداختهاند

.3  تحلیل

مجدداً لازم به ذکر است که در تحقیق حاضر از میان مفاهیم ارائه شده توسط تحلیلگران، تنها دیدگاههای فرکلاف را از مجموعه مقالاتش مبنای بحث قرار دادهایم.

-    نورمن فرکلاف و الگوی رابطه ای- دیالکتیکی او در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی

بنا به نظر ویس و وداک - 2003 - 1 تحلیل گفتمان انتقادی نوعی تلفیق نظری از مفاهیم مختلف است .یعنی، در تحلیل گفتمان یک نوع تکثرگرایی متشکل از تئوری و روش وجود دارد که زمینه را برای ابداع، ابتکار و خلق نظری فراهم میسازد. در همین راستا، فرکلاف 1989 - ،1992،1993 ،1994،1995، - 2003 نیزحوزههای متنوعی از قبیل زبانشناسی، جامعه شناسی، کاربرد شناسی، روان شناسی، شناخت، تحلیل مکالمات روزمره را مورد بازنگری قرار داد. به عقیده فرکلاف، در مطالعه زبان، تمام این حوزهها حرفی برای گفتن دارند .وی رویکرد خود را تنها یک روش تزئینی در راستای مطالعات زبانی نمیداند بلکه آنرا تلاشی عملی در جهت تلفیق رویکرد زبانشناختی با افکار سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک میداند. بنابراین، درکارهای اولیهی فرکلاف - 1992 - ، در سیر تکامل نظریهی تحلیل گفتمان انتقادی، میبینیم که عمدتاً سعی او درجهت تفهیم این مطلب است که زبان جزئی از جامعه بوده و پدیدههای زبانشناختی تحت تأثیر پدیدههای اجتماعی میباشند. به عقیده او، گفتمان به تمام فرآیندهای مربوط به تعاملهای اجتماعی دلالت دارد. بنابراین، در یک تحلیل گفتمانی باید به جنبههای زیر توجه نماییم:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید