بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه ها در اقتصاد دانش بنیان است که برگرفته از پژوهشی با عنوان بررسی عوامل مؤثر بر تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه های شهرستان اسفراین می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از حیث روش اجرا توصیفی- پیمایشی، علی است. جامعه آماری رؤسا، معاونین و اعضای هیات علمی دانشگاه ها شهرستان اسفراین بوده که به دلیل اهمیت نظر تمامی اعضای جامعه از روش سرشماری برای تعیین حجم نمونه استفاده شده است. تعداد جامعه آماری 74 نفر بوده که پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها، 68 عدد بازگشت و به عنوان نمونه آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پرسشنامه مورد استفاده در تحقیق توسط عبدالملکی - - 1393 براساس طیف پنج تایی لیکرت طراحی و روایی محتوایی آن با مراجعه به اساتید و متخصصین مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ، 0/813 به دست آمده است. داده ها توسط نرم افزار SPSS محاسبه و نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر عواملی تمرکز بر بازار، فرهنگ سازمانی، مدیریت داخلی و سازمانی، مدیریت حقوق مالکیت فکری، شبکه سازی و کارآفرینی و ایجاد کسب و کار بر تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه ها و به تبع آن بر اقتصاد دانش بنیان است.
مقدمه

دانشگاهها به یقین پیچیدهترین نهادهایی هستند که تضمین کننده آینده ملتها میباشند و به عنوان الگو و اسوهی سایر نهادها قلمداد شدهاند و در اکثر کشورهای جهان به عناصر اجتماعی مورد احترام بخشهای خصوصی و دولتی تبدیل گشتهاند.[1] تجاریسازی دانش و فناوری برخاسته از تحقیق و توسعه یکی از کارکردهای اصلی دانشگاه نوین به شمار میرود. تجاریسازی فرآیندی است که به موجب آن ایده، اختراع، دانش و فناوری برخاسته از تحقیق نخستین کنفرانس ملی به سوی شهرسازی و معماری دانش بنیان به تولید کالا و خدمات جدید قابل عرضه در بازار یا بهبود محصولات و فرآیندهای جاری منجر میشود و در نتیجه پتانسیل دانش و فناوری و نوآوریهای علمی به طور کامل محقق میشود.

-2 مفاهیم اهمیت تجاری سازی

تجاریسازی دستاوردهای پژوهشهای علمی و فناوری در اقتصاد دانش بنیان از حیث مشروعیت و کارآمدی نظام پژوهشی و رفاه مردم و جامعه، دارای جایگاه و اهمیت ویژهای است. به طوری که تجاریسازی نتایج پژوهشها و فناوری میتواند به تحقق مأموریت کارآفرینی دانشگاهها و نظام علمی کشور نیز کمک کند. از سوی دیگر، واقعیت این است که تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی و فناوری بایستی در یک محیط رقابتی واقعی و در فضای فرصتهای زودگذر و تهدیدات پایدار انجام شود.[2] با اهمیت یافتن نقش تولید، اشاعه و کاربرد دانش و فناوری در تسریع روند توسعه اقتصادی کشورها، بخش دانشگاهی کشور به عنوان پایگاه اصلی تولید و اشاعه دانش در چالش ایفای مسئولیتهای جدیدتری در نظام ملی قرار گرفته است. در همین ارتباط تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی مأموریتهای جدیدی هستند که انتظار میرود در این برهه از زمان دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی بطور کارآمدتری در این عرصهها ظاهر شده و نقش و مسئولیت خود را در تقویت و توانمندسازی نظام ایفا نمایند.[3] کشورهای پیشرفته چون ارتباطات مناسب تری را از گذشته بین تحقیقات دانشگاهی و بازار و صنایع برقرار کرده اند سریع تر و کم هزینه تر در شرایط رقابتی جهان به فعالیت خود ادامه می دهند. ولی در کشورهای در حال توسعه مثل کشور ما به دلیل عدم وجود درست و مناسب این نوع ارتباطات و عدم احساس نیاز به این ارتباط به دلیل وجود شرایط غیررقابتی و فعال نبودن بخش خصوصی به معنای واقعی کلمه، در شرایط رقابتی شدن با مسائل و مشکلات حادتری مواجه می شوند. لذا شناسایی و بررسی عوامل موثر بر این موضوع می تواند کمک شایانی در پیشبرد این هدف داشته باشد.
حدود یک دهه پیش، گرایشهای نوین اقتصاد جهانی، بحث ورود دانشگاه به سرمایه داری دانشگاهی را مطرح ساختند و در همین راستا، تجاری سازی سرمایههای دانشگاهی به ضرورتی جدی برای توسعه اجتماعی- اقتصادی، موفقیت برنامههای آتی جوامع و مبادله دانش، اطلاعات و عناصر تبدیل گردید.[4] تجاری سازی را میتوان به بازار رسانیدن یک ایده یا نوآوری دانست که با مطالعه دقیق و استخراج نیازهای بازار، انجام تحقیقات و آزمایشهای لازم، تهیه نمونه، استانداردسازی فرآیند توسعه محصول و هماهنگیهای مدیریتی برای عرضه آن به متقاضی یا بازار همراه است.[5] چنانچه مشخصههای اقتصاد کلان در کشور، چندان مساعد توسعه فعالیتهای کارآفرینی، تولید و صنعتی نبوده و زیر ساختهای مختلف اقتصادی، صنعتی و قانونی برای این کار فراهم نباشد، زمینههای تقاضا و جذب فناوری در بخش صنعت شکل نخواهد گرفت و از طرف دیگر تا زمانی که سیاستهای تحقیق و توسعه منطبق با نیازهای اساسی نظام ملی نوآوری نباشد، تحقیقات انجام شده در بخش دانشگاهی نیز از کیفیت یا زمینه لازم جهت جذب و دریافت از طرف بخش صنعت را نخواهند داشت .[2]
از طرف دیگر فقدان یا ضعف در سیاستها و برنامههای اجرایی موثر در تجاری سازی نتایج تحقیقات و خلاء در نهادهای واسطهای از قبیل سازمانهای توسعه نوآوری و سازمانهای توسعه فناوری، شکل گیری نظام انتقال دانش و فناوری همگرا و کارآمد را در سطح ملی با مشکل مواجه میسازد و چنین شرایط محیطی، بخش دانشگاه را از شرایط مساعد جهت دستیابی به هدف انتقال یافتههای تحقیقات خود به دور میسازد.[6] افزایش توجه و تأکید بر انتقال دانش و فناوری از میان مرزهای نهادی دانشگاه و صنعت منجربه ایجاد و بکارگیری مکانیزمهای گوناگون انتقال محور، گشته است این مکانیزمها شامل دفاتر ارتباط با صنعت یا دفاتر انتقال فناوری، شرکتهای انشعابی دانشگاهی و مخاطرات مشترک، پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد کسب و کار یا مخاطرات مشترکی که در آنها دانشگاهها به عنوان سهامدار ایفای نقش میکنند، میگردد. در این شرایط جهت تجاری سازی نتایج تحقیقات لازم است با نگرش جامع تری به این مقوله، مجموعه پیش نیازهای اساسی جهت پیشبرد تجاری سازی نتایج تحقیقات در بخش دانشگاهی شناخته شده و مورد اهتمام قرار گیرد و این فرایندی فرابخشی، تدریجی و زمانبر است.

در حال حاضر بسیاری از تحقیقات انجام شده در دانشگاه های کشور متأسفانه بدون استفاده در گوشه کتابخانه ها خاک می خورد. زیرا در شروع انجام این تحقیقات یا نگاهی به خواست و ساختار بازار و آنچه مورد نیاز برای تحقیق است انجام نگرفته و یا بسیاری تنها برای رفع تکلیف تحقیقات تکراری و بلااستفاده انجام داده اند. در صورتیکه با توجه به نقش مهم دانشگاه در زمینه های اقتصادی و فرهنگی باید نگرش دانشجویان و اساتید و مدیران به مقوله های تحقیقاتی تغییر کند تا بتوانند از این تحقیقات در جهت کسب سود و ثروت برای خود و جامعه استفاده کنند. دانشگاه های مورد مطالعه در این تحقیق نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیستند. لیکن شاید شناسایی و بررسی عوامل موثر در این زمینه بتواند کمک کند تا دانشگاه های نوپا تغییراتی در بخشهای مختلف ساختار خود ایجاد نمایند زیرا با وجود رشته های مختلفی که می تواند نتایج تحقیقات آن ها به کسب سود و ایجاد اشتغال بینجامد اما در این زمینه دانشگاه های مورد بررسی پیشرفت چشمگیری نداشته اند. بنابراین با شناخت کافی از عواملی که میتوانند بر موفقیت یا عدم موفقیت تجاری سازی تکنولوژی تاثیرگذار باشند، میتوان تصمیمهای لازم جهت رسیدن به اهداف دانشگاهها و بخش صنعت را با دقت بیشتری اتخاذ نمود.

طبیعت فرآیند تجاری سازی مشارکت بخش دانشگاهی و بخش صنعت را در تبدیل نتایج تحقیقات به نوآوری در بازار اقتضاء میکند و در طی این فرآیند، نتایج حاصل از تحقیقات در مراحل مختلف توسعه آن بین این دو بخش مورد مبادله و انتقال قرار میگیرند. به لحاظ انتقال دانش و تکنولوژی بین دو بخش دانشگاهی و صنعت که در فرمهای مختلف آن صورت میگیرد، بخش دانشگاهی در فرآیند تجاری سازی نتایج تحقیقات عموماً با یک مسئله انتقال تکنولوژی مواجه میباشد، که ضروری است شناخت بیشتری از این مفهوم و مدلهای مختلف آن حاصل شود.[7] تجاری کردن هنگامی آغاز میشود که حرفه ای، راهی را برای استفاده از پیشرفتهای مهندسی و علمی مییابد تا به تقاضای بازار نزدیک شود. فرآیند با مراحل طراحی، توسعه، بالا بردن تولید، بازاریابی و کوششهای بعدی برای پیشرفت محصول، ادامه مییابد. گرچه این مساله معمولا به عنوان یک فرآیند خطی در نظر گرفته میشود که یک سری مراحلی هستند که توسط افراد در وظایف مختلف انجام میشوند ولی شرکت هایی که توانایی تجاری بالایی دارند فرآیند را به عنوان مراحل روی هم افتاده ای که کارهای یک شرکت را همزمان انجام میدهند، نگاه میکنند.[8]

-3 روند تجاریسازی در بخش دانشگاهی کشور

با توجه به ضرورتهای مطرح شده، این الزامات برای کشور ما نیز مطرح است که بدون اتلاف زمان، موضوع تسهیل انتقال دانش و تکنولوژی از بخش دانشگاهی کشور مورد توجه شایستهتر قرار گیرد تا با توجه به پتانسیلها و شایستگیهای علمی بخش دانشگاهی کشور، این بخش بتواند نقش مؤثر و کارآمدتری را در نظام ملی نوآوری کشور ایفا نماید.[9] در حال حاضر، طبق نظر دفتر بررسی و ارزیابی پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی کشور به 5 گروه زیرتقسیم شدهاند:

-1 دانشگاهها.
-2 واحد پژوهشی وابسته به دانشگاهها.
-3 واحد پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری. -4 واحدهای پژوهشی وابسته به دستگاههای اجرایی.

-5 واحدهای پژوهشی وابسته به بخش خصوصی.[9]
شایان ذکر است بین تحقیق و توسعه تفاوتهای اساسی از نظر ساختاری و عملکردی وجود دارد. هدف تحقیقات کشف حقایق و روابط جدید علمی است اما هدف توسعه کاربرد علم موجود در قالب یک محصول سودآور تجاری است. در مرحله تحقیقات به اثربخشی پروژهها توجه میگردد در حالیکه در توسعه بر کارایی تأکید میگردد.[10] مطالعه روند تحولات در آموزش عالی ایران نیز حکایت از آغاز فرآیندها تجاری و همگرایی دانشگاه و صنعت در اشکال پروژههای مشترک دانشگاه صنعت، تأسیس دفاتر دانشگاه و صنعت و دفاتر انتقال فناوری و تأسیس شرکتهای زایشی و نوبنیاد به وسیله دانشگاههای مادر و ارائه آموزشهای کاربردی مبتنی بر پرداخت شهریه دانشگاهی به سایر سازمانها دارد. تشکیل شوراهای هماهنگی دفاتر ارتباط با صنعت و شورای عالی ارتباط دانشگاه و صنعت نیز مصادیقی بر این ادعاست که آموزش عالی ایران صنعت را به عنوان اولین مشتری خود انتخاب نموده و در تلاش برای پاسخگویی به نیازمندیهای آن است .[9]

ارتباط دانشگاه با صنایع و سازمانها، امروزه بخشی از یک سیاست جامع و دراز مدت علوم و فناوری کشور و لذا دانشگاههای کشور تلقی میگردد. در این میان ارتباطات آموزشی، تحقیقاتی و مشاورههای با صنایع، بیشترین مکانیسم ارتباطی را در تجاریسازی سرمایههای فکری برخی دانشگاههای ایران در دهه گذشته ایفا نموده است .[4] بررسی دادههای موجود مؤید آن است که از یک سو ایفای نقش اقتصادی توسط دانشگاه غیرقابل اجتناب است و از سوی دیگر نیز نهاد علمی میباید فارغ از دغدغههای مالی رسالت خود را در تولید علم ناب به انجام رساند. امروزه شاهد آن هستیم که دانشگاههای کشور به علت حضور استادان و دانشجویان نخبه دارای پتانسیلهای لازم برای ورود به تجارت دانش میباشند اما هنوز زیرساختهای لازم برای این بخش از جامعه فراهم نشده است. ورود به تجارت دانش توسط دانشگاه نیازمند برنامهریزی دقیق بلند و کوتاه مدت از سوی دولت با مشارکت فعال، پویا و انتقادی دانشگاه و صنعت است. بنابراین با اتخاذ چنین رویکرد باید به بررسی آینده پژوهانهتر و علمیتر وضعیت تجاریسازی در دانشگاهها پرداخت .[9] تاکنون دانشکدههای مدیریت از نقاط قوت زیادی برخوردارند که در اینجا به برخی از آنها اشاره شده است اما با این حال بررسی اسناد و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید