بخشی از مقاله

چکیده

هدف از نگارش این مقاله، تحلیل جایگاه دانشگاه کارآفرین و اقتصاد دانش بنیان در تحقق اقتصاد مقاومتی میباشد، که با بهرهگیری از آمار و ارقام شاخصهای جهانی ایران و ده کشور برتر دانش بنیان جهان به بررسی میپردازیم. بررسی روند وضعیت آمار و ارقام مربوط به شاخصهای نوآوری و اقتصاد دانش بنیان، حاکی از عدم توازن این متغیر در اقتصاد ایران می باشد. مطالعات نشان میدهدکه افزایش بهره وری، کاهش هزینهها، توسعه فناوریهای ارتباطات و اطلاعات و افزایش درآمدزایی از کانالهای اثرگذاری اقتصاد دانش بنیان در تحقق اقتصاد مقاومتی میباشد. براساس آمار جهانی ایران در سال 2017 جایگاه 75 را در میان 127 کشور به خود اختصاص داده است.

مقدمه

واژه اقتصاد مقاومتی که توسط مقام معظم رهبری بیان شده است، هرگز به معنای اقتصاد ریاضتی نبوده و بهترین راهکار جهت شکوفایی اقتصادی و استقلال اقتصادی کشور است. جهت تحقق این واژه عمیق، نیاز به زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که بی شک دانشگاه می تواند در جهت تامین و فراهم کردن این زیرساخت ها، نقش بسیار موثری داشته باشد. در واقع اقتصاد مقاومتی، مجموعه ای از رفتارهای اقتصادی است که منجر به تقویت زیرساخت های حکومت اسلامی می شود به گونه ای که در این تفکر باید از همه ظرفیت های بالقوه و بالفعل برای ارتقاء رفاه عادلانه در جامعه استفاده شود.

با این توضیحات می توان این گونه عنوان کرد که با توجه به توان و ظرفیت دانشگاه در تقویت نیروی انسانی متخصص و همچنین ایجاد شرکت های دانش بنیان توسط دانشجویان و اعضای هیات علمی، دانشگاه می تواند به عنوان یک دانشگاه کارآفرین نقش عمده ای در تحقق اقتصاد مقاومتی ایفا نموده و گامهای بزرگی را در جهت رشد و تولید اقتصادی کشور طی نماید. ظرفیتهای فنی ذاتی و اقتصادی کشورهای تازه صنعتی شده پیشرفت می کند، انتظار می رود که دانشگاه های ملی و سازمان های تحقیقات عمومی نیز به طور فزاینده ای برای حمایت از شرکت های طبیعی اهمیت پیدا کنند تا آن ها را به سمت افزایش پویایی و صنایعی با فرصت های بیشتر سوق دهند.

به هر حال، ویژگی های همکاری با دانشگاه ها ممکن است بسیار بسته به اینکه باشد که شریک صنعتی در فعالیتهای رشد یافته و یا نوین مشغول است. سیاست گذاران در هر دو اقتصادهای توسعه یافته و کشور تازه صنعتی شده در طراحی سیاست هایی با هدف افزایش کیفیت تحقیقات و آموزش و پرورش عمومی سازمان و برنامه های پژوهشی و آموزشی تمرکز کرده اند، تا نقش خود را در کارآفرینی و سود بیشتر به اقتصاد ملی و برای حمایت از رشد فعالیت های فناوری بالا بیش تر کنند . - 1 -

منبع: پیشینه مطالعات محقق

در کشور ایران نیز به دلایل نامتناسب بودن رشته های دانشگاهی و ظرفیت آن ها با نیازهای واقعی صنعت و جامعه، تأکید بیش از اندازه بر پژوهش صرف و در مقابل عدم توجه به تجاری سازی دانش وفناوری حاصل از پژوهش ها، سیاستهای متغیر و در موارد متعدد، اشتباه آموزش عالی، عدم توجه به تجربه کشورهای موفق و غیره سبب مشکلات فراوانی در امر اشتغال فارغ التحصیلان و نیز توسعه اقتصاد کشور مبتنی بر اقتصاد دانش بنیان شده است و این امر در اسناد بالادستی نظام و نیز سیاستهای ابلاغی به دفعات آمده است.

به عنوان مثال در بند 1 سیاستهای اقتصاد مقاومتی صادر شده از سوی رهبری نظام به تأمین شرایط و فعال سازی کلیه امکانات مالی، سرمایه های انسانی و نیز علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رسانیدن مشارکت آحاد مردم در فعالیتهای اقتصادی با تأکید بر ارتقا درآمد ونقش طبقات کم درآمد و متوسط جامعه، اشاره شده است، ولی در عمل به نحوهی اجرا و عملیاتی سازی این سیاستها توجه کافی نشده است؛ دلیل آن هم نبود مدلهای عملیاتی روشن و صریح در این موضوع میباشد.

در کشور ما اغلب دانشگاه ها در نسل دوم دانشگاهی یعنی دانشگاههای پژوهش محور باقی ماندهاند و تداوم این رویه نتیجهای جز انبارشدن نتایج پژوهشهای دانشگاهی در مخازن دانشگاهی و کتابخانهها، هدر رفتن سرمایههای کشور، رکود اقتصادی، افزایش چالش اشتغال، مسائل اخلاقی و اجتماعی و غیره را در پی نخواهد داشت. با توجه به مطالب عنوان شده، تنها راه برون رفت از این شرایط حرکت به سمت تحقق دانشگاه های کارآفرین در کشور می باشد . - 2 -

اقدامات موثر در کارآفرین شدن دانشگاهها

ازدیدگاه اتزکویتز - 8 - 1، برای تبدیل یک دانشگاه به دانشگاه کارآفرین سه مرحله وجود دارد که کیفیت هر مرحله معمولا نه ضرورتاً بر اساس کیفیت مراحل قبلی است والبته ممکن است ترتیب مراحل بر حسب ویژگیهای محیطی معکوس گردد. در مرحله ابتدایی، موسسه دانشگاهی دیدگاهی راهبردی برای خود اتخاذ کرده و توانایی تنظیم و تعیین اولویت های خود را کسب می کند. در مرحله دوم موسسه دانشگاهی نقش فعلی را در تجاری سازی دارایی های فکری حاصل از فعالیت های اساتید و دانشجویان خود پیدا می کند. در مرحله سوم، موسسه دانشگاهی نقش پیشروی را در بهبود محیط نوآوری محلی خود از طریق همکاری با صنعت و دولت ایفا می کند. کلارک بر اساس بررسی 5 دانشگاه برجسته اروپایی، مسیر های تغییرات سازمانی جهت تبدیل شده به دانشگاه کارآفرین را این گونه جمع بندی نموده است.

-    ایجاد هسته رهبری قوی: دانشگاه کارآفرین دارای مدیریتی قوی است که با داشتن چشم انداز و تنظیم راهبردها آن را اداره می کند

-    گسترش مرزهای ساختاری - مانند ایجاد دفتر انتقال فناوری - و ایجاد ساز و کارهایی جهت تعامل با محیط خارج از دانشگاه - ارتباط با صنعت -

-    ایجاد تنوع در منابع مالی، دانشگاه کارآفرین کاملاً وابسته به بودجه دولتی نیست، بلکه دارای جریان های درآمدی چندگانه و متوازی است.

-    ایجاد پایه دانشگاهی قوی، جهت بهترین بودن در بین سایر دانشگاه ها، داشتن تحقیقات چند رشته ای و بین رشته ای ضروری است.

-    ایجاد فرهنگ کارآفرینی یکپارچه در کل موسسه دانشگاهی آدریش و فیلیپس بر اساس مطالعات خود توصیه های زیر را جهت تبدیل یک دانشگاه به دانشگاه کارآفرین دارند. - 3 -

-1 ماموریت دانشگاه لازم است شامل راهبرد حمایت از نوآوری و کارآفرینی در تمام سطوح دانشگاهی شامل اساتید، دانشجویان و کارکنان باشد.

-2 جهت فرایند انتقال فناوری لازم است تمرکز زدایی یا سبکی مشابه بنگاه های کسب و کار مورد استفاده قرارگیرند.

-3 در صورت استفاده از دفاتر انتقال فناوری در دانشگاهها لازم است تمهیداتی اندیشیده شود که این دفاتر تحت رقابت با سایر کارگزارن مشابه خود در بیرون از دانشگاه قرار گیرند. این کار برای اعضای دانشگاهی مسیرهای جایگزین را برای تجاری سازی تحقیق خود فراهم میسازد.

-4 مقررات توزیع حقوق دارایی های فکری بین دانشگاه و اساتید باید به نحوی تدوین شود که با تأکید اصلی بر سریز و تجاری سازی دانش تولید شده در دانشگاه، ارتقادهنده کارآفرینی بین اساتید ودانشجویان باشد

-5 اساتید دانشگاهی بهتر است اجازه یابند به طور مقطعی موسسه خود را جهت پیگیری تأسیس شرکت کارآفرینانه ترک نمایند

-6 گسترش آموزش های کارآفرینی در دانشگاهها و حمایت از دانشجویانی که در صدد تأسیس کسب وکار جدید در حین تحصیل خود هستند.

دانشگاه کارآفرینی مبتنی بر مدل اقتصاد کارآفرینی می باشد که تولید عمده آن سرمایه دانشی است که از این سرمایه می بایست در جهت ایجاد مزیت های رقابتی استفاده کند که با استفاده از این ظرفیت، می توان به فعالیت های کارآفرینانه و نیز رشد اقتصادی پایدار دست یافت. بنابراین در این اقتصاد سهم قابل توجهی به دانشگاه ها تعلق داشته و به این دلیل دانشگاه ها بیشتر به سمت کارآفرین شدن سوق داده می شوند تا بتوانند در این اقتصاد به رقابت مفید بپردازند. می بایست به این نکته توجه نمود که نقش دانشگاه کارآفرین تنها تولید و انتقال دانش نیست؛ دانشگاه کارآفرین به رهبری در ایجاد تفکر کارآفرینانه، فعالیت های کارآفرینانه و نیز مؤسسات مرتبط و هرآنچه که مربوط به سرمایه های کارآفرینانه در این اقتصاد به شمار می رود می پردازد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید