بخشی از مقاله
چکیده: باغ ایرانی باغ تجربه اندیشه ایرانی است. هنرمند باغساز با استفاده از عوامل عینی و ملموس منظر بیرونی و با معنابخشی به آنها، فضاي زندهاي را خلق کرده اس ت و حیات جا ودان شکل میگیرد. در پی یافت ن علت لزوم بررسی ادراك ناگزیر به بررسی ابعاد مخ تلفی از روان انسان و تأثیراتی که از محیط زمینه خود میپذیرد هستیم. باغ ایرانی و طراح ش از ابتداي پیدایش خود بهمثابه یک مادر و فرزند، نگاه بیننده ایرانی سراپا گوش و چشم شده را بهگونهاي تربیتکرده است ک مخاطب ایرانی تا امروز که بیش از 2500 سال از شکلگیري باغها در ایران میگذرد نگاه ویژهاي به طبیعت و باغ ایرانی دارد.
انسان ایرانی با ح ضور در باغ ایرانی دریافتهاي حسی را تجربه میکند - که بر اساس نظریه اکولوژیک ادراك داراي لایههاي معنایی م تفاوت میباشند - و بهوسیله نفس خود به درکی ژرف از باغ دست مییابد که منحصربه فرد است.
اکولوژي در معناي عام به معناي مطالعه تبدیل انرژي بین ارگانیسمهاي بیولوژیکی و محیط طبیع ی آنها است. در روانشناسی اکولوژیک ادراك، ادراك بهصورت یک کنش پویا بین بیننده و ویژگیهاي مشخص محیطش بهتر معنا پیدا میکند. ادراك و شناخت با شناختن اشیاء و عناصر موجود در جهان پدید میآید. پس درك ما از جهان به می زان زیادي به چیستی آنچه ما د ر ناخودآگاه خود به دنبال آن هستیم وابسته است.
هدف ما در این مطالعه دستیابی به چگونگی ارتباط بین باغ ایرانی و نحوه ادراك انسان ایرانی در مواجهه با آن است. چگونگی نحوه درك احساسات انسان ایرانی در باغ ایرانی میتواند ما را به نتایج ارزشمندي در رابطه با حضور و تداوم باغ ایران ی در طی سالیان دراز برساند.
-1 مقدمه
باغ ایرانی باغ تجربه اندیشه ایرانی است. هنرمند باغساز با استفاده از عوامل عینی و ملموس منظر بیرون ی و با معنابخش به آنها، احساس و ادراك مخاط ب را درگیر کرده و فضاي زندها ي را خلق کرده است که از جان خود به روح باغ، جان میبخشد و حیات جاودان شکل میگیرد
میتوان گفت که کیفیت آرام ش، آسایش و مح لی براي غور و ندیشه، تفکر، تأمل و تفکر خلاق ب ه وسیله عدد، هن دسه، رنگ و ماده یعنی عناصر کالبدي به حیطه حواس انسانی درآمده، زیرا تمامی این کیفیات در فرآیند استنباط ذهنیات از عینیات قرار میگیرد و زمینه درك و فهم باغ ایرانی فراهم میشود. در پی یافتن علت لزوم بررسی ادراك ناگزیر به بررسی ابعاد مختلفی از روان انسان و تاثیراتی که از م حیط زمینه خود میپذیرد میباشیم. سفري از منظر بیرون به منظر درون ما را به پاسخ نزدیکتر میکند. مادر و فرزند رابطه اي بس محکم و پویا را از ابتداي تولد کودك شکل میدهند. ماد ر از ابتداي هستی فرزند خود نقش اساسی و مهمی در شکلگیري روان کودك و نگ اه او به دنیا را ایفا میکند.
نقش پررنگ مادر گاهی از بستر و محیط رشد کودك تاثیرگذارتر و پررن گتر میباشد و نگاه او به جهان طرحوارههاي ذهنی فرزند را شکل میدهد. به گونهاي که میتوان گفت علاوه بر هستی عینی کودك، کل بودن و شدن فرزند از لحاظ روانی وابسته و تحت تاثیر مادر میباش د. فرزند تا انتهاي عمر با آنچه که در روح و در واقع ناخودآگاهاش نقش بسته، به زندگی ادامه میدهد و نگاه او به جهان معطوف به نگاه مادر است.
آ ب میخورد، به مدرسه میرود، با دوستان خود ا رتباط برقرار میکند، به آسمان نگاه میکند، در طبیعت قدم میزند، از طبیعت لذت میبرد، و به دنبال رفع نیازهاي خود برمیآید. بسیاري از اتفاقات جهان عینی و بیرون ی با گذر از دریاي عمیق ناخودآگاه درك میشود. در واقع به گون هاي، ناخوداگاه وظیفه جهتدهی به احساسات و دریافتهاي حس ی را برعهده دارد که نهایتاً به ادراك منتهی میشود و مجموع حوا س متعاقباًو ادراك حاصل از آن به معنیبخشی محیط منجر میشود.
به گونهاي مشابه باغ ایرانی و طراحش از ابتداي پیدایش خود به مثابه یک مادر و فرزند، نگاه بینندة ایرانی سراپا گوش و چشم شده را به گونهاي تربیت کرده است که مخاط ب ایرانی تا امروز که بیش از 2500 سال از شکلگیري باغها در ایران میگذرد نگاه ویژهاي به طبیعت و باغ ایرانی دارد. هنرمند باغساز با دنیاي درونی خود، معنای ی را خلق کرده و درصدد انتقا ل آن، باغ را به گونهاي با عوامل ع ینی طراحی کرده است که تاثی ر عمیقی در روح و جان و در نتیجه ادراك انسان ایرانی گذاشته است.
انسان ایرانی با حضور در باغ ایرانی دریافتها ي حسی را تجرب ه میکند - که براساس نظریه اکولوژیک ادراك داراي لایههاي معنایی متفاوت میباشند - و به وسیله نفس خود به درکی ژرف از باغ دست مییابد که منحصر بفرد میباشد. این گونه از ادراك که توسط تاثیرات ع میقی که از پیدایش هستی باغ ایرانی در روح انسان ایرانی شکل گرفته به تداوم و ح فظ باغ ایرانی به عنوان شاهکار ي در باغسازي ج هان کمک شایان توجهی کرده اس ت. اکولوژي در م عناي عام به معناي مطالعه تبدیل انرژي بین ار گانیسمهاي بیولوژیکی و محیط طبیعی آنها میباشد. به طور مشابه یک رویکرد روا نشناسی اکولوژیک به بررسی تبدیل اطلاعات بین انسانها و زمینه اجتماعی و فیزیکی آنها میباشد.
در روانش ناسی اکولوژیک ادراك، که از علوم نوین در علم روانشناسی به شمار میآید، ادراك به صورت یک کنش پویا بین بیننده و ویژگی هاي مشخص محیطش بهتر معنا پیدا میکند. ادراك و شناخت با شناختن اشیاء و عناصر موجود در جهان پدید میآید و این مفهوم متفاوت با آنچه ما به طور خو دآگاه براي خود برنامه ریختهایم و یا انتظار داریم میباشد. پس درك ما از جهان به میزان زیادي به چیستی آنچه ما در ناخودآگاه خود به دنبال آ ن هستیم وابسته میباشد - شی ء در ادراك مطلوب ما به همراه محیطی که در آ ن یافت میشود به تبیین استانداردهایی که ادرا ك و حقانیت اشیاء را ممکن میسازند کمک میکنند - .
هدف ما در این مطالعه دستیابی به چگونگی ارتباط بین باغ ایرانی و نحوه ادراك انسان ایران ی در مواجهه با آن میباشد. چگونگی نحوة درك اح ساسات انسان ایرانی هنگامی ک ه قدم در باغ ایرانی میگذارد می تواند ما را به نتایج ارزشمندي در رابطه با حضو و تداوم باغ ایرانی در طی سالیان دراز برساند.
-2 روش تحقیق
در این تحقیق از شیوة کتابخانهاي استفاده شده است که بر مبناي پژوهشها و تحقیقات منتشر شده در این زمینه ا ستوار شده است. به بررسی روانشناسی اکولوژیک درك و رفتار، نظریهاي که در قرن بیستم توسط النور و جیمز گیبسون مطرح شد و تحلیل و تطبیق باغ ایرانی از منظر این رویکرد پرداخته شده است .
-3 مد ل بومشناختی "ادراك و شناخت"
ادراك و شناخت دو مفه وم متمایز هستند. ادراك سازوک ار برونی فرآیندي است که مربوط به چگونگی تحریکات اعضاي حسی و جمعآوري اطلاعات است و شناخت سازوکار درونی فرآیند و نحوة تاثیر تجارب پیشین، عوامل روانشنا ختی - مثل انگیزهها و ارزش-ها - و شخصیتی - دروننگر یا بروننگر - افراد، در تعبیر و تفسیر آن اطلاعات حسی است - مرتضوي، . - 1 380 روانشناسی محیط بر این باور است که انسان با توجه به نیازها، ارزشها و هدفهاي خود محیط را دگرگون میکند و به طور متقابل تحت تاثیر محیط دگرگون شده قرار میگیرد. همچنین عقیده دارد در روانشناسی محیط به آداب، رسوم، محیط، ارزش ها و معیارهاي اجتماعی و فرهنگی توجه میشود. محیط براي تامین تجربهها و رفتارهاي انسان توان بالقوهاي دارد.
اطلاعات محیط از طریق فرآیندهاي ادارکی به دست میآید که به وسیله طرحوارههاي ذهنی برانگیخته شد ه و توسط نیازهاي انسانی هدایت میشوند. این طرحوارهها تا حدودي فطري و تا حدودي آموختنی هستند و پیوند ادراك و شناخت را برقرار میساز د.
طرحواره ها نهتنها فرآیندهاي ادراکی، بلکه واکنشهاي احساسی - عاطفه - و اعمال - رفتار فضایی - را هدایت می کنند و در مقاب ل این فرآیندها و واکنشها نیز طرحوارههاي ذهنی را به عنوان حاص ل رفتار ادراكش ده تحت تاثیر قرار میدهند. احس اسات و کنشهاي انسانی توسط قابلیتهاي محیط طبیعی و ساختهشده، محیط فرهنگی و شخصیت درونی انسان محدود میشوند . تبیین فرایندهاي رفتار با یک مفهوم کلی یا طرحوارههاي ذهنی هدایت میشود که به این رویکرد، رویکرد ادراك و رفتار در محیط میگویند.
نظریه اکولوژیک ادرا ك
رویکرد اکولوژیک ادراك ، رویکردي پیشروست. این رویکرد به جاي به حساب آوردن حواس به عنوان کانالهاي حسی، آن را نگاهی ادراکی در نظر میگیرد. گیبسون معتقد بود که آگاهی با ادراك آغاز می شود و ادراك، د رك محیط است . این نظریه عمدتاً بر ادراك فردي از محیط طبیعی و ادراك مبتنی بر اطلاعات تمر کز داشت. محیط از نگاه گیبسون حداقل به اندازة مغز، براي زنده ماندن و تمرین "ذهن" اهمیت دارد.
او واقعیت تجربه حسی را معرفی میکند، ا ا آن را به جاي "واحدهاي سازنده ادراك" مح صول ادراك قلمداد کرده است. اولریخ نیسر مفهوم ط رحوارة ذهنی را به عنوان "پیوند ادراك و فرآیندهاي عالیتر ذهنی" به این نظریه افزوده است
با توجه به این جایگزینی توسط گی بسون، تجربه حسی از جهان به عنوان محصول ادراك، مطالعات گذشته
روانشناسی دستخوش تغییراتی میشود. تا این زمان ر وانشناسان به طور خاص این علم را حاصل فرآیندهاي حسی میدانستند.
با مطرح شدن این نظریه فرآیندهاي ح سی که به خودآگاه حسی و نفس انسان وابس" ته است معطوف به درون "میگردد، از ناخودآگاه و منظر درون عبور کرده و درك میشود" و این چنین است" ک ه تجربه حسی نتیجه فرآیندي به نام ادراك شنا خته میشود.
نظم بصري متحرك رویکرد اکولوژیک ادراك با وجود تفاوتهاي گسترده در مفاهیم مربوط به ادراك حرکت و اهمیت حیاتی آن در کل سامانه ادراکی، با رویکرد گشتالت تنها از لحاظ مفاهیم مربوط به ادراك عمق با آن متفاوت میباشد. ما مدام چشمها، سر، بدن، مکان و ارتفاع خود را تغییر میدهیم تا تصو یري از روابط بین سطوح و اشیایی که مشاهده میکنیم بسازیم.
یکی از راههاي تشخیص یک عک س از منظر واقعی آن است که هنگامی که سر خود را حرکت میده یم، منظر موجود در عکس به همان وضع باقی میماند، در حالی که مکان نسبی ا شیا در منظر واق عی - حتی اگر ی ک چشم را ببندیم و با دیگري ن گاه کنیم - عوض میشود. این امر را میتوان در منظر باغ ایران به خوبی مورد بررسی قرار داد. قب ول اینکه ادراك چند کیفیتی است، جهانشمول است، ولی این فرضیه که ساختار نور، امواج صوت و دیگر منابع ادراك میتوانند اطلا عات محیط را به طورمستقیم و بدون بازسازي ذهن تحت عنوا ن "دادههاي حسی بیمعنا"انتقال دهند بحث برانگیز است.
در مورد ادراك بصري، گیبسونها مینویسند: تا زمانی ک ه محیط روشن است، دستهاي از امواج نوري که یک نقطه خا ص را روشن میکند به شکل ظاهر و نماد محیط در میآید. وقت ی فرد حرکت میکند این شکل گیري دگرگون میشود.
گیبس ونها معتقدند که اطلاعات موجود در این ساختار و دگرگونی آن به طور مستقیم قابل ادراك اس ت. میزان
روشنایی مهم نیست ولی در نورهاي خیلیکم جزئیات ساختار محیط حذف میشود.
مردم براي درك جزئیات ریزتر با حرکت چشم، سر و بد ن، محیط را کش ف میکنند. افراد با تجربه خود قادر به تشخی ص جزئیات ریزتر و روابط جامعتر محیط هستند. فرد به اتکاي تجربه میآموزد که به جزئیاتی از محیط کهقبلاً موردتوجه واقع نشده توجه کند. هر اظهارنظر هنجاري و ارزشی در طراحی محیط توجه را تنها به بعضی از متغیره ا جلب میکند
تغییرات غیراراد ي در نظم بصري، از برخی معیارها تبعیت میکند تا ارتباطات فض ایی بین عناصر یک منظره م شاهدهشده را حفظ کند.
همینطور که در منظر ي پیش میرویم، از مناظر مختل ف عبورکرده و آنها را پشت سر میگذاریم، در حالی که به طور مداوم بین نظم بصري در حال تغی یر و موقعیت فضایی ما همبستگی ایجاد میشود. این جریان بصري موجب معنا بخشیدن به "جهت" می- شود.
یک جنبه پایه یا اولیه در نظریه گیبسون، ادراك حرکت، از طریق تغییر در نظم ب صري است. این بحث را میتوا ن در تفاوت این دو نمونه مشاهده کرد. به گونهاي که طی بررسیها ي انجام شده موجودي با یک چ شم ساده میتوان د حرکت را از ط ریق وقفه نور تشخ یص دهد و بدین وسیله دنبال غذا بگردد و سایر موجودات، از تغییرات شدت نور، براي حرکت از نور به سایه یا بالعکس استفاده میکنند، در نتیجه به سادگی میتوانند جهت را تشخیص دهند. براي توصی ف یک الگوي نسجم میتوان برخی از متغیرهاي گیبسون یعن ی بافت، تراکم و رنگ که در مورد سطوح نیز کاربرد دارند