بخشی از مقاله

چکیده:

تعریف های گوناگونی به منظور تبیین معماری اسلامی ارایه شده اند،که اغلب جنبه های مادی وظاهری موضوع رامورد توجه قرارداده اند.پیشنهاد این مقاله ،رویکرد حکمی به معماری اسلامی است.براساس چنین نگرشی آنچه میان مخاطب وپدید آورنده ی اثرهنری،به عنوان واسطه قرارمی گیرد،رسانه ای ازآموزه های معنوی وملکات روحانگیز الهی است. معمارسالکی است که بارشد معنوی وکسب فضایل اخلاقی،ابزار توسعه ی فیض الهی در کالبد جهان مادی ممکن سازد و با کسب شناخت حقیقی از جهان هستی، به مرتبه فنای فیاالله رسیده، جریان حکمت الهی را در وجود خویش باز پروری مینماید. نگرش حکمی به معماری اسلامی، در اصل نگرشی درونزا است، نگرشی که میتواند موجبات باز تعریف یک معماری اسلامی پیشرو را فراهم آورد. آیندهی معماری اسلامی تنها در سایه چنین رویکردی قابلیت تعریفی میابد، نگرشی که تبلور عینی آن را میتوان در شیوه اصفهانی، به خوبی مشاهده نمود.

مقدمه

حاصل قرنها تجربه پیشینیان و بزرگان هنر این سرزمین، یادگاریهای است که امروزه از آن به عنوان»معماری اسلامی ایران«یاد می نماییم. بحران هویت و بینظمی فزاینده در سیمای شهرها و بناهای معاصر،ارزشهای نهفته در تجارب گذشتگانمان را هر روز بیش از پیش نمایان میسازد.گسست تاریخی روزگار معاصر از سیر تکامل دستاوردهای پیشکسوتان معماری، معجب تولید فضایی ناخوانا در شهرهای معاصر گردیده است.

این ناخوانایی تا جایی پیشرفته که در روزگار معاصر نمیتوانیم رابطهای منطقی با معماری گذشته برقرار نماییم،گویی شاهکارهای معماری ایرانی در جای دیگری ساخته شده و یا به وسیله افرادی غیر ایرانی بر پا گردیده،که تا این حد با معماری معاصر ما متضاد و بیگانه میماند. از سوی دیگر گویی زبان طراحی این بناها برای ما غیر قابل درک است که معماری معاصر ما تا این درجه، از شکوه و سازمندی میراثهای جاودان پدران ما بیبهره مانده است.

پس ازگذشت روزگار استیلای فرهنگ مدرن و رخوت هنرمندان ایرانی، فضایی جدید در عرصه هنری ترسیم شده است، روزگاری که هنرمندان و فرهیختگان ایرانی و اسلامی با تمام توان در جهت باز زندهسازی هویت اسلامی خویش میکشند تا به آن روزگار شکوه و عظمت خویش را از نو برپا سازند. بازکاوی آموزههای معنوی پنهان در هنر معماری اسلامی از اساسیترین گامها در این زمینه به شمار میآید.گذشتهای که آموزههایش میتواند چراغ راه آیندهای پرنشاط و فعال گردد. حکمت معماری اسلامی از جمله مباحثی است که در دورههای اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته و در مجامع علمی و مدیریتی کمتر به آن توجه میشود،

گروهی با تصور اینکه موضوع حکمت معماری اسلامی هیچگونه ارتباط علمی با فرآیند طراحی بنا در معماری اسلامی ندارد کوشیدهاند آن را در حد داستانها و امثال نقل شده از پیشینیان تفسیر نمایند.در حالی که نگرش حکمی به معماری،مساله ایست که در نخستین گام از فرایند طراحی آغاز میشود و بسیار پیش از ورود به چنین فضایی لازم است که روح وجان معمار با مفاهیم حکمی و معنوی از عجین شود. راه ورود به حکمت معماری اسلامی ایران از منزلگاه اعتقاد و التزام به آموزههایی میگذرد که هر چند زمان زیادی از شکلگیری آنها میگذرد، همواره در فرایندی پویا تا روزگار معاصر جاودان ماندهاند.این مختصر تلاشی است در تبیین نقش معنویت و سلوک معنوی آموزگاران و فرهنگ اسلامی، در نگاه حکمی به معماری اسلامی ایران.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید