بخشی از مقاله

چکیده

عاشورا به عنوان یک حماسه اسطوره وار، تفکری است که بارقههای آن ناخودآگاه بر ضمیر انسانیت تابیده و جانهای روشن ضمیر را بیدار کرده است؛ از این رو پرتوهای آن را میتوان در آیینه ادبیات مقاومت جستجو کرد، بویژه زمانی که عصر جدید ، انسان معاصر را در فضایی نزدیک به قرن اول قرار می دهد، تجلی عاشورا در ادبیات مقاومت نیز نمایانتر می شود. عاشورا را میتوان یک حماسه یا یک تراژدی به شمار آورد و صاحبان نهضت را مبارزان ظلم ستیز و یا شهیدان مظلوم به تصویر کشید. نوع حوادث رخ داده در جامعه و نگاه شاعر ، نوع حضور و تجلی عاشورا را در اشعار مشخص میکند اینکه در یک حادثه معاصر به عنوان مثال شاعر، کربلا را نماد حزن و مصیبت به شمار می آورد یا رمز ایثار و مقاومت. اسطورههای عاشورایی ابرمردانی تاریخی هستند که در کشاکش صحنهها و حوادث کربلا به نمادها و الگوهایی فرازمینی تبدیل میشوند. این اسطورهها در جریانات واقعه کربلا با اعمال و رفتارهای ایثارگرانه و شجاعانه، سرشت پاک انسانی خود را به نمایش گذاشته و بشریت را در مسیر جدیدی به نام مسیر عاشورا و کربلا قرار دادهاند. آنچه که شخصیتهای عاشورایی را برجسته میکند روح شهادت طلبی و ستیز علیه ظلم و ظالم است که نشانه آن را میتوان در فریاد هیهات منا الذله امام حسین - ع - و یاران باوفایش یافت. بنابراین، شاعر دفاع مقدس با الهام از وقایع و حوادث بوجودآمده در کارزار کربلا، دست به آفرینش شعری میزند که سرشار از اسطوره و نماد است؛ به گونه ای که میتوان گفت شعر عاشورایی جولانگاه جلوه اسطورهها و نمادهای عاشورایی است. این پژوهش برآن است که نمادها - اسطوره های - عاشورایی را در شعر شاعران دفاع مقدس - مردانی، حسینی، کاشانی، گرمارودی، سبزواری و ... - بررسی نماید.

-1مقدمه

واقعه عاشورا و حادثه کربلا نه تنها در تاریخ تشیع ، بلکه در تمام تاریخ بشریت ، برجسته و ممتاز است. » واقعه عاشورا تنها یک روز و پنجاه روز نبود ، حتی یک سال و یک قرن و چند قرن نیز نبود. گویی هدفی بود که سالها پیش و پس از آن روز دنبال شد. امتداد جریانی بود که همه آزادگان جهان از پیش به آن در حد توان خود دامن زده بودند. میتوان گفت هر مصلحی و هر مبارزی یک جلوه از شخصیتی است که ما آن را در ظرف حسین - ع - میشناسیم. با این دید، عاشورا را از حصار و بند حوادث مادی که طبیعتا با تغییر عصر، محکوم به تغییر به صورت یک حقیقت ویترینی هستند، رها کرده و به آن شکل و ماهیتی معنوی میدهیم که در هر عصر و زمانی قابل لمس است. - « انواری ، - 115 : 1384 عاشورا یک مسیر متعالی است که در پیش روی بشریت ترسیم شده و هر آزادهای در مسیر آن گام مینهد ، چراکه این مسیر هنوز به سر منزل خود نرسیده است؛ زیرا ظلم- که حسین - ع - در برابر آن عکس العمل نشان داد- هنوز وجود دارد. »برخلاف آنچه حادثههای تاریخی معمولا در زمان خودشان تأثیرگذارتر هستند، عاشورا بعدها تأثیرگذاری بیشتری یافت. حسین انسانی است که اگر نیمی از وجود او مادی است - از خون بسته یا گل آفریده شده - در مقابل، نیمی دیگر الهی است - روحی که خداوند در جان او میدمد - و تعالی بشری به نام حسین - ع - آن جا بود که به یکی از این دو -که هر دو نقیض دیگری هستند-

جلوه برتری میدهد؛ یعنی روح انسانی، ودیعه الهی خویش را، گذشتن از جان را، حقیقت دوستی را، ظلمستیزی را به آنچه بسته به عادت زندگی دوستی است، ارجح میکند.« - انصاری ، - 355: 1389 حوادثی که در روایات امامان معصوم درباره حادثه عاشورا و کربلا آمده است، آن را رویدادی خارق العاده و فرازمینی نموده است. » ارتباط عناصر فرازمینی و متافیزیکی نیز از موارد دیگری است که این حادثه را از یک جنگ و رویداد سیاسی فراتر برده است. مطالبی که در مقتل های امام حسین - ع - و کتابهای حدیث درباره این واقعه اشاره شده است مانند گریه فرشتگان و پریان و پرندگان در زمین و هوا بر او، گریه چهل روزه آسمان در عزای حسین - ع - از آنان انسانهای فرازمینی در ذهن و ضمیر آیندگان ساخته است. « - مؤید ، - 14 : 1385 شجاعت امام حسین - ع - و یارانش نیز از دیگر جنبههایی است که آنان را فراتر از یک انسان عادی میسازد. شمار اندک یاران امام حسین - ع - در برابر انبوه سپاه یزید و نداشتن کمترین تردیدی در مبارزه با دشمن با آنکه شهادت خود و یاران امری حتمی بود ، اندیشه تسلیم حتی آنگاه که پیکر یاران و عزیزترین فرزندانش را در برابر می دید، به او راه نیافت و خود نیز آنگاه که تنها ماند شجاعانه تا پای جان جنگید.
-1-1 بیان مسئله

یکی از هوشمندیهای ایرانیان مسلمان شده، آن بود که آن بخش از مسایل فرهنگی ایران پیش از اسلام را که با اسلام و فطرت انسانی تطابق نداشت، ترک کردند ولی آن بخش از ابعاد فرهنگی را که مطابق فطرت انسانی و دستورات اسلام بود، حفظ کردند و از آن در جهت توسعه فرهنگ اسلامی بهره بردند. »اگر چه اسلام پس از ورود به ایران همگام با سنتهای حسنه پیشین، به عامل هویتی در فرهنگ ایران تبدیل شد، خود، عناصر و جنبه های جدید و بسیار تعیین کنندهای از فرهنگ اسلامی را به تاریخ اسطوره ای ایران افزود که پیشتر، اسوه نامیدیمشان. « - اشرف، - 80 : 1383 مهمترین نمونه در این زمیه، قهرمانان واقعه کربلا هستند. اسوههای مقدسی همانند حضرت امام حسین - ع - و واقعه عاشورا ، تأثیر عمیقی بر جان و روح مردم این دیار دارند تا آنجا که هر گونه جامعه شناختی درباره جامعه ایرانی، بدون در نظر گرفتن آن کمتر رنگی از واقعیت خواهد داشت. »رفتار مردم ایران در بزنگاه های تاریخ معاصر، چون انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ، در کنار عوامل دیگر ، تحت تأثیر همین اسوههای اسلامی نیز بوده است. بررسی های میدانی حاکی از آن هستند که حضور و نقش مؤثر اسوهها به ویژه امام حسین - ع - و حضرت ابوالفضل - ع - ، نقشی بسیار تعیین کننده در شکل گیری و تداوم هویت ایرانی داشته است.« - همان : - 85 امروزه بررسی هویت و رفتار ایران و ایرانی، بدون در نظر گرفتن اسوههایی چون حسین فهمیده، باکری، چمران، خرازی و... امکانپذیر نیست. پس اسوهها در ایران همان کارکرد اسطوره در شکلگیری و قوام هویتی این ملت را ایفا نموده اند و از اهمیت بهسزایی برخوردارند.
-2-1 ضرورت و اهمیت تحقیق

1.    بررسی کمی و کیفی اسطورهها و نمادهای عاشورایی به کاررفته در شعر دفاع مقدس
2.    تبیین کارکردهای ویژه و نقش اسطوره در هویت بخشی جمعی ایرانیان

3.    شیوه های بروز وظهوراسطوره درشعر دفاع مقدس

4.    نقش اسطوره های مذهبی - عاشورایی - در شعر جنگ و در تفهیم مطالب و ارزش ها

-3-1 پیشینه تحقیق

در این مورد به طور پراکنده کتابها و مقالاتی منتشرشده است که درمیان مباحث دیگربه چگونگی حضوراسطوره درمتن نیز اشاراتی شده است.

درکتاب" بینش اساطیری درشعرمعاصر"از رشیدیان به بررسی کوتاهی ازحضور اسطوره درشعرنیما،اخوان،شاملو،فروغ و...بادیدگاهی دگردیسی شده پرداخته شده است. درشعردفاع مقدس نیزدرمیان نقدهای مختلف به حضوراسطوره به طور گذرا اشاراتی شده است اما تاکنون اثری مستقل که به تمامیت حضوراسطوره های ملی ومذهبی رادرشعرجنگ نشان دهد، تألیف نشده است.
-2 عاشورا و مضامین آن در شعر دفاع مقدس بزرگترین تجلیگاه نمادهای عاشورایی در شعر فارسی را باید در شعر دفاع مقدس دانست. تجاوز دشمن به مرزهای میهن اسلامی ، رویارویی رزمندگان در برابر متجاوزان، تقابل ظلم و مظلومیت، حق و باطل، جلوه حماسه، شهادت و شجاعت در هشت سال جنگ تحمیلی، شاعران را بر آن داشت تا با یافتن جلوههای عاشورای امام حسین - ع - در کربلای جبههها، با بهکار بردن نمادهای عاشورایی میان سال 61 هجری و عصر معاصر خود پیوند زنند. »فرهنگنامه جبهه به عاشورا و کربلا پیوند میخورد. سرودههای هشت سال دفاع مقدس از عناصر عاشورایی سرشار است، زیرا کربلا کاملترین الگو برای تمام نسلهاست. نهضت کربلا جانمایه سرودههای آتشین، طوفان برانگیز و ظلمت ستیزی است که در قلمرو عرفان و سلوک، و ارائه سرمشق در عشق و پاکباختگی نسبت به معشوق، همواره مضمون سرودههای عمیق عارفانه بوده است. - «سنگری، 1380، ج - 61 : 1 در این دوران همه چیز رنگ و بوی کربلایی و عاشورایی داشت. پیشانی بندها به»یا اباعبداالله ، مسافرکربلا، کربلا ما میآییم« مزین بود. شبهای حمله رنگ و بویی عاشورایی داشت. زیارت عاشورا همیشه خوانده میشد و حسین زمزمه همیشه رزمندگان بود. شعارها و شعرها از کربلا مایه میگرفت. جوانان شهید به نام قاسم و اکبر و پیران به نام حبیب بن مظاهر نام می گرفتند. ادبیات جنگ در بسیاری از موارد مایههای خود را از عاشورا گرفت و شاعران با بهره گرفتن از مفاهیم عاشورایی بر غنای محتوایی و تصویری ادبیات خویش افزودند. در شعر شاعران دفاع مقدس ، عاشورا در مفاهیم مختلفی بیان شده است. برخی شاعران بر پیام و پیام رسانی عاشورا تأکید داشتهاند. این شاعران، عاشورا و قیام امام حسین - ع - را تنها با پیامهای آن -که آزادگی، عدالت و مانند آن است- دارای معنا و مفهوم دانستهاند.

×تا کربلایی هست ای یاران برانید  ×  ×آنک حدیث سرخ عاشورا بخوانید

- قزوه، - 148 : 1376 علیرضا قزوه در بیت بالا، جبهههای ایران را با کربلا تطبیق داده است و با لحن حماسی و سرشار از تهییج، مردم را به رفتن به سوی جبهههای نبرد و مبارزه با دشمن دعوت کرده است. وی، حدیث سرخ عاشورا، ماجرا و حماسه کربلا را آرمان و هدف اصلی جنگ تحمیلی دانسته است؛ یعنی نبرد در برابر ظلم و تجاوز. حسین اسرافیلی در بیتی در توصیف شهید طریق عشق، او را فرزند عاشورا خوانده است. عاشورا چون مامی است که شهید در دامن او، درس آزادگی و شهامت و شهادت آموخته است. در این بیت از شهادت با عنوان عروج سرخ یاد شده است، عروجی که پلکانش بالهای ملائک است.

×کیست این فرزند عاشورا که در میدان عشق  ×  ×در عروج سرخ ، شد بال ملائک ، محملش

- اسرافیلی، - 159 : 1372 علم و بیرق عاشورا یکی از مضامینی است که در سرودههای شاعران به آن اشاره شده است. »علم حسینی نماد و پیام آور رسالتی است که حادثه عاشورا آفرید، رسالتی که هیچگاه کهنه نشد و هیچگاه نباید از زیر بار آن شانه خالی کرد. - « انصاری، - 425 : 1389 علم عاشورایی، همان درسهای نهضت بزرگ عاشورا است، درسهایی که خون حسین و یارانش به جهانیان آموخت. اما در این سرودهها، منظور از علم تنها شیئی که پارچهای بر آن نصب شده باشد، نیست، بلکه علمی که بر دوش زینب - س - پس از شهادت امام حسین - ع - نهاده میشود، همان رسالت بزرگ حسین - ع - است که پیام عاشورا را منتقل میکند و حضرت زینب - س - انتقال دهنده این پیام به جامعه آن روز و تمام تاریخ است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید