بخشی از مقاله

تحقیقات چند پارادایمی در مطالعات سازمانی
چکیده مقاله
پارادایم به عنوان یک شیوه دیدن جهان که میان گروهی از دانشمندان یک رشته علمی مشترک است هدایتگر جریان تحقیقات در هر رشته علمی است. در هر رشته، این پارادایم است که تعیین میکند چه سؤال هایی پرسیده شود، چگونه پرسیده شود و چگونه به این سؤالات پاسخ داده شود؟ از انجا که هر پارادایم، تفسیر منحصر به فردی از واقعیت ارائه میدهد این سؤال قابل طرح است که آیا میتوان بینش های رقیب حاصل از پارادایمهای مختلف را در یکدیگر ادغام نمود؟ در این خصوص، کوهن ضمن ارائه تز فقدان مقیاس مشترک میان پارادایمها، برقراری هر گونه ارتباط میان آنها را رد میکند. در مقابل، پوپر معتقد است که حتی سختترین زبان ها را میتوان به یکدیگر ترجمه نمود.
بازتاب مجادله کوهن - پوپر در مطالعات سازمانی این است که برخی تکثر پارادایمی موجود در تئوری های سازمان و مدیریت را تهدید و برخی دیگر آن را فرصت تلقی می کنند. در این مقاله ضمن تأکید بر رویکرد دوم، جهت دستیابی به درک کاملتری از پدیده پیچیده سازمان، بر ضرورت انجام تحقیقات چند پارادایمی در مطالعات سازمانی تأکید میگردد.
واژه های کلیدی - پارادایم - جزم اندیشی - فقدان مقياس مشتری – مجادله کوهن/پوپر مباحثات میان پارادایمی - تحقیقات چند پارادایمی .


مقدمه
ما در عصر پیچید به سر می بریم. همچنانکه آشبی در «قانون ضرورت تنوع» میگوید تنوع را فقط تنوع خنثی می کند، میتوان گفت پیچیدگی را نیز صرفاً پیچیدگی خنثی می نماید. از این رو جهت حل مسائل پیچیده جوامع و سازمانهای امروز، نیازمند راه حلهای پیچیده ای می باشیم. راه حلهایی که ماورای یک پارادایم خاص تئوری سازمان قرار میگیرد و «تحقیقات چند پارادایمی» را ضروری میسازد.
مفهوم پردازی پارادایم واژه پارادایم برای نخستین بار توسط توماس کوهن در کتاب «ساختار انقلاب های علمی» جهت تبیین سیر تکامل علم مطرح گردید. از نظر او توسعه علم به جای اینکه از طریق واقعیت هایی که خود را برای اندیشمندان آشکار می سازند (نگرش استقراء گرا) یا بوسیله دانشمندانی که در هر آزمایش سعی در ابطال فرضیات خود دارند (نگرش ابطال گرا) انجام پذیرد، از طریق حل تنش های سیاسی در یک جامعه علمی و به طور تناوبی صورت می گیرد. لذا به جای اینکه سیر تکامل علم شامل یک مسیر خطی از فرضیات ابطالپذیر باشد متشکل از یکسری دوره های غیر مستمر از علوم هنجاری "و تغییرات انقلابی أست . (Burrell, 1999: 392) این امر بدین معنی است که برای یک دوره زمانی، "یک شیوه دیدن جهان،"هنجار تلقی میگردد و در صورتی که این شیوه پاسخگوی مسائل و مشکلات نبود با بحران مواجه شده و یک دوره از زمان مورد قبول اعسضای یک جامعه علمی است پارادایم می نامد (1970 ,Kuhn). طبق نظر او، تاریخ علم شاهد تغییرات بزرگ و متعددی بوده که طی آن «خرد پذیرفته شده» ، توسط یک شیوه نوین دیدن جایگزین گردیده است، چیزی که کوهن آن را تغییر پارادایم می نامد. این تغییر آنچنان وسیع است که اجماع قبل و پس از آن با یکدیگر کاملاً ناسازگار می باشد. برای دانشمندان این تغییر پارادایم، شبیه درک یک گشتالت جدید است (221-1993:220 ,HasSard) .
در تبیین رابطه میان پارادایم و تحقیقات می توان گفت پارادایم «وسیع ترین واحد اجماع» در درون یک رشته علمی است که یک جامعه علمی یا خرده جامعه علمی را از دیگری متمایز میسازد. در هر رشته علمی، این پارادایم است که تعیین میکند چه باید مطالعه شود، چه سؤالهایی باید پرسیده شود، چگونه این سؤالات پرسیده شود و چه قواعدی باید در تفسیر پاسخ های این سؤالات رعایت شود (7 :1970 ,RitZer) .
مجادله کوهون – پوپر کوهان در موضع اولیه خود معتقد به «تز فقدان مقیاس مشترک، میان پارادایم ها است. بر این اساس او ارتباطات میان پارادایم ها را رد می کند. از نظر او هیچ دلیل منطقی برای ابراز برتری یک پارادایم بر پارادایم دیگر وجو ندارد و تغییر وفاداری از یک پارادایم به دیگری نمی تواند بر مبنای «مباحثه باز صورت گیرد. طرفداران یک پارادایم هرگز نمیتوانند قضایا و یافته های پارادایم رقيب أرا بپذیرند. طبق گفته کوهن «وقتی پارادایمها در بحث انتخاب پارادایم وارد می شوند، نقش آنها الزاماً دور تسلسلی است. هر گروه در دفاع از پارادایم خود، از پارادایم خود استفاده میکند». از نظر او هیچ دلیل خوبی برای ترجیح یک پارادایم سجليل وجود ندارد زیرا چنین دلیلی همواره «وابسته به خود آن پارادایم، خواهد بود. همچنانکه کوهن میگوید «همانند انتخاب از بین نهادهای سیاسی رقیب، پارادایم های رقیب نیز نوعی انتخاب از بین روش های ناسازگار زندگی جمعی انجام میدهند».
از نظر کوهن، علم بوسیله یک جزم اندیشی حاکم، که برای یک دوره زمانی طولانی برتری دارد مشخص می شود. در مقابل، پوپر با حمله به توصیف کوهن از «فعالیت علمی جزم اندیشانه» ، مفهوم پردازی جدیدی را از جزم اندیشی ارائه می دهد. به نظر پوپر در هر حال وجود حداقلی از جزم اندیشی ضرورت دارد زیرا در غیر این صورت، تئوریهای علمی بسیار زودرد می گردند و قدرت آنها هرگز تحقق نمییابد. اما «محدود سازی کوهن» نیز در محل نامناسبی بکار رفته زیرا چارچوب های مرجع جایگزین، غیرقابل درک نمی باشند. لذا مقایسه چارچوبها و «گفتگوی انتقادی» أهمواره ممکن میباشد (223-221 :1993 ,Hassard) . بر این اساس شکل شماره ۱، تعامل میان پارادایمها را نشان می دهد:

در سال ۱۹۷۰، کوهن در پاسخ به انتقاداتی که به او گردید به موضعی که نسبت به گذشته کمتر بنیادین است عقب نشینی نمود. در حالی که عقیده اولیه او درباره «فقدان مقیاس مشترک» شامل تفاوتهای معناشناختی، مشاهدهای او روش شناختی میان پارادایم ها بود در نوشته های بعدی خود، آن را صرفاً محدود به تفاوتهای زبانی و ابهام در ترجمه نمود . (Burrell, 1999: 393)
اگر چه طبق نظر پوپر، حتی ناسازگارترین زبانها را نیز میتوان به یکدیگر ترجمه نمود، کوهن معتقد است در هر ترجمه نهایتاً تفاوت هایی اساسی در معانی وجود خواهد داشت که ماورای دسترسی است. ترجمه همواره شامل مصالحه هایی است که ارتباطات را تحريف می کند. او در عقب نشینی از مواضع اولیه خود، در چاپ دوم کتاب ساختار انقلاب های علمی و نیز در مقاله ای با عنوان «تأملی بر منتقدین من،"، امکان وجود ارتباطات بخشی میان پارادایم ها را میپذیرد، چیزی که به ندرت در پارادایمهای تئوری سازمان مورد توجه قرار گرفته است (223 :1993 ,Hassard) .
ضرورت تفکر فازی
منطق فازی نوعی بسط منطق کلاسیک است که به جای طبقه بندی دقیق عضویت به صورت بلی / خیر، درجات عضویت را بکار می برد. ضرورت تفکر فازی در عصر پیچیدگی در جدول شماره ۱ نشان داده شده است.
در حالی که در منطق کلاسیک یا دو ارزشی ، با ارزش های درست (۱) یا غلط ( ۰) سر و ار داریم در منطق فازی یا چند ارزشی ، گزاره ها میتوانند در جایی بین ۱ و ۰ قرار گیرند که این امر از طریق نمایش داده می شود (353-351 :1998 ,Reghis and Roventa).

انتقال از منطق دو ارزشی به چند ارزشی، شیوه تفکر ما را تغییر داده و افقهای جدیدی را پیش روی ما می گشاید. زمانی که

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید