بخشی از مقاله

چکیده

هدف این مطالعه تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی دوره ی ابتدایی از منظر مولفه های آموزشی چند فرهنگی بوده است.این پژوهش با روش تحلیل محتوا انجام شده و واحد تحلیل آن پاراگراف و تصاویر و تکلیف ارائه شده در درس ها بوده است.جامعه پژوهش کتب مطالعات اجتماعی دوره ی ابتدایی و حجم نمونه ی انتخاب شده برابر با جامعه ی پژوهش است.

برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از شاخص های آمار توصیفی استفاده شده است.یافته های بدست آمده نشان داد که در محتوای کتب مطالعات اجتماعی دوره ی ابتدایی از بین مولفه های آموزشی چند فرهنگی مولفه ی پوشش و صنایع دستی خرده فرهنگها بیشتر مورد توجه قرار گرفته و موسیقی خرده فرهنگها مورد توجه قرار نگرفته است ضمن اینکه به ارزش های خاص خرده فرهنگ ها نیز کمتر پرداخته شده است.میزان توجه به آداب و رسوم و گویش خرده فرهنگ ها نیز در حد متوسط بوده است.

مقدمه

درگذشته زمان و مکان انسان ها را از یکدیگر جدا می ساخت اما ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب گردیده که انسان ها بتوانند در زمانها و مکانهای مختلفی با یکدیگر به تعامل بپردازند. از سوی دیگر این تحول در زندگی انسان سبب شده ارتباط بین فرهنگ های مختلف افزایش یابد و نحوه ی برقراری ارتباط سالم و سازنده بین فرهنگ های مختلف به یکی از مسائل مهم بشری تبدیل گردد. در واقع نسل جدید از رویارویی و تعامل با فرهنگ های گوناگون ناگزیر است. مرزهای جغرافیایی در نور دیده شده و حصارهای فیزیکی از تامین امنیت روحی عاجز است

برنامه ی درسی به عنوان طرح و نقشه ی یادگیری به دنبال فراهم ساختن موقعیت یادگیری برای افراد یا دانش آموزان است که افراد بتوانند آنچه را که به عنوان نیاز - هدف - تلقی می گردد در برنامه ی درسی بدان دست یابند. از آن جا که برقراری ارتباط سازنده با فرهنگ های مختلف جزء نیازهای عصر جدید می باشد، ضروری است در برنامه های درسی این نیاز مورد توجه قرار گیرد. مهر محمدی - همان منبع - می گوید برخورد فعال، پویا و هدفمند برنامه های درسی با فرهنگ های گوناگون برای ایجاد مصونیت حقیقی و برقراری مبادلات سازنده ی فکری و فرهنگی با دیگران اجتناب ناپذیر است.

به این ترتیب شهروند بین فرهنگی و جهانی نقش مهمی درحمایت از انسجام اجتماعی بازی می کند . - 4EGMC,2009 - از منظر دین اسلام نیز می توان بین وضعیت چند فرهنگ گرایی و تعلیم ارزشهای اسلامی ارتباط برقرار نمود.توانا و داودی - 1391 - بیان می کنند اگر چند فرهنگ گرایی را وضعیتی بدانیم که در آن - 1استیلا و سیطره ی فرهنگ غرب درهم شکسته می شود 

فرهنگ های محلی و بومی شناسایی می شود

برای فرهنگ های محلی و بومی - فرهنگ های خاص و در حاشیه مانده - فرصت ابراز هویت گروهی فراهم می کند،چنین وضعیتی امکان بیان ،عرضه و گسترش ارزشهای اسلامی را فراهم می آورد. در این صورت ارزشهای اسلامی مجالی می یابد تا در عرصه جهانی بیان شود. به نظر می رسد چنین وضعیتی با متن و سنت اسلامی نیز همخوانی دارد زیرا اسلام در آیاتی همچون 256 سوره بقره بر آزادی وجدان، عقیده و اراده تأکید دارد. همچنین با توجه به مناظره پیامبر گرامی - ص - با مسیحیان نجرانی مدینه، می توان به ریشه دار بودن فرهنگ مدارا و گذشت و تحمل دیگری و گفتگو و مناظره بر اساس استدلال و برهان در تمدن اسلامی دست یافت. یا در آیه 13 سوره ی مبارکه ی حجرات به روشنی تفاوت را به عنوان ویژگی های فطری زندگی بشر معرفی می کند.

بدین صورت اسلام بسان چند فرهنگ گرایان ،تنوع،تکثر و تفاوت را پاس می دارد و هرگز بر سیاست یکسان سازی و جذب و یا اضمحلال فرهنگ ها اعتقاد نداشته در مقابل بر حضور فرهنگ های متنوع و متفاوت تاکید اساسی دارد و از این رو دنیای چند فرهنگی غایت زندگی مسلمانی است . برای رسیدن به چنین مقصودی لازم است برنامه درسی چند فرهنگی ملقمه ای از محتوا، اقدامات و اهداف برگرفته شده از فرهنگ های مختلف باشد.

این نوع برنامه درسی، دانش آموزان را برای نوعی محیط کار آماده می کند که در آن همکارانی از دیگر نژادها حضور دارند و در عین حال شرایط را برای رقابت در یک بازار بین المللی فراهم می سازد. این برنامه درسی همچنین یادگیری از چشم اندازهای دیگران، قدر شناسی هویت فرهنگی خویش، حفظ سنن فرهنگی و گسترش دیدگاه های نقاد برای درک و مواجهه با پدیده ی نژاد پرستی را مورد تشویق قرار می دهد

آموزش چند فرهنگی نیازمند تدوین برنامه درسی چند فرهنگی، داشتن معلمانی با مهارت و نگرش چند فرهنگی و غیره است که از این میان معلمان چون در تربیت چند فرهنگی نقش مضاعفی ایفا می کنند بنابراین آن ها باید عقیده و صلاحیت چند فرهنگی برای توسعه آموزش چند فرهنگی داشته باشند

بررسی چنین قابلیتی در برنامه های درسی از سوی صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفته است.خسروی و دیگران - 1392 - با بررسی میزان تناسب مولفه های برنامه درسی مدارس با آموزش چند فرهنگی بیان کرده اند که اهداف و محتوای برنامه درسی دوره اول و دوم متوسطه با آموزش چند فرهنگی تناسب نداشته اما شیوه های آموزشی و ارزشیابی با آموزش چند فرهنگی تناسب دارد که علت این را می توان در آزادی عمل معلمان در بکارگیری روش های تدریس و ارزشیابی متناسب با نیازهای متنوع و متفاوت دانش آموزان جستجو کرد.

صادقی - 1389 - سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران را بر اساس رویکرد آموزش چند فرهنگی تحلیل نموده و بیان می کند نتایج تحلیل حاکی از توجه نسبی به مولفه های آموزش چند فرهنگی است. حال آن که بسیاری از کشورها به اهمیت و ضرورت آن توجه کرده و با طراحی و تدوین برنامه های درسی با چنین رویکردی سعی در تربیت دانش آموزانی آشنا به مهارت های زندگی در یک جامعه ی چند فرهنگی نموده اند. از جمله این کشورها می توان به استرالیا، کانادا، امریکا، مالزی و هند اشاره نمود.

در ایران نیز که رنگین کمانی از فرهنگ های مختلف وجود دارد - صادقی،. - 1391 پرداختن به فرهنگ های گوناگون در برنامه ی درسی ضروری به نظر می رسد تا با طراحی برنامه های درسی متناسب با ویژگیهای فرهنگی دانش آموزان هر یک از خرده فرهنگ ها و اقوام ایرانی، از احساس بیگانگی دانش آموزان نسبت به برنامه درسی کاست - گرمابی،. - 1394 با عنایت به اینکه کتاب درسی در نظام آموزشی ایران جایگاه بالایی دارد این سوال پیش می آید که تا چه اندازه موضوع آموزش چند فرهنگی در کتب درسی مورد توجه قرار گرفته است.

این امر در بین حوزه های یادگیری تعیین شده در برنامه درسی ملی در حوزه تربیت و یادگیری علوم انسانی و مطالعات اجتماعی اهمیت مضاعفی دارد زیرا این حوزه به مطالعه ی کنش ها و تعاملات انسانی و توانایی ایجاد روابط مثبت و سازنده با خلق، حول محور رابطه با خدا می پردازد

؛ به عبارت دیگر وقتی تعامل سازنده با دیگران در عصر امروز مستلزم درک و پذیرش تفاوتهای فرهنگی و احترام به خرده فرهنگ های دیگر می باشد لذا پرداختن به آموزش چند فرهنگی در زمره اهداف حوزه یادگیری مطالعات اجتماعی قرار می گیرد.

وفایی و سبحانی نژاد - 1394 - در پژوهشی با عنوان مولفه های آموزش چند فرهنگی و تحلیل آن در محتوای کتب درسی، محتوای کتب مطالعات اجتماعی دوره ی متوسطه را بررسی نموده اند اما پژوهشی که محتوای کتب مطالعات اجتماعی دوره ی ابتدایی را از منظر مولفه های آموزش چند فرهنگی تحلیل نماید در جستجوی محقق یافت نشد. از این رو پژوهش حاضر قصد دارد محتوای کتب درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی را از منظر مؤلفه های چند فرهنگی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.

روش پژوهش

این پژوهش تحلیل محتوای توصیفی و کمی است که در آن محتوای کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از منظر مؤلفه های چند فرهنگی مورد تحلیل قرار گرفته است. واحد تحلیل پاراگراف، تصویر و تکلیف بوده است. جامعه پژوهش محتوای کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بوده که نمونه تحقیق با جامعه آن برابر بوده است. در تجزیه و تحلیل از شاخص های آمار توصیفی - فراوانی و فراوانی درصدی - استفاده شده است.

یافته ها

اطلاعات گردآوری شده از تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی به تفکیک پایه های تحصیلی در جداول شماره های 1، 2، 3، 4 آمده است در تجزیه و تحلیل از فراوانی و فراوانی درصدی استفاده شده و در فراوانی درصدی میزان توجه به یک مؤلفه ی آموزش چند فرهنگی نسبت به کل مطالب مربوط به آموزش چند فرهنگی محاسبه گردیده است.

جدول شماره ی :1 میزان توجه به مؤلفه های چند فرهنگی کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی سوم

جدول شماره ی :2 میزان توجه به مؤلفه های چند فرهنگی کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی چهارم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید