بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آگاهی از میزان توجه به مولفههاي آموزش چند فرهنگی در محتواي کتابهاي درسی مطالعات اجتماعی دورهي آموزش ابتدایی انجام شد. بدین منظور 4 جلد کتب درسی مطالعات اجتماعی دورهي ابتدایی سال تحصیلی 1394 -1395 بر اساس 4 مولفه اصلی و 15 خرده مولفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
ابزار گردآوري دادههاي پژوهش چک لیست تحلیل محتواي محقق ساخته بود. براي تجزیه و تحلیل دادههاي حاصل از کتب درسی، از روش آنتروپی شانون براي بدست آوردن ضریب اهمیت هر یک از مولفهها و مقایسه ضرایب آنها استفاده شده است. به طور کلی یافتههاي پژوهش حکایت از توزیع نامتناوب و غیرهدفمند فراوانی مولفههاي آموزش چندفرهنگی - برخورداري همگانی از فرصت هاي آموزشی، پذیرش تنوع و تکثر قومی و نژادي، پذیرش و توجه به تنوع فرهنگی و مذهبی و توجه به شان و کرامت انسانها و و حقوق بشر جهانی - و خرده مولفههاي آن در صفحات کتابهاي درسی مطالعات اجتماعی دارد. بر این اساس پیشنهاد میشود مولفان محتواي کتابهاي درسی مطالعات اجتماعی در اصلاح این روند نوعی همگونی- متناسب با اصول سازماندهی محتواي برنامه درسی- به وجود آورند.
مقدمه
آموزش چند فرهنگی حرکت اصلاح گرایانه در جهت ایجاد تغییر در مدارس و سایر موسسات آموزشی است که دانش آموزان از همه اقشار ، جنسیت ، نژاد ، زبان و گروه هاي فرهنگی فرصت برابر براي یادگیري دارند
در حال حاضر گوناگونی فرهنگ ها و حفظ هویت هاي متفاوت فرهنگی خواسته ي منطقی و طبیعی میلیاردها انسان کره ي زمین است.گوناگونی فرهنگ ها به قاره ها و کشورها محدود نمی شود و در درون هر کشور نیز می توان اقوام و ملیت هاي گوناگونی را مشاهده کرد که به رغم تفاوت هاي فرهنگی با یکدیگر، در درون فرهنگ ملی به حیات خود ادامه می دهند. این گوناگونی در اکثر کشورهاي جهان-منجمله کشور ایران- قابل مشاهده است
افزون بر این، به دلیل تعاملات گسترده فیزیکی، گسترش فعالیتهاي مجازي افراد و فرهنگ ها و از میان رفتن مرزهاي قراردادي سنتی، پیوندهاي گزیرناپذیري بین افراد و فرهنگ ها به وجود آمده است . حضور فرهنگ ها در کنار یکدیگر و تلاقی آنها، احتمال ایجاد چالش و تنش در میان افراد و فرهنگ ها را افزایش داده است. یکی از نشانه هاي آشکار این تنش،خصومت هاي قومی و نژادي و مذهبی فراوانی است که در خبرهاي رسمی گزارش می شود
یکی از راهبردهایی که کشورهاي جهان به ویژه کشورهاي برخوردار از تنوع فرهنگی براي کاهش نابرابري و خصومت هاي قومی و نژادي و مذهبی در پیش گرفته اند، وارد کردن نظام آموزشی به این عرصه می باشد. در گذشته نه چندان دور تصور بر این بود که، نظام هاي تعلیم و تربیت بدون توجه به تنوع و گوناگونی فرهنگ ها و باورهاي مردم در دیگر سرزمین ها و بدون توجه به آن چه خارج از مرزهاي جغرافیایی قراردادي می گذرد، برنامه ریزي کنند؛ اما امروزه با از میان رفتن مرزهاي قراردادي سنتی و با توجه به تاثیر فرهنگ ها بر یکدیگر، ناگزیر، باید در امر برنامه ریزي و به ویژه در طراحی برنامه هاي درسی، به این مهم توجه شود.
در چنین شرایطی آموزش و پرورش براي پاسخگویی به چنین نیازي ناگزیر است در کنار ارائه دانش هاي تخصصی، به دانش آموزان کمک کندتا دانش و مهارت هایی را کسب کنند که بتوانند در مواجهه با وضعیت و اقتضائات عصر جدید، از جمله تعاملات و مواجهه هاي فرهنگی موفق باشند. در ادبیات جهانی به این نوع دانش ها و مهارتهاي مرتبط با تعاملات فرهنگی آموزش چند فرهنگی می گویند.
آموزش چند فرهنگی، در تعریف امروزي خود به همه ي خط مشی ها و رویدادهایی اطلاق می شود که مدارس باید به کار گیرند تا نتایج آموزشی را براي همه ي دانش آموزان داراي ملیت، طبقه، مذهب و حتی جنسیت هاي مختلف و کودکان استثنایی بهبود بخشند
به عبارت دیگر، آموزش چند فرهنگی، تلاشی است براي رها ساختن کودك از محدودیت هاي قوم مدارانه و آگاه کردن او از وجود فرهنگ ها،جوامع و راه هاي زندگی و تفکر دیگران. آموزش چند فرهنگی منجر به یادگیري براي با هم زیستن می شود. در این یادگیري فراگیران از طریق اینترنت، تقویت حس احترام براي سایر انسان ها و فرهنگ هاي دیگر به حل تضادها نیز اقدام می نمایند.این یادگیري ناظر به مجموعه ي گسترده اي از مهارت هاست که فرد را براي مشارکت و همکاري در امور انسان هاي دیگر آماده می نماید
به اعتقاد بنکز و بنکز - - 2004آموزش چند فرهنگی از چند جهت بر روند یادگیري کل دانش آموزان تاًثیر گذار است . با اجراي درست اصول آموزش چند فرهنگی مثل بهره جستن از مطالب مربوط به افراد مختلف ، شکستن رابطه سلسه مراتبی دانش آموزان و یا قدرت بخشیدن به فرهنگ هاي مختلف در مدرسه می توان یادگیري ، مشارکت و پیشرفت بچه هاي سایر اقوام را بهتر نمود.
به تعبیر بنکز و بنکز - 2004 - این تاثیرات به این شکل اثر میگذارند: الف - در اختیار قرار دادن انواع منابع و مطالب؛ ب - کمک به دانش آموزان در جهت ایجاد قدرت پرسش گري؛ ج - یادگرفتن در مورد سایر اقوام و ملل و شباهت ها و اختلافات میان آنها در سایهي اندیشه ي باز؛ د - آموزش به گونه اي که دانش را کشف کنند و بسازند؛ ه - در اختیار قرار دادن قدرت به دانش آموزان براي رفع نیاز هاي علمی خودشان. با توجه به این مهم، قلب نظام آموزشی یعنی برنامه درسی می تواند نقش به سزایی در تحقق بخشیدن به اهداف آموزش چند فرهنگی در دانش آموزان از یک سو، و کاهش تبعیض هاي مبتنی بر نژاد، عقیده، رنگ پوست، جنسیت و سن و تعارضات ایدئولوژیکی و برخورد فرهنگ ها در جامعه از دگر سو داشته باشد.
در این راستا، از جمله رسالت هاي اساسی نظام تعلیم و تربیت در جوامع چندفرهنگی، طراحی برنامه هاي درسی حساس به فرهنگ و پاسخ گو به ویژگی هاي چندفرهنگی است. تا بدین جهت پیش بینی ساز و کار مناسب به منظور نزدیکی فرهنگ ها، ایجاد تفاهم و تعامل میان آنها در جهت همزیستی مسالمت آمیز و رفع سوء تفاهم هاي احتمالی، ضرورت مضاعف می یابد. طراحی و تدوین برنامه هاي درسی با چنین رویکردي، باعث تربیت دانش آموزانی آشنا به مهارت هاي زندگی در یک جامعه چندفرهنگی خواهد شد.
»برنامه درسی چند فرهنگی « ساز و کاري است که می تواند از طریق توانمند سازي افراد و گروه ها از منظر برخورداري از دانش، نگرش و مهارت براي زیست مسالمت آمیز در یک جامعه چند فرهنگی موثر و کار ساز باشد. برنامه درسی چند فرهنگی زاییده جوامع چند فرهنگی است و چند فرهنگی توصیف وضعیتی است که فرهنگ هاي مختلف بنا به دلایلی در کنار یکدیگر امکان زیست پیدا کرده اند . ماموریت اصلی رویکرد برنامه درسی چندفرهنگی، طراحی و تدوین برنامه هاي درسی با ویژگی هاي چندفرهنگی است. بدین معنی که ضمن گنجاندن صداي همه فرهنگ ها و ارج گذاشتن به آنها، سعی در ایجاد تفاهم و تعامل میان آنهاست، تا بدین طریق بتوان به هدف »وحدت در عین کثرت«دست یافت
با توجه به آن چه گذشت می توان گفت،که بررسی و تجزیه و تحلیل مولفه هاي آموزش چند فرهنگی در محتواي کتاب هاي درسی از دو بعد اهمیت می یابد. از یک سو،کشور ایران یکی از نادرترین کشورها از لحاظ تنوع قومی و فرهنگی می باشد.از دگر سو، رکن اصلی نظام آموزشی یعنی برنامه درسی می تواند نقش مهمی در آموزش و نهادینه سازي مفاهیم آموزش چند فرهنگی در دانش آموزان داشته باشد؛ چرا که در نظام آموزشی متمرکز ما از اهمیت ویژه اي بر خوردار است و کتاب درسی وسیله اصلی تعلیم و تربیت را تشکیل می دهد و معلمان و دانش آموزان در فعالیتهاي یاددهی – یادگیري به این ماده آموزشی تکیه دارند
همچنین، بررسی وضعیت موجود کتاب هاي درسی،تصویري دقیقی از کم وکیف توجه به این مقوله به دست می آید و در حکم بررسی وضعیت موجود، بینشهاي لازم را براي برنامه ریزان و دست اندرکاران طراحی برنامه هاي درسی جهت تدوین برنامه هاي درسی و پوشش دادن حیطه ها و برنامه هاي درسی مغفول فراهم می آورد. از دگر سو، یافته هاي تحقیق و تحقیقات مشابه می تواند به بالا بردن آگاهی و توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران نظام آموزشی و مولفان کتاب هاي درسی در این حوزه موضوعی در جهت اتخاذ تصمیمات بهتر و مقتضی تر کمک شایانی کند. از این رو، هدف کلی این پژوهش بررسی مولفههاي آموزش چند فرهنگی درمحتواي کتابهاي مطالعات اجتماعی دوره ي ابتدایی ایران است. بر طبق هدف اصلی تحقیق، سوالات ذیل باید پاسخ داده شوند:
سوالات تحقیق
-1 در کتاب هاي مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی به چه میزان به مؤلفه هاي آموزش چند فرهنگی اشاره شده است؟
-2 میزان توجه به خرده مؤلفه هاي آموزش چند فرهنگی در کتاب هاي مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی چقدراست؟
روش پژوهش
با توجه به هدف تحقیق، روش پژوهش توصیفی؛تحلیل محتوا بوده است. تحلیل محتوا، تکنیکی پژوهشی است که براي بررسی وتبیین کلمات، مفاهیم، واژه ها، مضامین، عبارات و جملات خاصی از درون یک متن یا مجموعه اي از متون مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین براي پردازش وتحلیل نتایج از روش آنتروپی شانون که بر گرفته از تئوري سیستمهاست، استفاده شد
آنتروپی در تئوري اطلاعات، شاخصی است براي اندازه گیري عدم اطمینان که به وسیله ي یک توزیع احتمال بیان می شود. بر اساس این روش که به مدل جبرانی مشهور است؛ محتواي کتابهاي درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از نقطه نظر 4 پاسخگو - پایه هاي دوره ي ابتدایی - و 5 مولفه مورد هدف و 15 شاخص مورد سوال و طبقه بندي شده است. واحد تحلیل این پژوهش صفحات - متن، پرسشها، تمرینها و تصاویر - میباشد.