بخشی از مقاله
نقش سواد رسانه اي (به عنوان پارادایمی موثر)در صنایع فرهنگی
چکیده
عنوان مقاله نقش سواد رسانه اي (به عنوان پارادایمی موثر ) در صنایع فرهنگی می باشد. هدف از این مقاله نخست مفهوم فرهنگ ، مفهوم صنایع فرهنگی ، سواد رسانه اي ، سواد رسانه اي در کشور هاي مختلف ، تاثیر صنعت فرهنگی وتمایل به تغییر درگرایشها ورفتار جوانان ، نقش موار رسانه اي به عنوان یک پارادایم موثر در ارتباط با صنایع فرهنگی می باشد. روش این مقاله توصیفی وکتابخانه اي می باشدنتایج ررسی بیانگر آن است که :از آنجا که محصولات صنایع فرهنگی کمتر مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند یونسکو باید به حمایت از برنامه هاي آموزشی رسمی و غیر رسمی که هدف آن اعتلاي نگرشهاي انتقادي است بپردازد ، با عنایت به وضعیت ویژه جمهوري اسلامی ایران نیز در منطقه و هجمه فراگیر رسانه ها ي آمریکایی-صهیونیستی بر علیه فرهنگ و هویت اسلامی –ایرانی که مقام معظم رهبري از آن به عنوان تهاجم فرهنگی یاد نمودند,وآغاز نهضت مهندسی فرهنگی ,ضروري است که پس از تبیین مبانی نظري و مفهومی موضوع ,گام هایی عملیاتی و اجرایی برداشته شود
واژگان کلیدي: رسانه، سواد رسانه اي ،فرهنگ،مهندسی فرهنگی،صنایع فرهنگی
مقدمه
جامعه شناسان کارکرد کلی فرهنگ را چنین توصیف نموده اند:فرهنگ واسطه تعامل و ابزار شناخت هر انسان از جوامع گذشته ,حال و آینده خودش می باشد .فرهنگ بدین سان زندگی و دنیاي پیرامون انسان را در سه زمان متفاوت گذشته ,حال و آینده توسعه بخشیده و هر فرد را در گذشتگان و آیندگانش قرار داده با آنان پیوند می زند.فرهنگ ابزاري مناسب براي یکسان سازي گفتار ,منش و رفتار افراد و اقوام ناهمگون و نیز طرحی است براي همانند سازي شکل ظاهري ,علایق,سلایق و گرایش افراد جامعه که در عین حال تفاوت هاي جسمی و شخصیتی فراوان آنان را در بر گرفته است.
فرهنگ چارچوب مناسبی براي جامعه سازي ,حیات اجتماعی ,همبستگی خانوادگی ,تعلق ملی و تعهد سیاسی بوده و به ویژه در جوامعی که تکثر قومیت دارند نظیر کشور مان ایران ,داراي اولویت بالاتري خواهد بود .فرهنگ به نیاز هاي (اولیه و ثانویه)فردي ,اجتماعی,سیاسی و اقتصادي صاحبان خود پاسخ مناسب داده و با ابزار هایی چون رسانه هاي جمعی و نهاد هاي آموزش و پرورش ,تعامل اجتماعی و کنترل هاي اجتماعی در جامعه نهادینه میگردد.(عالمی,( 137:1386با توجه به مطالب فوق شاید به همین دلیل است که امروزه رسانه نقش مهمی در راهبرد هاي استعمار نو دارد.
فرهنگ
فرهنگ ارزشها ،ایده ها ،نگرش ها و نمادهاي آگاهانه و نا آگاهان هاي است که رفتار انسان را شکل می دهد واز نسلی به نسل دیگر منتقل می شود . واژه فرهنگ همواره منبع سوء تعبیر و اختلاف بوده است . فرهنگ مردم که در بیشتر مواقع به راحتی قابل مشاهده نیست و همین امر کار مدیران اموزشی را در برقراري ارتباط موثر مشکل می کند . با وجود اینکه افزایش ارتباطات تعدادي از گرایشات ملی مانند رنگ،لباس،موسیقی و حتی غذا ونوشیدنی ها را تا حد زیادي مشابه کرده است و حتی عده اي معتقدند که جهان به سمت نوعی همگونسازي پیش می رود ؛در سمت دیگر گروهی معتقدند که جهان نه تنها به سمت همگون سازي پیش نمی رودبلکه به سمتی حرکت می کنیم که تضاد،تنوع و گونه هاي مختلف در آن وجود خواهد دا شت .اعلامیه یونسکو( 1995 ).درباره جایگاه فرهنگ در عصر جهانی سازي به این صورت بیان شده است:" درگیري،پذیرش و درك تنوع و تفاوتهاي فرهنگی و ارزش و احترام براي تنوع غنی موجود در فرهنگهاي مختلف" .(اعرابی,(12:1379
صنایع فرهنگی
مفهوم »صنایع فرهنگی « نخستینبار طی جنگ جهانی دوم و در مکتب فلسفیِ فرانکفورت براي توصیف صنعت قدرتمند فیلمسازي امریکا به کار رفت.(احمدي (29:1380,طبق تعاریف متداول، صنایع فرهنگی محصول بنگاههایی است که براي عموم مردم، اطلاعات و سرگرمیهاي آموزشی، علمی و فرهنگی، در قالبهاي مختلف تکثیرشدنی، طراحی و تهیه میکنند. هدف صنایع فرهنگی (که با عناوین دیگري همچون »صنایع رسانهاي«، »صنایع حق تکثیر (کپیرایت)« و حتی »صنایع محتوایی« نیز شناخته میشود) مفهومسازي، هماهنگسازي، تولید، ارتقا و تجارت کالاهاي فرهنگی در قالبهاي مختلف، اعم از کتاب، مجله، روزنامه و ژورنال، فیلم و محصولات صوتی ــ تصویري، ویدیو و
نوارکاست، نرمافزار، لوح فشرده (سیديرام) و دیگر محصولات استشایان. ذکر است اخیراً با توجه به پیشرفتهاي فنّاوري میتوان محتواي موجود در این محصولات کموبیش »سنتی« را بهراحتی و در کمترین زمان از طریق شبکههاي الکترونیکی از جایی به جاي دیگر منتقل کرد. کشورهایی که به اهمیت استراتژیک صنایع فرهنگی پی برده و اقدامات مناسبی انجام دادهاند امروزه از نظر اقتصادي و همچنین نفوذ فرهنگی، در سطح بینالمللی، موقعیت ممتازي دارند و عکسبه کشورهایی که به دلایل مختلف، اعم از ایدئولوژیک، سیاسی، اهداف اقتصاديِ کوتاهمدت یا حتی ماهیت فرهنگی، از صنایع فرهنگی خود حمایت نکردهاند امروز به هجوم محصولات و محتواهاي فرهنگی بیگانه گرفتار شدهاند و در معرض همهگونه پیامدهاي جدي آن، همچون به خطرافتادن هویت فرهنگی و پرداخت هزینههاي سنگین یا فشار براي ایجاد مانع در برابر واردات فرهنگی، قرار گرفتهاند و بدینسبب، چه از لحاظ اقتصادي و چه فرهنگی، در معرض خطر انزوا قرار دارند. در واقع، صنایع فرهنگی سهم چشمگیري در دسترسی افراد به اطلاعات، آموزش، و فرهنگ و نیز اشتغالزایی دارند و در ارائه تصویر فرهنگی یک کشور یا ملّت و ایجاد جایگاه مناسب در اقتصاد بینالمللی مؤثرند. به همین علت در تحلیل عمیق و مستدل فرهنگی و تدوین استراتژيهاي حوزة »فرهنگ و توسعه« بررسی دقیق صنایع فرهنگی هماکنون از اولویتهاي کاري بسیاري از دولتها، سازمانها و نهادهاست.
صنایع فرهنگی بهترین منبعی است که براي روشن شدن فرهنگ و هویت کشورها بررسی می شود؛ زیرا فرهنگ، پایه و اساس تمدن هر شورى است که نسلهاى انسانی در زمان حیات خود از آن بهره می جویند و با اتکا به آن، به زندگی و فعالیتهاى روزمرة خود در کنار یکدیگر شکل میدهند.
میتوان گفت صنایع فرهنگی حاصل فعالیتهاى نویسندگان، هنرمندان، معماران، موسیقیدانان، و تجلی معنویت مردم و ارزشهایی است که به زندگی معنا میدهند.
صنایع فرهنگی نتیجه عوامل محسوس و نامحسوس است که خلاقیت مردم از طریق آنها متجلی میشود. این عوامل عبارتاند از: زبان، آداب و رسوم مذهبی، باورها، مکانها و یادمانهاى تاریخی، ادبیات، کارهاى هنري، آثار موجود در آرشیوها و مراکز اسناد و کتابخانهها و نظایر آن، که در قالب صنایع فرهنگی میتوان آنها را ارائه کرد.( امیري صفت,.( 112:1383
سواد رسانه اي
سواد رسانه اي به معناي تحقیق,تحلیل,آموزش و آگاهی از تاثیرات رسانه ها بر افراد و جوامع است(بصیریان جهرمی,(33:1385مرکز سواد رسانه اي تعاریف زیر را براي سواد رسانه اي در نظر گرفته است:
-سواد رسانه اي رویکرد آموزشی قرن 21 است.
-سواد رسانه اي چارچوبی را براي دسترسی ,تحلیل,ارزیابی و تولید پیام در مدل ها و اشکال گوناگون فراهم می آورد.
-سواد رسانه اي درك نقش رسانه در جامعه و نیز مهارت هاي اساسی را امکان پذیرمی سازد.
تئوري سواد رسانه اي با رویکرد شناختی,به طور جامع توضیح می دهدکه ما چگونه مجذوب سیل اطلاعاتی می شویم که در جامعه اشباع از رسانه ما وجود دارند و با تکیه بر اصول بنیادي مبتنی بر چگونه اندیشیدن بشر ,تصمیماتی که درباره فیلتر کردن پیام ها و الگوي متعارف صورت می گیرد را بررسی قرار می دهد (potter&james,2004)
آموزش سواد رسانه اي به شهروندان عبارت است از :آشنا کردن و آموزش دادن آنها با رویکرد هاي انتقادي در مطالعات ارتباطی و رسانه اي جهت درك و فهم ژرف ساخت ها و گذر از سطح به عمق .
آموزش سواد رساته اي در بر گیرنده آن دسته از فرایند هاي شناختی است که در اندیشه انتقادي مورد استفاده قرار میگیرند.
لذا ارتباط شناسان باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا مفهوم سواد رسانه اي ترویج شود .مفهوم سواد رسانه اي آموزش تمیز دادن گفت و گو از میزگرد یا تمیز دادن خبر از مصاحبه نیست .مفهوم سواد رسانه اي در واقع آموزش نکاتی به مخاطب است که مکانیزم تولید دانش یا معرفت را در رسانه ها دقیقا بشناسد و بتواند رابطه آن دانش را با عدالت اجتماعی و کرامت انسانی ارزیابی کنند.این نوع آموزش ها در واقع سواد رسانه اي ,مخاطبان را در برابر رسانهرویین تن می کند.(شکرخواه,(8:1381
سواد رسانه اي در کشور هاي مختلف
آموزش رسانه اي در کشور هاي بریتانیا ,استرالیا ,کانادا ,آفریقاي جنوبی و ایالات متحده آمریکا در حال گسترش است.همچنین در کشور هاي هلند ,ایتالیا ,یونان,اتریش ،هندوستان و روسیه و در میان سایر ملل جهان مورد توجه قرار گرفته است.سواد رسانه اي به طور ریشه اي به عنوان وسیله آموزشی براي حمایت از مردم در برابر تاثیرات بیمار گونه وسایل ارتباط جمعی بوده است.اولین کشوري که در