بخشی از مقاله

چکیده  

تحقیقات اخیر، تغییرات اساسی در ذائقهی بازدیدکنندگان و گردشگران و تمایل آنها به کسب تجربهی اصیل، درک عمیقتر از مکان و صرف زمان بیشتر برای بهرهگیری از فضا و محیط زیست مقصد را نشان میدهند. این بدان معنی است که گردشگران متفاوتاند و در پی کسب تجربیاتی هستند که در آن قادر به برآوردن خواستههای نامشهودشان از طریق مشارکت باشند. از این رو مقاصد گردشگری برای بقا در بازار این صنعت و برای مقابله با چالش بهبود استراتژیهای بازاریابی گردشگری، باید منابع خود را گسترش دهند. در این شرایط میتوان رویکرد گردشگری خلاق را راهکاری در راستای تحقق اهداف پیشگفته برای گردشگران و مقاصد گردشگری قلمداد کرد.

از این رو پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل مزایای توسعهی گردشگری خلاق می-پردازد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر بررسیهای اسنادی است که در آن با مطالعه ادبیات پژوهشی این حوزه به تحلیل گردشگری خلاق، اهمیت و مراحل توسعه آن پرداخته است.

نتایج نشان میدهد که گردشگری خلاق راه فراری از بازتولید تکراری داراییهای فرهنگی مقاصد گردشگری محسوب میشود که میتواند در حفظ فرهنگهای اصیل و میراث ناملموس بشری همچون موسیقی، رقص، آداب و رسوم و سنن در کنار شکوفایی صنایع دستی کمک شایانی نماید. از سویی نیاز مقاصد را به ایجاد منابع جدید برطرف نموده و می توانند با اندکی خلاقیت مقاصد را در عرضهی جهانی منابع و جاذبههای خود به بهترین توانمند میسازد.

مقدمه

در گذشته، گردشگری فرهنگی به عنوان پاسخی به متقاضیان در حال افزایش گردشگری در نظر گرفته میشد - Fundação de - Serralves, 2008; Briggs, 2005 اما امروزه جذابیت و پایداری خود را از دست داده و دیگر پاسخگوی نیاز بازدیدکنندگان نیست. زولا و جلینسیس - 2012 - اینگونه استدلال میکنند که بسیاری از مقاصد گردشگری صرفا بر اساس پیشنهادات فرهنگی توسعه یافتهاند و میتوان گفت که گردشگری فرهنگی به گردشگری انبوه فعال تبدیل شده است. بنا بر عقیدهی ریچاردز - 2008 - در کنفرانس گردشگری خلاق سانتافه، بازدید جمعیتی فزاینده از کلیساها یا موزهها یا گالریهای کسب تجربهای نامطلوب و در عین حال غیر قابل اجتناب است

استانداردسازی گردشگری فرهنگی به همراه تغییر در انگیزههای گردشگران منجر به توسعهی شکل جدیدی از گردشگری با عنوان گردشگری خلاق در سراسر جهان شده است. گردشگری خلاق شکلی از گردشگری است که از بازتولید داراییهای فرهنگی جلوگیری کرده و افزایش منابع فرهنگی ناملموس مقصد را از طریق تجارب مشارکتی بیشتر افزایش میدهد. نمونه های از این مورد را میتوان در بارسلونا، نیوزیلند و سانتافه مشاهده کرد. این بخش از گردشگری در کشورهای مواجهه با بحرانهای شدید اقتصادی میتواند مفید واقع شود

گردشگری خلاق نسل جدیدی از گردشگری محسوب میشود. اولین نسل، گردشگری ساحلی است که در آن مردم به مکانی برای استراحت و اوقات فراغت میروند؛ نسل دوم گردشگری فرهنگی که در جهت موزهها و تورهای فرهنگی بود. گردشگری خلاق تعامل بیشتر را دربر میگیرد که براساس آن بازدیدکننده از لحاظ آموزشی، عاطفی، اجتماعی و مشارکتی با مکان، فرهنگ و افراد ساکن در آن تعامل دارد. آنها احساس شهروندی دارند. شناخت مدیران از خلاقیت در شهرها به عنوان منبع و ایجاد فرصتهای جدید برای پاسخگویی به علایق در حال تحول گردشگران، برای تکامل این نسل سوم از گردشگری ضروری است

ریچاردز و ویلسون - 2006 - اذعان دارند که گردشگری خلاق مسلماً پتانسیل بیشتری نسبت به گردشگری فرهنگی سنتی دارد، به دلیل اینکه خلاقیت میتواند به راحتی ارزش افزوده بیشتری داشته و اجازه میدهد تا مقاصد سریعتر به نوآوری محصولات جدید بپردازند. از این رو، منابع خلاق پایدارتر و پویاتر از محصولات فرهنگی ملموس خواهند بود. ظهور گردشگری خلاق نشانگر ادغام رو به رشد بین گردشگری و استراتژیهای مختلف مکانیابی، از جمله ترویج صنایع خلاق، شهرهای خلاق و طبقه خلاق است.

توراک - 2009 - 1 استدلال کرده است که شهرها با سرعت بیشتری نیاز به تنظیم تصویر خود در بازارهای جهانی دارند. در نتیجه کمتر بر تغییر ساختار شغلی و یا صنعتی خود و بیشتر بر روی نام تجاری جهت ایجاد تمایز تاکید میکنند. ایوانز - 2003 - نیز نشان داده است که اشکال نام تجاری بر اساس منابع فرهنگی و خلاق برای موقعیت رقابتی شهرها و مناطق مختلف حیاتی هستند 

بنابراین توانایی رقابتی مقصد گردشگری، به توانایی آن در تبدیل عوامل اساسی و موروثی به اموال دارای ارزش نمادین بالاتر بستگی دارد و بر این اساس ایجاد ظرفیتهای سازمانی برای فراهم کردن فرصت استفاده بهتر از دارایهای خود جهت جذب گردشگران ضروری خواهد بود. در نتیجه خلاقیت سیاستی برای تحریک طیف وسیعی از نتایج اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جذاب قلمداد میگردد.

ریچاردز و ریموند - 2000 - 2 بر این واقعیت تاکید کردند که جوهرهی گردشگری خلاق نشانگر این است که نه تنها گردشگران نیازمند مداخلههای خلاقانه هستند، بلکه خود مقصد نیز به طراحی تجارب خلاقانهتر نیازمند است. به این مفهوم که مقاصد باید دربارهی جنبههای خلاقیت مرتبط با مکانها به دقت اندیشیده و در گردشگران خلاق انگیزهی ویژهای برای بازدید ایجاد کنند. بنابراین باید اینگونه پنداشت که خلاقیت در مقصد تعبیه شده و به آن متصل است. گردشگری خلاق نتایج چشمگیری از جمله افزایش 74 درصدی در بازدیدکنندگان گردشگری داشته و موجب افزایش 168 درصدی درآمدهای حاصل از گردشگری بین سالهای 1999 و 2004 شده است این موج خلاق که توسط نیروهای بخش تولید و مصرف هدایت میشد، موجب رشد اقتصاد تجربی، لزوم ارزش نهادن به فرهنگ و بخش-بندی تقاضای پست مدرن شد

کلان شهرهای جهان امروز در پی یافتن یافتن صنایعی هستند که در عین رونق بخشی به اقتصاد شهر، توسعه همه جانبهی شهرها را نیز تضمین کنند. صنعتی همانند گردشگری با ویژگیهایی نظیر زودبازده بودن، عدم نیاز به سرمایهگذاریهای کلان - در مقایسه با سایر صنایع بزرگ - ، سبز بودن و تحمیل کمترین میزان هزینههای زیستمحیطی بر مقصد گردشگری در درازمدت، اشتغالزایی گستردهی مستقیم، غیرمستقیم و القایی و نقش مؤثر آن در احیا و ارج نهادن مجدد به جلوههای فرهنگی و صنایع دستی بومی، از بهترین گزینههای فراروی کلان شهرهای امروزی است. گردشگری در صورت برنامهریزی و مدیریت صحیح، از سویی رونق اقتصاد محلی و توسعهی پایدار همه جانبه را تسریع میکند و از سوی دیگر، با احیای هویت بومی از استحالهی فرهنگی جامعه در اثر فرآیندهای جهانی شدن، جلوگیری میکند

با بررسی تواناییها و محدودیتهای کشور در حوزهی گردشگری و با توجه به روند تکامل گردشگری و بخشهایی از گردشگران بینالمللی که از لحاظ فرهنگی و اقتصادی مطلوب و سودآور محسوب میشوند، در حال حاضر میتوان، گردشگری خلاق را مطلوبترین نوع گردشگری و گردشگران خلاق را بازار هدف مناسبی برای کشور به شمار آورد. ایران علیرغم ظرفیتهای موجود در حوزهی فرهنگ و صنایع خلاق، سهم اندکی را از درآمدهای حاصل از گردشگری معاصر دارد. یکی از مهمترین علل این ناکامی، ناتوانی ایران در حوزهی موفق داراییهای فرهنگی و خلاق خود در عرصههای بینالمللی است. اختلاف فاحش دیدگاه گردشگران خارجی راجع به کشور، فرهنگ و مردم ایران قبل و بعد از سفر به کشور، مبین ضعف فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابی صورت گرفته در حوزهی گردشگری است.

یکی از بهترین شیوههای عرضهی موفق منابع و داراییهای گردشگری کشور در عرصهی بینالمللی و جذب جریانهای گردشگری مطلوب، عضویت شهرهای شاخص مقصد گردشگری کشور در شبکههای معتبر بینالمللی و بهرهگیری از اعتبار برند و امکانات گستردهی تبلیغاتی آنهاست

عضویت شهرهای شاخص مقصد گردشگری ایران، در شبکههای معتبر بینالمللی یکی از راهکارهای عرضه موفق داراییهای کشور در حوزه گردشگری در عرصهی جهانی است و منجر به ایجاد حس اطمینان در میان گردشگران بینالمللی نسبت به کیفیت محصول گردشگری است که در ایران تجربه خواهند نمود. یکی از معتبرترین شبکهها در این زمینه، شبکه شهرهای خلاق یونسکو است 

یونسکو با الهام از عبارت گردشگری خلاق، »شبکه شهرهای خلاق« را پدید آورده است تا این شهرها با کمک یکدیگر، گوناگونی فرهنگی و توسعهی پایدار شهری را تحقق بخشند؛ شبکهای از شهرهای خلاق که به منظور دستیابی به هدفی مشترک یعنی تنوع فرهنگی و توسعهی پایدار شهری با یکدیگر همکاری میکنند. هدف این شبکه، توسعهی بینالمللی همکاریها میان شهرها و تشویق آنها برای توسعهی دو جانبهی همکاری در راستای الویتهای جهانی یونسکو یعنی »توسعهی فرهنگی« و »توسعهی پایدار« است. هنگامی که شهری به عضویت شبکه در میآید میتواند به تبادل تجارب بپردازد و با دیگر شهرها فرصتهای جدیدی را به ویژه برای فعالیتهایی که مبنای آنها اقتصاد و گردشگری خلاق است، در سطح جهانی پدید آورد 

رشد رویکردهای خلاقانه در حوزهی گردشگری همچنین میتواند با اتصال به استراتژیهای مختلف موجب ایجاد مکانهای مشخص، از جمله ترویج صنایع خلاق، شهرهای خلاق و طبقه خلاق گردد. این گروهها در شبکههای خلاق میتواند صنایع مختلف خلاق و افراد خلاق را با گردشگری پیوند دهند و موجب جریان یافتن دانش، تصاویر و قدرت در فضاهای خاص محلی شوند. رشد رویدادهای فرهنگی و خلاق به ارائهی فشردهی خلاقیت در زمان و مکان کمک کرده که این امر به شدت موجب جذب گردشگران و افراد در جستجوی همکاری میگردد

با توجه به اینکه تعدادی از شهرهای کشور ایران نیز در شبکهی شهرهای خلاق عضو شدهاند، میتوان گفت که این کشور با توجه به غنای فرهنگی و هنری و میراث، قابلیت اتخاذ گردشگری خلاق بعنوان استراتژی اصلی بازاریابی در جهان را امروز دارد، تا بتواند به موفقیتهای اقتصادی و اجتماعی دست یافته و با عنوانی مناسب و مطلوب در دنیای خارج شناخته شود. در این مقاله به بررسی این گونه از گردشگری و مراحل توسعهی آن با نگاه ویژه به تکنولوژیهای جدید در کنار مباحث مرتبط با شهر خلاق پرداخته شده است.

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

از جمله اولین کارهای انجام شده در این زمینه میتوان به کتاب ریچاردز فلوریدا با عنوان طبقه خلاق در سال 2002 کتاب دیگر وی در سال 2005 که برای تقویت همین موضوع منتشر شده، اشاره نمود. گرگ ریچاردز با همکاری ریموند در سال 2000 توانست، گردشگری خلاق را بعنوان شکل جدیدی از گردشگری فرهنگی به جهان معرفی کند. سپس در سال 2005 با همکاری ویلسون با انتشار مقالهای با عنوان توسعهی خلاقیت در تجارب گردشگران: راه فراری از بازتولید تکراری فرهنگ به بسط این گردشگری و نگاه به جنبههای نوآور آن پرداخت.

ریچاردز و ویلسون در سال 2007 با مقالهای با عنوان مسیر توسعهی گردشگری: از فرهنگ تا خلاقیت، به تقویت مطالعات خود در این زمینه پرداختند. محققانی از قبیل لاندری و هیترز در سالهای 2005 تا 2010 نیز بر روی موضوعاتی از قبیل شهرهای خلاق و خوشه خلاق پرداختند، آنها اذعان داشتند که این دو گروه لزوم به وجود آوردن صنایع خلاق و به طبع آن اقتصاد خلاق هستند.

تان و همکارانش در سال 2012 با انتشار مقالهای با عنوان مدلی از تجربهی خلاق در گردشگری خلاق، به بررسی دیدگاههای گردشگران خلاق پرداخته و این موضوع را مطرح کردند که آگاهی شرط لازم برای ایجاد تجربه خلاق بوده و موجب افتراق آن از سایر تجربیات میگردد. یونسکو نیز با برگزاری کنفرانسهایی درسال 2005 و 2006 با عنوان به سوی استراتژیهای پایدار در گردشگری خلاق، اقدامات لازم جهت ارتقای این گردشگری را مد نظر قرار داد.

گردشگری خلاق در کشورهای زیادی توسعه یافته است. هرچند که مکانهای متفاوت تعریف خاص خود را از این گردشگری دارند، اما تشابهات زیادی از قبیل مشارکت فعال، تجربهی اصیل، توسعهی ظرفیتهای خلاق، توسعهی مهارتها در این تعاریف مشاهده شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید