بخشی از مقاله

چکیده

پیدایش جاذبه های شهری و دافعه های روستایی و نیز مدرنیزاسیون کاذب و نیاز نظام سرمایه داری به بازار مصرف، شهرها را به عنوان بازار اصلی مصرف کالاهای تبدیل کرده است و این امر سبب ایجاد زرق و برق های کاذب در شهر های بزرگ کشور شده است و افراد جامعه روستایی و شهرهای کوچکتر را برای دست یابی به جاذبه های شهرها به سوی مادرشهرها و شهرهای بزرگ کشانیده است.

شهر قادر به جذب این افراد تازه وارد در نظام اقتصادی و اجتماعی خود نیست. بنابراین این افراد مهاجر برای دستیابی به حداقل سرپناه به مناطق ارزان قیمت شهر که عمدتاً در حاشیه و مراکز شهر قرار دارند روی می آورند و چهره ای نا مطلوب را از شهر به نمایش می گذارند. در پژوهش حاضر سعی گردیده است تا با بررسی ویژگی های حاشیه نشینی در محله زینبیه شهر اصفهان، مشکلات و نارسایی های موجود شناسایی و راهکارهایی جهت تقویت آن ارائه شود.

روش انجام پژوهش به گونه ای است که ابتدا با تدوین پرسشنامه و توزیع آن در بین ساکنین محله زینبیه، شاخص هایی مانند کیفیت محل سکونت قبلی مهاجرین، علت مهاجرت، وضعیت سکونت مهاجرین، شاخص امکانات و خدمات، شغل مهاجرین قبل از مهاجرت، کیفیت امکانات محله ای مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS به بررسی وجود رابطه معنی دار بین میزان درآمد افراد خانوار و میزان مطلوبیت مسکن و نیز میزان اجاره نشینی وجود دارد.

نتایج حاصل از آزمون T.TEST نشان می دهد که بین میزان درآمد افراد خانوار و میزان دستیابی به مسکن مناسب و کاهش اجاره نشینی رابطه مستقیمی وجود دارد و با افزایش درآمد خانوار میزان مطلوبیت مسکن افزایش و میزان اجاره نشینی افزایش می یابد.

مقدمه

در طول چندین دهه اخیر بیشتر کشورهای درحال توسعه شاهد جابجایی شتاب آلود جمعیت به سوی شهرهای بزرگ خود بوده اند. این جریان سبب افزایش نابرابری بین مناطق مختلف شده، هزینه اداره مادرشهرهای بزرگ، که جمعیتی بیش از گنجایش خود دارند را افزایش داده و مانع رسیدن به هدف های عمده توسعه شده است.

گستردگی این گونه حرکت های جمعیتی، درک علت و پیامد های مهاجرت را بیش از پیش شایان اهمیت ساخته، تا بدین وسیله خط-مشی های مناسبی برای مهار مهاجر یا کشیدن آنها در راههای اجتماعی مطلوب و بهره برداری از نقش بالقوه آنها در توسعه تنظیم شود

کشور های درحال توسعه به دلیل رشد سریع جمعیت و نیز از بین رفتن اقتصاد معیشتی مبتنی بر کشاورزی، در فرایند صنعتی شدن با رشد سریع شهرنشینی مواجه شده اند. منابع محدود و نابرابری های موجود در این کشورها سبب بهره مندی بعضی گروههای اجتماعی و کنار گذاشتن سایر گروهها به ویژه مناطق روستایی از روندهای رشد و توسعه گردیده است. لذا گروههای کم برخوردار به مناطق توسعه یافته تر شهری روی می آورند، تا جزیی انداموار از مجموع اقتصاد و اجتماع آن گردند

بالا رفتن شمار بیکاران شهری، وضع بد خانه ها، امکانات ناکافی آب، برق، فاضلاب ، بهداشت نا مناسب، کمبود وسایل حمل ونقل وسایر مشکلات اطراف شهرها ناشی از مهاجرت روستاییان است، که پدیده حاشیه نشینی در شهرها را به وجود آورده است.
 
مهم ترین نظریه مربوط به پیدایش مناطق حاشیه نشین، نظریه نحوه استفاده از اراضی شهری است. در ایننظریّه شکل و نظام فضایی خاصی که شهر به خود می گیرد، نتیجه رقابت گروه های مختلف شهری در جهت احرازموقعیّت شهر به شکل رقابتی است. در این صورت، بازندگان این رقابت در بازی با طبقه ثروتمند، نواحی پست ارزان قیمت را جهت سکونت انتخاب می کنند و در نتیجه به ظهور پدیده هائی نظیر زاغه نشینی، حاشیه نشینی، حلبی آباد و ... دامن می زنند

حاشیه نشین کسانی هستند که در محدوده ی اقتصادی شهر زندگی می کنند و جذب نظام اجتماعی-اقتصادی شهر نشده اند

شهر اصفهان با 1756126 نفر جمعیت، براساس آمارگیری سال1390، سومین شهر پر جمعیت کشور شناخته می شود که با داشتن آثار منحصر به فرد، به عنوان یکی از زیباترین و دیدنی ترین شهرهای دنیا مطرح است. این شهر زیبا متعلق به شهروندان اصفهانی نیست، حتی به عنوان یک شهر ایرانی - اسلامی تلقی نمی شود، بلکه گوهری گرانبهاست که به تمام جهان تعلق دارد. آثار تاریخی با ارزش به شهر اصفهان خصیصه ای بخشیده است که این شهر را از سایر شهر های ایران متمایز می کند

رشد سریع شهرنشینی در اصفهان و نیز مهاجرت شدید به آن طی دهه های اخیر و ناتوانی شهر در جذب مهاجرین، سبب اسکان غیر رسمی آنان در محله های حاشیه نشین شده است و چهره ای نابهنجار را از این شهر زیبا به نمایش گذاشته است. بنابراین با توجه به خصایص این موزه شهر و تاکید بر حفظ آثار تاریخی و فرهنگی با ارزش آن، توجه به مساله مهاجرت و اسکان غیر رسمی حاشیه نشینان یکی از مسائل اساسی شهر اصفهان محسوب می شود.

فرآیند پژوهش:

تحقیق صورت گرفته در این مقاله از نوع بنیادی- کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از منابع متعدد از جمله مطالعات کتابخانه ای و پرسش نامه و بررسی های میدانی جمع آوری شده است. جامعه مورد مطالعه، مهاجرین ساکن در محله زینبیه از منطقه هفت و ده شهر اصفهان است. برای برآورد حجم نمونه، فرمول کوکران مورد استفاده قرار گرفته است و در نهایت حجم نمونه 120 نفر بدست آمده است. سپس داده های حاصله از پرسشنامه وارد نرم افزارآمار SPSS گردید و بعد از انجام تجزیه و تحلیل های مورد نظر، بر روی آن انجام گرفت.

فرضیات پژوهش:

فرضیات مورد بحث در این مقاله به این صورت است.
 -    افراد حاشیه نشینی که درآمد بالاتری دارند، در خانه های شخصی خود زندگی می کنند.

-    هرچند میزان درآمد افراد حاشیه نشین بیشتر باشد، مصالح به کار رفته در مسکن آنها نیز بهتر خواهد شد.

قلمرو پژوهش:

محدوده مورد پژوهش محله زینبیه واقع در محدوده های مناطق هفت و ده شهر اصفهان می باشد که موقعیت آن در شکل شماره 1 نشان داده شده است.

شکل شماره:1 موقعیت محدوده مورد مطالعه

مبانی نظری تحقیق:

مهاجرت یعنی تغییر دائمی و نیمه دائمی مسکن بدون هیچ گونه محدودیتی در مورد فاصله و حرکت و ماهیت اجباری و اختیاری مهاجرت - خوب آیند،. - 34:1384 در سطح کلان به وجود آمدن نظام سرمایه داری و کوشش نظام سرمایه داری برای پیدا کردن بازار مصرف برای کالاهای تولید شده، آنان را بر آن داشت تا بازار مصرف خود را در سایر کشورهای دیگر ایجاد کنند. در کشورهایی که برای این منظور در نظر گرفته شدند، پایتخت کشور ها و شهرهای بزرگ آن بهترین مکان برای عرضه کالا محسوب می شد.

ضعف مدیریتی و زیرساختی کشورهای مقصد نیز در تسریع بخشیدن به این امر کمک فراوانی می نمود. بنابراین به سرعت شهرهای بزرگ کشورهای درحال توسعه به عنوان محلی برای عرضه کالاهای نظام سرمایه داری تبدیل شد و بتدریج نابرابری بین شهرهای بزرگ و سایر مناطق و روستاها افزایش یافت. در دوره های قبل از این شهر و روستا رابطه ای متقابل با یکدیگر داشتند، اما از این دوره به بعد به دلیل نیاز سرمایه داری به بازار مصرف، شهرها مورد توجه قرار گرفتند.

این بی توجهی نسبت به شهرهای کوچک و روستاها سبب به وجود آمدن جاذبه های شهری و دافعه های روستایی گردید و به تدریج جمعیت روستاها و شهرهای کوچک برای یافتن زندگی بهتر و درآمد بیشتر به شهرها مهاجرت کردند. تا این مرحله مهاجرت پدیده ای منفی نیست و آزاد شدن نیروی کار روستاها در صورت وجود زیرساخت های شهری، سبب به کار انداختن چرخ صنعت خواهد شد، اما به دلیل شکل گیری مدرنیزاسیون کاذب، این شهرها توانایی جذب این همه مهاجران را نداشتند و مهاجرین که اکثراً از اقشار کم درآمد محسوب می شدند، برای یافتن پناهگاهی برای زندگی، راهی محل های ارزان قیمت شهر می شدند و در آنجا مسکنی هرچند موقتی برای خود به وجود می آوردند و به این ترتیب سبب شکل گیری محلات حاشیه نشین در شهرهای بزرگ شدند.

حاشیه نشینان کسانی هستند که در سکونتگاههای غیر متعارف با ساکنین بافت اصلی - شهر - زندگی می کنند، گروههای مزبور بیشتر بر اثر نیروی دافعه ی خاستگاه - چون فقر و بیکاری - و کمتر عوامل جاذب شهری از زادگاه خود روستا، ایل یا شهر رانده شده و به شهرها روی آورده اند از آنجایی که اکثریت این گروه ها بیسواد بوده و مهارت لازم را جهت جذب در بازار کار شهر ندارند عامل پس ران شهری نیز آنها از شهر رانده و به حاشیه کشانده است. در واقع حاشیه نشینان اکثرا مهاجران روستایی هستند که به منظور گذران بهتر زندگی راهی شهرها می شوند

در بیان علت مهاجرت به شهرها دلایل مختلفی ذکر شده است از جمله بوگ، دوگروه از عوامل جاذبه و دافعه را در مهاجرت های روستایی موثر می داند. به اعتقاد وی جاذبه ها عمدتا فرصت های شغلی بهتر، وجود مراکز تفریحی، فعالیت های فرهنگی، شرایط خوب محیط کار و زندگی همانند مسکن، خدمات رفاهی و فرصت های کسب آموزش حرفه ای را شامل می شود، که بیشتر در شهر ها متمرکزند و پاره ای دافعه ها نیز که در محیط روستایی وجود دارد، سبب جدایی جمعیت از آن مناطق و جذب در شهرها می شود.

عواملی چون کاهش منابع مالی و کم توجهی به بخش کشاورزی، مکانیزه شدن کشاورزی و در نتیجه محدودیت های شغلی در این بخش، نبود بستر مناسب برای رشد خلاقیت های فردی واجتماعی حوادث طبیعی و مستمر ازآن جمله اند. مسعود مهدوی بر این باور است که مهاجرت روستاییان به شهرها دارای دو بعد عمده است: اول رشد بی رویه جمعیت روستایی و در نتیجه حدوث جمعیت مازاد در روستاها که منجر به مهاجرت می شود زیرا روستاهها در کشورهای در حال توسعه توان محیطی و ظرفیت های تولیدی محدودی دارند و چنانچه سرمایه گذاری لازم صورت نگیرد، توان نگه داشت جمعیت اضافه را ندارند. جنبه دوم مهاجرت های روستایی در اختلاف سطح زندگی شهر و روستا نهفته است، که روستاییان را در پی رفاه نسبی به شهرها می کشاند

مدل توسعه لوییس- فی - رانیس اولین و مهمترین مدل توسعه ای است که حداقل به طور ضمنی به فرایند انتقال روستا به شهر توجه می کند. در این مدل اقتصاد از دو بخش تشکیل می گردد الف - بخش سنتی: که دارای نیروی کار آزاد با بهره وری پایین است ب - بخش صنعتی شهری نوین با بهره وری بالا: که نیروی کار بتدریج از بخش معیشتی به آن انتقال میابد. توجه اولیه مدل هم به فرآیند انتقال نیروی کار است و هم به رشد اشتغال در بخش جدید، سرعت ایندو عنصر از طریق انباشت در بخش جدید مشخص می شود 

بررسی وضعیت حاشیه نشینی در محله زینبیه:            

شاخص مهاجرت:                        

بررسی محل قبلی اسکان مهاجرین نشان دهنده این امر است که 39 درصد از افراد ساکن در محل از روستاهای اصفهان به این محله مهاجرت کرده اند. اکثر افرادی که به این محله مهاجرت کرده اند در محل قبلی خود کارگر بوده اند. - 43 درصد - ولی همین افراد در این محله به مشاغل آزاد روی آورده اند - 44 درصد - و 27 درصد نیز بیکار    
هستند. در حالی که در محل اسکان مهاجرین قبلی میزان بیکاری افراد کمتر از میزان فعلی یعنی 11 درصد بوده است. این امر نشان دهنده این است که همه افرادی که از روستاها به شهر اصفهان و یا این محله مهاجرت کرده اند شغل بهتری پیدا نکرده اند و نتوانسته اند جذب نظام اقتصادی شهر شوند وضعیت شغلی آنها بدتر نیز شده    
است، از این رو اکثراً به مشاغل آزاد و غیر رسمی روی آورده اند.                 

جدول شماره: 2 شغل مهاجرین قبل از مهاجرت        

نمودار شماره :3 شغل مهاجرین قبل از مهاجرت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید