بخشی از مقاله
چکیده:
هدف پژوهش حاضر تحلیل آموزش حقوق شهروندی در سیمای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت آن از روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 1395-1396 بوده و نمونه آماری نیز با جامعه آماری یکسان در نظر گرفته شد.
ابزار پژوهش شامل سیاهه تحلیل محتوای مطالعات اجتماعی برحسب مؤلفه آموزش حقوق شهروندی بود که برای برآورد روایی سیاهه تحلیل از روایی محتوایی استفاده شد.
پایایی سیاهه تحلیل نیز از طریق روش اسکات 92 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از سنجش فراوانی و روش آنتروپی شانون استفاده شد.
یافته های پژوهش نشان داد که از میان مولفه های آموزش شهروندی زیر مؤلفه های داشتن روحیه قانون مداری و احترام به مقررات جامعه و معرفی سازمان های دولتی و وظایف آنها بیشتر از روحیه پرسشگری و مشارکت فعالانه در تصمیم گیری های جامعه و توجه به فعالیت های گروهی مورد توجه قرار گرفته است.
مقدمه و مبانی نظری
در گذشته نه چندان دور، می شد تصور کرد که نظام های تعلیم و تربیت بدون توجه به تنوع و گوناگونی فرهنگ ها و باورهای مروم دیگر سرزمین ها و بدون توجه به آنچه خارج از مرزهای جغرافیایی مرزهای قراردادی می گذرند برنامه ریزی کنند. اما امروز با از میان رفتن مرزهای قراردادی سنتی و با توجه به تاثیر تحولات یک منطقه بر دیگر مناطق جهان ناگزیر باید در امر برنامه ریزی آموزشی و در محیط های آموزشی به موضوع یادگیری برای زندگی کردن باهم در صلح و هماهنگی و با رعایت حقوق شهروندی توجه نمود
حقوق شهروندی که معادل انگلیسی آن «Citizen Rights» می باشد. که در اصلاح حقوقی به معنای مجموعه ای حقوق است که به یک شهروند به واسطه ی قرار گرفتن در وضعیت شهروندی در یک چهار چوب سرزمینی معین تعلق یافته و توسط دولت و قدرت سیاسی مستقز در جامعه مورد تضمین و حمایت قرار می گیرد. در خصوص مفهوم حقوق شهروندی تعارف مختلفی ارایه شده است. که این مفهوم بیانگر مختصات حقوق بمیادین افراد یک جامعه برای داشتن یک زندگی فردی و اجتماعی فعال در آن جامعه است
به طور کلی حقوق شهروندی را میتوان به مجموعه قواعد حاکم بر روابط اشخاص در جامعهی شهری تعریف نمود. حقوق شهروندی جز حقوق ذاتی و فطری انسانها است. همچنین این حقوق غیر قابل انتقال و تجزیهناپذیر است، به این صورت که عناصر آن لازم و ملزوم یکدیگرند.
یکی از مسائل مهمی که در رابطه با مفهوم شهروند و شهروندی وجود دارد این است که چگونه می توان آن را تعلیم و آموزش داد تا بر اساس آن شاهد اجرای صحیح آن در جامعه و شناخت وظایف و تکالیف مبتنی بر آن بود. در این رابطه صاحب نظران مدرسه را بهترین مکان برای آموزش و تعلیم این مقوله می دانند. آنها معتقدند چون مدرسه بعد از خانه دومین محیطی است که کودکان و نوجوانان قسمت اعظم وقت خود را در آن سپری می کنند، و نقش مهمی در رشد شخصیت و انتقال دانش و مهارت های زندگی به آنها دارد، در نتیجه آشنایی با شهروند و شهروندی نیز از جمله مهارتهایی است که در مدرسه باید آموزش داده شود و دانش آموزان رده های مختلف تحصیلی باید حقوق، تکالیف و مسئولیتهای شهروندی را در مدرسه فرابگیرند.
به عبارت دیگر گنجاندن مطالب مهم و ضروری در مورد حقوق شهروندی براساس اصول و قواعد در برنامه درسی و کاربردی ساختن آنها توسط نظام آموزش و پرورش حاکم بر هر کشوری، افراد متعهد و مسئول و آگاه را پرورش خواهد داد که خواهند توانست نظام نماینده - شهروند را - که نظامی عادل و قانونمند است - بنا نهند؛ نظامی که افراد جامعه در آن حق آزادی، حق مشارکت، حق انتخاب و.... را داشته باشند.
برخی از صاحب نظران نیز ضرورت آموزش شهروندی را پرورش قابلیتهایی در فرد که با افراد دیگر جامعه همزیستی اجتماعی سالمی پیدا کنند می دانند. در واقع فرد با آموزشهایی که در زمینه ی حقوق شهروندی از طریق نظام آموزشی و مدارس دریافت می کنند به فردی مستقل که دارای حس مسئولیتهای اخلاقی و اجتماعی رشد یافته ای باشد تبدیل شود و عضو سودمندی برای جامعه گردد. به همین دلیل آشنا شدن با این حقوق و ضرورت آموزش آنها به شهروندان، مزایای زیادی می تواند داشته باشد. بنابراین آموزش حقوق شهروندی در مدارس ضرورت پیدا خواهد کرد.
نتایج تحقیق کاظم پور و همکاران - 2012 - تحت عنوان "جهانی تأثیر برنامه آموزش صلح در تربیت شهروند " نشان می دهد که برنامه آموزش صلح در بهبود تربیت شهروند جهانی و همچنین در افزایش دانش، توانش، نگرش شهروند جهانی فراگیران تأثیر دارد.
نتایج پژوهش قلتاش و همکاران - - 2012 نشان می دهد که به تربیت شهروندی پیشرفتگرا در مجموع در کتب تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی به میزان 20/04درصد در پایه اول راهنمایی، 22 درصد در پایه دوم راهنمایی، 20/14 درصد در پایه سوم راهنمایی توجه شده است که نشان از عدم توجه کافی و شایسته به مؤلفه های تربیت شهروند پیشرفت گرا در کتب درسی مذکور دارد.
برخی از پژوهش ها - زید سلیمان، - 2010 با توجه به کاستی ها و ضعف برنامه ها و کتب درسی تأکید کرده اند که لیستی از حقوق انسانی - حقوق شهروندی، حقوق اقتصادی، حقوق سیاسی، حقوق اجتماعی و فرهنگی - در برنامه ها و کتب درسی گنجانده شوند.
تای - 2003 - در تحقیقی تحت عنوان جهانی شدن آموزش جهانی برای تربیت شهروندان جهان به اهمیت برنامه های درسی جهان نگر و این که آموزش جهانی در سراسر جهان وارد برنامه ریزی درسی شود تأکید نموده است او در این تحقیق به بررسی چگونگی وضعیت آموزش جهانی در مدارس ابتدایی و دبیرستان کشور در مناطق مختلف جهان پرداخته است
هدف این محقق این بود که گزارش این مطالعه بتواند به ارتقای گفتگو و تعامل در بین مشارکت کنندگان و ارتقای برنامه های آموزشی متنوع و متعدد در دنیا منجر شود نتایج این تحقیق نشانمی دهد که با توجه به قضایای مشترک جهانی عمده ترین موضوعات جهانی موردتأکید شامل محیط زیست، توسعه، ارتباطات بین فرهنگی، صلح و حقوق بشر، جمعیت، بهداشت - ایدز - و تبعیض نژادی می باشد.
مک دونالد - 2003 - 2 در تحقیقی تحت عنوان رویکردهای سنتی به آموز ش شهروندی، جهانی شدن به طرف یک چهارچوب برای آموزش صلح اشاره کرده است که آموزش شهروندی در قلمرو مطالعات اجتماعی باید دانش آموزان را به نقش نگرش، مهارت ها، ارزش ها و حالات رفتاری مناسب مجهز کند تا آنان قادر باشند چالش به صورت فعال و آگاهانه با چالش های قرن 21 مواجه شوند محقق نتیجه گرفته است که در چهارچوب چشم انداز آموزش صلح جهانی باید پنج موضوع اساسی در زمینه ی آموزش شهروندی مورد توجه قرار گیرد . درک هویت، حقوق و برخوردها، مسئولیت ها و تکالیف و تعهدات، مشارکت و فعالیت امور عمومی، ارزش اجتماعی.
لین - 2007 - 3 در تحقیقی تحت عنوان عشق، صلح و خردمندی در آموزش: دگرگونی آموزش برای صلح به این نتیجه رسیده است که یکی از چالش های قرن بیست و یک ارائه آموزش هایی در زمینه دوستی بوده و هدف باید تربیت شهروندانی باشد که بتوانند صلح را در جهان حاکم سازند ولی نظام های نظام آموز آموزشی و مدارس مثلا نظام آموزشی آمریکا در تربیت شهروندان صلح جو کوتاهی نموده و مدارس بیشتر از این که خواهان صلح باشند بیشتر خواهان جنگ و خشونت شده اند و برنامه ریزی نیز بیشتر در راستای تدریس جنگ بوده تا صلح و دوستی، در حالی که آموزش و پرورش قرن بیست و یک باید به تدریس فرهنگ صلح برای دانش آموزان تمرکز نمایند چرا که آموزش و پرورش عامل مهمی برای ایجاد صلح جهانی میباشد. لازم است اهدف آموزش و پرورش در راستای هدف های مربوط به آگاهی های صلح جویانه براساس دوست داشتن تغییر جهت بدهد.
به این ترتیب با توجه به اهمیت پرداختن به مولفههای آموزش حقوق شهروندی و نقش اساسی کتابهای درسی در انتقال این مفاهیم و نیز عواقبی که بی توجهی به آنها میتواند در نسلهای بعدی به همراه داشته باشد، نتایج تحقیق پیشرو می تواند برای تصمیم گیرندگان نهادهای فرهنگی کشور در راستای تقویت سرمایههای فرهنگی ارتقای جامعهپذیری نوجوانان به عنوان شهروندان آینده و توسعه همه جانبه کشور، شاخصی باشد تا به بازنگری در شیوه تدوین محتوای برنامههای آموزشی و درسی و اتخاذ تصمیمات بهتر و مقتضیتر در زمینه یاد شده همت گمارند و در صورت لزوم بتوانند از ظرفیتهای برنامههای درسی پنهان و فوق برنامه در دستیابی به اهداف فوق نائل آیند که این امر، مستلزم توجه به نقش دانشآموزان در اجتماع است. بدین سان، ضرورت تحقیق حاضر در بررسی جایگاه مولفه های آموزش حقوق شهروندی در کتاب های درسی دوره دوم ابتدایی آشکار می گردد