بخشی از مقاله

چکیده

محلات قدیمی شهرها به عنوان بخشی از گذشته آن بوده که طی زمان و تحت تاثیر جریانات طبیعی، اجتماعی و اقتصادی بهتدریج دچار تغییر و فرسودگی گردیده و ضرورت بهسازی آنها در طول زمان احساس گردیده است. در بین داراییهای یک اجتماع، سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی از اهمیت خاصی برخوردار است و میتواند محرک توسعه محله یا شهر باشد. زیرا این دو دارایی باعث میشود افراد، سایر سرمایهها از جمله سرمایههای فکری و مالی خود را جهت ترقی محیط زندگی شان وارد عرصه کنند. از اینرو در این تحقیق سعی شده است میزان حس تعلق مکانی، سرمایه اجتماعی و مشارکت شهروندان در محلات قدیمی و فرسوده شهر بجنورد مورد سنجش قرار گیرد و نقش این متغیرها بر میزان مشارکت ساکنان در توسعه محلات خود مورد تحلیل قرار گیرد.

تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده و از نظر متدلوژی توصیفی- تحلیلی است که از روشهای اسنادی و میدانی برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعه آماری شامل 1026 سرپرست خانوارهای محلات قدیمی شهر بجنورد بوده که با توجه به فرمول کوکران تعداد 100 نفر بعنوان حجم نمونه تعیین گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی و حس تعلق مکانی در محلات قدیمی و فرسوده شهر بجنورد کمی بالاتر از حد متوسط آماری بوده است. به طوری که، این دو متغیر تاثیر معناداری بر میزان مشارکت ساکنان در برنامههای بهسازی محلات شهری دارد.

واژههای کلیدی: حس تعلق مکانی، سرمایه اجتماعی، مشارکت، بهسازی، شهر بجنورد.

-1 مقدمه

در دوره تحولات جدید شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن، مراکز و بافت های تاریخی شهرها بیش از سایر نقاط شهری در معرض تاثیرات نامطلوب توسعه شهری قرار گرفتهاند؛ تا آنجا که لزوم احیای بافتهای شهری در سیر تحولات جدید، ناگزیر مینماید. به مرور زمان و به دنبال دگرگونیهای اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی- سیاسی ایران و همچنین گسترش فیزیکی-افقی و ناموزون شهرها بهدلیل رشد سریع جمعیت شهری و مشکلات تامین مسکن و ارائه خدمات مورد نیاز برای شهروندان گونهای دیگر از شهرها را بهوجود آورد که امروزه به دو بخش قدیمی و جدید تبدیل شده اند که بهدلایل مختلف فاصله میان این دو بافت شدت یافته است و عدم تطابق بافت با نیازهای نوین اغلب بافتهای قدیمی در شهر تبدیل به بافتهای فرسوده شهری شده اند.

بافتهای فرسوده بیشتر در مراکز شهرهای قدیمی و کهن واقع اند و همان هستههای اولیه و بافت قدیمی و تاریخی شهرها هستند .[1] در این میان، نکتهای که در حوزه مداخله موثر و اصولی در بافتهای فرسوده شهری حائز اهمیت است، توجه به امر مشارکت مردمی است. در این رابطه باید توجه شود که هر گونه مداخله اصولی در بافتهای زنده شهری بدون مشارکت ساکنان شهری به نتیجه نمیرسد .[2] چرا که در فرایند مشارکت، برنامهها با نظرات و پیشنهادهای ساکنان منطبق است و از این رو برنامهها واقع بینانهتر است. مشارکت به عنوان یک عامل مهم در توسعه خود متاثر از عوامل دیگری است.

از جمله متغیرهای موثر در مشارکت شهروندان میتوان به تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی اشاره نمود. دلبستگی به مکان زندگی و احساس تعلق به آن در افراد این انگیزه و احساس مسئولیت را ایجاد میکند که جهت بهبود همه جانبه محیط سکونت تلاش نمایند، از این رو احساس تعلق مکانی و به دنبال آن مشارکت میتواند اجرای برنامههای مختلف اجتماعی، اقتصادی را در اجتماع محلّی با توفیق چشمگیر همراه کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد .[ 3] نکته مهم دیگر در جهت دخیل نمودن مردم در روند توسعه شهری و بالاخص توسعه محلهای توجه نمودن به اعتماد و تعامل متقابل بین ساکنان و همچنین بین آنها و مدیریت شهری است، مقولهای که از آن تحت عنوان سرمایه اجتماعی جامعه یاد میشود.

اهمیت موضوع
سرمایه اجتماعی و نقش آن در توسعه یافتگی تاحدی است که میتوان آنرا در شکوفایی تمام جوامع توسعه یافته و شهرهایی که در صدر توسعه یافتگی قرار دارند، به طور آشکار مشاهده کرد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی - بهعنوان دو دارایی مهم اجتماعات محلّی - بر میزان مشارکت شهروندان در بهسازی محلات قدیمی است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش، محلات قدیمی و بافتهای فرسوده شهر بجنورد بوده که لزوم توجه مسئولین به بازحیات این محدودههای شهری با کمک خود شهروندان ساکن در آن است. لذا در این تحقیق ابتدا تاثیر حس تعلق مکانی بر سرمایه اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته و سپس اثرات این دو متغیر بر میزان تمایل ساکنان محلات قدیمی این شهر جهت بهسازی محلات خود، مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت.

همچنین، بسیاری از محلات قدیمی نیازمند بهسازی بافت بوده تا بتوانند شرایط مناسب برای تداوم سکونت را برای ساکنان خود فراهم سازد. از این رو لازم است متغیرهای تسهیل کننده چنین فرایندی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. در بین مولفههای تسهیل کننده، حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی نقش مهمی داشته و در افزایش تمایل شهروندان جهت مشارکت در برنامههای بهسازی، عامل مهمی تلقی میشود. این دو مولفه میتواند باعث گردد که شهروندان با میل و اراده خود جهت توسعه محلات شهری سرمایه گزاری نموده و با نهادهای متولی امر همکاری نمایند. با توجه به اهمیت وافر این متغیرها، ضرورت دارد که مطالعهای در زمینه بررسی وضعیت این متغیرها و تحلیل میزان تاثیرگذاری آنها بر میزان بهسازی مشارکتی در محلات قدیمی شهر بجنورد انجام پذیرد. از اینرو، با توجه به مطالب فوق، سوالات اصلی تحقیق بهشرح ذیل است:

1. آیا حس تعلق مکانی بر میزان سرمایه اجتماعی در محلات مختلف شهر بجنورد تاثیر معنادار دارد؟
2. آیا حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی بر میزان تمایل ساکنان جهت مشارکت در بهسازی محلات قدیمی شهر بجنورد تاثیر معنادار دارد؟

با توجه به سوالات فوق، دو فرضیه اساسی این تحقیق به شرح ذیل می باشد:
1 - به نظر میرسد که حس تعلق مکانی ساکنان بر میزان سرمایه اجتماعی آنها در محلات مختلف شهر بجنورد، بهویژه محلات قدیمی و بافت فرسوده آن تاثیر معناداری دارد.

2 - به نظر میرسد که حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی بر میزان تمایل ساکنان جهت مشارکت در بهسازی محلات قدیمی شهر بجنورد تاثیر معناداری داشته است.

-2 پیشینه تحقیق

برای دههها، معماران و جغرافیدانان انسانگرا و روانشناسان محیطی ارتباط هیجانی انسانها با مکانها را در قالب رابطهی دوسویه انسان و محیط مورد مطالعه و بررسی قرار داده اند . کار کلاسیک "توان"تقریباً اولین اثر در زمینه بررسی راههایی که مردم تعلق معنایی با مکان مییابند، بود. او میگوید آنچه که به عنوان فضای نامتمایز شروع میشود در مکان رشد مییابد، به طوری که ما مکانها را بهتر میشناسیم و به آنها ارزش میبخشیم. بنابراین مکانها معانی عمیق را از طریق رشد به هم پیوسته مداوم احساسات و تجربیات در خود انباشته میکنند. از اولین نوشتهها در این زمینه، تنوعی از مفاهیم و مدلها در مباحث روانشناسی محیطی اجتماعاتمحلّی در جهت جستجوی بیشتر ارتباطات هیجانی با مکان بهویژه با توجه به مفهوم حس تعلق مکانی گسترش یافته است .[4]

علاوه بر این مطالعات اولیه و بنیادین، پژوهش های ارزشمند دیگری نیز در این عرصه انجام پذیرفته که به برخی از آنها اشاره می گردد: شکوئی و تبریزی - 1382 - با ارزیابی تاثیر نوسازی شهرسازی فنگرا بر ایجاد حس لامکانی چنین نتیجهگیری کردهاند که برنامهریزی فنگرا در ایجاد حس لامکانی موثر است. از نظر آنان چنانچه برنامهریزی صورت گرفته غیرفنسالارانه و مشارکتی بوده و روابط و ارتباطات اجتماعی و محلی را تحکیم و مردم ساکن را به اقامتی بیش از پنج سال ترغیب کند میتواند به جای ایجاد حس لامکانی، محیطی مانوس و مطلوب فراهم آورد و حس تعلق مکانی را تقویت کند .[5]

رفیعیان و سیفیایی - 1384 - با بررسی فضاهای عمومی شهری تحت مقوله بازنگری و ارزیابی کیفی آن، نتیجهگیری کردهاند که ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری جهت ایجاد سرمایه اجتماعی و تقویت یکپارچگی جامعه، امری ضروری تلقی میگردد .[6] فلاحت - 1385 - با تعریف مفهوم حس مکان و عوامل شکل دهنده آن نشان داده که محیط کالبدی از طریق تاثیرگذاری بر فعالیتها و ایجاد معانی خاص بر احساس و رفتار افراد تاثیر میگذارد .[7] غیاثوند - 1388 - نیز در مقالهای به ارزیابی تاثیر سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی ساکنان محلات شهری پرداخته و با بررسی ارتباط متغیرهایی چون رضایت کلی از محله و احساس علاقه به محله با میزان سرمایه اجتماعی اینگونه نتیجه گرفته است که بین این دو متغیر رابطه مثبتی برقرار است .[8]

وارثی و همکاران - 1389 - با بررسی و تحلیل مولفههای هویت شهری و رابطه آن با میزان تعلق مکانی ساکنین شهرجدید گلبهار، ضمن اثبات تاثیرگذر زمان بر هویت بخشی به ساکنان نتیجه گیری مینمایند که بین دو متغیر هویت شهری و حس تعلق مکانی ساکنین همبستگی متوسط و مستقیم برقرار است .[9] حیاتی - 1389 - در پایان نامه خود به ارزیابی مؤلفههای هویت بخش محلات شهری در محله اوین تهران پرداخته است. وی در این تحقیق علاوه بر ارزیابی مقوله هویت از ابعاد مختلف، رابطه آن با مشارکت اجتماعی رانیز مورد توجه قرار داده است.

نتایج کلی تحقیق ایشان نشان میدهد که بین هویت شهری و میزان مشارکت رابطه معنادار و مثبت است .[10] ربانی و حبیبی - 1390 - نیز در مقاله خود با تحلیل نقش فضاهای شهری در ایجاد سرمایه اجتماعی به این نتیجه رسیده اند که میزان سرمایه اجتماعی با توجه به وضعیت کیفی متفاوت فضاهای شهری به صورت معناداری متفاوت است. به گونهای که هر چه شاخصهای فضاهای شهری بهبود یابد میانگین سرمایه اجتماعی نیز افزایش پیدا میکند و بالعکس .[11]

همچنین، علاوه بر مطالعات داخلی، در منابع لاتین نیز می توان به تحقیقات ذیل اشاره کرد: رلف - 1390 - نیز در کتاب مکان و حس لامکانی که در اصل رساله دکتری اوست و جزو نخستین آثار انتقادی پست مدرنیسم در زمینه جغرافیای انسانی و برنامهریزی شهری و کالبدی است، به طور ویژه بحث حس مکان را مورد بحث قرار داده است .[12] پیتون - 2005 - نیز در پایان نامه خود تاثیر تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی را بر عملکرد مدنی در ارتباط با حفظ و مدیریت منابع طبیعی مورد مطالعه قرار داده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که ارتباط معناداری بین تعلق مکانی، سرمایه اجتماعی و عملکرد مدنی در ارتباط با حفظ و مدیریت منابع طبیعی وجود دارد .[13]

از این رو مدیران میتوانند با توجه به حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی بازدیدکنندگان و استفاده کنندگان از محیط های طبیعی در جهت طراحی برنامههای مشارکتی شهروندی بهره ببرند .[14] بروکاتو - 2007 - نیز در پایان نامه خود، ارتباط بین کیفیت و میزان رضایت از خدمات را با متغیر حس تعلق مکانی مورد بحث

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید