بخشی از مقاله
چکیده
شیوه رهبري و مدیریت یک سازمان، بستگی به ساخت فرهنگ آن دارد. فرهنگ سازمانی هر مجموعه که آیینه تمام نماي ویژگیها، قوتها و ضعفهاي آن محسوب میشود، میتواند چهره درون و برون آن را از نظر سلامت روانی کارکنان در اهداف، ارزشها، اصول نشان دهد. از آنجا که مهمترین عامل بهره وري در سازمان ها و کل جامعه، نیروي انسانی است و کار و فرهنگ نهفته در سازمان هر فرد مهمترین عامل شکل دهنده هویت اجتماعی، روابط اجتماعی و تامین کننده معاش زندگی فرد است، می تواند موضوع با ارزشی براي شناخت استرس هاي مربوط به فرد که موجب ایجاد فرسودگی شغلی در افراد می شود باشد.
تردیدي نیست که شکوفایی هر جامعه در بهبود و پرورش منابع انسانی آن نفهفته است، لذا توجه به سلامت روانی نیروي انسانی باید مورد توجه خاص مسئولان قرار گیرد. این پژوهش با هدف بالا بردن سطح کیفیت زندگی کاري و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان ازطریق توجه به فرهنگ سازمانی با استفاده از طراحی مدل تعامل گونه بین فرهنگ سازمانی و فرسودگی شغلی انجام گرفته است.
-1 مقدمه
یکی از وجوه قدرت و کارایی هر سازمان، برخورداري از فرهنگ سازمانی مطلوب است
وقتی فرهنگ سازمان به گونهاي باشد که مشارکت کارکنان در سازمان تحقق یابد، تمامی کارکنان وجود خود را محترم، با ارزش و کارساز یافته و خود را در سرنوشت سازمان سهیم میدانند و نسبت به سازمان تعهد پیدا میکنند. بنابراین بکارگیري نظرات آنان در عمل باعث افزایش وجدان کاري ، اخلاق حرفه اي، حس مسئولیتپذیري و تعهد در قبال تصمیمات اتخاذ شده میگردد از فرسودگی شغلی آنان جلوگیري می شود. لذا مدیران باید کارکنان را در پیشبرد امور سازمانی با توجه به صلاحیت و کارایی شان سهیم نموده و براي آن ها به عنوان سرمایه هاي فکري ارزش و احترام قائل شوند
-2 مفهوم فرهنگ و فرهنگ سازمانی
مفهوم فرهنگ با پیچیدگی و ابهام مفهومی آن، همراه است. هیچ تعریف درست و دقیقی از فرهنگ از نقطه نظر انسان شناسی و مردمشناسی وجود ندارد. با این وجود تعاریف کلی زیادي از فرهنگ توسط نظریهپردازان و محققان مختلف ارائه شده است. برخی صاحب نظران فرهنگ را به عنوان سیستمی که داراي جهت گیريهاي مشترکی است و کل واحد را در کنار هم قرار میدهد و به آن هویت میبخشد، شرح دادهاند
واژه »فرهنگ« را مرکب از دو واژه »فر« و »هنگ« به معناي ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت و آداب و رسوم تعریف کرده اند. در هزاره سوم، بحث در باب فرهنگ و توجه به ابعاد مختلف آن و نیز تاثیر گذاري هایش در ابعاد مختلف زندگی بشري، بیش از پیش مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است. اولین توجه عمیق و تخصصی به این مساله، با هدایت یونسکو در دهه 60 قرن بیستم رخ داد و از آن به بعد، دولت ها در عرصه هاي مختلف، فصل جدیدي را به این مهم اختصاص دادند
فرارو - - 1998 فرهنگ سازمانی را به عنوان هر چیزي که مردم به عنوان اعضاي جامعه خود انجام می دهند و فکر می کنند تعریف کرده است و این معیار اساسی از رفتارهاي اجتماعی و عمل یکپارچه شده است
فرهنگ مجموعه اي از ارزش هاي کلیدي است که توسط اعضاي سازمان به طور گسترده پذیرفته شده است روند شکل گیري فرهنگ سازمانی در شکل 1 مشخص شده است.
شکل :1 شیوه شکل گیري فرهنگ از دیدگاه رابینز