بخشی از مقاله
چکیده
از آنجاییکه فعالیتهای گذران اوقات فراغت یکی از مؤلفههای اصلی سبک زندگی هر فردی در اجتماع است و بهواسطه آن میتواند معیارهای آسایش و سلامت روانی خود را تضمین کند، لذا پرداختن به چنین موضوعی که میتواند سایر فعالیتهای شهروندان را تحت تأثیر خود قرار دهد ازاهمّیت ویژهای برخوردار است. از اینرو در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی به بررسی تطبیقی فضاهای گذران اوقات فراغت شهروندان در مناطق 3 گانه کلانشهر رشت پرداخته شد.
لیکن در ابتدا با مطالعه اسناد مکتوب و بازدیدهای میدانی به جمعآوری دادهها و اطلاعات اولیه از اماکن و کاربریهای فراغتیِ این مناطق اقدام شد و سپس با تدوین پرسشنامهای پیرامون چگونگی دسترسی شهروندان به کاربریهای گذران اوقات فراغت، از ساکنان بومی مناطق 3گانه شهر رشت نظرسنجی گردید که تعداد نمونههای مورد نظر به 384 نفر - به ازای هر منطقه، 128نفر - رسید؛ در ادامه با ورود دادههای پرسشنامه در نرمافزار SPSS و خروج اطلاعات اولیه از آن، وضعیت فضاهای گذران اوقات فراغت برای هر یک از این مناطق بهطور جداگانه تحلیل و ارزیابی صورت گرفت.
نتایج نشان میدهد که منطقه 3 شهر رشت در مقایسه با دو منطقه دیگر از تعداد کاربریهای فراغتی بیشتری برخوردار است؛ در حالیکه از کمترین تعداد جمعیت ساکن در مقایسه با دو منطقه دیگر برخوردار است و این وضعیت برای منطقه 2 کاملاً برعکس شده است.
از طرفی هم به دلیل عدم تعادل در نظام برنامهریزی و مکانگزینی کاربریهای اوقات فراغت در این مناطق 3 گانه، سبب شده تا افراد برای دستیابی به فضاهای گذران اوقات فراغت خود مسافتهای بیشتری را طی کنند. از سوی دیگر هر یک از مناطق 3گانه به لحاظ برخورداری از کمّیت و کیفیت فضاهای گذران اوقات فراغت، در حد و اندازههای مطلوب و ایدهآلی نیستند و ساکنان این مناطق برای پر کردن اوقات فراغت خود گزینههایانتخابی زیادی را پیشِ رو ندارند. از اینرو به ناچار یا از انجام فعالیتهای فراغتی مورد علاقه خود منصرف میشوند و یا مجبورند فواصل زمانی و مکانی بیشتری را طی کنند تا به مکان فراغتی نه چندان دلخواه خود برسند.
.1 مقدمه
اوقات فراغت به زمانی گفته میشود که فرد از مسئولیتهای تولید درآمد و از ]مسئولیتهای[ شخصی و خانوادگی آزاد است و تمام یا بخشی از این زمان را به فعالیتهای سازنده چه برای خود و چه برای جامعه میپردازد. اما از طرفی جامعهشناسان معتقدند فراغت واقعیتی است کاملاً تازه که با جامعه صنعتی و پدیده شهرنشینی به وجود آمده است و آنرا نمیتوان با بیکاری قرون گذشته مقایسه نمود
پدیده اجتماعی اوقات فراغت و نحوه گذران آن تاریخچهای طولانی دارد. به نظر میرسد که فراغت و چگونگی بهرهگیری از آن با پیدایش رفاه در بین برخی از اقشار اجتماع ظهور کرده باشد. در آثار مکتوب برجای مانده از یونان باستان ازاهمّیت اوقات فراغت و نوع فعالیتهایی که شایسته است در این اوقات انجام شود سخن رفته است. ارسطو نیز در آثار خود به ویژه در - اخلاق نیکو ماک - فراغت را در مقابل کار قرار میدهد وی فراغت را نتیجه و غایت کارتلقّی کرده است.
کار مستلزم تلاش و زحمت است حال آنکه فراغت متضمّن آسایش و فعالیتهایی است که فینفسه مطلوب هستند. با پیدایش انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم و ظهور ساعات طولانی کار هفتگی اوقات فراغت ازاهمّیت ویژهای برخوردار شد؛ در حقیقت در قرن نوزدهم کارگران برای دستیابی به اوقات فراغت مبارزاتی را آغاز کرده، توفیق یافتند که ساعات کار روزانه را به هشت ساعت تقلیل دهند تا به این ترتیب بتوانند علاوه بر استراحت اوقاتی را برای فراغت به عبارت دیگر پرداختن به فعالیتهایی که نفساً مطلوبیت دارند تحمیل کنند.
امروزه در خصوص ضرورت اوقات فراغت و بهرهگیری بهینه از آن تردیدی وجود ندارد. اوقات فراغت به عنوان یک الگوی منظم رفتاری خود را به افراد جامعه تحمیل میکند و در مقیاس یک نهاد اجتماعی کارکردهای متفاوتی دارد؛ بر این اساس به عنوان یک نهاد اجتماعی نیازهای اجتماعی افراد جامعه را تأمین میکند و گذران - مناسب - اوقات فراغت وسیلهای مؤثر برای پرورش توان فکری جسمی و اخلاقی افراد بوده و عاملی برای جلوگیری از کجرویهای اجتماعی و اخلاقی است
گذران اوقات فراغت با هدفی سه گانه انجام میگیرد، یعنی تأمین آسایش، تأمین تفریح و تأمین ابزاری برای توسعه فردی و اجتماعی. فعالیتهای گذران اوقات فراغت یا در ارتباط با تسهیلاتی خاصاند که اینگونه تسهیلات را سازمانهای عمومی و یا خصوصی که دارای انگیزه مالی یا انگیزه رفاهی و غیرمادی یا هر دواند تأمین میکنند یا در ارتباط با هیچ نوع تسهیلاتی یا ساختاری قرار ندارند و به صورت خود انگیخته و سازماننیافته و بهطور عمده در محیط پیرامون شهرها صورت میگیرند.
امروزه، برنامهریزی برای »گذراندن فراغت« ارتباط نزدیکی با برنامهریزی شهری، بهویژه برنامهریزی کاربری زمین پیدا کرده است، زیرا که ساماندهی فضایی و تأمین امکانات فراغتی تا حدود زیادی به کمّیت و کیفیت فضاهای شهری و تجهیزات آنها وابسته است.
در واقع تأمین بخش عمدهای از نیازهای فراغتی - تفریحی به امکانات فضایی درون شهری و برون شهری نیاز دارد که لازم است در برنامهریزی کاربری زمین، سهم کافی برای آنها در نظر گرفته شود. به همین دلیل امروزه در نظامهای پیشرفته برنامهریزی شهری، توجه زیاد به امکان و فرصتهای گذران اوقات فراغت معطوف شده است با توجه به این موضوع کاربردی زمین، ایجاب میکند که راهبردها، معیارها و استانداردهای مناسب برای توسعه کمّی و کیفی انواع فضاهای فراغتی و تفریحی و تسهیلات و تجهیزات مربوط به آنها، در برنامههای توسعه شهری در نظر گرفته شود و در تعیین سرانههای کاربری، سهم مناسب برای آنها منظور گردد. با توجه به شرایط و مشکلات شهرنشینی، موضوع گذران فراغت به یکی از محورهای اساسی در برنامهریزی و مدیریت شهری تبدیل شده است.
از آنجاییکه در مراکز استانی از قبیل کلانشهر رشت، مسائلی از قبیل افزایش روز افزون جمعیت شهری، گسترش کارکردها و فعالیتهای شهری و چند نقشی شدن آن، گسترش آپارتماننشینی و کاسته شدن از فضای خصوصی منازل مسکونی - حیاط و باغچه - ، افزایش آلودگی و سروصدای ناشی از زندگی شهرنشینی، حضور بیش از ظرفیت وسایل نقلیه در معابر شهری و ایجاد معضل ترافیک در اکثر ساعات روز و مسائلی نظیر اینها، همگی موجبات کاهش آرامش و رفاه شهرنشینان را در محلات و مناطق 3گانه شهر رشت فراهم میآورد؛ لذا ضرورت پرداختن به چگونگی گذران اوقات فراغت در هر یک از این مناطق و چگونگی دسترسی افراد به آنها میتواند به عنوان یکی از شاخصهای شهر سالم شناخته شود.
از اینرو در پژوهش حاضر ابتدا فعالیتهای گذران اوقات فراغت در مناطق شهری شناسایی شده و سپس در مقام مقایسه با یکدیگر، توانمندیها و محدودیتهای هر یک از مناطق تشریح گردید و به دو سؤال اساسی پاسخ داده شد:
آیا در مناطق رشت، فرصتهای متوازنی از حیث کاربریهای گذران اوقات فراغت وجود دارد؟ تعداد و شعاع دسترسی کاربریهای گذران اوقات فراغت در میزان استفاده شهروندان از فضاهای شهری چه تأثیر خواهد گذاشت؟