بخشی از مقاله

مطالعه فضایی- مکانی شهر مرودشت با تاکید برفضاهای گذران اوقات فراغت


1-1- بیان مسئله :
نظر به این که اقتصاد گردشگری در سطح جهانی مطرح است رهبران و مدیران کشورهای درحال توسعه به خصوص ایران می بایست این مهم را در راس امور قرار داده و برنامه ریزان و طرحان شهری را ملزم سازند تا برای تمامی اقشار جامعه مکان های گذراندن اوقات فراغت را طرح ریزی نمایند. در کشور ما علی رغم داشتن پتانسیل های بالقوه آن طور که باید بنا به دلایل مختلف این مهم برنامه ریزی نگردیده است.


شهر مرودشت با قدمتی کمتر از 80 سال از جمله شهر هایی است که بارشد فزآینده جمعیت همراه بوده است، این شهر طبق آمار سرشماری عمومی نفوس مسکن در سال 1335 دارای 8987 نفر جمعیت بوده و در آمار سال 1375 یعنی کمتر از 40 سال به 3030،1 نفر رسیده و در این دوره زمانی جمعیت شهر یازده برابر گردیده است. طبق آخرین سر شماری عمومی نفوس مسکن مرکز آمار ایران در سال 1385 جمعیت این شهر 124757 نفر وبارشد جمعیت3/2 % بوده و چون میانگین رشد کشور 7/1 % بوده لذا از میانگین رشد کشور بالاتر است.


براساس اولین طرح تفصیلی مرودشت در سال 1375، عدم برنامه ریزی اصولی و دقیق واجرایی نشدن بعضی برنامه ها و رشد فزاینده جمعیت، موجب بروز مشکلات و مسائل مختلف شهری از جمله کمبود فضاهای کذران اوقات فراغت و فضاهای آموزشی و . . . را می توان یاد آور شد. لذا بیان مسئله فراغت نحوه و مکان گذران آن در شهر های کشور باید مطالعه مورد بررسی و برنامه ریزی قرار گیرد .

 


1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
هدف برنامه ریزان شهر، باید تامین رفاه شهروندان باشد و این رفاه بدست نمی آید مگر با برنامه ریزی اصولی ، مناسب و دقیق. در منشور آتن برای بافت فیزیکی شهر چهار نوع کارکرد:
1-3- 1- ارتباطات 2- مسکن 3- حمل و نقل 4- اوقات فراغت در نظر گرفته شده است و مجموع کاربری های موجود نیازمند فضاهای تعریف شده با کیفیت وکمیت متناسب می باشد نحوه گذران اوقات فراغت و مطالعه فضاهای آن که موضوع مد نظر ما در شهر مرودشت است نیز از این مقوله جدا نمی باشد و نیازمند به برنامه ریزی دقیق و اصولی ومطابق استاندارد دارد مرودشت پر جمعیت ترین شهر استان فارس بعد از شیراز و به عنوان یکی از جرم خیزترین شهر های کشور بوده است که علت اصلی آن فقر اقتصادی، فرهنگی می باشد که مورد اول مربوط به اقتصاددانان و از موضوع بحث ما خارج است و موضوع دوم یعنی مبارزه با فقر فرهنگی محقق نمی گردد مگر با برنامه ریزی دقیق و اصولی و آموزش صحیح در مکان های مناسب گذران اوقات فراغت و پرورشی کودکان.

1-4- اهداف تحقیق :
با توجه به این که جغرافیا علم مطالعه رابطه و تعامل بین انسان و محیط می باشد و انسان در این میان می تواند این رابطه را مدیریت و تجزیه و تحلیل نماید ودرنهایت با برنامه ریزی دقیق و منظم این تعامل را تعادل بخشد و با این باور که شهر تجلی فضای ایفای نقش های اساسی انسان (مسکن، حمل ونقل، ارتباطات و اوقات فراغت) است این رابطه مشهود تر و مهم تر جلوه می کند.


مشکل کمبود فضاهای گذران اوقات فراغت یکی از تنگناها و معضلات کشورهای کم توسعه، در حال توسعه و توسعه نیافته است در ایران نیز این مشکلات بیشتر به صورت فقدان جانمایی اصولی و دارای استاندارد نمایان است و از آن جا که بستر سازی فراغتی فرهنـــــگی
نیازمند به مکان های متنوع و گسترده است لذا مطالعه دقیق و شناخت آن در نقاط شهری و روستایی ضروری می باشد در این پژوهش سعی بر آن داریم که نخست اهمیت موضوع را بررسی نموده و سپس فضاهای مربوطه و چگونگی نحوه استقرار آن را مطالعه و کمبودهای آن را نمایان سازیم.

1-5- پیشینه تحقیق :
در میان کاربری مختلف شهری فضاهای گذران اوقات فراغت قابل اهمیت می باشد. در یک تقسیم بندی ساده اگر ایران را به دو مرحله زمانی قبل و بعد از انقلاب تقسیم و مورد مطالعه قرار دهیم و به دلیل شرایط خاص و نحوه گذران اوقات فراغت و مسائل دیگر از مطالعه قبل از انقلاب صرف نظر کرده و مختصرا به مطالعه بعد از انقلاب می پردازیم در سال های اوایل انقلاب مردم به ویژه اکثر جوانان به خاطر شرایط موجود بیشتر در مساجد و کلاس های آموزشی شرکت نموده و اوقات فراغت از تنوع و گستردگی کمتری برخوردار بود.


در زمان جنگ نیز اوقات فراغت مود توجه کارشناسان قرار نگرفت و جوانان و اقشار جامعه نیز به جز عده ی محدودی درگیر جنگ و امنیت ملی بودند اما بعد از جنگ نیاز مردم به ویژه جوانان به مکان های گذران اوقات فراغت نمایان تر و مشهودتر گردید ولی چون تا آن زمان مورد مطالعه و برنامه ریزی دقیق و پیش بینی نگردیده بود لذا اول نیاز مشهود و ضروری گردید و بعد از ان توجه کارشناسان به سوی این امر معطوف گشت شهر مرودشت نیز در گذر همین بُرهه زمانی می باشد و تا به حال در مورد فضاهای فراغتی و نحوه گذران ان هیچ گونه مطالعه و تفحصی صورت نگرفته است.

1-6- سوال ها و فرضیه های تحقیق
دراین پژوهش با توجه به موضوع آن یعنی مطالعه فضایی مکانی شهر مرودشت با تاکید برکاربری های فراغتی سولات زیر مطرح می گردد
1- آیا مکان گزینی واحد های گذارن اوقات فراغت شهر مرودشت با معیار های استاندارد موجود مطابقت دارد؟
2- آیا سطح زیربنای کاربری های گذارن اوقات فراغت در شهر مرودشت نسبت به جمعیت شهر پائین تر از حد استاندارد است؟


3- آیا توزیع و پراکندگی مکان های گذارن اوقات فراغت در شهر مرودشت مطابق ضوابط و مقررات بوده و دارای تنوع است؟
با توجه به این که حکم مقدم بر کاوش علمی و در حقیقت حدس و پیش نویس قانون علمی فرضیه می باشد در پژوهش خود فرضیه های زیر مورد بررسی قرار می گیرند:
1- ظاهراً مکان گزینی واحد های گذارن اوقات فراغت شهر مرودشت با معیارهای استاندارد موجود، مطابقت ندارد.
2- به نظر می رسد سطح زیر بنای کاربری های گذارن اوقات فراغت در شهر مرودشت نسبت به جمعیت آن ناچیز و بسیار اندک است.
3- به نظر می رسد فعالیت های فراغتی در شهر مرودشت محدود و فاقد تنوع است.

1-6- قلمرو تحقیق :
قلمرو تحقیق ما شهر مرودشت در 45 کیلومتری شمال شرقی شیراز در استان فارس ودر شهرستان مرودشت می باشد که بین51 درجه و 44 تا 53 درجه و30 دقیقه طول جغرافیای شرقی و 29 درجه و 15 دقیقه تا 30 درجه و 59 دقیقه عرض جغرافیایی می باشد.
1-7- روش و مراحل تحقیق:


روش تخقیق به صورت توصیفی ـ تحلیلی می باشد و بی تردید اطلاعات ما از طریق منابع و ادبیات موجود جغرافیایی و همچنین انجام تحقیق میدانی در طی بررسی های مربوط به دست می آیند تا از این طریق بتوانیم فرضیه های تحقیق را آزمایش نمائیم.
جهت جمع آوری اطلاعات در مورد پژوهش فوق از منابع زیر استفاده گردیده است.
الف: منابع اطلاعاتی غیر میدانی شامل اسناد کتابخانه ای وکتاب های جغرافیایی و بانک های اطلاعاتی جغرافیایی
ب: منابع آماری رسمی نظیر سرشماری های عمومی نفوس مسکن


ج : برداشت های میدانی :
((جهت تعیین کاربری های گذران اوقات فراغت از سیستم همراه با تجزیه و تحلیل استفاده گردیده است))

1-8- تنگناها و محدودیت های تحقیق
هر تحقیق به تناسب موضوع و مکان دارای مسائل و مشکلات متعددی می باشد خصوصاً در کشورهای کمتر توسعه یافته (ایران) در زمینه اطلاع رسانی با مشکلات ریشه ای رو به رو هستیم که اهم آن به صورت زیر عنوان می گردد.
1) کمبود اطلاعات آماری دقیق و جزیی و عدم ارائه آن از جانب مسئولین
2) به روز نبودن اطلاعات اماری و عدم انتشار آمار سال 85 از سوی سازمان آمار ایران علیرغم قول انتشار ان در اردیبهشت 86
3) به هنگام نبودن نقشه های و اطلاعات مربوط به شهر


4) عدم دسترسی آسان به اطلاعات و نقشه های موجود به دلیل ضوابط دست و پاگیر اداری.

2-1-تعريف اوقات فراغت
اوقات فراغت ترجمه معادل فرانسوي Loisir و معادل انگليسي Leisare بوده ، ريشه لاتين آن licere است و دو بعد معنايي يكي آزادي انتخاب و ديگري اجازه داشتن براي برگزيدن را در بر دارد. اوقات فراغت مدت زماني كه انسان كار نمي كند تعريف مي شود. از لحاظ زماني و سرشت دروني تغييرات بسياري يافت . اين تغييرات خود مستلزم نگرش تازه اي بود كه با اصطلاح ((اخلاقيات كار مشخص گرديد. در اين اخلاقيات كار، منبع اصلي هويت، منزلت و در آمد فرد در جامعه مدرن است (كومار ، 1381) در اين راستا بود كه زمان هاي آزاد از كار اهميت يافت و گذران آن اوقات فراغت ناميده شد . در واقع پديده اوقات فراغت در رابطه با كار و در چهار چوب زماني و وابستگي به كار توجيه گرديد. زمان مفهومي خطي يافت كه مصرف آن ، ارزش گذاري شد.
مدرنيته- كار بيرون خانه – كار + اوقات فراغت – اوقات فراغت ( زمان وقت آزاد )= يك كالا = نياز به سرمايه + فضاي جغرافيايي + ابزار توزيع + ابزار مصرف = سود – اوقات فراغت – دور تسلسل
از اين رو زمان تبديل به كالايي رشد كه شيوه هاي مصرف آن در رابطه با «اخلاق كار» شكل مي گرفت. به همين دليل مدت زماني كه طي اوقات فراغت صرف مي شد در راستاي مصرف بهينه زمان متراكم و بسته بندي گرديد. براي گذران اين زمان اضافي و فراغت از كار ، نياز به فضايي جدا از خانه و محل كار پيدا شد و گذران اوقات فراغت به كالاي تجاري تبديل گرديد . حول اين كالاي تجاري سرمايه ، توليد ، مصرف و سود پديدار گشت .


مدرنيته كه در اساس تمايزات متفاوتي را بين حوزه هاي مختلف سبب مي شود مكان توليد را از مكان مصرف متمايز ساخت. پيامد اين تمايز ظهور حوزه اي از علم بود كه از لحاظ هنجاري قاعده مند نبود. نقش هاي توليدي خانواده به لحاظ جغرافياي، زماني و ساختاري از بين رفت (اسملسر،1381)، در عوض نقش خانواده در مصرف افزايش يافت . به همين جهت ضرورت توجه به فضاهاي بيرون از خانه فزوني گرفت. در جامعه مدرن كار به عنوان زمان توليد و اوقات فراغت به عنوان زمان مصرف به دو شكل عمده همبستگي يافتند. در وهله اول زماني كه صرف اوقات فراغت مي شد به عنوان زماني كاملاً مجزا از اوقات كاري و مفيد تلقي گرديد ، و در وهله دوم ، بسياري از فعاليتهاي اوقات فراغت ويژگيهايي به خود گرفت كه از مشخصه كار صنعتي و بنابراين در خدمت نيازهاي توليد بود و بستري براي اخلاقيات كار به شمار مي رفت ( هيوود ، 1380 ).


همچنين تمايز بين كار و اوقات فراغت در جامعه مدرن تجزيه و تحليل و تفكيك امر عمومي و خصوصي را ضروري مي سازد. در جامعه مدرن آگاهي فرد از وجود دو گانگي شديد بين دنياي زندگي خصوصي و دنياي نهادهاي عمومي از طريق نقشهاي گوناگونش افزايش يافت. از اين رو فرد در جامعه مدرن در جهت ساخت و حفظ دنياي خانه كه در حكم كانون با معناي زندگي او به شمار مي رود تلاش مي كند. در اين جاست كه برنامه ريزي زندگي معنا مي يابد . يعني فرد به طور هم زمان بايد در ذهن خود نه تنها به گوناگوني روابط اجتماعي ، بلكه به چند گانگي خط مشيهاي زندگي خويش نيز سامان بخشد . اين خط مشيها دستكاري در قلمروها نهادي گوناگون و زمان بنديهاي مختلف را ايجاد مي كند (برگر ، 1391).


اوقات فراغت نقش اصلي و غير قابل انكاري را در اين زمانبندي دارد . زيرا فشار حاصل از مدرنيته و تقسيم كار، زماني را براي فراغت ضروري مي سازد . اوقات فراغت در جامعه مدرن به آدمي فرصت مي دهد كه خستگي از كار را از تن خود بيرون كند زيرا اين خستگي بر وجود انسان مدرن تحميل مي شود و نمي شود آن را از انسان جدا دانست . تنها از طريق فراغت است كه جسم و روح را مي توان از خستگي رهانيد. اوقات فراغت چه جامعه آن را مجاز يا ممنوع بداند در برابر انسان مدرن دنيايي تازه واقعي يا خيالي ، مي گشايد كه انسان مي تواند به سوي آن روي آورده ، ساعاتي را به دور از هياهوي دنياي ماشيني و مادي بگذراند و با تفريح و سرگرمي ارضا شود ( رضواني ،1374) .


بيشتر فعاليتهاي اوقات فراغت فرصتي را پيش مي آورد كه انسان مدرن از حالت رسمي بيرون آيد و از شر آداب و رسوم و قيد و بندهاي زندگي عادي و كاري رهايي يابد و خوش بگذراند يكي از فرضهاي مسلم عصر مدرن و پسامدرن اين است كه اوقات فراغت براي حوزه هاي عاطفي يا (احساسي) شخص فرصتهايي را فراهم مي آورد تا بتواند برخود ((آگاه)) و معقول خويش چيره گردد. و براي مدتي آن را كنار بگذارد . در اين ميان عواملي كه بر استفاده انسانها از اوقات فراغت موثرند در سه دسته كلي به شرح زير تقسيم مي شوند (هيوود ، 1380).


الف ) عوامل شخصي و خانوادگي شامل سن ، وضعيت شخصي در چرخه زندگي ، جنس، سطح تحصيلات .
ب) شرايط و موقعيت اجتماعي از لحاظ در آمد ، اشتغال و رده اجتماعي.
ج ) عوامل مرتبط از بابت استنباط شخصي از اوقات فراغت، دسترسي و سياستهاي تدارك و مديريت اوقات فراغت.
گذران اوقات فراغت كه گردشگري يكي از اشكال آن است تابع دو متغير زمان و مكان است. عامل زمان به عنوان يك متغير اشكال مختلفي به اوقات فراغت مي دهد: اوقات فراغت كوتاه مدت كه حدود چند ساعت ادامه مي يابد ، ميان مدت كه يك يا دو روز و معمولاً آخر هفته در نظر گرفته مي شود، و دراز مدت كه يك يا چند هفته به طول مي انجامد . عامل مكان نيز به لحاظ جغرافيايي اهميت زيادي در شيوه هاي گذران اوقات فراغت دارد. از اين رو با توجه به متغير مكان و تعيين محل سكونت دائمي به عنوان مبدا مي توان سه شكل از گذران اوقات فراغت را از نظر مكاني مشخص كرد: مورد اول استراحت و استفاده از زمان فراغت در

منزل يا شهر و روستاي محل سكونت است ، دومين مورد روستاها و شهركهاي اطراف محل سكونت يا حومه هاي استراحتگاهي نزديك و قابل دسترس است ، و مورد سوم مكانهاي دور دست و به عبارتي مناطق خاص گردشگري است كه مستلزم مسافرت نسبتاً طولاني از مبدا به مقصد است. به طور كلي اوقات فراغت در جامعه مدرن يك نياز اساسي محسوب مي شود كه از ضمير ناخود آگاه انسان مدرن برمي خيزد و مصرف آن در نزد افراد مختلف داراي يك الگوي رفتاري يكسان نيست . نياز به اوقات فراغت در راس نيازهاي فرد در جامعه مدرن است ، آنجا كه ميل به خود شكوفايي از ضمير ناخود آگاه بر مي خيزد. در

سلسله مراتب نيازها نيازهاي اوليه همان نيازهاي زيستي اند كه مبناي حيات را تشكيل مي دهند پس از آنكه اين نيازها بر آورده شد فرد در صدد ارضاي نيازهاي مهم ديگري بر مي آيد كه در راس آن نياز به خود شكوفايي قرار مي گيرد كه يكي از زمينه هاي ارضاي آن گذران اوقات فراغت است ( لومسدن، 1380)
با وجود اين اوقات فراغت تا اندازه زيادي محصول سرمايه داري است. اين امر دسترسي به اوقات فراغت را با روابط طبقاتي مرتبط ساخته است . از اين رو دسترسي به اوقات فراغت به محدوديتهاي سرمايه ( زمين ، ثروت و در آمد ) وابستگي دارد. طبقات مرفه وقت بيشتري براي گذران اوقات فراغت دارند. گذران اوقات فراغت خود نياز به پول خرج كردن دارد. هر چند در مواردي حمايت دولت مي تواند گذران اوقات فراغت را براي طبقات متوسط تسهيل كند، اين دخالت فق

ط در جهت حفظ منافع دراز مدت بازار و سرمايه خواهد بود ، زيرا اوقات فراغت همچنان كه با وقت آزاد پيوند دارد با توليد و مصرف توليدات و صنايع و خدمات نيز همبستگي دارد. افزايش در آمد و ميزان اوقات فراغت موجب اقبال بخش تجاري به توليد و توزيع و فروش تجربيات و كالاهاي اوقات فراغت گرديده است. اوقات فراغت به محلي مناسب براي سرمايه گذاري تبديل شده كه با ساير بخشهاي خدماتي و اقتصادي ، توسعه اي هماهنگي پيدا كرده است . هم افراد و هم خانواده ها اهداف مناسبي براي كالاهاي توليد كنندگان اوقات فراغت به شمار مي آيند ( پايلي يزدي ، سقايي ، 1385 )

 

2-2- حوزه فضایی مکانی اوقات فراغت
اين حوزه امروزه شامل گروه هر چه بزرگ تري از فضاهاي شهري مي شود و از جمله آنها مي توان به فضاهاي زير اشاره كرد.
1. فضاهاي تغذيه نظير رستوران ها ، رستوران هاي غذاي حاضري ، كافه ها ، كافي شاپ ها ، كافي نت ها و … كه فضاهاي به شدت قشر بندي شده و تفكيك شده بر اساس مشخصات فرهنگي اجتماعي مصرف كنندگان خود هستند.


2. فضاهاي ورزشي ورزشگاه ها ، سالن هاي ورزشي ، باشگاه هاي تندرستي و بدن سازي ، زمين هاي ورزشي درون شهري و محله اي .
3. فضاهاي بازي نظير انواع كلوپ ها و باشگاه هاي بازي هاي فكري ، قمار ، فضاهاي غير رسمي بازي .
4. فضاهاي فرهنگي نظير سالن هاي كنسرت ، تئاترها ، سينماها ، كتابخانه ها ، فرهنگسراها ، موزه ها ، نمايشگاه ها ، جشنواره ها ….
5. فضاهاي تفريحي متفرقه نظير پارك ها ، پارك هاي تفريحي ويژه.
در چند دهه اخير بخش اقتصادي اوقات فراغت به صورت فزاينده اي حجم بزرگ تري يافته است از اين رو گروه بزرگي از مطالعات انسان شناسي شهري به سوي اين بخش هدايت شده اند تا بتوانند در يافتن راه هاي گسترش توريسم و در آمدهاي حاصل از آن يك سو ، و كاهش خطرات و تخريب فرهنگي ناشي از آن راه كارهايي مناسب پيشنهاد كنند . ( فكوهي 1383)


شكل گيري مفهوم اوقات فراغت در معناي جديد آن پديده اي متاخر است كه در ارتباطي متقابل با سازمان يافتگي زمان جديد بر اساس كار انجام مي گيرد . دنياي صنعت با تبديل كار به اصل محوري ، تمام زمان ها و مكان ها را نسبت به آن سازمان مي دهد. از جمله اوقات فراغت به صورت ايام مرخصي و استراحت شكل مي گيرد . در جهان باستان و حتي در جهان پيش صنعتي نمي توان به چنين تفكيك و گسستي مشخص رسيد . البته روزهاي (( غير كار )) به معني كار كشاورزي ، تعداد بيشتري از روزهاي (( غير كار )) در معني صنعتي آن در حال حاضر داشتند، اما اين (( غير كار )) بيشتر به صورت منفعلانه تجربه مي شد و نه در قالب هاي سازمان يافته . به همين دليل نيز شكل گيري فضاهاي اوقات فراغتي در معني اخص كلمه را بايد امري متاخر و مربوط به شهر صنعتي مدرن دانست.


در طول دوراني طولاني كه شهر اسلامي را مشخص مي كند يكي از راه هاي شهرنشينان براي گذراندن اوقات فراغت ((خروج از شهر )) نيز بوده است . اين (( بازگشت )) به غير شهر و به طبيعت ، معنايي نمادين در بر داشته و در عين حال راهي براي گريز از فشار زندگي پر تنش و متراكم شهري بوده است و بايد گفت حتي در شهر مدرن نيز هنوز به مثابه يكي از روش هاي اساسي (( استراحت )) مطرح است . با وجود اين ، با گذشت زمان ، هر چه بيشتر شاهد افزايش فضاهاي فراغتي درون شهر بوده ايم ، و شهروندان تمايل كمتري به خروج از شهر داشته اند. در ايران اين امر از ابتداي قرن بيستم در اواخر دوره قاجار با ظهور شهر مدرن كه خود را عمدتاً در قالب پايتخت جديد ، تهران ، نشان مي داد بروز مي كرد.


در دوره جديد يعني در طول سي سال گذشته در ايران همچون در سراسر جهان ، شاهد گسترش و تبديل بخش اوقات فراغت به يكي از بزرگترين و سود آورترين بخش هاي اقتصادي بوده ايم كه اين امر چهره شهرها را به طور كامل تغيير داده است . به صورتي كه هر شهر نه فقط در پي ايجاد بيشترين فضاهاي فراغتي براي اهالي خود است ، بلكه به مهمانان و توريست ها نيز توجه دارد و تلاش مي كند با ايجاد جاذبه هاي توريستي بازديد كنندگان بيشتري را براي خود جلب كند.


در ايران در چند سال اخير بار ديگر بخش اوقات فراغت به شدت در حال فضا سازي هاي شهري است . جوان بودن جمعيت ايران نكته بسيار مهمي است كه بايد آن را مد نظر داشت. جوانان بيشترين زمان را براي گذران اوقات فراغت و بيشترين تمايل را نيز در اين زمينه دارند. و افزون بر اين عموماً به بخش هاي خاصي از شيوه هاي گذران علاقه مند ند. ( فكوهي ناصر ، 1383 ).

 

2-3- تعاریف و مفاهیم گردشگری
لغت گردشگري tourism از كلمه tour به معناي گشتن اخذ شده كه ريشه در لغت لاتين turns به معناي دور زدن ، و برگشت بين مبدا و مقصد و چرخش دارد كه از يوناني به اسپانيايي و فرانسه و در نهايت به انگليسي راه يافته است ( Oxford, 1970 , 189 ) . در فرهنگ و بستر گردشگري به سفري كه در آن مسافرتي به مقصدي انجام مي گيرد و سپس بازگشتي به محل سكونت را در بر دارد ، اطلاق مي گردد (w ebster 1973,1218 ). در فرهنگ لغت لانگمن گردشگري به معناي مسافرت و تفريح براي سرگرمي معنا شده است .
(Longman,1988,1712 ). در فرهنگ لاروس گردشگري به معناي مسافرت براي تفريح ( لذت يا رضايت ) آمده است ( La rousse,1991,3046 ) اين در حالي است كه در كشورهاي توسعه يافته واژه گردشگري از قرن نوزدهم و به ويژه از اوايل قرن بيستم كه وسايل حمل و نقل سريع جايگزين وسايل قديمي گرديد از معناي فردي به سوي كليتي جمعي براي سفر تغيير ماهيت دارد. در عين حال به دليل اينكه در روند و جريان فعاليتهاي گردشگري ، فعاليتهاي اقتصادي مختلفي همچون حمل و نقل ، ساخت انواع وسايل نقليه ، ساخت انواع وسايل صيد و شكار تا جاده سازي ، صنايع غذايي ، صنايع بسته بندي و صنايع دستي و نظير آنها مورد نياز واقع مي شود، واژه صنعت نيز به عنوان پيشوند در كنار واژه توريسم يا گردشگري قرار مي گيرد.
لازم است تفاوت بار معنايي دو كلمه و اصطلاح جهانگرد ، جهانگردي ، گردشگر (توريست) و گردشگري ( توريسم ) را بررسي كنيم . هر كلمه اي بار مفهومي و معنايي خاصي را به ذهن متبادر مي كند . گاه يك كلمه يا يك اصطلاح در ذهن افراد دريايي از مطلب را بيان مي كند . به علاوه هر فرد بر مبناي فرهنگ ، زبان ، مذهب ، سطح سواد و تخصص خود معاني و ادراكات متفاوتي از يك كلمه و اصطلاح در ذهن خواهد داشت . به علاوه هر كلمه و اصطلاحي ممكن است از نظر قانوني بار مفهومي خاصي داشته باشد كه كلمه ديگر همان مفهوم و ارزش قانوني را القاء نكند. همين بار مفهومي كلمات و اصطلاحات است كه زمينه هاي سياست گذاري ، برنامه ريزي و اعتبار گذاري و بودجه ريزي را به وجود خواهد آورد.


جهانگردي و گردشگري دو مقوله متفاوت اند كه مفاهيم و بار معنايي حقوقي ، اقتصادي ، اجتماعي، بهداشتي، زيست محيطي و … كاملاً متفاوتي از هم دارند . جهانگردي متعلق به عصر سنت و گردشگري متعلق به عصر مدرن و پسامدرن است. اگر برخي از عوامل موثر در جهانگردي و گردشگري را بشكافيم بار معنايي و مفهومي هر يك از اين دو اصطلاح مشخص مي شود . روشن شدن بار مفهومي كلمات در تصميم گيريهاي قانون گذاران ، مديران و مجريان در هر امري موثر است.


تفاوتهاي ماهوي بين جهانگردي و گردشگري وجود دارد- جهانگرد اساساً يك كار فرهنگي و به قصد شناخت و سير در آفاق و انفس و براي نزديكي به خداوند و تبليغ دين انجام مي شد. در حالي كه گردشگري اساساً يك كار اقتصادي است كه بيشتر براي لذت بردن و احساس آرامش كردن ، فرار از گرفتاري هاي شهري و ارضاي حس لذت جويي و كنجكاوي صورت مي پذيرد . هر دو مسافر است ولي ماهيت و نتايج حاصل از آنها كاملاً متفاوت است ( پاپلي يزدي سقايي،1385).
دهها تعريف از گردشگري ارائه شده است كه برخي از آنها به شرح زير است :


گردشگري مجموع پديده ها و ارتباطات ناشي از كنش متقابل ميان گردشگران ، سرمايه، دولتها و جوامع ميزبان دانشگاهها و سازمان هاي غير دولتي ، درفرايند جذب ، حمل و نقل ، پذيرايي و كنترل گردشگران و ديگر بازديد كنندگان است (warver, 2000,3) .
در تعريف فني ديگري سازمان جهاني گردشگري ( WTO ) گردشگري را از ابعاد مختلف ، بر اساس تمايز در رويكرد به مكان بازديد ، به صورت زير تقسيم كرده است (WTO, 1993, 1010 ).


گردشگري عبارت است از فعاليتهاي افرادي كه براي استراحت ، كار و دلايل ديگر به خارج از محيط سكونت معمول خويش سفر كرده ، حداكثر براي يك سال متوالي در آنجا اقامت مي كنند.


0 گردشگري داخلي (يا بومي ) : در اين حالت اشخاص مقيم يك كشور حداكثر براي مدت دوازده ماه به محلي در كشور خودشان كه خارج از محيط معمولي زندگي آنهاست سفر مي كنند و هدف اصلي آنها از اين سفر انجام كاري نيست كه سرانجام آن دريافت مزد از محل مورد بازديد باشد.
گردشگري خارجي ( يا بين الملل ) : افراد براي حداكثر مدت دوازده ماه به كشوري كه محل اقامت معمول آنها نيست و خارج از محيط معمول زندگي شان قرار دارد سفر مي كنند و هدف اصلي آنها از اين بازديد انجام كاري نيست كه سرانجامش دريافت مزد از كشور مورد بازديد باشد.


در بعد جغرافيايي گردشگري زماني از فعاليت گذران اوقات فراغت يا تفريح كه مستلزم غيبت شبانه روزي از مكان مسكوني عادي است تعريف مي شود . ( S kinner, 1999,280 )
از بعد اجتماعي نيز تعريف گردشگري ، فصل مشترك بين زندگي عادي ساكنان بومي و زندگي غير عادي گردشگران را در بر مي گيرد. B arnard,1996,552) )
اين دو تعريف خود نشان تمايز ما بين تعاريف مختلف از گردشگري است كه هر يك بر گرفته از موضوعهاي مورد نظر در مطالعات گردشگري اند (پاپلی یزدی ،سقایی،1385).

2-4- اهميت گردشگري
بنابر آمار بانك جهاني ، در سال 2000 تعداد گردشگران در سرتاسر جهان بالغ بر 701 ميليون نفر بوده و از اين جريان گردشگري مبلغي حدود 475 ميليارد دلار به طور مستقيم وارد چرخه اقتصادي جهان شده است ( B ank, 2002 world ) البته برخي منابع در آمد گردشگري را در سال 2000 حدود 621 ميليارد دلار دانسته اند و آن را در سالهاي 2010و 2020 به ترتيب 1550 و 2000 ميليارد دلار بر آورد كرده اند . ( مير طالبيان ، 1380).


عمده ترين فعاليتهاي اقتصادي كه حول محور اين صنعت انجام مي گيرد و باز خورد آن بر اقتصاد داخلي و بين المللي تاثير بسيار دارد عبارت اند از سرمايه گذاريهاي ساختماني – عمراني ( هتل ، جاده ، هواپيما ، فرودگاه ، اسكله سازي ، ساخت انواع وسايل حمل و نقل ، هواپيما ، كشتي ، كشتيهاي تفريحي ، واگن قطار ، اتومبيل ، آماده سازي ، پيستهاي اسكي ، سواحل درياها و غيره ) ، صنايع تجهيز كننده رستورانها ، صنايع غذايي ، تعميرات و نگهداري از آثار

باستاني ، سرمايه گذاريهاي مربوط به توليد و تصفيه نفت و ساير انرژيها در رابطه با گردشگري ، سرمايه گذاريهاي مربوط به اطلاعات و اطلاع رساني ( سايتهاي رايانه اي – اينترنتي ، نشريات اعم از كتاب ، روزنامه ، بروشور ، نقشه ، راهنماي گردشگري – مسافرتي و غيره ) ، مخارج مخابرات و پست ( خريد سيم كارت ، مخارج تلفن ، پست ) ، وسايل اقامتي ( مانند كمپينگ و چادر ) ، وسايل ورزشي ( وسايل اسكي ، غواصي ، شنا ) ، وسايل محافظتي بدن ( انواع كرمهاي ضد آفتاب ، ژلها و داروهاي ديگر و … ) در آمدهاي عظيم نظام بانكي از جابه جايي پول ، و در آمدهاي عظيم بيمه و تهيه ساير اسناد بين المللي كه گردشگران در كشورهاي مبدا يا كشور محل اقامت خود جهت آماده شدن براي سفر خرج مي كنند ، و مخارج پليس و نيروهاي امنيتي در رابطه با گردشگري كه اينها معمولاً جزء در آمدهاي مستقيم گردشگري محاسبه نمي شوند.


طبق بر آوردهاي مبتني بر آمار بانك جهاني ، در سال 2000 به ازاي هر گردشگر 650 دلار ( 710 ميليون گردشگر و 475 ميليارد دلار ) و بر مبناي آمار W TO به ازاي هر گردشگر 890 دلار در آمد اقتصادي مستقيم و قابل محاسبه وجود داشته است ، و در آمدهاي غير مستقيم از چرخش سرمايه گذاري در امر گردشگري به ازاي هر نفر 2500 دلار يعني مجموعاً 1750 ميليارد بر آورده شده است.
رشد اين صنعت عظيم در دهه 1990 معادل 70 در صد بر آورده شده است


( ( weaver, 2002,269 اين حجم عظيم مالي توام با اشتغالي كه به طور مستقيم و غير مستقيم ايجاد مي كند سبب شده است كه كشورهاي مختلف جهان با توجه به توانمنديهاي طبيعي ، ميراث فرهنگي و تاريخي خود سعي كنند سهمي از اين اقتصاد را به خود اختصاص دهند. بايد توجه داشت كه چرخش مالي اي كه حول محور صنعت گردشگري انجام مي پذيرد به مراتب از در آمد حاصل مهم تر است . اشتغالي كه ايجاد مي شود رونق و رفاه اقتصادي را به همراه دارد. كشورهاي توريستي ، در تهيه و پخت غذاهاي عالي و با كيفيت بالا ( گاسترونومي ) و توليد آثار هنري گران قيمت پيشرفت مي كنند . گردشگري در مجموع نه تنها موجب اشتغال ، افزايش در امد ، صلح و آرامش مي گردد بلكه سطح هنر و ذوق و استعداد را ارتقا مي بخشد . چون گردشگران فرهنگي ثروتمند حاضرند براي آثار فرهنگي با ارزش پول خوبي بپردازند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید