بخشی از مقاله

چکیده

امروزه مهاجرت روستاییان و اهالی شهرهای کوچک به کلانشهرها از مهمترین معضلاتی است که زمینه ساز و بسترساز شکل گیری سکونتگاههای غیر رسمی شدهاست. عموماً در کشورهای در حال توسعه به دلیل رشد اقتصادی ناهمگون، وجود چند شهر مرکزی و اصلی و فاصله زیاد بین کیفیت محیطی و رفاه اقتصادی مردم شهر با روستاها و تجمع امکانات رفاهی در کلانشهرها این پدیده گسترش مییابد.

لذا، در تبیین کلی این پدیده، به علل ساختاری مانند نابرابری در فرصتها، توزیع منابع ثروت و درآمد در جامعه، مسکن مقرون به صرفه، تنوع فعالیت و اقتصاد و ... اشاره میشود. با توجه به این امر مسلم است که شرایط متفاوتی بر سکونتگاههای غیر رسمی حاکم است که این تفاوتها تأثیر بسزایی در روند کیفیت زندگی ساکنین آن دارد. پژوهش حاضر با هدف سنجش شاخصهای کیفی محیط شهری در ناحیه 3 منطقه 6 شهرداری مشهد به عنوان یک سکونتگاه غیر رسمی و ارائه راهکارهای مناسب جهت ارتقاء شرایط کیفی و رفاه محیطی این منطقه و دیگر مناطق حاشیه نشین کلانشهر مشهد میباشد.

شاخصهای مورد سنجش در این تحقیق با نگاه ذهنی به کیفیت محیط زندگی که محصول ادراک فردی و رضایت شهروندان از وضعیت زندگی خود میباشد، انتخاب شده است. برای سنجش سطح کیفیت با توجه به نوع دادهها از طریق نرمافزار SPSS اقدام شده است. یافتهها حاکی از آن است که کلیه شاخصهای بکار رفته با متغیر کیفیت محیط ارتباط معناداری دارد و میزان رضایتمندی در سطح پایینی قرار دارد. همچنین شاخص حمل و نقل و ارتباطات بالاترین سطح رضایتمندی از کیفیت محیط شهری را به خود اختصاص داده و پایینترین سطح رضایتمندی هم مربوط به شاخص کیفیت محیط اجتماعی در سطح ناحیه میباشد.

مقدمه

جوامع انسانی با الگوهای متنوع زندگی، کار و گذران اوقات فراغت هر یک به سهم خود و متناسب با توان تولیدی و فرهنگی خود به بهره-برداری از منابع محیط زیست و لاجرم دگرگونی آن مبادرت ورزیده، بدین ترتیب جامعهای که در فضای معین به زندگی و فعالیت مشغول است، به عنوان مهمترین نیروی شکل بخشنده به محیط عمل کرده و نه تنها محیط طبیعی خود را به محیطهای انسانساخت مبدل میسازد، که حتی در بسیاری از موارد در حفظ کیفیت محیطهایی که خودساخته است نیز کوشش لازم را به خرج نمیدهد. بدین ترتیب است که مسائلی چون آلودگی و افت کیفیت محیطهای انسانساخت ظهور مییابد.

[1] کیفیت محیط یک مفهوم چند بعدی است که با مفاهیمی همچون کیفیت زندگی، کیفیت مکان، ادراک و رضایت شهروندی و قابلیت زندگی اشتراکاتی دارند. بهطوریکه محققان مختلف ادعا دارند که تعریف این مفهوم چندبعدی واقعاً ممکن نیست و در بسیاری موارد به عنوان معانی مشابه در نظر گرفته میشود.[2] البته در یک دید جهانی وقوع بحرانهای زیست محیطی و نابود شدن محیط زیست جهانی در طرح موضوع کیفیت محیط به عنوان بخشی از مفهوم همه جانبه کیفیت زندگی بیتأثیر نبود .[3] این در حالی است که بیش از نیمی از جمعیت جهان در نواحی شهری زندگی میکنند که این رقم تا سال 2020 به حدود 60 درصد خواهد رسید.

[4] این مهم در کشورهای در حال توسعه نمود بیشتری پیدا میکند، چنانکه رشد شتابان شهرنشینی در این کشورها و به دنبال آن رشد مسائل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فرهنگی در شهرها همچون ترافیک، آلودگی هوا، مسکن نامناسب، کمبود سرانه ها، فقر اقتصادی و بسیاری از فاکتورهای دیگر، اداره این شهرها را با مشکلات جدی روبرو کرده است . [5] از دیگر معضلاتی که میتوان به آن اشاره نمود، پیدایش و توسعه سکونتگاههای غیر رسمی و حاشیه ای بوده کهمعمولاً طیف گستردهای از قشر مهاجر و کم درآمد را در خود جای میدهد. در این مناطق تلاش برای فرار از قانون و بی ضابطگی برای اسکان منجر به بروز فقر در وجوه مختلف زندگی می شود .

[6] در ایران، مطالعات و بررسیها نشان میدهد که بعد از سال 1320 با از هم پاشیدن توازن شهر و روستا از طریق اجرای برنامهها و طرحهای نوسازی و توسعه اقتصادی در شهر و تزریق درآمدهای نفتی در اقتصاد و زیر ساختهای صنعتی و تأسیساتی شهر و در حاشیه قرار گرفتن بخش کشاورزی و اقتصاد روستاعملاً بستر زمینه مهاجرت گسترده روستائیان به شهرها به خصوص شهرهای بزرگ فراهم گردید.

بدون آنکه زیر ساخت تولیدی و صنعتی شهر بتواند به این همه مهاجران تازه وارد زمینه اشتغال، مسکن و خدمات فراهم کند.[7] لذا، در تبیین کلی این پدیده، به علل ساختاری مانند نابرابری در فرصتها، توزیع منابع ثروت و درآمد در جامعه اشاره میشود. با توجه به این امر مسلم است که شرایط متفاوتی بر سکونتگاههای غیر رسمی حاکم است که این تفاوتها تأثیر بسزایی در روند کیفیت محیط زندگی ساکنین آن دارد. بر این اساس مفهوم کیفیت محیط بیش از هر زمان دیگری ملموس خواهد بود.

مفهومی که میتواند در پی خود رضایت و عدم رضایت ذهنی شهروندان، که مستقیماً در معرض برخورد با محیط خویش هستند را در پی داشته باشد. بنابراین با سنجش شاخصهای کیفی محیط شهری در سکونتگاههای غیر رسمی میتوان بستر اصلاحات اساسی را در جهت ارتقاء کیفیت زندگی، توسعه عدالت اجتماعی و احساس رضایتمندی و شادکامی ساکنین، تا رساندن محیط شهر به سطح کیفیت زندگی مطلوب و در نهایت توسعه پایدار، فراهم ساخت. لذا میبایست این مؤلفه ها را شناسایی کرده و با توجه به آن رویکردهای مناسبی را در تهیه طرح-ها و برنامهها اتخاذ نمود.

شهر مشهد به عنوان یکی از شهرهای بزرگ ایران، دارای تاریخی بس طولانی در سکونت میباشد. ویژگیهای سکونتگاهی این شهر، در طول تاریخ دستخوش تغییراتی گردیده، اما از حدود دهه 1350 رشد شتابانی یافته و به دومین کلانشهر کشور تبدیل شده است. از همین رو به دلیل قدمت زیاد و گسترش فضایی بیرویه و بدون برنامه، سکونتگاههای غیر رسمی زیادی را در پیرامون خود جای داده، کهعمدتاً به لحاظ محیطی دارای معضلات و مشکلات فراوانی میباشند.

ناحیه 3، منطقه 6 شهرداری کلانشهر مشهد از جمله سکونتگاههای غیر رسمی و ناپایدار شهر میباشد که تحقق توسعه و افزایش پایداری در آن تحت تأثیر فرضیه افزایش کیفیت محیطی، به عنوان شرط اصلی توسعه در این نوع سکونتگاهها، لزوم بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر فرضیه فوق را از اهمیت بالایی برخوردار کرده است. به منظور تحقق این هدف لازم است سطح رضایتمندی ساکنین از هر یک از مؤلفهها و متغیرهای محیطی مربوط به وضعیت کیفی زندگی آنها در قالب امتیازهای کمی تعیین و نسبت به ارائه راهکارهای مؤثر جهت ارتقاء و بهبود کیفیت آن مؤلفه اقدام نمود.

تعاریف و مفاهیم کیفیت

واژه کیفیت به لحاظ "ریشه شناسی واژه" در فرهنگ عمید، چگونگی، چونی، صفت، حالت و چگونگی چیزی بیان شده است.[8] به لحاظ لغوی، برای واژه کیفیت""quality ، فرهنگ انگلیسی آکسفورد، چهار معنا به ترتیب » درجه خوبی و ارزش چیزها«، » مطلوبیت و کمال به مفهوم عام«، » صفات و خصوصیات« و » جنبه ویژه و علائم ویژه« را ارائه داده است.[9] امروزه تعریف واحدی از کیفیت در جهان وجود ندارد. اغلب مردم کیفیت را به عنوان کارایی و استاندارد بالا میشناسند. کیفیت به سطح خوبی هر وضعیتی اشاره دارد، لیکن میتواند در میان مردم متفاوت باشد.[10] از همین رو، تعریف کیفیت بسته به افرادی است که آن را تعریف میکنند.

[11] "ادواردز"، کیفیت را عبارت از توانایی و قابلیت برآورده کردن خواسته ها میداند .[12] "دیوید گراوین" ،»کارایی1«، »قابلیت اطمینان2«، »دوام و پایداری3«، »زیبایی4«، »ویژگیها5«، »سازگاری و تطابق6«، »قابلیت استفاده7« و »کیفیت درکشده8« را بعنوان ابعاد هشتگانه کیفیت معرفی میکند.[13] در تعریف" گلکار"، کیفیت مفهومی دو وجهی است. یعنی مفهومی است روشن و واضح، ولی در عین حال چند پهلو، مفهومی است قابل فهم، ولی در عین حال" فرار" که به راحتی تن به تعریف شدن نمیدهد.

کیفیت یک شیء از دو منبع یا دو شیء سرچشمه میگیرد. عرصه ذهنی فرد و عرصه عینی شیء. بر اساس این نظریه، کیفیتهایی که متعلق به عرصه ذهنی هستند کیفیتهایی به شمار میروند که درون ضمیر فرد ساکن هستند. متقابلاً کیفیتهای مرتبط با عرصه عینی کیفیات متعلق به شیء هستند که به شکل موجودیتی خارجی در معرض ذهن قرار گرفته و یا با حقایق جهان خارج سروکار دارند.[14]

محیط

محیط کلیه شرایط و اموری است که موجب تکامل هر موجود زنده و به ویژه تحول شخصیت انسانی میشود. از نظر بومشناسی»محیط« بدون توجه به روابط بین عناصر و اجزاء معنا و مفهومی ندارد.[15] عنوان محیط اصطلاحی است که تعریف و درک جامع جغرافیدان بزرگ"همبولت"9 را از جغرافیا یادآوری میکند که فصل مشترک طبیعت و فرهنگ، زمین و زندگی، مردم و محیط بیوفیزیکی تجانسی را - که جغرافیای مدرن در آن قد کشیده - نشان میدهد.

[16] در این تعریف، انسان و محیطی که در آن زندگی میکنند کلیتی تفکیک ناپذیر از یکدیگر هستند. بعد از همبولت دیدگاه او در مورد مفهوم جهان، چندان پایدار نماند. اما مطالعه اکولوژیک، روابط متقابل موجود زنده با محیط، به وسیله "چارلز داروین" 10 و "ارنست هاکل"11 به اوج خود رسید. از این زمان، مفهوم محیط اعتبار علمی بسیاری یافت.[17] در تعریف لنگ، محیط شامل محتوای زمینی، جاندار، اجتماعی و فرهنگی است. هر کدام از این محیطها زندگی مردم و ماهیت نگرشهای آنها را به محیط ساخته شده تحت تأثیر قرار میدهد.[18]

کیفیت محیط شهری

کیفیت محیط را میتوان جزء اساسی مفهوم گسترده کیفیت زندگی دانست. کیفیتهای پایه از قبیل سلامتی و امنیت در ترکیب با جنبههایی از قبیل راحتی و جذابیت[19] در همین ارتباط، کوین لینچ در کتاب تئوری شکل خوب شهر از سه مؤلفه بقاء، ایمنی و سازگاری به عنوان مؤلفههای اصلی محیط نام میبرد که بر سلامتی، عملکرد بیولوژیکی مطلوب و بقاء به مفهوم ایجاد یک محیط حیاتی و یک بستر مناسب برای زندگی نقش دارند. به اعتقاد او، کیفیت یک مکان تابع تأثیر مشترک مکان و جامعهای است که آن را اشغال می کند.

[20] متأسفانه، امروزه محیطهای شهری به طور ناگهانی در رویاروئی با برطرف کردن نیازهای ساکنانشان تنزل کردهاند. از آنجا که محیطهای شهری زمینهای را فراهم میسازند که در آن مردم با شرایط محیطی ناخوشایندی همچون سروصدا، بوی بد، آلودگی هوا، عدم امنیت، ازدحام و شلوغی، زباله و یا با کمبود امکانات و تسهیلات مواجه شوند، مدیریت کیفیت محیطهای شهری از اهمیت قابل توجهی برخوردار میباشد[3] در گزارشی با عنوان چشمانداز توسعه فضایی اروپا که توسط کمیسیون اتحادیه اروپا در سال 1999 آماده و در سال 2000 منتشر شد، بر این نکته تأکید شده بود که اکثر شهرها در حال مقابله با مسائل محیطی از قبیل آلودگیهای آب، هوا و صوتی، ترافیک، پسماند، مصرف بیش از اندازه آب و ... میباشند که برای بهبود کیفیت محیطی در اکثر نواحی شهری ضرورت دارد. در این گزارش، اصول اساسی پایداری شهرهای اتحادیه اروپا به منظور افزایش کیفیت زندگی بدین شرح بیان شد:

- 1 ارتقاء یکپارچگی سرزمینی از طریق تعادل اجتماعی و توسعه اقتصادی مناطق و بهبود رقابتپذیری؛

- 2 تشویق به توسعه مولد توسط کارکردهای شهری و بهبود ارتباط بین شهر و حومه؛

- 3 بهبود دسترسیها و تعادل بیشتر در این زمینه؛ 

- 4 دسترسی به دانش و اطلاعات در حال توسعه؛

- 5 کاهش خسارات محیطی؛

- 6 حفاظت از منابع محیطی؛

- 7 حفاظت از میراث فرهنگی به عنوان عاملی برای توسعه؛

- 8 توسعه منابع انرژی و حفظ امنیت آنها؛

- 9 تشویق به گردشگری پایدار با کیفیت بالا؛

- 10 محدود کردن تأثیرات مخاطرات طبیعی[21] ؛ "کلس" معتقد است، پنج عامل در یک محیط شهری به بهبود یا وخیمتر شدن کیفیت زندگی کمک میکند. از دیدگاه او دسترسی به زیرساختها و خدمات شهری از قبیل سیستمهای بهداشتی، دسترسی به آب، مدیریت پسماند، سیستم فاضلاب، حملونقل و ... اولین و مهمترین عامل انتقاد میباشد. دومین عامل، آلودگی پسماندهای شهری، آب، هوا و انتشار گازهای گلخانهای است که به علت فعالیتهای شهری به وجود آمده و بر زندگی روزانه مردم تأثیر میگذارد.

تخمین زده میشود که اگر حداقل استانداردهای سازمان بهداشت جهانی در ارتباط با پاکیزگی هوا مورد توجه قرار گیرد، سالیانه از 300 تا 700 میلیون مرگ زودرس جلوگیری میشود. مطابق آمارهای سازمان بهداشت جهانی، شرایط محیطی یک چهارم مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای تنفسی و عفونی میباشد. تخریب منابع سومین عامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی میباشد. توسعه شهری میتواند به اکوسیستم پیرامون از طریق ساختوساز در اراضی حساس و حاصلخیز و همچنین از طریق دفع نامناسب پسماندهای شهری و صنعتی خسارت وارد نماید. چهارمین عامل میراث فرهنگی و تاریخی میباشد و پنجمین عامل نیز، مخاطرات محیطی شامل مخاطرات طبیعی از قبیل زلزله، سیل و ... و مخاطرات انسانی از قبیل حوادث ناشی از صنایع، ترافیک، آتشسوزی و ... می باشد.

[22] "مایکل پسیون" معتقد است که به منظور تشریح اثرات محیط شهری بر ساکنان 5 دیدگاه نظری وجود دارد. هر یک از این دیدگاهها یکی از جنبههای زندگی شهری را شناسایی و در فهم همهجانبه رابطه انسان و محیط ما را یاری مینماید. این 5 دیدگاه مشتمل بر رویکرد اکولوژی انسانی - - Wirth, 1938، رویکرد خرده فرهنگی - - Fisher, 1989، رویکرد ظرفیت محیطی - Milgram, - 1970، رویکرد جبر رفتاری - - Lefcourt, 1976 و رویکرد محیط رفتاری - - Barker, 1968 است.

این 5 دیدگاه نظری با هم یکپارچه شده و یک مدل عمومی را حول مفهوم استرس - ترس بیش از حد و ناراحتی تعبیر میشود - تشکیل میدهند که به عنوان نتیجه تلاش برای سازگاری با اثرات محیطی معرفی میشود. در این مدل، ادراک محیطی شهر به عنوان رابطه و عملکرد شرایط انتزاعی محیط و ویژگیهای فردی تعبیر میشود. اگر ادراک شرایط محیطی از گستره شرایط بهینه فردی خارج شود استرس و به تبع آن فرایند سازگاری فعال میشود. در صورتی که سازگاری رخ دهد انطباق با شرایط و یا عادت به آن صورت گرفته و در غیر این صورت باعث اثراتی بر فرد میگردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید