بخشی از مقاله
یکی از جنبههای مهمّی که در ادبیات نمود فراوانی یافته، مسائل اجتماعی است که این امر در شعر ناصرخسرو بیشتر به صورت درشتخویی و تندمزاجی پدیدار شده است. در این پژوهش، نگارنده با توجه به پرخاشگریها و تندخوییهای ناصرخسرو نسبت به مخاطب خود، به جستجو و تبیین دلایل این امر با استفاده از نظریه داغ ننگ گافمن پرداخته و در آن از روش کتابخانهای و تحلیل نمونههای شعری ناصرخسرو سود برده است. بدین صورت که 9 مورد از داغهایی که منطبق با شخصیت ناصرخسرو بوده است، استخراجشده و سپس بامطالعه دیوان ناصرخسرو اسناد داغخوردگی وی، از داخل خود دیوان گردآوری و همچنین سعی شده است تا علل انزواطلبی و رفتارهای توهین آمیز وی به جامعه همعصرش نیز توجیه گردد. در پایان، پس از مطالعات انجامشده مشخص شد که دو مؤلفه کمالگرایی و انزوای خودخواسته که پیامدهایی همچون: تندخویی، افسردگی، اضطراب، شک و سرگردانی برای ناصرخسرو به همراه داشته، بسامد بالاتری را نسبت به دیگر مؤلفهها به خود اختصاص داده است
شاعران ادب فارسی، چه به لحاظ بستر اجتماعی و چه به لحاظ موقعیت زمانی و مکانی با شرایط متفاوتی نسبت به یکدیگر حیات یافتهاند. آدابورسوم، دین، آیینها، هنر، فرهنگ، روابط فردی اجتماعی و مواردی از این قبیل، عوامل اصلی ایجاد یک جامعه هستند که در اشعار اکثر شاعران چه به صورت بارز و چه به صورت پنهان نمود یافتهاند و ناصرخسرو نیز از این امر مستثنی نیست. یکی از جنبه های مهمی که در ادبیات نمود فراوانی یافته، مسائل اجتماعی است. در میان شاعران ادب فارسی، ناصرخسرو به دلیل تفاوت شخصیّتی در دو برهه زمانی مختلف از زندگیاش و همچنین نگرش و رفتار اجتماعی متفاوت خود در جامعه، همواره موردتوجه پژوهشگران ادب فارسی قرار داشته است. او در اشعارش بسیار بیپرده سخن گفته و فراوان به خردهگیری و اعتراض به جامعه خویش پرداخته که این امر سبب تحریک جامعه و همچنین رانده شدن وی از شهر و دیار گشته است. »باری این پرخاشگری از ارزش سخن او میکاهد و برهانهای او را کم
اثر میکند« نگارنده این مقاله بر آن است تا با بررسی و تحلیل دیوان ناصرخسرو و با استفاده از نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن جامعهشناس آمریکایی نشان دهد که بر طبق این نظریه چگونه میتوان به شخصیت اجتماعی ناصرخسرو دست یافت و علل انزواطلبی و رفتارهای توهین آمیز وی به جامعه هم عصرش را توجیه کرد؛ بنابراین، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این دو سؤال است : -1 چگونه میتوان بر طبق نظریه داغ ننگ گافمن علل انزوای ناصرخسرو را در اشعارش بهصورت روشمند تبیین کرد؟
-2 چه مؤلفههایی از نظریه داغ ننگ در دیوان ناصرخسرو بارزتر است؟
شاید اینگونه به نظر آید که اصطلاح داغ ننگ، اصطلاحی منفی و زننده است و واژه »ننگ«، بار معنایی منفی و ناخوشایندی خصوصاً در بین ایرانیها داشته باشد اما باید گفت در حقیقت، این امر میتواند ناشی از ترجمه نامناسب ما از واژه Stigma»باشد؛« زیرا این کلمه صرفاً به معنای عملی که ننگین و بار معنایی منفی داشته باشد، نیست بلکه بیشتر به رفتارهایی از سوی فرد اطلاق میشود که همسو و همجهت با عقاید و رفتارهای سایر افراد جامعه نیست و این امر سبب میشود تا فرد، در میان افراد جامعه، موردپذیرشواقع نشود و اقلیّتی گردد که در مقابل اکثریت جامعه قرارگرفته و بهنوعی از جامعه »جدا« مانده است؛ بنابراین، اصطلاح داغ ننگ این معانی را داراست و بهخصوص در ارتباط با شخص ناصرخسرو باید گفت: به هیچ عنوان بدین معنی نیست که وی عمل ننگین و شرمآوری انجام داده بلکه بدین معنی است که از جامعه جدا مانده و این فاصله برای او پیامدهایی را دربر داشته است و یا به اعمالی دستزده که او را بیشتر »در میان چشمها« قرار داده است.
درواقع میتوان گفت: »داغ ننگ، نماد فرهنگی شناخته شده ای است که بهمنظور تمایز بخشیدن و بیاعتبار کردن فردی نسبت به فردی دیگر به کار میرود« در باب شخصیت ناصرخسرو و زندگانی و عصر وی کتب و مقالات بیشماری نگارش یافته استامّا در مبحث جامعهشناسی و تحلیل جامعهشناختی اشعار ناصرخسرو بر طبق نظریهای بهخصوص، مطا لعات چندانی صورت نگرفته و محدود تحقیقات به انجام رسیده نیز بیشتر درزمینه نثر ناصرخسرو بوده و تاکنون پژوهش مستقلی با این مضمون در راستای نظم وی صورت نگرفته و تنها در چند مقاله و پایاننامه به مسائل اجتماعی و جامعهشناختی آثار ناصرخسرو پرداختهشده که در ذیل آورده شده است.
» - 1نگاهی به بازتاب مسائل اجتماعی در دیوان ناصرخسرو قبادیانی - 1391 - « ، به قلم صدیقه کافتری که در آن پس از مقدمهای در باب جامعهشناسی ادبیات و زندگانی و شخصیت ناصرخسرو، از شرایط اجتماعی، بیثباتی سیاسی آن دوره، بَرده و بَردهداری، تضاد طبقاتی و اقشار جامعه روزگار ناصرخسرو بحث شده است.
» - 2 ناصرخسرو شاعری متعهد - نگرشی به اشعار ناصرخسرو از منظر جامعه شناسی ادبیات - - 1386 - «، به کوشش زهرا رون که در آن برخلاف چکیده جذاب آن یعنی : بررسی اندیشهها ی اجتماعی ناصرخسرو از منظر نظریات لوکاچ و گلدمن، باید گفت: بسامد بالایی از مقاله را زندگی ناصرخسرو و اتفاقات عصر وی در برگرفته و تنها 5 صفحه پایانی به نظریات آن دو اختصاص دادهشده است.
-3 غلامحسین یوسفی نیز مقالهای با نام »ناصرخسرو منتقدی اجتماعی1353 - « - ، دارد که در کتاب یادنامه ناصرخسرو به چاپ رسیده و در آن، نخست به ویژگیهای بارز شخصیتی و عقیدتی ناصرخسرو و هدف وی از شعر اشارهشده و سپس به انتقادات او از اقشار و طبقات مختلف پرداختهشده است.
-4 بازتاب نابسامانیهای اجتماعی عصر ناصرخسرو در دیوان او، - 1388 - ، به اهتمام محمد میرزائیان قهفرخی، پایاننامهای است که در آن اوضاع و شرایط جامعه عصر ناصرخسرو و شناساندن نابسامانیهای آن ازجمله: نابسامانیهای سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و اختلافات مذهبی ترسیمشده است.
-5 بازتاب مسائل سیاسی اجتماعی در دیوان ناصرخسرو، - 1378 - که در پنج فصل و به اهتمام ماهرخ شکریان به چاپ رسیده و در آن، هدف از انجام تحقیق در فصل اول، مروری گذرا بر شعر اجتماعی، زندگی، آثار و ویژگیهای شعر ناصرخسرو در فصل دوم، اطلاعاتی درباره فرقههای عصر ناصرخسرو و اختلافات مذهبی در فصل سوم، جامعهشناسی شعر ناصرخسرو در فصل چهارم و نتیجهگیری از دیدگاههای ناصرخسرو در فصل پنجم بیانشده است.
در باب موضوع داغ ننگ نیز جدا از کتاب گافمن که محور اصلی این پژوهش را در برگرفته، کتب و مقالاتی نوشته شده است، ازجمله: -1 داغ ننگ اثر ناتانیل هاثورن، - 1369 - که داستانی را روایت میکند که در آن، زن جوانی به خاطر ارتکاب به زنا با مشهورترین کشیش شهر، به تن داشتن »داغ ننگ« تا پایان عمر خویش محکوم میشود؛ اما او شکست نمیخورد تا اینکه رفتهرفته با اعمال خیرخواهانهاش نگاه جامعه را بهسوی خود تغییر میدهد.
» - 2جامعهشناسی رفتار در رمان طنابکشی بر مبنای نظریه داغ ننگ«، - 1393 - ، به کوشش سید علی قاسمزاده که در آن نخست ویژگیهای رمانهای معاصر مطرح شده و در ادامه نویسنده سعی کرده است تا با واکاوی رمان »طناب-کشی« نوشته مجید قیصری، به شناسایی نسبت میان انسانها و کنشهای فردی و اجتماعی با جامعه سنتی مستبد بپردازد.
» - 3بازخوانی روان شناختی - جامعهشناختی بخش پهلوانی شاهنامه بر مبنای نظریه داغ ننگ گافمن«، 1395 - - ، به اهتمام مژده سالار کیا که در آن، پژوهنده ابتدا به موضوع اسطوره و پیوند اسطوره و جامعه پرداخته و در ادامه، نظریه داغ ننگ و انواع آن را با آوردن مثالهایی از شاهنامه تشریح کرده است.
-1 جامعهشناسی ادبیات
در ابتدا باید گفت : »جامعهشناسی، علمی است که به شناخت حرکات اجتماعی و تحلیل قواعد حاکم بر این حرکات میپردازد« - ترابی، 4 :1382 - .نمودهای» فرهنگ هر قوم و ملّتی به صورت ادبیات و سایر شاخههای هنری متجلّی میگردد و الزاماً هر هنرمند و شاعری به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه از پدیدههای اجتماعی تأثیر میپذیرد و متقابلاً بر همان جامعه یا جوامع دیگر اثر میگذارد. سبک هر شاعر، انعکاس راستین شخصیت هنری او و به اعتباری خود اوست و این شخصیت از برخورد شاعر و افکار و عواطف او با محیط اجتماعی و جامعه فرهنگی نشأت میگیرد و رشد میکند و برومند میگردد«
»جامعهشناسی ادبیات شاخهای از جامعهشناسی است که ساخت و کارکرد اجتماعی ادبیات و رابطه میان جامعه و ادبیات و قوانین حاکم بر آنها را بررسی میکند« - ستوده، » . - 55 :1378میتوان جامعهشناسی ادبیات را علم مطالعه و شناخت محتوای آثار ادبی و خاستگاه روانی و اجتماعی پدیدآورندگان آن ها و نیز تأثیر پابرجایی که این آثار در اجتماع میگذارند، تعریف کرد. درواقع، جامعهشناسی ادبیات مطالعه علمی محتوای اثر ادبی و ماهیت آن در پیوند با دیگر جنبههای زندگی اجتماعی است«
پس پیرامون مبحث ادبیات و جامعهشناسی دو گونه پژوهش متفاوت وجود دارد: »گونه نخست، پژوهشی است که به ادبیات از زاویه کارکرد آن در جامعه و با توجه به قشرهای اجتماعی گوناگون مینگرد. مثلاً ممکن است ادبیات، در قالب پدیده نوظهور سرگرمی ادبی جمعی، گریزگاهی باشد برای تودههایی که به سرخوردگی اجتماعی دچارند. گاهی هم ادبیات، کارکردی ایدئولوژیک، در معنای دقیق کلمه، دارد و دستگاه سلطه خاصی را میستاید و آن را در نیل به اهداف آموزشی یاری میدهد؛ و دومین گونه پژوهشی، بررسیهای مربوط به شکلهای ادبی است. گرچه به این نوع پژوهش کمتر توجه شده است، به لحاظ اجتماعی اهمیتی به اندازه پژوهشهای نوع اول دارد. حماسه و شعر غنایی و نمایشنامه و رمان، هریک بهگونهای خاص با سرنوشت اجتماعی ویژهای پیوند خورده است. طرح مسائل مربوط به انزوای فردی یا احساس امنیت جمعی و خوشبینی یا نومیدی اجتماعی و گرایش به خود اندیشی روانی یا پیروی از مشتی ارزشهای عینی را میتوان مقدمه بحثهایی دانست که به بازنگری در شکلهای ادبی از منظر اوضاع اجتماعی میانجامد« - لوونتال، . - 72 :1386