بخشی از مقاله
چکیده
درک مناسب مجریان ساختمان از ماهیت در حال تغییر ارزشهای معماری، تدوین ضوابط و مقررات شهری مناسب با رویکرد حفظ محیط زیست و سازگار با ارزشهای محلی نواحی مختلف، نظام مندکردن ساخت و سازها، اجرای متناسب حداقلی ضوابط پایدار، رعایت استانداردها، لحاظ حقوق شهروندی، جلب مشارکت کلیه دست اندرکاران ساخت و ساز و ... از چالش های اصلی معماری پایدار محسوب می گردد.
بنابراین معماری پایدار تابعی از تعامل شاخص های پایدار محیطی، اجرای مناسب ضوابط توسط کلیه مهندسان طراح، مجری، پیماران کاران است. در این راستا فرضیات تحقیق عبارت است: الف. به نظر می رسد بین آموزش معماری پایدار برای کلیه مهندسان و کاردانان ... و تحقق شاخص های معماری پایدار ارتباط معنی داری وجود دارد. ب. بین آموزش معماری و ارزشهای توسعه پایدار در شهر رابطه مستقیم وجود دارد.
روش تحقیق در این مقاله تحلیلی و توصیفی، نوع آن کاربردی و بصورت پیمایشی اجرا می شود. جامعه آماری شهر رشت، حجم نمونه تعداد 250 نفر از کلیه دست اندرکاران امر ساختمان در سازمان نظام مهندسی، سازمان کاردانی استان، انجمن های پیمانکاری، جامعه مشاورین استان و کارشناسان سازمان های مسکن و شهرسازی و دفتر فنی استانداری و بنیادمسکن انقلاب اسلامی با استفاده از فرمول مورگان محاسبه و انتخاب شده است.
روش تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی - آزمون های مناسب - انجام شده است. یافته های تحقیق بیانگر ارتباط معنی داری بین آموزش کارآمد و توجیه فنی ضوابط و مقررات شهری به منظور دستیابی به شاخص های توسعه پایدار مانند حفظ حقوق شهروندی، رعایت سطوح و سرانه های شهری، استقرار ساختمان در موقعیت مناسب، شکل هندسی خوب، استحکام بنا، ایمنی بنا، بهداشت عمومی بنا، طراحی سایت مناسب، نورگیری، پایداری زمین و ... دارد. در عین حال بین آموزش مجریان و شرایط ناپایدار اجتماعی و اقتصادی و حفظ شاخص های توسعه پایدار معماری رابطه معنی داری ضعیفی وجود دارد.
-1 مقدمه
امروزه نگرانی در باره آموزش معماری و هماهنگی با تطابق رویکردهای جدید، در حال گسترش است
آموزش بی گرایش در معماری، باعث شده تا تزریق هر گونه اندیشه وسلیقه ای غیرممکن گردد. علاوه بر آن شیوه آموزش بس گرایش با تسلط نظریه همه کس با سلیقه روز به دلیل قرارگیری معماران با زندگی روزمره و بی توجهی به دستاوردهای علمی آنها را با مشکل استفاده از رویکردهای جدید سوق داده است
همزمان با پیچیدگی مشاغل معماری و تدوین ضوابط و مقررات شهرسازی متناسب با شرایط اقلیمی و اجتماعی اقتصادی مکان ها، بر اهمیت آموزش مهندسین و کاردانان معماری و شهرسازی افزوده است. زمانی که شهرها ساده ساخته می شدند، دگرگونی های فنی اندکی در جریان بود و از مجریان و دست اندرکاران ساختمانی نیاز چندانی به افزایش سطح مهارت های فنی خود نمی رفت.
اما دگرگونی های پرشتاتی که در سالهای اخیر رخ داده، فشار روز افزونی را بر سازمان نظام مهندسی و کاردانان فنی ایجاد کرده تا علاوه برارتقای دانش فنی، بر کیفیت محصولات و استفاده از فناوری جدید بیافزایند. در این راستا به منظور حفظ ارزشهای دیرین معماری ایران سخن آندره گدار اشاره می گردد که معتقد بود، عالی ترین هنر ایرانی، به معنی حقیقی هنر، همیشه معماری آن بوده است. این امر حتی در دوره اسلامی هم صادق است
آغاز آموزش معماری را شاید بتوان به زمانی نسبت داد که امکان انتقال مفاهیم و تجارب انسان برای تغییر محیط طبیعی پیرامون به وجود آمد، این موضع همزمان با پیدایش خط و زبان دانست
چنین توانایی همواره تحت تاثیر یافته های علمی و فنی بیشتر، مسیر تکوینی خود را طی نموده و در طول تاریخ از تحولات فرهنگی و اقتصادی تاثیر پذیرفته است.
و این امر موجب تعدد و تنوع روش های آموزشی شده است. آموزش معماری همانند سایر روشهای نظری و عملی آموزشی علوم و حرف مختلف خود را با تغییرات و تحولات هماهگ نموده و نظر هنرشناسان و صنعت کاران را متوجه خلاقیت ها و ابداعات کرده است.
در قرون وسطی مدارس معماری، نقاشی و مجسمه سازی با آموزه های مذهبی همراه بوده و از عصر رنسانی تا معماری معاصر همواره از تحولات سیاسی، اجتماعی و مکاتب فلسفی و هنری تاثیر پذیرفته است. مکاتب مختلف معماری در ایران و کشورهای غربی نیز تحت تاثیر فرهنگ ملی و اعتقادات مذهبی، شرایط اقلیمی و مصالح و فناوری های بومی خود بوده و روش های ویژه تعلیم ارائه کرده اند.
تفکر و نگرش پایدار در طراحی معماری، تلاشی برای سازگارکردن طرح معماری با محیط زیست است. به تعبیر دیگر معماری پایدار، با استفاده از ابزار طراحی و شیوه های ساخت وساز و ایجاد رابطه مناسب بین محیط و بنا است که تاثیرات منفی ساخت و سازها در محیط را به حداقل برساند و با پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و روحی و روانی افراد سبب رسیدن به اهدف توسعه پایدار شود
به طور کلی آموزش های سنتی، براساس یکپارچگی و هماهنگی روش های کاربردی، شناخت از محیط و احترام به طبیعت، توجه به ارزش های معنوی و اخلاقی، نیازهای مادی و زیباشناسانه انسان عصر خود را برطرف نموده و آرامش و شکوه را به ارمغان آورده است. حضور مکاتب فلسفی و سیاسی قرن هجدهم و ظهور انقلاب صنعتی، در پدیدآمدن نوع نگرش مادی به محیط زیست انسان، تاثیر گذار بوده و نقطه عطفی در روند آموزش هنرها به ویژه معماری به شمار می آید
معماری از آن پس به موازات توسعه علم وفناوری، در جستجوی خلق فضاها و سازه های بدیع بوده و در نهایت آسایش انسان را به کمک استفاده از تاسیسات و سوخت های فسیلی تامین نموده است. بنابراین آموزش معماری تلفیقی از روش های خلاقانه طراحی و جنبه های کاربردی از روش های سازه و تاسیساتی بوده است.
بحران انرژی در دهه هفتاد میلادی و مشکلات زیست محیطی متعاقب آن بر بسیاری از فعالیت های انسانی سایه افکند و حوزه طراحی معماری و شهری را به سهم زیادی در مصرف انرژی و آلودگی های محیطی داشت با چالشی سخت مواجه نموده. موضوع نگهداری از کره زمین و زیست بوم و نیاز نسل های آینده، مفهوم جدید از » پایداری « را در ادبیات همه علوم و هنرها وارد نمود. سپس مفهوم پایداری در توسعه و طراحی محیط های مصنوع در مقیاس خرد و کلان مورد توجه قرار گرفت.
این مفهوم که براساس سه اصل صرفه جویی در منابع طبیعی، طراحی براساس چرخه زیستی و ارزش های انسانی واقع شده است، تحولات مهمی را در عرصه تولید و مصرف پایدار پدید آورد و حوزه معماری و شهرسازی را به سمت بهره گیری از نیروهای محیطی و هماهنگی با اکولوژی هدایت کرد.
بنابراین آموزش های متعارف و متداول که براساس به کارگیری تاسیسات در ساختمان و عدم توجه به تاثیر ساخت و ساز بر محیط بود، دچار دگرگونی شد. کشورهای اروپایی به علت محدود بودن انرژی و مشکلات زیست محیطی و گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی به شکل چند سویه در شرایط دشواری قرار داشتند پس سرعت، روند طراحی و تولید را مورد تجدید نظر قرار داده و به طور همه جانبه مسیر آموزش معماری را در راستای توسعه پایدار برنامه ریزی نمودند، توسعه ای که نیازهای کنونی بشر را تامین کند بدون آنکه تاثیر منفی بر کیفیت زندگی نسلهای اینده داشته باشند
چالش های ایجاد شده در این مسیر، گاه در مدیریت اجرایی و گاه در نهادهای جامعه بروز کرده است. در این مقاله رابطه بین آموزش معماری و مولفه های تاثیر گذار بر آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بنابراین با نظر سنجی از اعضای سازمان نظام مهندسی استان گیلان و کاردانان فنی که بالغ بر پانزده هزار نفر می باشد با محتوای دوره های آموزشی موجود، رویکردهای توسعه پایدار در این آموزش، تنظیم شرایط محیطی، طراحی همساز با اقلیم، و همچنین گرایش مهندسین به این رویکرد ها مورد ارزیابی و تحقیق قرار می گیرد.
-2 مبانی نظری آموزش معماری پایدار
لوکوربوزیه در کتاب معروف خود » به سوی یک معماری جدید« اعتقاد دارد: مسایل بزرگ فردا که نیازهای جمعی آنها را به وجود می آورند، به مسئله طرح، جنبه ای تازه می دهد. او معتقد بود که زندگی جدید، طرحی نو طلبیده و انتظار دارد و در جای دیگر می گوید که معماری بسختی خود را با شرایط جدید تطبیق داده و در روح آن هنوز زندگی دیروز جریان دارد
آموزش معماری یکی از مهمترین مباحث در زمینه معماری امروز ایران به شمار می آید، زیرا در این دوره، مسایل و امکانات متنوعی در زمینه آموزش مناسب معماری طراحی شده است. بنابراین بدون توجه به اهداف، برنامه های آگاهانه حرکت در این مساله کاری دشوار است
در هر نوع آموزش معماری پایدار باید به این نکات توجه گردد.
- مشخص کردن رهیافت صحیح برنامه ی طراحی.
- انتخاب کردن و به کارگرفتن ابزارهای خاص و جنبی مناسب در هر مرحله از فرآیند طراحی.
- تفسیر و مقایسه گزینه ها و راه حل های مختلف برای ارائه ی بهترین طرح که جوابگوی نیازهاست.
- تلفیق تمام موضوع های مربوط به طراحی معماری و تلقی آن ها نه به صورت جداگانه و ابزاری بلکه به صورت جزئی از کل
همچنین نزدیک به 12 سال از اعلام بیانیه اتحادیه انجمن های بین المللی با تأکید بر همبستگی برای آینده ای پایدار و تقیباًر نزدیک یک دهه از اعلام ویژگی ها و مشخصه های آموزش پایدار توسط بخش آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل - یونسکو - ، اتحادیه انجمن های بین المللی می گذرد.این دو بیانیه به متخصصان معماری توصیه می نماید که باید به دنبال روش های دستیابی به پایداری بوم شناختی باشند و در بخش آموزش معماری نیز، تعادل محیطی و توسعه پایدار محیط های ساخته شده از اهداف آموزش معماری ثبت گردیده است.
از آن زمان به بعد، تعداد زیادی از مدارس معماری دروس جدیدی متکی بر جنبه های فنی پایداری به برنامه های درسی افزوده اند. برای مثال می توان به دروسی با عنوان » طراحی هوشمند انرژی « و یا » معماری بیوکلیماتیک« اشاره نمود. با این تفاسیر تلقی های مختلفی از آموزش معماری پایدار صورت پذیرفته و تلاش های متعددی در دانشگاه های دنیا رخ داده است.
این تلاش ها از ارائه مدل های مفهومی تا برنامه های آموزش عملی را شامل می گردد که این مقاله به ارائه دو مدل در آموزش معماری پایدار می پردازد. اولی عبارتست از مدل مفهومی که توسط جان جیم کیم به سال 1998 پیشنهاد گردیده، و دیگری مدلی عملی است که در دانشکده معماری اورگن ایالات متحده آمریکا در حال اجرا است. مدل مفهومی کیم واجد سه سطح اصول ، راهبردها و روش ها می باشد .
این سه سطح پاسخگوی سه موضوع آموزش محیطی معماری می باشند که عبارتند از »خود آگاهی محیطی«،» بیان ساختار اکوسیستم«و»آموزش چگونگی طراحی ساختمان های پایدار« .همچنین این مدل مفهومی واجد سه اصل»انسان مدار ی«، » طراحی بر اساس چرخه حیات« و »صرفه جویی منابع« می باشد که صرفه جویی منابع عبارتست از کاهش،تجدید استفاده و بازیافت منابع طبیعی که وارد ساختمان می شوند