بخشی از مقاله
چکيده
سرمايه اجتماعي از مفاهيمي چند وجهي در مباحث اجتماعي ، اقتصادي و سياسي برخوردار است كه اولين بار بصورت علميي در اوايل قرن بيستم وارد مباحث دانشگاهي شد. اگرچه تعاريف متعددي در سيرمايه اجتمياعي وجيود دارد كيه ايين موجي آشفتگي و بي نظمي در مفهوم و مولفه هاي آن شده است اما عمده نظرات به مولفيه هياي اعتمياد ، مشياركت ،انسيوام و همبستگي ، آگاهي در مباحث اجتماعي ، اقتصادي و سياسي اشاره مي كنند. از طرفي در توسعه روستايي با مفاهيمي دوسويه ومتقابيل ملييي ومن قيه اي مواجييه هسيتيم. بيير ايين اسييا مييي تيوان گفييت كيه در توسييعه روسيتايي عوامييل اجتميياعي ، اقتصادي و فرهنگي ، محي ي نقش مهمي در بهبود اقشار كم درآمد داشته و هدف از آن خودكفيايي روسيتاييان بيا بهبيود س ح زندگي وتوليدآنان مي باشد. سرمايه اجتماعي به عنوان يكي از مولفه هاي توسعه روستايي مورد نظر انديشيمندان قيرار گرفته و مي تواند در ارتقاء انسوام اجتماعي ، مشاركت و كس در آمد و توانمنديهاي روستاييان نقش مهمي را ايفاء كند. اين مقاله با شيوه كتابخانه اي به بررسي سرمايه اجتماعي ، توسعه روستايي پرداخته و اهميت و نقش سرمايه اجتماعي در توسيعه روستايي را مورد شناسايي قرار مي دهد .
كلمات كليدي: سرمايه اجتماعي ، توسعه روستايي ،انسجام اجتماعي ، مشاركت
.1 مقدمه
زمينه توجه به مفهوم سرمايه اجتماعي از زماني شروع شد كه ابن خلدون در قرن 41 ميالدي به عصبيت به مفهيوم تعياون و همبستگي اشاره كرد و نقش مهم آن را در زندگي انسان ها بيان نمود .در واقع عصبيت ابن خلدون را بيا سيرمايه اجتمياعي مورد نظر انديشمندان معاصر مي توان مقايسه كرد. اص الح سرمايه اجتماعي قبل از سال 4141 ، در مقاله اي توسط هانيفان از دانشگاه ويرجينياي غربي م رح شد. امادر ادامه به صورت دانشگاهي مفهوم سرمايه اجتماعي توسط جين جاكوب به كار گرفته شد . با گذاراز مرحله مدرنيته به پسامدرن شاهد دگرگوني اساسي در مفاهيم توسعه هستيم. در اين مفياهيم ، توسيعه بيه عنيوان ابزاري همه جانبه از الگوهاي جديدي كه توان بررسي تمام تحوالت اساسي ناشي از تغييرات را داشته باشد بهيره ميي گييرد. يكي از اين مفاهيم سرمايه اجتماعي است . در واقع ، پس از اين كه الگوهاي مرسوم رشد نتوانستند تمامي جوان رشد اقتصادي را بيان كنند ، ديدگاه هيا متوجيه نقيش سرمايه انساني شد.برخي م العات ،به نوع ديگري از سرمايه با عنوان سرمايه اجتماعي پرداختند در حالي كه ،سرمايه انسياني بيشتر جنبه خصوصي و فردي دارد ولي سرمايه اجتماعي مربوط به روابط بين افراد و گروه ها است.به عبيارت ديگير سيرمايه اجتماعي بيانگر قابليت اعتماد بين افراد ، گروه ها ، بين دولت ، مردم و نظام است. وجود سرمايه هياي اجتمياعي ميي توانيد قابليت هاي اقتصادي را تسهيل و هزينه هاي آن راكاهش دهد - سوري و مهرگان ، . - 4831
.2تئوري و پيشينه تحقيق
ميري و همكاران - 4831 - در تحقيق خود به اين نتيوه رسيده اند كه ميان سرمايه اجتماعي و توسعه روستايي راب ه معني داري وجود داشته و در اين راب ه ، هريك از پارامترها مي توانند نقش تاثير گذاري داشته باشد. از اين رو ، ميزان سرمايه اجتماعي متوسط در من قه ي مورد م العه، در صورت تقويت اين سرمايه و بهينه نمودن آن مي تواند نقش موثري در توسعه روستاي من قه پشت آب داشته باشد. افراخته و همكاران - 4811 - در تحقيق خود به اين نتيوه رسيده اند كه راب ه معناداري بين س ح سرمايه اجتماعي و توسعه روستايي وجود دارد كه در آن مولفه هاي مشاركت، آگاهي و اعتماد عوامل تعيين كننده هستند. نتايج مدل شبكه عصبي نشان دهنده اين است كه متغيرهاي مشاركت، اعتماد و آگاهي بيشترين تاثير را در روند توسعه دارند، در حالي كه نقش انسوام اجتماعي و شبكه اجتماعي محدودتر مي باشد.
حسين محمدي و حياتي - 4833 - در تحقيق خود به اين نتيوه رسيده اند كه سرمايه اجتماعي مي تواند در ابعاد و جنبه هاي مختلف و متفاوتي چون ايواد اعتماد ، مشاركت و ارتباطات مناس ، توسعه روستايي را متاثر سازد. صالحي اصفهاني - 4811 - درتحقيق خود به اين نتيوه رسيده است كه درتمامي شهرها و روستاهاي جهان سرمايه اجتماعي يكي از عوامل موثر بر عملكرد اقتصادي كشورها است كه حاصل تاثير نهادهاي اجتماعي، روابط انساني و هنوارها بر روي كميت و كيفيت تعامالت اجتماعي است و همراه خود آرامش و امنيت و رفاه و نگهداشت منابع اقتصادي و پيشرفت و توسعه را به ارمغان مي آورد كه ابن خلدون آنرا به عصبيت تعبير كرده است و مي توان گفت دولت با تمهيداتي مي تواند شاخص هاي سرمايه اجتماعي از جمله مشاركت، هنوارها و اعتمادسازي را در روستاهاي عشايري افزايش دهد تا به توسعه روستايي بيانوامد.
.3 مواد وروش ها بيان مسئله:
امروزه نقش مهم سرمايه اجتماعي و مولفه هاي آن در توسعه روستاها بيش از پيش مشخص شده است. استقرارو گسيتر سازه هاي انسوام اجتماعي ، اعتماد اجتماعي ، همبستگي اجتماعي از فاكتورهاي مهم سرمايه اجتماعي مي تواند در جهيت بهبود شرايط براي اكثريت روستاييان ، تامين حداقل نيازهاي روستاييان ، ان باق با نيازهاي روستاييان ، تشويق خود اتكايي ، بهبود مستمر و طوالني و جلوگيري از تخري محيط زيست و منابع طبيعي كمك كند. شرط الزم براي پيشرفت هر جامعه اي به خصوص جوامع روستايي ، گستر انسوام اجتماعي ، بسيط مشياركت اجتمياعي واز همه مهم تر اعتماد متقابل افراد و دولت است كه اين سازه ها از مولفه هاي سرمايه اجتماعي هستند.معموال زماني كيه از مشكالت اقتصادي سخن به ميان مي آيداغل كمبود سرمايه فيزيكي به عنوان يكي از بزرگ ترين معضالت نيام بيرده ميي شودواز سرمايه اجتماعي هيچ سخني به ميان نمي آيد. اين در حالي است كه نيياز بيه سيرمايه اجتمياعي در شيرايط ركيود و تورمي كه نياز به اعتماد سازي است بيش از هر سرمايه ديگري احسا مي شود و مي تواند بسيياري از معماهياي الينحيل اجتماعي را از سر راه حركت توسعه اي جامعه بر دارد - صيدايي و همكاران ، . - 4833
روش تحقيق:
در اين پژوهش با بررسي كتابخانه اي وبا استفاده از منابع و اينترنت اطالعات الزم بدست آمده است.
.4نتايج و بحث
پس از انقالب صنعتي و با جايگزين شدن نظام سرمايه داري ، تحوالت اساسي در زيست اجتماعي افراد بوجود آمد . در شيهر با مسائلي نظير زيست چند خانوار بر روي ق عه زمين كوچك مواجه شديم. اين حركات و تحيوالت بوجيود آميده، متفكيران اجتماعي و فالسفه را به تفكر واداشت و موج به وجود آمدن مكاتبي نظير مكات تكاملي توسعه ، مكت نوسازي ، مكتي ماركسيستي توسعه توسط انديشمنداني نظير ، اسپنسر ، دوركيم ، روستو و ماركس گرديد.در ديدگاه فكري دور كييم در بييان توسعه و تحوالت اجتماعي به مفهوم همبستگي مكانيكي و ارگانيكي بر مي خوريم. اگوست كنيت در بييان مفهيوم تكاميل اجتماعي سه مرحله گذر جامعه از مرحله رباني ، فلسفي و پوزيتيويسم را مورد بررسي قرار مي دهد .اسپنسر در ديدگاه تكاملي خود معتقد بود كه موجودات از حالت ساده و يكنواختي به حالت پيچيده و جند گانگي مي رسند.ردفيلد در ديدگاه نوسيازي بيه جوامع قومي و شهري در جريان دگرگوني اجتماعي اشاره مي كند.اسملسر جوامع را بر اسا جوامع پيشرفته و توسعه نيافتيه تقسيم مي كند و معتقد است كه توسعه اقتصادي در محورهاي تكنولوژي ، صنعت و قوم مداري به وجود مي آييد. روسيتو در جهت بيان رشد از مرحله گذر از جامعه سنتي ، مرحله انتقال ، مرحله خيز ، مرحله بلوغ و مرحله مصرف انبوه اشاره مي نمايد. بررسي ها نشان مي دهد كه در مواردي اص الح رشد و توسعه به يك معني به كار برده شيده اسيت و ليذا در بييان مفهيوم توسعه بررسي مفهوم رشد ضرورت دارد. در يك تعريف رشد اقتصادي را مي تيوان تغييير وضيعيت اسيتاتيك اقتصياد جامعيه دانست. در حاليكه توسعه اقتصادي عبارت است از تغيير وضعيت ديناميك اقتصاد جامعه. پروكفيلد در تعريف توسعه بيان مي كند كه فرايند عامي كه در اين زمينه وجود دارد اين است كه توسعه را بر حس پيشرفت به سوي اهدافي نظير تقليل فقر و بيكاري و كاهش نابرابري تعريف كنيم - ازكيا ،. - 4811 در توسعه روستايي مقصود بهبود كيفيت زندگي همه روستاييان است . بدين ترتي در توسعه روستايي كوشش هيا باييد بيه شكلي باشد كه منافع اكثريت را در بر گيرد. همچنين توسعه روستايي به صورت زير تعريف شده است:
ارتقاء استاندارد هاي زندگي توده هاي كم در آمد ساكن در مناطق روستايي و خود افزا كردن فرايند توسيعه شيان بيه عنيوان توسعه روستايي وهدف اصلي آن بايد توانا ساختن توده هاي جمعيت روستايي باشد كه اكنون نمي تواننيد بيا تيال هياي خودشان نيازهاي اساسي زندگي انساني را بر آورده سازند.توسعه روستايي ديگر نمي تواند يك حركت نياقص نسيبي و ميبهم باشد بلكه بايد تالشي كلي و همه جانبه و فراگير ، مدام و بر انگيزانده فعاليت ملي ، من بق بيا حويم و عميق خيود مشيكلباشد.توسعه روستايي ديگر بيش از اين نمي تواند به عنوان تالشي منفرد كه در بعضي جوامع عق افتاده روستايي آن هم بيه داليل ملي انوام مي گيرد تلقي شود - هيران دي ، ديا ، . - 4813 بررسي الگوهاي توسعه روستايي نشان مي دهد كه هر كدام داراي نقايصي هستند و بدين ترتي توسعه روستايي باييد داراي
خصوصيات زير باشد:
-4 توسعه روستايي بايد تغييرات در جهت بهبود زندگي براي اكثريت روستاييان باشد
-1 در برنامه توسعه روستايي ، اكثريت مردم منتفع شوند
-8در برنامه توسعه بايد حداقل معيشت زندگي مردم تامين گردد
-1در بر نامه نوسعه بايد نياز هاي مردم را شناخت و با آن هماهنگ بود
-5 در برنامه توسعه بايد تشويق خود كفايي و خود اتكايي مورد نظر باشد
-1 برنامه توسعه بايد زندگي م لوب طوالني و مستمر را در براي مردم در پي داشته باشد
-7 در برنامه توسعه توجه به محيط زيست در الويت قرار گيرد
-3 تعيين مشاركت مردم در اجراي برنامه هاي توسعه در اهميت اساسي قرار مي گيرد