بخشی از مقاله
چکیده
قتل یکی از آن دسته جرایمی است که از ادوار قدیم تاکنون وجود داشته و بطور قطع و یقین نیز از مهمترین و شدیدترین جرایمی میباشدکه علیه بشر صورت پذیرفته است. مقنن کشورایران در سال - 1392 مصوب - 1392/02/01با تصویب قانون مجازات اسلامی به یکباره تحولاتی شگرف را در این زمینه ایجاد نمودند و ضمن حذف اقسامی از قتل، از جمله » قتل در حکم شبه عمد، در حکم خطای محض و به منزله خطای محض« دست به نوآوری زده و در ماده 289 ضمن حذف واژهی قتل و جایگزین نمودن واژهی جنایت، اقسام آن را منحصر به » عمد، شبه عمد و خطای محض « نموده اند.
نگارندگان با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای ،به تحلیل این موضوع پرداخته اند. یافته ها حاکی از رویکرد نوین قانونگذار نسبت به جرایم علیه اشخاص و تحولات عدیده در خصوص هر یک از اقسام جنایات عمدی، شبه عمدی و خطای محض می باشد.
مقدمه
تاریخ بشر سرشار از دل نگرانی های قابل درکی است که در قبال تخطی و تجاوز علیه مقدسات، آداب و رسوم، عرف و هنجارهای جامعه ابراز شده است. مطالعه، تحقیق و تفحص در منابع تاریخی نشان از آن دارد که جامعه انسانی از نخستین روزهای تولد خویش و آغاز زندگی جمعی با پدیده مجرمانه درگیر بوده و در جهت حفظ منافع فردی و گروهی در برابر تهدیدکنندگان مصالح و متجاوزان به آداب و رسوم، واکنش های متنوعی را ابراز داشته است. انسان های اولیه بیش از مرگ و میر طبیعی، مواجه با قتل های ناشی از تنازع و بقا بوده اند و رسیدن به حد مرگ طبیعی برای بشر در دوران توحش خود، مشکل بوده است و گویا به همین سبب توجیه مرگ طبیعی برای بشر اولیه که گاه و بی گاه و به ندرت اتفاق می افتاده غیرممکن می نموده است.
اولین قانون در شهریورماه 1361 تحت عنوان قانون حدود، قصاص و دیات به تصویب رسید. این قانون که درواقع ترجمه بخشی از احکام و مباحث فقهی بود، در آذرماه 1370 نسخ و قانون مجازات اسلامی با تغییرات جزئی جایگزین آن شد تا بالاخره مقنن بار دیگر در سال 1392 مقررات جدیدی در خصوص جرایم علیه اشخاص تصویب نمود.در قانون مجازات اسلامی سال 1392 هم در مواد 290، 291 و 292 به بررسی انواع قتل و مصادیق آنها پرداخته است. بطور کلی در تعریف قتل می توان این گونه ابراز داشت که قتل عبارت است سلب حیات از یک انسان زنده می باشد.
هر یک از مکاتب انسانی، ادیان آسمانی، فقها و نهایتاً حقوقدانان هر کدام به نوعی متفاوت و گاهاً هماهنگ و همسو با این پدیدهی مجرمانه برخورد کردهاند و آنچه در این میان مهمتر به نظر میرسد، دیدگاه جهانبینی اسلامی است که جایگاه و موقعیت انسان به عنوان اشرف مخلوقات ارزش و احترام خیره کنندهای دارد و از این رو قتل از اهیمت خاصی برخوردار شده است بطوریکه تنها کشتن یک شخص به مثابهی تجاوز به کل جامعهی انسانی قلمداد شده است. ... » هر شخصی، کسی را بکشد، بی قصاص تنی یا بی آنکه تبهکاری و فساد کرده باشد، همچنان باشد که همهی مردمان را کشته و هر کسی نفسی را زنده کند، چنان است که همه را زنده کرده باشد
در حقوق اسلام جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی از جنایات غیرعمدی متمایز بوده و گروه اخیر نیز خود به انواع مختلفی تقسیم شده است و آنچه مهم به نظر میرسد این میباشد که در جنایات عمدی با رعایت شرایطی وفق قانون، اجرای کیفر قصاص جایز شمرده شده است.